خانه » همه » مذهبی » متمهديان و مدعيان مهدويت» پيش از غيبت و بعد از غيبت چه كساني بوده اند؟

متمهديان و مدعيان مهدويت» پيش از غيبت و بعد از غيبت چه كساني بوده اند؟

امام مهدي(عج) از سلالة پاك رسول گرامي اسلام و آخرين يادگار اهل بيت رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ است كه روزي از پس پرده غيبت آشكار شده و جهان را از عدل و داد لبريز خواهد كرد از اين انديشه كه از آموزه هاي مسلم دين اسلام است متأسفانه در طول تاريخ سو استفاده هايي نيز شده است. برخي از پيروان مذاهب و فرق اسلامي از ساده انديشي مسلمين سوء استفاده كرده اند و به دروغ كساني را به عنوان «مهدي موعود» معرفي نموده اند گرچه ممكن است كساني كه ادعاي مهدويت در مورد آن ها شده است اين مطلب را انكار مي كردند و چنين ادعايي نداشتند. و برخي از افراد فرصت طلب نيز به جهت اغراض سياسي و جاه طلبي به دروغ خود را «مهدي موعود» خوانده اند كه از دسته اول به نام «متمهديان» و از گروه دوم به عنوان «مدّعيان دروغين مهدويت» ياد مي شود كه ما در دو بخش مستقل نمونه هايي از هر دو گروه را بيان مي كنيم:
1. متمهديان:
الف : سبائيه.
پيدايش ابن فرقه، بعد از شهادت حضرت علي ـ عليه السّلام ـ سال 40 هجري ـ قمري، مي باشد. اينها اولين دسته اي هستند كه در اسلام معتقد به غيبت علي ـ عليه السّلام ـ و بازگشت او شدند و ادعا كردند كه ايشان نمرده و تا آخر الزمان زنده و باقي است و خروج خواهد كرد و زمين را از عدل پر خواهد كرد.
ب : كيسانيه.
اين فرقه, مي پنداشتند كه محمد بن حنفيه بعد از حسين بن علي ـ عليه السّلام ـ امام و مهدي موعود است. و در كوه رضوا به سر مي برد. و از آن جا ظهور و قيام خواهد كرد. امّا خود محمد حنفيّه در اين باره هيچگونه ادعايي نداشته است.[1]ج : يزيديه.
اين گروه بر اين عقيده بودند كه يزيد به آسمان صعود نموده و بعداً بر مي گردد و دنيا را بر از عدل و داد مي كند.
د : هاشميه.
اين گروه پيروان ابوهاشم عبدالله بن محمد بن حنفيه هستند، اين ها اعتقاد داشتند كه محمد مرده است، امّا پسرش امام است و بعد از او ابوهاشم مهدي است.
ه : باقريه.
اين فرقه معتقد بودند كه امام باقر ـ عليه السّلام ـ (شهادت 114 هجري.) زنده است و مهدي موعود واقعي ايشان مي باشند. و ظهور خواهد كرد.
و : زيديه.
زماني كه زيد بن علي بن حسين ـ عليه السّلام ـ قيام خود را عليه امويان آغاز كرد، اين گروه گفتند : چون او از نسل حسين ـ عليه السّلام ـ است و قيام به شمشير عليه ظالمان كرده، پس او مهدي موعود مي باشد.[2] امّا خود زيد اعتقاد راسخ و صحيح به امامت داشت.
ز : ناووسيه.
اين فرقه معتقد به مهدويت امام صادق (شهادت 148 هجري) شدند. يعني معتقدند كه او زنده و غايب است.[3]س : اسماعيليه.
 اسماعيليه عقيده دارند كه اسماعيل فرزند امام صادق ـ عليه السّلام ـ فوت نكرده ؛ بلكه از باب تقيه نسبت مرگ به وي داده شده است. او رجعت خواهد كرد و جهان را پر از عدل و داد خواهد ساخت. و او مهدي منتظر است.
2. مدعيان دروغين مهدويت :
از آنجا كه حضرت مهدي «عج» شخصيتي فوق العاده است كه همه  چشم انتظار اويند از زمان رسول گرامي اسلام ـ صلّي عليه و آله ـ و ائمه اطهار ـ عليهم السّلام ـ دربارة شخصيت بي نظير مهدي قائم(عج) و عظمت رسالتي كه بر عهده دارد بسيار سخن گفته اند. كه برخي به هواي رياست و طمع ورزي، از طريق ـ سوء استفاده از احاديث مربوط به امامت مهدي موعود(عج) و تحريف آنها، و فريب افراد ساده لوح، مدعي مهدويت و مقام امامت آن حضرت شدند. برخي از اين مدعيان كه غالباً بعد از غيبت صغرا بوده اند عبارتند از:
1. عبيديان
«عبيدالله بن محمد فاطمي» (259-322 هجري) ملقب به «مهدي» اولين كسي بود كه در زمان غيبت صغرا، ادعاي مهدويت نموده است. او نخست در شام زندگي مي كرد. و از آن جا عدّه اي را به «مغرب» فرستاد تا از او تبليغ نمايند. و به مهدي موعود بشارت بدهند.[4]2. حاكم بامرالله
او از خلفاي عبيديان مصر، در سال (386 هجري) به خلافت رسيد. «حاكم» در آغاز ادعاي «مهدويت» نموده و سپس ادعاي «الوهيت» كرد. پيروانش ادعا كردند كه او نمرده، بلكه به آسمان عروج كرده است.[5]3. محمد بن قومرت
محمد (485-524 هجري) در آغاز مردم را به ظهور «مهدي» بشارت مي داد. لكن در سال (522 هجري) ادعا كرد كه «مهدي موعود» خود او است.[6]4. تهامي
او كسي است كه در منطقه «تهاميه يمن» در سال (1159 ميلادي )، ادعاي مهدويت نمود و گروهي به او گرويدند. سر انجام «توران شاه» حاكم و «صلاح الدين ايوبي» كارگزار او را شكست داد.[7]5. بابا اسحاق
«بابا اسحاق، محمد قرماني» از پادشاهان عثماني، در سال (637 هجري، 1239 ميلادي) در «اناطولي »، ادعاي «مهدويت» نمود و گروه زيادي از مردم را قتل عام كرد.[8]6. عبا الريفي
«ريف» از بلاد مغرب است، و عبا در بين سالهاي (690 ـ 700 هجري) در آن منطقه ادعاي «مهدويت» نمود و فتنه عظيمي برپا كرد.[9]7. ملاعرشي كاشاني
«ملاعرشي كاشاني» (850 هجري ـ قمري) در «اصفهان» ادعاي مهدويت نمود و بعد ادعاي «نبوّت» كرد و در سال (880 هجري) كشته شد. جسد او را پس از كشته شدن سوزاندند.[10]8. شيخ عبدالقدير بخارائي
در سال (900 هجري 1494 ميلادي) در «بخارا» «شيخ عبدالقدير بخارائي» ادعاي «مهدويت» نمود و امير «بخارا» او را به قتل رساند.[11]9. ميرزاي بلخي
يكي از علما «بلخ» معروف به «ميرزاي بلخي» در سال (890 هجري ادعاي «مهدويت» كرد و بعد كشته شد.[12]10. محمد جونپور هندي
او در سال (847 هجري) متولد شد، در سال (910 هجري) ادعاي «مهدويت» نمود و در سال (910 هجري) يعني در همان سال ادعا مرد.[13]آنچه اشاره گرديد، نمونه اي بود از «متهمديان و مدعيان مهدويت» در طول تاريخ قبل از غيبت صغرا و بعد از آن، هم چنين در غيبت كبرا، بود كه يا خود ادعاي ـ «مهدويت» كرده بودند و يا اينكه گروهي و يا فرقه در اثر جهل و ناداني و عدم شناخت امام و حجت الهي، او را به عنوان «مهدي» معرفي كرده و از آن پيروي مي كردند. امّا بسياري از کساني که  نسبت مهدويت به آنان داده شده بود،  از اين گونه اتهامات پاك بوده و هيچ گونه اعتقادي به آن نداشتند. اما تعدادي از اين افراد اين ادعا در مورد خود را پذيرفتند و به مهدويت خود معتقد شدند.
 
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. درسنامه عصر غيبت، سيد مسعود پور آقائي.
2. مهدي موعود(عج), علامه مجلسي، ترجمه علي دواني.
 
پي نوشت ها:
[1] . جعفري، سيد حسن محمد، تشيع در مسير تاريخ، محمد تقي آيت الهي، نشر فرهنگ اسلامي، ص305.
[2] . سيد محمد كاظم، قزويني، امام مهدي از ولادت تا ظهور، ترجمة سيد محمد حسيني، قم، ص568.
[3] . شيخ طوسي، غيبت، ص192.
[4] . حسن ابراهيم حسن، تاريخ سياسي اسلام، دارالكتب الاسلاميه، ج3، ص149.
[5] . مبلغي، تاريخ اديان و مذاهب، قم، انتشارات اسماعيليان، ج3، ص1114.
[6] . دهخدا، علي اكبر، لغت نامه، چاپ دانشگاه تهران، ص1937.
[7] . شريف القرشي، حيات امام مهدي، مكتب الاعلام الاسلامي، ص144.
[8] . تاريخ اديان و مذاهب، ج3، ص1118.
[9] . همان، ص1115.
[10] . همان، ص1121.
[11] . همان.
[12] . همان.
[13] . همان، ص1116.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد