خانه » همه » مذهبی » مدیتیشن و ذهن‌گرایی

مدیتیشن و ذهن‌گرایی


مدیتیشن و ذهن‌گرایی

۱۳۹۳/۰۲/۰۷


۳۳۶ بازدید

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - مدیتیشن و ذهن‌گراییدر بسیاری از عرفان ها عملی به نام مدیتیشن مطرح است که در راستای آرامش بخشی به مخاطب به کار گرفته می شود. مدیتیشن مدل ها و فرمول های مختلف دارد و از هر کدام تأثیر خاصی انتظار می رود و اساتید مدیتیشن هر کدام را با هدف خاصی توصیه می کنند.

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - مدیتیشن و ذهن‌گراییدر بسیاری از عرفان ها عملی به نام مدیتیشن مطرح است که در راستای آرامش بخشی به مخاطب به کار گرفته می شود. مدیتیشن مدل ها و فرمول های مختلف دارد و از هر کدام تأثیر خاصی انتظار می رود و اساتید مدیتیشن هر کدام را با هدف خاصی توصیه می کنند.

امروزه آن چه در مدیتیشن و مراقبة هندی مطرح است، «ذهن‌گرایی» است. آن‌چه در فرایند ذهن محوری نقص محسوب می شود «تک‌نگری» است. از آن‌جا که در مدیتیشن و خلوت‌گزینی هندی، باید با تمامی افکار و خیالات مزاحم، عادی برخورد کرد و فقط شاهدِ رفت و آمد افکار بود و به عملیات نظاره، بسنده نمود؛ نظاره‌گر باید همه چیز را غیرواقعی ببیند و همه امور را با خود بیگانه فرض کند و با «عینک وهم» به همه چیز بنگرد، چرا که اگر قرار باشد با اخبار و رویدادها، جدی برخورد کرد و حساسیت به خرج داد؛ در آن صورت «نظاره‌گری محض» اتفاق نمی افتد. هرچند آن چه از ناحیه شاهد اتفاق می افتد، «بی تفاوتی» در برابر پدیده های خارجی است، اما در حقیقت، دادن رای موافق به هر چیزی است که در عالم خارج اتفاق می افتد. چرا که ناظر قصد مقابله با هیچ چیزی را ندارد و خوب و بد همه می آیند و می روند و او فقط باید خود را دور نگهدارد و خویشتن را در معرض قرار ندهد. نتیجه چنین تعاملی با واقعیات دنیای خارج، دادن رأی ممتنع به همه چیز و کنار کشیدن از هرگونه رفتار اصلاحی در عرصه اجتماع است. روشن است آن چه با این توصیف در نهایت رقم می خورد؛ «عدم احساس مسئولیت» در برابر دیگر انسان ها و از بین رفتن «روح همدردی» با دیگران است.

تک محوری در عرفان ساحری که به خاطر توجه ویژه به نیروهای طبیعت «عرفان طبیعت‌گرا» نام گرفته است، به گونه ای پررنگ مطرح است. دستاورد این آیین فراموش کردن آن دسته از قوای معنوی انسان است که مستقیم با طبیعت و کشف طبیعت ارتباط پیدا نمی­کند. یعنی تنها آن‌دسته از گرایش­های معنوی انسان که می‌تواند به طور مستقیم در وحدت با طبیعت و تسلط بر نیروهای طبیعی و فوق طبیعی به کار آید در عرفان ساحری مورد توجه است و دیگر گرایش‌ های ماورایی انسان حتی مورد اشاره هم قرار نمی­گیرد از همین‌روی مفاهیمی مانند عشق، محبت، خدمت به مردم، عبادت و مراقبه که در دیگر عرفان­های نوظهور صفحات و اوراق زیادی را به خود اختصاص داده است در عرفان ساحری فراموش شده­اند و همه فضایل روحی در آیین های جادویی و نگرش های آمیخته با اوهام خلاصه می­شود.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد