قیام امام عصر(ع) آینه مناسبی برای شناخت آرمان های اسلامی
۱۳۹۳/۰۲/۱۳
–
۱۳۱ بازدید
قیام امام عصر(ع) آینه مناسبی برای شناخت آرمان های اسلامی
خبرگزاری شبستان: آرمان قیام و انقلاب مهدی(ع) فلسفه بزرگ اجتماعی اسلامی است، این آرمان بزرگ گذشته از اینکه الهام بخش ایده و راهگشا به سوی آینده است، آینه بسیار مناسبی برای شناخت آرمان های اسلامی است.
خبرگزاری شبستان: آرمان قیام و انقلاب مهدی(ع) فلسفه بزرگ اجتماعی اسلامی است، این آرمان بزرگ گذشته از اینکه الهام بخش ایده و راهگشا به سوی آینده است، آینه بسیار مناسبی برای شناخت آرمان های اسلامی است.
خبرگزاری شبستان: اندیشه پیروزی نهائی نیروی حق و صلح و عدالت بر نیروی باطل و ستیز و ظلم، گسترش جهانی ایمان اسلامی، استقرار کامل و همه جانبه ارزش های انسانی، تشکیل مدینه فاضله و جامعه ایده آل، و بالاخره اجراء این ایده عمومی و انسانی به وسیله شخصیتی مقدس و عالیقدر که در روایات متواتر اسلامی، از او به “مهدی” تعبیر شده است، اندیشه ای است که کم و بیش همه فرق و مذاهب اسلامی -با تفاوت ها و اختلاف هائی- بدان مؤمن و معتقدند.
زیرا این اندیشه، به حسب اصل و ریشه، قرآنی است. این قرآن مجید است که با قاطعیت تمام، پیروزی نهائی ایمان اسلامی، غلبه قطعی صالحان و متقیان، کوتاه شدن دست ستمکاران و جباران برای همیشه و آینده درخشان و سعادتمندانه بشریت را نوید داده است.
این اندیشه بیش از هر چیز مشتمل بر عنصر خوشبینی نسبت به جریان کلی نظام طبیعت و سیر تکاملی تاریخ و اطمینان به آینده، و طرد عنصر بدبینی نسبت به پایان کار بشر است، که طبق بسیاری از نظریه ها و فرضیه ها فوق العاده تاریک و ابتر است.
جامعه ایده آل
آرمان قیام و انقلاب مهدی(ع) یک فلسفه بزرگ اجتماعی اسلامی است، این آرمان بزرگ گذشته از اینکه الهام بخش ایده و راه گشای به سوی آینده است، آینه بسیار مناسبی است برای شناخت آرمان های اسلامی. این نوید، ارکان و عناصر مختلفی دارد که برخی فلسفی و جهانی است و جزئی از جهان بینی اسلامی است، برخی فرهنگی و تربیتی است، برخی سیاسی است، برخی اقتصادی است، برخی اجتماعی است، برخی انسانی، یا انسانی طبیعی است.
اکنون مجال بحث تفصیلی یا ارائه مدارک از قرآن و سنت نیست، فقط برای اینکه ماهیت “انتظار بزرگ” روشن شود، به طور اجمال درباره مشخصات این نوید بزرگ به بررسی می پردازیم:
مشخصات انتظار بزرگ
1 – خوشبینی به آینده بشریت- درباره آینده بشریت نظرها مختلف است، بعضی معتقدند که شر و فساد وبدبختی، لازمه لاینفک حیات بشری است و بنابراین زندگی بی ارزش است و عاقلانه ترین کارها خاتمه دادن به حیات و زندگی است.
بعضی دیگر اساسا حیات بشر را ابتر می دانند، معتقدند که بشر در اثر پیشرفت حیرت آور تکنیک و ذخیره کردن انبارهای وحشتناک وسائل تخریبی، رسیده به مرحله ای که به اصطلاح با گوری که با دست خود کنده یک گام بیشتر فاصله ندارد.
راسل در “امیدهای نو” میگوید: ” . . . اشخاصی هستند – و از آن جمله اینشتاین – که به زعم آنها بسیار محتمل است که انسان دوره حیات خود را طی کرده باشد و در ظرف سنین معدودی موفق شود با مهارت شگرف علمی خود ، خویشتن را نابود سازد”.
بنابراین نظریه، بشر در نیمه راه عمر خود بلکه در آغاز رسیدن به بلوغ فرهنگی به احتمال زیاد نابود خواهد شد. البته اگر تنها به قرائن و شواهد ظاهری قناعت کنیم، این احتمال را نمی توان نفی کرد.
نظریه سوم این است که شر و فساد لازم لاینفک طبیعت بشر نیست، شر و فساد و تباهی معلول مالکیت فردی است، تا این امالفساد هست، شر و فساد هم هست. مالکیت فردی معلول در جهان از تکامل ابزار تولید است و با خواسته انسانها این امالفساد از بین نمی رود، ولی تکامل ابزار تولید و جبر ماشین روزی ریشه این ام الفساد را جبرا خواهد کند. پس آنچه مایه و پایه خوشبختی است، تکامل ماشین است.
نظریه چهارم این است که ریشه فسادها و تباهی ها نقص روحی و معنوی انسان است. انسان هنوز دوره جوانی و ناپختگی را طی می کند و خشم و شهوت بر او و عقل او حاکم است. انسان بالفطره در راه تکامل فکری و اخلاقی و معنوی پیش می رود. نه شر و فساد لازم لاینفک طبیعت بشر است و نه جبر تمدن فاجعه خودکشی دسته جمعی را پیش خواهد آورد.
آینده ای بس روشن و سعادت بخش و انسانی ، که در آن شر و فساد از بیخ و بن برکنده خواهد شد، در انتظار بشریت است. این نظریه الهامی است که دین می کند. نوید مقدس قیام و انقلاب مهدی موعود(ع) در اسلام در زمینه این الهام است.
2 – پیروزی نهائی صلاح و تقوا و صلح و عدالت و آزادی و صداقت برزور و استکبار و ظلم و اختناق و دجل و (دجالگری و فریب)
3 – حکومت جهانی واحد.
4 – عمران تمام زمین در حدی که نقطه خراب و آباد ناشده باقی نماند.
5 – بلوغ بشریت به خردمندی کامل و پیروی از فکر و ایدئولوژی و آزادی از اسارت شرائط طبیعی و اجتماعی و غرائز حیوانی.
6 – حداکثر بهره گیری از مواهب زمین.
7 – برقراری مساوات کامل میان انسان ها در امر ثروت.
8 – منتفی شدن کامل مفاسد اخلاقی از قبیل زنا، ربا، شرب خمر، خیانت، دزدی، آدم کشی و غیره و خالی شدن روان ها از عقده ها و کینه ها.
9 – منتفی شدن جنگ و بر قراری صلح و صفا و محبت و تعاون.
10 – ناسازگاری انسان و طبیعت.
هر کدام از این ها نیاز به تجزیه و تحلیل و استدلال دارد، امیدوارم که در آینده نزدیکی این مهم را انجام دهم، در این جا منظور ما صرفا شناساندن ماهیت این نوید و آرمان اسلامی است.
منبع: برگرفته از کتاب “قیام و انقلاب مهدی” نوشته شهید مرتضی مطهری