1. دورى از رحمت خدا:
گروهى از بنىاسرائيل بر اثر نافرمانى و تجاوز از حق و ترك نهى از منكر، به زبان داود و عيسى بن مريم لعنت شدند: «لُعِنَ الَّذينَ كَفَروا مِن بَنى اِسرءيلَ عَلى لِسانِ داوودَ وعيسَى ابنِ مَريَمَ … كانوا لايَتَناهَونَ عَن مُنكَر فَعَلوهُ لَبِئسَ ما كانوا يَفعَلون» (مائده/5 ، 78 ـ 79) به فرموده حضرت على(عليه السلام) خداوند امم پيشين را جز به سبب ترك امر به معروف و نهى از منكر لعن نكرد و از رحمت خود دور نساخت. خداوند سفيهانشان را به واسطه گناهان و دانشمندانشان را بر اثر ترك نهى از منكر لعن كرد.
2. عذاب فراگير:
از ديگر پيامدهاى ترك امر به معروف و نهى از منكر عذابى است كه افزون بر گناهكاران شامل تاركان امر به معروف و نهى از منكر نيز مىشود:«واتَّقوا فِتنَةً لا تُصيبَنَّ الَّذينَ ظَـلَموا مِنكُم خاصَّةً واعلَموا اَنَّ اللّهَ شَديدُ العِقاب» (انفال/8 ،25) به گفته ابن عباس در تفسير اين آيه، عذاب خدا كه بيايد ستمكار را از غير ستمكار جدا نمىسازد؛ نيز گفتهاند كه ظالمان به سبب ظلمشان عذاب مىشوند و غير ظالمان بر اثر ترك امر به معروف و نهى از منكر.داستان اصحاب سبت كه در سوره اعراف/7 به تفصيل به آن پرداخته شده، نمونه روشنى به شمار مىرود. براساس اين آيات، شمارى از بنىاسرائيل كه در ساحل دريا زندگى مىكردند فرمان خداوند را مبنى بر حرمت كار در روز شنبه زير پا گذاشتند و با احداث كانال، ماهيان فراوانى را كه روز شنبه به ساحل نزديك مىشدند به دام انداخته و روز يكشنبه به صيد آنها مىپرداختند. در مقابل اين جمع گروهى نهى از منكر كرده و آنان را از نافرمانى خدا بازمىداشتند و گروهى ديگر در برابر اين نافرمانى سكوت كرده و حتى به ناهيان از منكر اعتراض مىكردند كه چرا تبهكاران را پند مىدهيد. قرآن، تنها نجات كسانى را گزارش كرده است كه نهى از منكر كردند: «فَلَمّا نَسوا ما ذُكِّروا بِهِ اَنجَينا الَّذينَ يَنهَونَ عَنِ السّوءِ واَخَذنَا الَّذينَ ظَـلَموا بِعَذاب بَـيس بِما كانوا يَفسُقون» (اعراف/7،165) مفسران از اين آيه استفاده كردهاند كه خداوند دو گروه تجاوزگران و بىتفاوتان را به عذابى سخت گرفتار كرد. از آيه 116 هود/11 نيز برمىآيد كه تنها نهى كنندگان از فساد از عذاب نجات مىيابند: «فَلَولا كَانَ مِنَ القُرونِ مِن قَبلِكُم اولوا بَقِيَّة يَنهَونَ عَنِ الفَسادِ فِى الاَرضِ اِلاّ قَلِيلاً مِمَّن اَنجَينا مِنهُم واتَّبَعَ الَّذينَ ظَـلَموا ما اُترِفوا فيهِ و كانوا مُجرِمين» برپايه روايتى از امام باقر(عليه السلام)در ذيل آيات 78 ـ 79 مائده/5 آنان كه مورد لعن داود بودند تبديل به ميمون شدند و آنان كه مورد لعن عيسى(عليه السلام) قرار گرفتند خوك گشتند. از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله)در ذيل اين آيه نقل شده است كه امر به معروف و نهى از منكر كنيد. دست نادان را بگيريد و او را به راه حق بياوريد و گرنه خدا دلهاى شما را مانند يكديگر و همه شما را لعنت مىكند، همچنانكه آنان را لعنت كرد. بر پايه نقل ديگرى از امام صادق(عليه السلام)آنان كه اين آيات در نكوهش آنان نازل شده با اينكه خود اهل معصيت نبوده و در مجالس گناهكاران شركت نمىكردند، لعنت شدهاند و جرم آنان اين بود كه به معصيت كاران لبخند مىزدند و با ايشان انس داشتند.
3. شريك شدن در گناه:
كسانى كه در برابر انجام منكر هيچگونه واكنشى نشان ندهند مانند گناهكاران و در گناه آنها شريكاند، از همينرو از مؤمنان خواسته شده كه هرگاه تمسخر آيات قرآن را شنيدند با كافران همنشين نشوند. در غير اين صورت در گناه همانند آنها خواهند بود: «و قَد نَزَّلَ عَلَيكُم فِى الكِتـبِ اَن اِذا سَمِعتُم ءايـتِ اللّهِ يُكفَرُ بِها و يُستَهزَاُ بِها فَلا تَقعُدوا مَعَهُم حَتّى يَخوضوا فى حَديث غَيرِهِ اِنَّكُم اِذًا مِثلُهُم …» (نساء/4،140) مفسران از اين آيه استفاده كردهاند كه سكوت و همنشينى با فاسقان موجب شريك شدن در گناه آنان مىشود؛ همچنين در ذيل آيه 63 مائده/5 گفتهاند كه ترك كننده نهى از منكر مانند كسى است كه مرتكب منكر شود.
منبع:
دائرة المعارف قران كريم ج4 ص355و356