خانه » همه » مذهبی » قدیمی ترین مقتل

قدیمی ترین مقتل


قدیمی ترین مقتل

۱۳۹۲/۰۹/۱۰


۸۱۶ بازدید

قدیمی ترین مقاتل نگاشته شده پیرامون واقعه عاشورا چه بوده است؟

درباره قدیم‌ترین مقاتل نگاشته شده پیرامون واقعه عاشورا باید به موارد زیر اشاره نمود:1. مقتل‌الحسین†؛ جابر بن‌یزید جُعْفی. وی از اصحاب امام باقر† و امام صادق† بود که در سال 128 وفات کرد.[1] طبری، گزارشی را به نقل از وی آورده است.[2] 2. تَسْمِیَةُ مَن قُتِلَ مَع الحسین† مِن وُلْدِه وَ إخْوَته وَ أهلِ‌بیتِه و شیعَتِهِ؛ فُضَیْل بن‌زَبیر اسدی رَسّان کوفی»، (از اصحاب امام باقر† و امام صادق†[3]).
3. مقتل‌الحسین†؛ قاسم بن‌اَصْبَغ بن‌نُباتَه مُجاشِعِی
چنان که مشهور است، کهن ترین مقتل مکتوب، به اَصْبَغ بن‌نُباتَه نسبت داده شده است، چنان که شیخ طوسی از آثار اَصْبَغ بن‌نُباتَه، کتاب«مقتل‌الحسین بن‌علی» را دانسته است.[4] بنابر خبری که شیخ صدوق نقل کرده است، اصبغ بن‌نُباتَه، در زمان شهادت امام حسین حیات داشته است[5]، و حتّی بنابر خبری در شرح‌الاخبار، وی در عصر حکومت حَجَّاج در کوفه (سال های حکومت: 75 ـ 95) زنده بوده است[6]، پس می‌توان گفت که او در زمان حادثة عاشورا زنده بوده و امکان نگارش کتابی در این باره وجود دارد. هرچند در اخبار و گزارش های تاریخی، هیچ‌گونه خبری دربارة واقعة عاشورا از او نقل نشده است. از طرف دیگر فرزند وی قاسم، راوی برخی از اخبار واقعة عاشورا است. ‌چنان که طبری[7]، ابوالفرج اصفهانی[8] و شیخ صدوق[9] اخباری را به یک یا چند واسطه از او نقل کرده اند. در مجموع، گرچه احتمال هست که مقتل، متعلّق به پسر بوده و در مقام کتابت، نام او افتاده و به اشتباه به پدر نسبت داده شده، امّا بعید نیست هرکدام مقتل مستقلی نوشته باشند.
4. روایات منقول ازامام باقر† و امام صادق† در مقتل حضرت سیّدالشهدا
به جز روایات کوتاه دربارة حادثه کربلا که از امامان شیعه ‰ در مجامع حدیثی نقل شده است، گاه به روایات بلندی برمی خوریم که در نوع خود می تواند یک مقتل قلمداد شود؛ از جمله می توان به یک حدیث طولانی اشاره کرد که شیخ صدوق در امالی خود به صورت مسند از امام صادق† نقل کرده است. این حدیث، بخش های مختلف حادثه کربلا از بَدو شکل گیری آن در مدینه پس از مرگ معاویه و تلاش والی مدینه جهت اخذ بیعت برای یزید، تا شهادت حضرت و سپس گوشه ای از جریان اسارت اهل بیت ‰و مجلس ابن‌زیاد را در ضمن خود دارد.[10] هم چنین روایت « عَمّار دُهْنِی» از امام باقر† دربارة سیر قیام امام حسین از آغاز تا پایان و جریان اسارت اهل‌بیت‰ در شام و بازگشت آنان به مدینه و نیز جریان قیام مسلم در کوفه را می توان از این دست روایات برشمرد.[11]5. مقتل‌الحسین†؛ عمّار بن‌ابی معاویة بَجَلی دُهْنِی مشهور به عَمّار دُهْنی (م 133 ق).[12]
اگرچه هیچ یک از مورّخان و رجال‌شناسان متقدّم، برای عَمّار دُهْنِی، نگاشته ای به نام مقتل‌الحسین یا رساله ای دربارة واقعة عاشورا ثبت نکرده اند، امّا ـ چنان که اشاره شد ـ با توجّه به آن که طبری چند صفحه از تاریخ خود را به خبری نسبتاً طولانی از عَمّار دُهْنِی دربارة واقعة عاشورا از آغاز تا پایان، اختصاص داده است، و هم‌چنین برخی از اخبار وی در این ‌باره در بعضی از منابع دیگر آمده است،[13]به نظر می رسد که وی نیز در این‌باره نگاشتة مستقلّی ـ هرچند مختصر همانند بسیاری از نگاشته های دیگر متقدّمان ـ داشته و مطالب آن محدود به روایات یاد شده، نبوده است، چنان‌که برخی از محقّقان معاصر نیز چنین مقتلی را به او نسبت داده اند.[14]‌6 ـ مقتل‌الحسین†؛ ابومِخْنَف لوط بن‌یحیی اَزْدِی[15] (م157ق).

