خانه » همه » مذهبی » قرآن، کلام خدا یا تجربه عرفانی پیامبر(ص)

قرآن، کلام خدا یا تجربه عرفانی پیامبر(ص)


قرآن، کلام خدا یا تجربه عرفانی پیامبر(ص)

۱۳۹۷/۱۱/۳۰


۶۹۴ بازدید

آیا کلام وحی جز کلام بشریت در انسان است یا نه؟ وحی کلام خداوند یا کلام بشری؟ آیا وحی را می توان تجربه عرفانی نام نهاد؟

جواب پرسش اول: بر اساس شواهد و تعابیر به کار رفته در آیات، الفاظ قرآن کریم دارای ساختار وحیانی می باشند و از طریقی غیر از طریق متعارف بشر در تولید الفاظ (استفاده از حنجره) به وسیله خداوند با واسطه یا بی واسطه و از طریق مکانیسم تمثل تولید و برای عرضه به بشریت در اختیار پیامبر اکرم(ص) قرار گرفته اند.جواب پرسش دوم و سوم: وجود قرآن دلالت می کند که از جانب خداست و غیر خدا حتی پیامبر را توان بر انشای چنین کتابی نیست. با صراحت تمام هم اعلام کرده که از جانب خداست و پیامبر و غیر پیامبر را در ایجاد آن دخالتی نیست . خود را آیت خدایی شمرده و اعلام کرده اگر در خدایی بودن قرآن شک دارید و مرا ساخته بشر از جمله پیامبر می دانید و معتقدید و مدعی هستید که بشر را توان انشای چنین کتابی هست ، پس یک سوره مثل سوره های من بیاورید و به جامعه عرضه کنید و در معرض قضاوت سخن شناسان قرار دهید.با وجود آن که دشمنان از صدر اسلام در صدد بودند که آسمانی بودن قرآن را انکار کنند و آن را ساخته ذهن پیامبر یا دیگران معرفی کنند ، ولی نتوانستند به مبارزه طلبی قرآن پاسخ دهند و تا ابد هم نخواهند توانست . الان سرسخت ترین دشمن اسلام ، یهودیان صهیونیست هستند که از تمام امکانات شان برای نابودی اسلام استفاده می کنند، لیکن تاکنون نتوانسته‌اند حتی یک سوره مثل قرآن را بنویسند.قرآن مجید از جهات گوناگون معجزه است و خدایی بودن خود را فریاد می زند. چند نمونه را ذکر می‌کنیم:
– از جنبه های اعجاز قرآن فصاحت و بلاغت آن است. قرآن از فصاحت و بلاغتی برخوردار است که از عهده بشر خارج است. از این رو عرب جاهلی که در فصاحت و بلاغت و شعر و ادب تخصص بلکه نبوغ داشت، وقتی در برابر قرآن قرار گرفت و در فصاحت آن دقت کرد، به معجزه بودن آن پی برد و اظهار عجز و ناتوانی نمود. به سبب اعجاز فصاحتی قرآن ، عده‌ای از آنان وحی بودن قرآن را پذیرفته و نبوت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) را تصدیق نمودند . بقیه نیز گر چه ایمان نیاوردند، ولی هماوردی نکردند . عجز خود را از آوردن حتی سوره ای کوچک فریاد زدند و این خود بزرگ ترین دلیل بر آسمانی بودن قرآن است. ثابت می‌کند که آوردن کتابی مثل قرآن از دایره قدرت بشر بیرون است . بنا بر این قرآن بهترین گواه بر آسمانی بودن خویش است.
– همه قبول دارند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) امی یعنی درس نخوانده بود ، ولی با وجود این، کتابی آورد که پر است از معارف عقلی و دقایق علمی و فلسفی ، به طوری که این کتاب افکار فلاسفه و دانشمندان را به خود جلب کرده و متفکران شرق و غرب عالم را مبهوت و متحیر ساخته است.
امی و درس ناخوانده بودن پیامبر صلی الله علیه و آله و بیگانه بودن ایشان و محیط زندگی شان از دانش روز و ناتوانی او از مراحل ابتدایی خواندن و نوشتن که معلوم همگان بود ، بهترین دلیل بر این است که قرآن محصول فکر و فهم ایشان یا تعلیم گرفته از دیگران نبوده است . پیامبر صلی الله علیه و آله پیش هیچ کسی زانوی شاگردی به زمین نزده است . از هیچ کس تعلیم نگرفته و قبل از بعثت هیچ سخن و کلامی شبیه قرآن از او شنیده نشده و این معارف و آیات به ناگاه بر زبان او جاری شد .
قرآن بر این موضوع تکیه کرده و آن را یکی از نشانه های آسمانی بودن خود شمرده است:
