خانه » همه » مذهبی » لطفاً درباره نظريه اگوست کنت راجع به « منشاء دين » که آن را جهل علمي بشر دانسته، توضيح دهيد؟ وچه نقدهايي بر آن وارد است ؟ ديدگاه علما و دانشمندان ديني درباره آن چيست ؟

لطفاً درباره نظريه اگوست کنت راجع به « منشاء دين » که آن را جهل علمي بشر دانسته، توضيح دهيد؟ وچه نقدهايي بر آن وارد است ؟ ديدگاه علما و دانشمندان ديني درباره آن چيست ؟

براي پاسخ به پرسش ابتدا نظريّه اگوست كنت را به صورت مختصر نقل مي كنيم و سپس به نقد و بررسي آن مي پردازيم و در ادامه نظر علماء و انديشمندان مسلمان را مطرح مي نماييم.

نظريه تكاملي يا قانون پيشرفت بشر:
اگوست كنت(1798 ـ 1857) فيلسوف و جامعه شناس فرانسوي است كه معمولاً او را بنيانگذار جامعه شناسي جديد و فلسفه پوزيتيويسم مي دانند. او «منشأ دين»[1] را جهل علمي بشر مي داند يعني بشر دوست داشت كه حوادث طبيعي را تبيين كند، ولي چون فاقد رشد علمي بود به تبيين هاي ديني روي آورد. كنت در توضيح اين مطلب نظريّه مشهور خود را در مورد مراحل سه گانه گذار ذهن بشر مطرح ساخت. بر اساس اين نظريّه ذهن انسان در روند تكامل خود از سه مرحله عبور كرده است:
1. مرحله الهي:
در اين مرحله انسان همه امور را بر اساس علل ما بعد الطبيعي مقدس تبيين مي­كرد؛ يعني علل حوادث و پديده هاي طبيعي مانند زلزله و طوفان را در امور ما بعد الطبيعي مقدس جستجو مي كرد.
2. مرحله ما بعد الطبيعي:
در اين مرحله مفاهيم عام و انتزاعي فلسفي به جاي خدا و يا خدايان متشخص مي نشينند و امور جهان به واقعياتي مثل علّت العلل، محرك اول و عقول گوناگون و مجردات و امور معقول ديگر نسبت داده مي شود.
3. مرحله اثباتي يا پوزيتويسم:
مرحله نهايي تحول ذهن و يا انديشه علمي است كه در آن «انسان به اين اكتفا مي كند كه نمودها را مشاهده و بستگيهاي منظمي را كه ممكن است خواه در لحظه اي معين و خواه در طي زمان در بين آنها يافت شود تعيين كند. انسان در اين مرحله از كشف علل پديده ها چشم مي پوشد و به همين اكتفا مي كند كه قوانين حاكم بر پديده ها را معين كند.»[2]بنابر قانون حالات سه گانه،[3] تكامل عقلاني بشر در تاريخ، خطي و پيش رونده است. نخست مرحله ديني(بت پرستي ـ چند خدايي ـ يكتاپرستي) بوده و سپس مرحلة فلسفي و بعد هم مرحله اثباتي يا علمي. حال كه منشأ دين، طبق نظر كنت جهل علمي بشر شد، با تكامل بشر و رسيدن به مرحلة علمي، علت آن سوخته است و بالطبع اينك نيازي به دين نيست.

نقد و بررسي
1. اگوست كنت، هيچ دليلي بر اين كه منشأ دين، جهل علمي بشر است اقامه نكرده است. و به نظر نمي آيد كه الگوي مراحل سه گانه گذار ذهن، به نحوي كه كنت آن را تقرير مي كند بر همه جوامع قابل تطبيق باشد. به عبارت ديگر نمي توان نتايج حاصله از بررسي محدودي از جوامع را به همه جوامع بشري تعميم داد.
2. در تحليل كنت نوعي تنگ نظري وجود دارد كه بر اساس آن به نظر مي آيد نگاه ديني به رخدادها با برخورد علمي با آنها قابل جمع نيست و اكنون جاي اين سوال باقي مي ماند كه به چه دليل نمي توان سه ساحت معرفت ديني و فلسفي و علمي را با هم جمع كرد؟ آيا واقعاً نمي توان در آن واحد از حوادث، هم تحليل الهي داشت و هم فلسفي و هم علمي؟
3. تجربة انسان معاصر و گرايش مجدد به باور و انديشه ديني و ارزش نهادن به مفاهيم ما بعد الطبيعي و تجارب ديني در پايان قرن بيستم، نادرستي و يا عدم دقت تحليل و پيش بيني كنت را آشكار مي سازد. به ويژه آنكه اين امر در اوج رشد علوم تجربي، آن هم در ميان گروه وسيعي از تحصيل كردگان و متخصصان علوم جديد كه بعضاً از چهره هاي علمي درجه اول اين قرن محسوب مي شوند، اتفاق مي افتد.[4]بنابراين نمي توان منشأ دين را جهل علمي بشر دانست و گفت چون هنوز بشر به مرحلة اثباتي و علمي نرسيده بود و هنوز روابط اشيا و پديده هاي طبيعت را كشف نكرده بود به دين روي مي آورند.

فطري بودن دين
از ديد متكلمين و انديشمندان مسلمان، منشأ دين فطري است يعني عموم افراد انسان، به مقتضاي نوع آفرينش شان، يك نوع شناخت نسبت به خداي متعال دارند و اين شناخت حضوري است. البته موانعي مانند گرايش به ماديات و غيره موجب پنهان شدن اين علم مي شود. اين معناي فطري بودن در ناحيه بينش ها و ادراك ها است. امّافطري بودن دين در ناحيه گرايش ها به اين معناست كه انسان به حسب فطرت خود به سوي خدا گرايش دارد و او را وادار مي كند كه در صدد شناخت او و پرستش او برآيد.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ مرتضي مطهري، فطرت، انتشارات صدرا، چاپ هفتم، 1374، ص40، 84.
2ـ محمد تقي مصباح يزدي، معارف قرآن، ج1، 3، قم: موسسه در راه حق، 1373، ص 26، 27.
3ـ عبدالله جوادي آملي، تفسير موضوعي قرآن كريم، ج12 (فطرت در قرآن) قم: نشر اسراء.

پي نوشت ها:
[1] . بحث منشأ دين به معناي جستجو در علل و عوامل رواني و يا اجتماعي پيدايش دين، محصول مدرنيته و عصر جديد است.
[2] . آرون ريمون، مراحل اساسي انديشه در جامعه شناسي، ترجمه باقر پرهام، تهران، انتشارات علمي و فرهنگي، ص86.
[3] . براي مطالعه بيشتر درباره قانون سه مرحله اي ر.ك: توسلي، غلامعباس، نظريه هاي جامعه شناسي، تهران، سمت، 1371، ص59ـ60.
[4] . مطهري، مرتضي، علل گرايش به ماديگري، تهران، انتشارات صدرا، چاپ سيزدهم، 1373، ص64ـ66؛ و نيز: قائمي نيا، عليرضا، درآمدي بر منشأ دين، قم، انتشارات معارف، 1379، ص34ـ35.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد