دوست گرامی. قرب و نزدیک به خداوند دو مرحله دارد. واجب و مستحب. مرحله واجب آنرا قرب فرایض می گویند. به این دو مرحله اشاره می کنیم.
مراحل بندگی و قرب به خداوند:
از حدیث مشهور قرب نوافل که خدای متعال به پیامبر خدا (ص) در معراج فرموده است، استفاده می شود که بندگی خدای متعال شامل دو مرحله وجوبی و استحبابی است، متن حدیث: وما یتقرب إلیّ عبد من عبادی بشی ء أحبّ إلیّ ممّا افترضت علیه وإنه لیتقرب إلیّ بالنافلة حتی أُحبّه فإذا أحببته کنت إذاً سمعه الذی یسمع به وبصره الذی یبصر به ولسانه الذی ینطق به ویده التی یبطش بها، إن دعانی أجبته وإن سألنی اعطیته؛
عبد سالک به وسیله نوافل به خدا نزدیک می شود، تا آن جا که محبوب خدا می گردد، زیرا این نوافل را اولاً از روی محبت خدا به جای می آورد، نه برای محو سیئات یا جبران نقص فرائض و ثانیاً آن قدر سیر در وادی محبت را ادامه می دهد تا از محبّ خدا بودن به محبوب خدا شدن نائل شود.
وقتی عبد سالک محبوب خدا شد و خدا محبّ او، همه مجاری ادراکی و تحریکی او به عهده خدا است. اگر او می فهمد، با نور علمی خدا می فهمد و اگر کاری انجام می دهد، با قدرت خدا انجام می دهد. اگر می شنود، با سمع خدا می شنود و اگر می بیند، با بصیرت الهی می بیند و اگر سخن می گوید، با زبان الهی سخن می گوید.
مخفی نماند که اصل مقام عبودیت و بندگی خدای متعال با واجبات تحقق می یابد و سالک در وهله اول با انجام واجبات و ترک محرمات به خدا نزدیک می شود، اما برای رسیدن به نهایت کمال و قرب الهی عبادات مستحب و ریاضات شرعی نقش مهمی ایفا می کنند.
به عبارت دیگر، انسان سالک با انجام واجبات و ترک محرمات به مقام رضایت و قرب الهی دست پیدا می کند، ولی درجات بالاتری از قرب و کمال وجود دارد که تنها با مستحبات و نوافل امکان وصول دارد. برای رسیدن به کمال نهایی، انجام واجبات اگر چه لازم است، اما کافی نیست، مستحبات و نوافل درجات قرب و کمال انسان را به نهایت می رساند.
واجبات بندگی خدا که می توان آنرا دین داری حداقلی نامید، زمینه ساز تحقق ملکه تقوی و قرب فرایض برای سالک راه خدا است و در یک مرتبه بالاتر مستحبات بندگی که دین داری و سلوک را به اوج خود می رساند، عامل تحقق ملکه ورع و قرب نوافل در عبد است.
قرب فرایض، مربوط به وادی عقل است و سالک با کمک عقلانیت و استدلال عقلی و دینی وظایف سلوکی خود را در این مرحله به انجام می رساند، ولی قرب نوافل، مربوط به وادی عشق و قلب می باشد و البته مرحله عشق بسی فراتر و نهایی تر از مرحله عقل و وظیفه است.
نکته دیگر تقدم واجبات بر مستحبات به لحاظ تاثیر و بهره برداری است، اوج کمال و قرب الهی هنگامی در ساخت انسان و تعالی او مؤثر می افتد که شخص سالک، نسبت به تحصیل تقوی و انجام واجبات به اطمینان رسیده باشد؛ زیرا مرتبه نافله پس از واجب است و بدون تقوی، ورع حاصل نمی شود.
ما در این مجموعه، پس از کتاب تزکیه که در خصوص رفع موانع و کسب آزادی معنوی است، اطاعت و عبادت را به عنوان دو مرحله وجوبی و استحبابی برای وصول به مقام عبودیت و بندگی، در دو کتاب جداگانه تحت همین عناوین مطرح نموده ایم. کتاب حاضر به تشریح بندگی واجب (اطاعت) پرداخته و جلد بعدی درباره (عبادت) یا بندگی مستحب خواهد بود.
