دقيقاً قدرت امام چقدر هست؟ ميخواهم بدانم اصل اين انتظار که امامان ما را شفا بدهند، انتظار درستي است يا نه؟
پاسخ اجمالی
تمام نعمتهایی که در عالم وجود دارد، از جانب خداست؛ ولی همان خدا اراده کرده، این نعمتها را از مسیر اسباب و علل خود در عالم جاری سازد و به همین جهت، انسانهای کامل همچون انبیاء و امامان را واسطه فیض قرار داده است. بر همین اساس، امامان (علیهالسلام) نیز میتوانند بیماران را به اذن خدا و در شرایط خاص شفا دهند که البته این شفا یافتن، به دو صورت میتواند محقق شود: اول از طریق استجابت دعای امامان (علیهالسلام) بهعنوان کسانی که نزد خداوند وجاهت دارند؛ و دوم از طریق اذن و ولایتی که خداوند به آنها در انجام این امور داده است.
پاسخ تفصیلی
مقدمه
شفا گرفتن از طریق معجزه و کرامت اولیای الهی، از مسلمات تاریخی است که آیاتی از قرآن نیز به این امر اشاره داشته است. در این راستا، این پرسش مطرح میشود که آیا امامان (علیهالسلام) نیز دارای چنین قدرت و کرامتی هستند یا نه. این پرسش ازاینجهت مهم است که بسیاری از مؤمنان به امامان (علیهالسلام) متوسل میشوند تا از این طریق به شفا و برآورده شدن سایر حوائج دست یابند. در ادامه، با ارائه نکاتی به این مطلب میپردازیم:
نکته اول:
هيچ ترديدي نيست كه همه رخدادها در جهان خلقت به مشيت و اراده الهي صورت ميگيرد و هيچ امري خارج از دايره قدرت الهي نيست. بهعبارتدیگر مؤثر اصلي در ساحت هستي درنهایت خداست و هر آنچه در اين ساحت رقم میخورد، بااراده و علم الهي است. این همان حقیقتی است که در علم کلام اصطلاحاً از آن با عنوان «توحید افعالی» یاد میشود.
نکته دوم:
بااینحال، خداوند بر اساس مصالح و حکمتهایی که میداند، در نظام عالَم سنتهایی را قرار داده است و گوشهای از حکمتهای آنها را برای ما نیز مشخص کرده است. این سنتها قوانین و قراردادهای رایج در ساختار عالَم و در میان مخلوقات است که کامل و احسن بودن این نظام را رقم میزند.
دراینبین یکی از سنتهای الهی آن است که نظام عالم، بر طبق اسباب و علل جریان داشته و وجود اسباب و مجاری معین در جهت تحقق مقاصد و امور گوناگون اهمیت داشته باشد.
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «ابی الله أن یجری الاشیاء الا بالأسباب؛ خداوند امور و اشیا را تنها از طریق علل و سببش جاری میسازد.»(1)
در عالم هستی، مراتبی در همه حوزهها وجود دارد. وجود مراتب در نظام هستی، نشانه نظاممندی و روشمندی هندسه آفرینش است. واسطههای فیض، هم خود دارای کمال و فیض میشوند و هم موجودات فروتر را در قوس نزول (پایینتر) در مسیر رشد و کمال قرار میدهند.
نکته سوم:
شیعیان معتقدند که یکی از واسطههای فیض، حضرات معصومین (ع) و بهطورکلی انسان کامل است. به این معنا که فیوضات و کمالات را از خداوند میگیرند و به مخلوقات میرسانند. وجود انبیا و ائمه (علیهمالسلام) در مرتبهای قرار دارند که شایستگی دریافت فیض را بیواسطه دارند و دیگر موجودات که فاقد آن مرتبه هستند، تحت ولایت آنها که در طول ولایت خداوند و به اذن اوست، قرارگرفته و کسب فیض میکنند.
ازاینرو معصومین (علیهالسلام) را میبایست انسانهای کاملی دانست که توانستهاند همهی ظرفیتهای معنوی خود را تکمیل نموده و به مرتبهای برسند که باخدای متعال ارتباطی نزدیک داشته باشند و چون از سوی دیگر آنها بشر و انسان هستند، میتوانند آنچه را از صعود و رشد معنوی خویش نزد پروردگار به دست آوردهاند به بشریت و انسانهای دیگر ارائه و عرصه نمایند.
درنتیجه شفای بیماران در حقیقت به اذن و رخصت الهی صورت میگیرد و در قرآن کریم در این خصوص میفرماید: «وَالَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَيَسْقِينِ – وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ؛ و آنکه او طعامم میدهد و سیرابم میکند و هنگامیکه بیمار میشوم، او شفایم میدهد». (2)
و البته همین شفا (و حتی بیش آن را) در آیهای دیگر به انسان کامل یعنی حضرت عیسی (علیهالسلام) نسبت دادهشده و میفرماید: «أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ؛ من از گل براى شما [چيزى] به شكل پرنده مىسازم، آنگاه در آن مىدمم، پس به اذن خدا پرندهاى میشود؛ و به اذن خدا نابيناى مادرزاد و پيس را بهبود مىبخشم؛ و مردگان را زنده مىگردانم.»(3)
درنتیجه شفاي بيماران از طریق انسان کامل، بهعنوان واسطهای از سوی خداوند امری کاملاً ممکن و محقق است و اهلبیت (علیهالسلام) نیز به اذن و امضای الهی قادر بر چنین امری میباشند؛ چنانکه از ابوبصیر نقلشده: «روزی به امام محمدباقر (علیهالسلام) عرضه داشتم که شما از نسل رسول خدا هستید؟ فرمود: بله. گفتم: رسولالله وارث علوم همه پیغمبران است؟ فرمود: آری، گفتم: شما تمامی علوم رسولالله را به ارث بردهاید؟ فرمود: بله گفتم: شما قدرت دارید که مردهها را زنده کنید و نابینای مادرزاد را بینا کنید و بیماری برص را شفا بدهید و مردم را ازآنچه میخورند و در خانههای خود ذخیره میکنند، باخبر سازید؟ فرمود: بله با اذن و اجازه خداوند میتوانیم. بعد فرمود: نزدیک من بیا ای ابوبصیر، – ابوبصیر نابینا بود- نزدیک رفتم دست مبارک را بر چشم من کشید (چشمباز کرده) دیدم صحرا و کوه و آسمان و زمین را میبینم …». (4)
قدرت ائمه در شفای بیماران محدود به حیات دنیوی نیست بلکه ایشان بعد از ترک دنیا و زندگی در برزخ نیز همچنان واجد چنین قدرتی هستند و بارها از این قدرت برای شفای بیماران به اذن الهی استفاده کردهاند. (5)
در اینجا تنها برای نمونه، به این موارد اشاره میکنیم: شفا گرفتن شيخ محمد بن حسن، حر عاملي توسط حضرت حجت (عج) در عالم خواب، با نوشيدن شربتي از دست آن حضرت و رفع مريضي ايشان (6)؛ شفا يافتن محمدمهدی از مرض لالي و كري توسط حضرت در سامرا (7)؛ و شفا يافتن شيخ علیمحمد، براثر توسل به حضرت حجت (عج) (8).
