۱۳۹۵/۰۲/۰۴
–
۲۹۵ بازدید
در آیه ۷ آل عمران،می فرماید،قرآن آیاتش دو گونه است،یا محکمه است یا متشابه،و محکمه اساس آیات است،آیا برای فهم و درک قرآن نباید محکمه و متشابه را شناخت و متشابه را به محکمه ارجاع داد؟آیا این روش خواندن قرآن نیست که خود قرآن ارائه می فرماید؟
وسلام
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و آرزوی موفقیت برای شما پرسشگر محترم
قرآن کریم به مثابهی یک پازل است، به آیات نباید نگاه استقلالی داشت، بلکه باید آیات به صورت یک مجموعه دیده شود وگرنه انسان در فهم یا تفسیر آن دچار مشکل خواهد شد. به همین دلیل، قواعدی برای فهم قرآن با استفاده از خود قرآن، روایات و عقل استخراج شده است. یکی از این قواعد رجوع متشابهات به محکمات است. (برای مطالعه ی بیشتر در مورد این قواعد، به کتاب منطق تفسیر محمدعلی رضایی اصفهانی مراجعه نمایید)
در میان قواعد فهم قرآن مسائل مربوط به محکم و متشابه، جایگاه ویژهای دارد. بیانِ سخنِ محکم یا متشابه، ویژه قرآن و حتی زبان عربی نیست و گویندگان و نویسندگان ـ به هر زبان ـ میتوانند همه یا بخشی از سخن خود را به صورت محکم یا متشابه بیاورند؛ ولی به لحاظ تأثیر این قاعده در فهم آیات و تأکید خاص قرآن بر آن، در زمره قواعد ویژه فهم قرآن جای میگیرد. در مورد این قاعده (ارجاع متشابه به محکم) هم خود قرآن کریم (آل عمران، 7) و هم روایات به آن دستور داده اند و البته عقل نیز بر آن صحه می گذارد: عن الرضا(علیه السلام): من ردّ متشابه القرآن الی محکمه فقد هدی الی صراط مستقیم؛ امام رضا (علیه السلام) فرمود: هر کس آیات متشابه قرآن را به آیات محکم بازگرداند (و معنا کند) به صراط مستقیم راه یافته است. (محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج2، ص 185.)
آیه هفتم آل عمران راه رفع تشابه را منحصر به ارجاع به محکمات ندانسته است. افزون بر اینکه امّ بودن محکمات، دو معنا دارد: 1. مستقیم و بدون واسطه رفع تشابه میکند؛ 2. منبع و مرجعی برای رفع تشابه معرفی میکند؛ بنابراین آیاتی که پیامبر(صلى الله علیه وآله) و امامان(علیهم السلام) را معلّم و مفسّر قرآن معرفی کرده و پیروی از آنان را واجب میداند، مرجع بسیاری از آیات متشابه است که به طور غیر مستقیم تشابه آیات را دفع میکند. بر این اساس، روایات معصومان(علیهم السلام) نیز، مرجع رفع تشابه آیات متشابه خواهد بود. لازدم به ذکر است نحوه مراجهه و فهم احادیث نیز، نیازمند آشنایی با علم حدیث و فقه الحدیث است. بنابراین صرفا ارجاع متشابه به محکم در فهم کلام الهی تمام فهم نیست. ضمن اینکه این امر تشابه امری نسبی است. برخی روایات وارد شده در موضوع محکم و متشابه، بر نسبی بودن متشابه دلالت دارد؛ مانند روایاتی که پیامبر(صلى الله علیه وآله) را برترین راسخ در علم و ایشان و امامان معصوم(علیهم السلام) را آگاه به تفسیر و تأویلِ همه آیات معرفی میکند و روایاتی که متشابه را وصف آیاتی میداند که بر بعضی از کسانی که بدان آگاهی ندارند، مشتبه شده است؛ یعنی ممکن است آیهای پیش از ارجاع به محکم، متشابه باشد و پس از آن، از تشابه خارج شود یا آیهای برای فردی که به تفسیر و تأویل آن آگاه است، محکم، و برای کسی که بیخبر است، متشابه باشد. همچنین آیات و روایاتی که فهم آیات را بر اساس درجات تکاملی افراد قابل تشکیک میداند، مؤیّد این سخن است.
1. برای فهم قرآن کریم افزون بر قواعد اصول محاوره عقلایی و آشنایی کافی با ادبیات عرب، آگاهی و رعایت قواعد ویژه فهم قرآن نیز ضروری است؛
2. یکی از قواعد ویژه فهم قرآن، بازشناسی آیات محکم و متشابه از یکدیگر و بازگرداندن آیات متشابه به آیات محکم است؛
3. خاستگاه اصطلاح محکم و متشابه، آیه هفتم سوره آل عمران است که همه قرآن را به دو بخش محکم و متشابه تقسیم کرده است؛
4. مقصود از محکم، آیهای است که قابل توجیه و برداشت انحرافی نیست و منظور از متشابه، آیهای است که چند معنای احتمالی دارد و مراد گوینده از آن روشن نیست و امکان سوء استفاده و تحریف معنوی آن وجود دارد؛
5. تشابه آیات متشابه با بازگرداندن به آیات محکم، برطرف شده و مقصود از آن روشن خواهد شد. مقصود از امّ الکتاب بودن محکمات، همین است.
قرآن شناسی، جلد 2، ص 189 ، آیت الله مصباح یزدی
جهت آشنایی با مباحث محکم و متشابه و قواعد اینکه کدام آیات جزء محکمات است، و کدام جزء متشابهات می توانید به آدرس زیر مراجعه نمایید: http://www.mesbahyazdi.ir/node/4931
با سلام و آرزوی موفقیت برای شما پرسشگر محترم
قرآن کریم به مثابهی یک پازل است، به آیات نباید نگاه استقلالی داشت، بلکه باید آیات به صورت یک مجموعه دیده شود وگرنه انسان در فهم یا تفسیر آن دچار مشکل خواهد شد. به همین دلیل، قواعدی برای فهم قرآن با استفاده از خود قرآن، روایات و عقل استخراج شده است. یکی از این قواعد رجوع متشابهات به محکمات است. (برای مطالعه ی بیشتر در مورد این قواعد، به کتاب منطق تفسیر محمدعلی رضایی اصفهانی مراجعه نمایید)
در میان قواعد فهم قرآن مسائل مربوط به محکم و متشابه، جایگاه ویژهای دارد. بیانِ سخنِ محکم یا متشابه، ویژه قرآن و حتی زبان عربی نیست و گویندگان و نویسندگان ـ به هر زبان ـ میتوانند همه یا بخشی از سخن خود را به صورت محکم یا متشابه بیاورند؛ ولی به لحاظ تأثیر این قاعده در فهم آیات و تأکید خاص قرآن بر آن، در زمره قواعد ویژه فهم قرآن جای میگیرد. در مورد این قاعده (ارجاع متشابه به محکم) هم خود قرآن کریم (آل عمران، 7) و هم روایات به آن دستور داده اند و البته عقل نیز بر آن صحه می گذارد: عن الرضا(علیه السلام): من ردّ متشابه القرآن الی محکمه فقد هدی الی صراط مستقیم؛ امام رضا (علیه السلام) فرمود: هر کس آیات متشابه قرآن را به آیات محکم بازگرداند (و معنا کند) به صراط مستقیم راه یافته است. (محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج2، ص 185.)
آیه هفتم آل عمران راه رفع تشابه را منحصر به ارجاع به محکمات ندانسته است. افزون بر اینکه امّ بودن محکمات، دو معنا دارد: 1. مستقیم و بدون واسطه رفع تشابه میکند؛ 2. منبع و مرجعی برای رفع تشابه معرفی میکند؛ بنابراین آیاتی که پیامبر(صلى الله علیه وآله) و امامان(علیهم السلام) را معلّم و مفسّر قرآن معرفی کرده و پیروی از آنان را واجب میداند، مرجع بسیاری از آیات متشابه است که به طور غیر مستقیم تشابه آیات را دفع میکند. بر این اساس، روایات معصومان(علیهم السلام) نیز، مرجع رفع تشابه آیات متشابه خواهد بود. لازدم به ذکر است نحوه مراجهه و فهم احادیث نیز، نیازمند آشنایی با علم حدیث و فقه الحدیث است. بنابراین صرفا ارجاع متشابه به محکم در فهم کلام الهی تمام فهم نیست. ضمن اینکه این امر تشابه امری نسبی است. برخی روایات وارد شده در موضوع محکم و متشابه، بر نسبی بودن متشابه دلالت دارد؛ مانند روایاتی که پیامبر(صلى الله علیه وآله) را برترین راسخ در علم و ایشان و امامان معصوم(علیهم السلام) را آگاه به تفسیر و تأویلِ همه آیات معرفی میکند و روایاتی که متشابه را وصف آیاتی میداند که بر بعضی از کسانی که بدان آگاهی ندارند، مشتبه شده است؛ یعنی ممکن است آیهای پیش از ارجاع به محکم، متشابه باشد و پس از آن، از تشابه خارج شود یا آیهای برای فردی که به تفسیر و تأویل آن آگاه است، محکم، و برای کسی که بیخبر است، متشابه باشد. همچنین آیات و روایاتی که فهم آیات را بر اساس درجات تکاملی افراد قابل تشکیک میداند، مؤیّد این سخن است.
1. برای فهم قرآن کریم افزون بر قواعد اصول محاوره عقلایی و آشنایی کافی با ادبیات عرب، آگاهی و رعایت قواعد ویژه فهم قرآن نیز ضروری است؛
2. یکی از قواعد ویژه فهم قرآن، بازشناسی آیات محکم و متشابه از یکدیگر و بازگرداندن آیات متشابه به آیات محکم است؛
3. خاستگاه اصطلاح محکم و متشابه، آیه هفتم سوره آل عمران است که همه قرآن را به دو بخش محکم و متشابه تقسیم کرده است؛
4. مقصود از محکم، آیهای است که قابل توجیه و برداشت انحرافی نیست و منظور از متشابه، آیهای است که چند معنای احتمالی دارد و مراد گوینده از آن روشن نیست و امکان سوء استفاده و تحریف معنوی آن وجود دارد؛
5. تشابه آیات متشابه با بازگرداندن به آیات محکم، برطرف شده و مقصود از آن روشن خواهد شد. مقصود از امّ الکتاب بودن محکمات، همین است.
قرآن شناسی، جلد 2، ص 189 ، آیت الله مصباح یزدی
جهت آشنایی با مباحث محکم و متشابه و قواعد اینکه کدام آیات جزء محکمات است، و کدام جزء متشابهات می توانید به آدرس زیر مراجعه نمایید: http://www.mesbahyazdi.ir/node/4931