[1]. نجاشی، رجال‌النجاشی، ص128 ـ 129، شمارة 332.
[2]. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص449.
[3] . سید ابوالقاسم خوئی، معجم رجال‌الحدیث، ج14، ص346.
[4]. شیخ طوسی، الفهرست، ص85 ـ 86، شمارة 119.
[5]. شیخ صدوق در جریان آویختن سر یکی از شهدای کربلا توسط یکی از سپاهیان عمرسعد، از قول قاسم بن‌اَصْبَغ این‌گونه بیان کرده است که: «من به پدرم گفتم: ای کاش این مرد حاملِ سر، اندکی سر را بالاتر آویزان می کرد، مگر نمی بینی که دستان اسب با سر چه می کند؟…» این گفتة قاسم حاکی از آن است که اصبغ در زمان حادثة کربلا، زنده بوده است. (ثواب‌الاعمال و عِقاب‌الاعمال، ص259-260).
[6]. قاضی نُعمان تمیمی مغربی، شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار، ج2، ص290.
[7]. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص449.
[8]. مقاتل‌الطالبیین، ص117: قال المدائنی ابوغَسَّان، عن هارون بن‌سعد عن القاسم بن‌الأصْبَغ بن‌نُباتَة قال….
[9]. ثواب‌الاعمال و عِقاب‌الاعمال، ص259-260.
[10]. ر.ک: شیخ صدوق، الأمالی، مجلس 30 و31، ص 215ـ 232. البتّه چون برخی از مطالب این خبر با گزارش های کهن و معتبر تاریخی، ناسازگار است، چندان نمی توان به آن اعتماد کرد.
[11]. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص351 ـ 347 و ص390 ـ 389؛ جمال‌الدّین یوسف مِزِّی، تهذیب‌الکمال فی أسماء‌الرجال، ج6، ص422 ـ 430؛ ابن‌حجر عَسْقَلانِی، الاِصابة فی تمییز‌الصحابة، ص2، ص69 ـ 71.
[12] . ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج5، ص387.
[13]. محمّد بن‌سعد، ترجمة الحسین و مقتله، فصلنامه تراثنا،‌ ش 10، 1408 ق، ص159؛ ابن‌عساکر، تاریخ مَدِینة دِمَشْق الکَبِیر، ج 14، ص197- 198.
[14]. محمّدباقر محمودی، عَبَراتُ الْمُصْطَفَیْن، ج1، ص6، (پاورقی دوّم).
[15]. ابن‌ندیم، کتاب الفهرست، تحقیق رضا تجدّد، ص105؛ شیخ طوسی، الفهرست، ص204، ش204.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد