۱۳۹۳/۱۲/۲۱
–
۲۳۲ بازدید
«فرجام اندیشى»، فایده هاى متعددى دارد که شمارش و شرح تفصیلى آن، در این نوشتار نمى گنجد، از این رو تنها به بعضى از فواید آن اشاره مى شود…
1. ماندگارى و رهایى از بیهوده انگارى
نیستى بعد از وجود، خواه بعد از این دنیا، و خواه بعد از ورود به قیامت، در هر
صورت، با احادیث و آیات، ناسازگار است.
اعتقاد ما چنین است که، بعد از آفرینش، انسان، نیست نمى شود و قول رسول خدا (ص) آن
را تأیید مى کند:؛
«شما براى بودن و ماندن خلق شده اید، نه براى فنا و رفتن».
همچنین، از آیات نیز، چنین فهمیده مى شود:
الَّذینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ
یَتَفَکَّرُونَ فى خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا
باطِلًا سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ[2]؛
«همان کسانى که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آن گاه که بر پهلو خوابیده اند،
یاد مى کنند و در اسرار آفرینش آسمان ها و زمین مى اندیشند (و مى گویند:) بار الها!
اینها را بیهوده نیافریده اى! منزّهى تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار!»
در واقع اندیشه توحیدى بر این است، که خداوند کار عبث انجام نمى دهد، و در صورت
نابودى انسان بعد از وجودش، اندیشه باطل و عبث بودن آفرینش، زنده مى شود.
2. دور اندیشى
کسى که به عاقبت و فرجام خود مى اندیشد، مى کوشد جانب احتیاط را رعایت کند تا دچار
خسران و ضرر نگردد. این اندیشه و دغدغه فکرى، درباره آخر و پایان کار، انسان را
وادار مى کند تا در جوانب کار، بیشتر بیندیشد و این مطالعه و احتیاط، قهراً پیروزى
و شیرین کامى را براى او، به ارمغان مى آورد؛ چنان که حضرت على (ع) فرمود:
«پیروزى به دور اندیشى است و دور اندیشى، در به کارگیرى رأى است»[3].
3. تلاش علمى و عملى
با نگرشى جدّى و جدید به نظام هستى، طبیعت، خود و رابطه خدا، انسان و طبیعت
مى اندیشد. به بیان دیگر، عاقبت اندیشى انسان را
به خود آگاهى، جهان آگاهى و خدا آگاهى مى کشاند و در پرتو خودشناسى، درد حقیقت جویى
در انسان زنده مى شود.
حضرت على (ع) در این باره فرموده است:
4. بلند همّتى
وقتى انسان به عاقبت خود اندیشید و آن را با دوراندیشى و خود آگاهى همراه ساخت؛ به
طور طبیعى به سوى شناخت هدف نهایى کشیده مى شود.
شناخت هدف، نقش اساسى در جهت دادن به فعالیت ها و انتخاب و گزینش کارها ایفا
مى کند. کسى که هدفى، جز «لذّت دنیا» و کمالى را فراتر از «زندگى مادّى» نمى شناسد،
کردار و رفتارهاى خود را به گونه اى تنظیم مى کند که تنها نیازهاى مادّى و
خواسته هاى این سویى اش تأمین گردد.
امّا کسى که هدف و مقصود نهایى خود را فوق این جهان مادّى جست و جو مى کند، قهراً
برنامه زندگى اش را به گونه اى طرّاحى و اجرا مى کند که هر چه بهتر و بیشتر، براى
مقصود نهایى و آن سویى اش سودمند باشد.
حضرت على (ع) فرمود:
بحارالانوار، ج 6، ص 249، باب 8، احوال البرزخ ..
[2]
آل عمران(
3)، آیه 191 ..
[3]
نهج البلاغه، ترجمه سیدجعفر شهیدى، کلمات قصار 48، ص 369:« الظَّفَرُ
بِالْحَزْمِ وَ الْحَزْمُ بِإِجَالَةِ الرَّأْیِ» ..
[4]
اسفار
اربعه، ملاصدرا، ج 8، ص 355 ..
[5]
نهج
البلاغه، خطبه 133، ص 132:« وَ الْبَصِیرُ مِنْهَا مُتَزَوِّدٌ وَ
الْأَعْمَى لَهَا مُتَزَوِّدٌ» ..
مثنوى
معنوى، دفتر چهارم، بیت 2988 و 2989.
محمدرضا
کاشفى-سیدمحسن دیباجى، دفتر دوم(فرجام شناسى) پرسش ها و پاسخ هاى دانشجویى،
1جلد، دفتر نشر معارف – قم، چاپ: یازدهم، 1383.
(به نقل از: نرم افزار پرسش ها و پاسخ های دانشجویی، دفتر دوم – فرجام شناسی،
بخش اول)