۱۳۹۲/۰۵/۰۲
–
۲۷۱ بازدید
پیامبر اکرم در لیله المبیت چگونه از خانه به طرف غار ثور فرار کردند؟ چند قول وجود داره و قول قوی تر کدومه؟
سال سیزدهم بعثت سران قریش تصمیم گرفتند که نداى توحید را با زندانى کردن پیامبر یا کشتن و یا تبعید او خاموش سازند، قرآن مى فرماید: «وَ إذ یَمکُرُ بِکَ الذیِنَ کَفَرُوا لِیُثبِتوکَ اَوْ یَقتُلوکَ أَو یُخْرِجُوکَ وَ یَمکُروُنَ وَ یَمکُرُ اللَّهَ وَ اللَّهُ خَیرُ المَاکِرینَ»سوره انفال، آیه 30، ر.ک: تفسیر قرطبى، ج 7، ص 397، (داراحیاءالتراث العربى، بیروت).به خاطر بیاور هنگامى را که کافران نقشه مى کشیدند که تو را به زندان بیفکنند یا به قتل برسانند و یا از مکه خارج سازند. آنها چاره مى اندیشیدند و نقشه مى کشیدند، و خداوند هم تدبیر مى کرد؛ و خدا بهترین چاره جویان و تدبیرکنندگان است.
سران قریش تصمیم گرفتند که از هر قبیله، فردى انتخاب شود تا افراد منتخب در نیمه شب یک باره بر خانه حضرت هجوم ببرند و او را قطعه قطعه کنند. فرشته وحى، پیامبر را از نقشه مشرکان آگاه ساخت و به آن حضرت دستور داد تا از مکه به عزم مدینه خارج شود.
پیامبر اکرم(ص) حضرت على(ع) را از این نقشه آگاه کرد و به او فرمود: «امشب در خوابگاه من بخواب و رواندازِ سبزِ مرا به خود بپیچ تا آنان تصور کنند که من هنوز در خانه و در بستر آرمیده ام و مرا تعقیب نکند». آن گاه پیامبر مخفیانه به سمت غار ثور حرکت کرد و از خداوند درخواست نمود تا دشمن را از دست یابى به او گمراه کند و آنان نتوانند او را پیدا کنند..ر.ک: فروغ ولایت، سبحانى، ص 45-57، بخش دوم از فصل سوم، مؤسسه امام صادق، 1374 .کفار فکر مى کردند که رسول خدا صلى الله علیه و آله در بستر خوابیده است ، ولى آن حضرت در حالى که سوره یس را تا فاغشیناهم فهم لایبصرون مى خواند، مشتى خاک بر آنها افکند و از میان آنها گذشت.( تفسیر ثعلبی )
در روایات شیعه و اهل سنت آمده است که على(ع) این کار را انجام داد و خداوند به خاطر این کار این آیه را در شأن حضرت على(ع) نازل فرمود: «وَ مِنَ النّاسِ مَن یشرى نَفسَهُ ابتِغاءَ مَرضاتِ اللَّه و اللَّهُ رَئوف بالعباد»ر.ک: احیاءالعلوم، الغزالى، ج 3، ص 378، (دارالهادى بیروت)؛ تذکرة الخواص، ابن الجوزى، ص 35، (مکتبة النینوى الحدیثه، تهران)؛ شواهد التنزیل، الحاکم الحسکانى، ج 1، ص 123، ش 4، (مجمع احیاء الثقافة اسلامیه)؛ الغدیر، علامه امینى، ج 2، ص 49 – 47، (دارالکتاب العربى، بیروت، 1398 ه ق). بعضى از مردم جان خود را به خاطر خشنودى خدا مى فروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.