مراحل بندگی و قرب به خداوند:
از حدیث مشهور قرب نوافل که خدای متعال به پیامبر خدا (ص) در معراج فرموده است، استفاده می شود که بندگی خدای متعال شامل دو مرحله وجوبی و استحبابی است، متن حدیث: وما یتقرب إلیّ عبد من عبادی بشی ء أحبّ إلیّ ممّا افترضت علیه وإنه لیتقرب إلیّ بالنافلة حتی أُحبّه فإذا أحببته کنت إذاً سمعه الذی یسمع به وبصره الذی یبصر به ولسانه الذی ینطق به ویده التی یبطش بها، إن دعانی أجبته وإن سألنی اعطیته؛
عبد سالک به وسیله نوافل به خدا نزدیک می شود، تا آن جا که محبوب خدا می گردد، زیرا این نوافل را اولاً از روی محبت خدا به جای می آورد، نه برای محو سیئات یا جبران نقص فرائض و ثانیاً آن قدر سیر در وادی محبت را ادامه می دهد تا از محبّ خدا بودن به محبوب خدا شدن نائل شود.
وقتی عبد سالک محبوب خدا شد و خدا محبّ او، همه مجاری ادراکی و تحریکی او به عهده خدا است. اگر او می فهمد، با نور علمی خدا می فهمد و اگر کاری انجام می دهد، با قدرت خدا انجام می دهد. اگر می شنود، با سمع خدا می شنود و اگر می بیند، با بصیرت الهی می بیند و اگر سخن می گوید، با زبان الهی سخن می گوید.
مخفی نماند که اصل مقام عبودیت و بندگی خدای متعال با واجبات تحقق می یابد و سالک در وهله اول با انجام واجبات و ترک محرمات به خدا نزدیک می شود، اما برای رسیدن به نهایت کمال و قرب الهی عبادات مستحب و ریاضات شرعی نقش مهمی ایفا می کنند.
به عبارت دیگر، انسان سالک با انجام واجبات و ترک محرمات به مقام رضایت و قرب الهی دست پیدا می کند، ولی درجات بالاتری از قرب و کمال وجود دارد که تنها با مستحبات و نوافل امکان وصول دارد. برای رسیدن به کمال نهایی، انجام واجبات اگر چه لازم است، اما کافی نیست، مستحبات و نوافل درجات قرب و کمال انسان را به نهایت می رساند.
واجبات بندگی خدا که می توان آنرا دین داری حداقلی نامید، زمینه ساز تحقق ملکه تقوی و قرب فرایض برای سالک راه خدا است و در یک مرتبه بالاتر مستحبات بندگی که دین داری و سلوک را به اوج خود می رساند، عامل تحقق ملکه ورع و قرب نوافل در عبد است.
قرب فرایض، مربوط به وادی عقل است و سالک با کمک عقلانیت و استدلال عقلی و دینی وظایف سلوکی خود را در این مرحله به انجام می رساند، ولی قرب نوافل، مربوط به وادی عشق و قلب می باشد و البته مرحله عشق بسی فراتر و نهایی تر از مرحله عقل و وظیفه است.
نکته دیگر تقدم واجبات بر مستحبات به لحاظ تاثیر و بهره برداری است، اوج کمال و قرب الهی هنگامی در ساخت انسان و تعالی او مؤثر می افتد که شخص سالک، نسبت به تحصیل تقوی و انجام واجبات به اطمینان رسیده باشد؛ زیرا مرتبه نافله پس از واجب است و بدون تقوی، ورع حاصل نمی شود.
ما در این مجموعه، پس از کتاب تزکیه که در خصوص رفع موانع و کسب آزادی معنوی است، اطاعت و عبادت را به عنوان دو مرحله وجوبی و استحبابی برای وصول به مقام عبودیت و بندگی، در دو کتاب جداگانه تحت همین عناوین مطرح نموده ایم. کتاب حاضر به تشریح بندگی واجب (اطاعت) پرداخته و جلد بعدی درباره (عبادت) یا بندگی مستحب خواهد بود.