نکته چهارم:
حال که برای ما روشن شد که شفای بیماران میتواند به اذن الهی و به طریق اهلبیت (علیهالسلام) صورت گیرد، در ادامه میگوییم: تأثیر اهلبیت (علیهالسلام) در برآمدن حاجاتی همچون شفای بیماران غیرقابل علاج به دو گونه است:
الف) گونه نخست این است که ائمه معصومین (علیهالسلام) که انسانهایی مطیع و خاضع نسبت به دستورات الهی بودهاند، دعا کنند و از درگاه الهی درخواست و خواهش کنند تا حاجت ما را برآورده سازد و خداوند هم دعای آنان را مستجاب نمایدکه این استجابت دعا گاهی از طریق فراهم آوردن اسباب طبیعی است و گاهی خارج از جریان اسباب طبیعی و معجزهوار. تحقق این نوع از تأثیرگذاری ( یعنی اینکه بندهای دعا کند و خدا هم مستجاب کند) امری مسلم و بدیهی در اعتقادات موحدین است. (9)
ب) گونه دوم تأثیرگذاری ائمه (علیهالسلام)، تأثیر بر اساس ولایت تکوینی است. مقصود از ولایت تکوینی این است که کسی بتواند بهفرمان و اذن و قدرت خداوند، در جهان آفرینش و تکوین تصرف کند و برخلاف عادت و جریان طبیعی، حوادثی را به وجود آورد؛ مثلاً بیمار غیرقابل علاجی را با اذن خدا و بانفوذ و سلطهای که خداوند در اختیار او قرار داده است، شفا دهد و یا در نفس و روح انسانی تصرف کرده و آن را هدایت کند و به نور معرفت روشن سازد. (10) ازآنجاییکه ائمه اطهار (علیهالسلام) نیز دارای ولایت تکوینی هستند، این نحوه از تأثیرگذاری در شفای بیماران نیز برای ایشان ثابت است. (11)
نتیجه:
بنابراین، شفای بیماران توسط امامان (علیهالسلام) نهفقط ممکن است بلکه بارها رخداده است. این قدرت اعجازین، بدین سبب است که امامان (علیهالسلام) واسطه فیض هستند؛ چنانکه انبیاء (علیهالسلام) نیز چنین بودند و بهتصریح قرآن، قدرت بر شفای بیماران داشتند.
پینوشتها:
1. ثقة الاسلام كلينى، الكافي، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1365 ش، ج 1، ص 183.
2. شعراء: 79-80
3. آلعمران: 49
4. شبلنجی شافعی، مؤمن بن حسن، نور الابصار فی مناقب آل بیت النبی المختار (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، انتشارات رضی، ۱۴۲۲ ق، ص ۲۹۱.
5. ر. ک: دستغیب شیرازی، سید عبدالحسین، داستآنهای شگفت، نشر صبا، 1362 ش.
6. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، موسسه الوفاء، 1403 ق، ج 53، ص 274، حكايت 38.
7. همان، ج 53، ص 256.
8. همان، ج 53، ص 298.
9. علاوه بر آیاتی که پیشتر ذکر شد میتوانید برای یافتن روایات این موضوع رجوع کنید به بحارالانوار، ج ۴۷، باب ۵، باب معجزات و استجابت دعاهای امام صادق (علیهالسلام).
10. آیهای که در خصوص حضرت عیسی ع بیان شد، ناظر به همین قسم از ولایت تکوینی است؛ و علاوه بر آن میتوانید به این آیات نیز مراجعه کنید. سوره ص: 36 و سوره نمل: 40.
11. جهت مطالعه بیشتر، به این روایات رجوع کنید: بحارالانوار، ج ۴۱، باب ۱۱۱ و ۱۱۲، ص ۲۳۰ تا ۲۷۴ – و ج ۴۳، باب ۱۵، ص ۳۲۳ تا ۳۳۰ – و ج ۴۴ باب ۲۵، ص ۱۸۰ تا ۱۸۸ – ج ۴۶، باب ۳، ص ۲۰ تا ۵۰ و باب ۵، ص ۲۳۳ تا ۲۸۶ – ج ۴۷، باب ۵، ص ۶۳ تا ۱۶۲ و برای مطالعه درزمینهٔ ولایت تکوینی میتوانید به کتب زیر مراجعه کنید: مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، قم، دارالکتاب الاسلامیه، 1368 ش، ج ۹؛ طهرانی، سید محمدحسین، امامشناسی، مشهد، انتشارات علامه طباطبایی، ۱۴۲۱ ق، ج ۱؛ صافی گلپایگانی، لطفالله، ولایت تکوینی و ولایت تشریعی، قم، انتشارات حضرت معصومه، ۱۳۷۵ ش؛ حسنزاده آملی، حسن، ولایت تکوینی، قم، انتشارات قیام، ۱۳۷۱ ش.
کلمات کلیدی:
قدرت امام، شفای بیماران، کرامات، توسل.