و ما کنت تتلوا من قبله من کتاب و لا تخطه بیمینک اذا لارتاب المبطلون؛(۱)
پیش از نزول قرآن هیچ نوشته ای را نمی خواندی و با دست راست خود (که وسیله نوشتن است)نمی نوشتی . اگر قبلا می خواندی و می نوشتی، یاوه گویان شک و تهمت به وجود می آوردند.
و کذلک اوحینا الیک روحا من امرنا ما کنت تدری ما الکتاب و لا الایمان ؛(۲)
قرآن را که روح و حیات است، از امر خود بر تو وحی کردیم . قبلا نمی دانستی نوشته و ایمان چیست.
این آیات صراحت دارد که پیامبر قبل از نزول قرآن با خواندن و نوشتن و معارف بلند قرآن بیگانه بوده ، این ها نه تراوش ذهن او، بلکه نازل شده از جانب خداوند حکیم است.
-دلیل محکم دیگر بر وحی بودن و آسمانی بودن قرآن و این که حتی آیه ای از جانب پیامبر نمی باشد ، این است که پیامبر مومن و خدا ترس و راستگو بود . در ایمان و خداترسی و راستگویی هیچ شکی نیست. چنین کسی هیچ گاه به خود اجازه نمی دهد تراوش فکر و ذهن خود را به خدا و آسمان نسبت دهد، زیرا یقین دارد که نسبت دادن مطلبی به خدا، افترا به خدا و بزرگ ترین گناه است و با قهر خدا مواجه خواهد شد و هیچ قدرتی نیست تا او را از قهر خدا برهاند.
اگر افرادی غیر از پیامبر بودند، ممکن بود به خود این جرات را بدهند که مطالب ساخته ذهن و روح خود را به خدا نسبت دهند تا بهتر مقبول خلق گردد، ولی از مومن بی نظیری چون پیامبر با آن مرحله خداترسی چنین کاری محال است .
قرآن افترا و نسبت دادن چیزی را به خدا بزرگ ترین گناهان می شمارد :
و من اظلم ممن افتری علی الله کذبا ؛(۳)
چه کی ستمکارتر از کسی است که به دروغ چیزی به خدا ببندد؟!
از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله اعلام می کند که از خدا چنان ترسی دارد که هیچ گاه چیزی بر خدا نمی بندد، زیرا می داند کسی نمی تواند نگهدار او از قهر خدا باشد:
قل ان افتریته فلا تملکون لی من الله شیئا ؛(۴)
بگو اگر آن را به خدا بسته باشم ، نمی توانید در قبال خدا مالک و نگهدار من باشید.
بارها بود که مسئله ای پیش می آمد یا سوالی مطرح می گردید و پیامبر صلی الله علیه و آله جواب و حکم آن را نمی دانست .منتظر نزول وحی می نشست تا جواب و حکم آن را بگیرد. در مکه که پیامبر زیر ذره بین قریش بود، تعدادی از یهود آمدند و سوال هایی از رسول خدا صلی الله علیه و آله مطرح کردند . پیامبر صلی الله علیه و آله به پشتگرمی وحی، وعده جواب در فردا را به آنان داد . خدا برای تادیب پیامبر صلی الله علیه و آله و تعلیم پیروان ایشان چندین روز نزول وحی را به تاخیر انداخت ،به نحوی که مشرکان شایعه کردند که خدای محمد با او قهر کرده و او را واگذارده است(۵).
طبیعی است که اگر قرآن جوشش روح و روان پیامبر صلی الله علیه و آله بود، حضرت جواب آنان را به تاخیر نمی انداخت تا دشمنان شادکام گردند و دوستان اندوهگین شوند و…
با توجه به دلایلی که گذشت، نمی توان گمان کرد قرآن جوشش روح پیامبر صلی الله علیه و آله یا تعلیم دیگران به او بوده ، قطعا این آیات و سوره ها از عالم غیب بر قلب ایشان نقش بسته ،ایشان مامور به ابلاغ آن ها بوده است.
پی نوشت ها:
۱. عنکبوت(۲۹)،آیه ۴۸.
۲. شوری(۴۲)،آیه ۵۲.
۳. انعام(۷)،آیه ۲۱ و آیات فراوان دیگر.
۴. احقاف(۴۶)،آیه ۸.
۵.مکارم شیرازی ناصر ، تفسیر نمونه، – ، تهران ، دار الکتب الاسلامیه ، ۱۳۷۴ ش، ج۱۲،ص۳۸۵.
برای مطالعه بیشتر توصیه می شود به مقالات «آیا متن قرآن از جانب خداست؟» و «آیا قرآن کلام خداست»، در سایت حوزه نت مراجعه نمایید:
http://www.hawzah.net

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد