خانه » همه » مذهبی » مدیریت شهوت و خود ارضایی

مدیریت شهوت و خود ارضایی


مدیریت شهوت و خود ارضایی

۱۳۹۸/۱۲/۰۷


۳۴۱۳ بازدید

سلام من تا مدت ها نمیدونسم این مسأله اصلا گناه حساب میشه و فکر میکردم فقط اثر ‌‌‌‌‌‌جسمی داره . زمانی ک فهمیدم لذت این گناه در من نهادینه شده بود و ترک ش سخت، حتی به نماز هایی فکر میکنم ک بدون غسل خوندم گریه م میگیره ، یک دوره دبیرستان ترکش کردم اما بعد یه سال دوباره مبتلا شدم ، الآنم ۲۲ سالمه دختری از یه خانواده مذهبی با سطح اجتماعی نسبتا بالا هستم ، کارمندم و زیبایی مناسبی دارم ،نمیتونم واقعا ب هر ازدواجی تن بدم ،خودمم چن مرحله راضی شدم سهل بگیرم خانواده م مخالفت شدید کردن و البته بعدش دیدم انتخاب های خوبی نبودن
حالا من فکر میکنم تنها راه ترک دایمی ش ازدواجه ،اما درست از وقتی ک تصمیم گرفتم تعداد خواستگار های قابل بررسی م کم تر شده ، حس میکنم خدا با من قهر کرده
هرسری ک مرتکب میشم کلی جریمه میدارم برای خودم ، قرآن و ذکر و… اما بازم کم میشه یه مدت دوبارع با یه تحریک ساده نیازمندش میشم
از خدا ناراحتم ، چرا مقدمات ازدواج من فراهم نمیشع تا نجات پیدا کنم ؟

دوست گرامی. همانگونه که نوشته اید ترک کلی خودارضایی با ازدواج میسر است و قبل از آن به دلیل فشار جنسی زیاد و تحریکاتی که در جامعه هست عملا امکان ترک کلی وجود ندارد اما توصیه می شود که تعداد تکرار آنرا تا می توانید کم کنید و به هفته ای یا ده روز یکبار برسانید چون تکرار روزانه آن به شدت آسیب زا است. 
مطابق تحقیقات انجام شده توسط روانشناسان، خود ارضایی نوعی اعتیاد و بیماری زشتی است که آثار و ضررهای فراوانی بر جسم و روان آدمی باقی می گذارد. کسانی که گرفتار این عمل شنیع شده اند، آن را گریزگاهی فرعی و عاجل برای خارج شدن از فشار جنسی و پاسخی برای لذت طلبی خود تصور می کنند، در صورتی که اگرتوجه نمایند، بدین وسیله گرفتار آثار و تبعات زیان آوری می شوند که گاها قابل جبران نیست. 
شهوت یکی از اموری است که با طبیعت انسان در آمیخته و در جای خود از نعمت های خداوند است، ولی اگر از حالت تعادل خارج و بر افروخته شود، ممکن است سرمایه های عظیم انسانی را به خاکستر تبدیل کند. این نیرو به طور قطع نیاز به ارضاع دارد، ولی با روشی که با نظام طبیعت و شریعت سازگار باشد. خدای متعال که به حکمت بالغه اش این غریزه را در نهاد انسان گزارده ، تا نسل انسان باقی بماند، از روی رحمت و هدایت خود راه های آسان و معقول کنترل و ارضاع آن را پیش پای او قرار داده است و نسبت به بیراهه ها و انحراف از مسیر درست نیز، هشدارهای لازم را به انسان داده است ،راههایی که باید با شناخت و عمل به آنها، سلامت جسم و جان خویش را پاس بداریم و از خطر و پی آمد کارهایی همچون خود ارضایی و مانند آن برهانیم .
درباره حرمت استمنا و خودارضایى از امام صادق علیه السلام پرسش شد. حضرت فرمود: گناهى بزرگ است، خداوند در کتاب خود از این عمل نهى فرموده است. کسى که به چنین عملى دست مى زند، گویى با خود ازدواج کرده است! و اگر از کار وى آگاه شوم با وى غذا نمى خورم. سؤال کننده پرسید: منبع این سخن از کتاب خدا کجاست؟ حضرت فرمود: در آیه «فَمَنِ ابْتَغى وَراءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ» (مؤمنون (23)، آیه 7.) مراد از «وَراءَ ذلِکَ» استمناء مى باشد.( وسایل الشیعه، ج 28، ص 364.) 
حرمت خودارضایی در آیات و روایات: خداوند در سوره مؤمنون(ایه/7) می فرماید یکی از ویژگی های انسان های مؤمن این است که در مسائل جنسی خودشان را از آلوده شدن به گناه حفظ می کنند و صرفا از طریق ازدواج غریزه جنسی خود را ارضا می کند سپس می فرماید هر کس از غیر مسیر ازدواج غریزه جنسی خودش را ارضا کند از تجاوز کاران است «الذین هم لفروجهم حافظون . الا علی ازواجهم او ما ملکت ایمانهم فانهم غیر ملومین . فمن ابتغاء وراء ذلک فاولئک هم العادون » عمل استمنا علاوه بر این که مشمول آیه 7 سوره مؤمنون می شود که می فرماید هر کسی غیر از این طریق را (جهت بهره گیری جنسی) طلب کند تجاوزگر است»؛ در سخنان گهربار معصومین(ع) که ترجمان کلام الهی است نیز از عمل استمنا به زشتی یاد شده و مورد نهی قرار گرفته است که در اینجا به احادیثی از پیامبر(ص) و امام صادق(ع) اشاره می کنیم: 
1. امام صادق(ع): روز قیامت خداوند با شخص خودارضا گفت و گو نمى کند و از چشم خدا مى افتد. (میزان الحکمة، ح 18749)
2. رسول خدا(ص): لعنت خدا و ملائکه خداوند و تمام بشر بر شخص خودارضا. (همان، ح 18748)
3. رسول خدا(ص): کسى که خودارضایى مى کند، ملعون است. (همان، ح 18751)
4. امام صادق(ع): خودارضایى گناه بزرگى است که خداوند در قرآن از آن نهى فرموده است. (همان، ح 18750) 
5. امام صادق(ع): براى کسى که خودارضایى کند در قیامت عذاب دردناکى در نظر گرفته شده است. (همان، ح 18749)
بنابراین ، از آن جای که ائمه دین علیهم السلام مفسران قرآن و تبیین کنندگان مراد واقعی آیات الهی هستند؛ هر چند حرمت استمنا در قرآن صریحا نیامده اما در کلام پیامبر(ص) وائمه معصومین(ع (مطرح شده است وما را به زشتی وپیامد های جبران ناپذیر این عمل ننگین توجه داده است؛ تردیدی برای حرمت آن باقی نمی ماند. 
ب ) آسیب شناسی خود ارضایی:
آسیب هاى ناشى از خودارضایى به گونه هاى مختلفى تقسیم پذیر است که به اختصار به برخى از آنها اشاره مى شود: 
یک. آسیب هاى جسمانى
یکى از روش هاى شناخت پیشرفت بیمارى ها در پزشکى، مرحله بندى علایم بیمارى است. براین اساس، برحسب عوارض ایجاد شده در بیمار مبتلا به خودارضایى، سه مرحله بیان شده است: 
1. مرحله مشکل ساز . در افرادى که مدتى است گرفتار خودارضایى شده اند، زودرس ترین عوارض ناشى از خودارضایى عبارت است از: الف. خستگى و کوفتگى. ب. عدم تمرکز حواس. ج. ضعف حافظه. د. استرس و اضطراب.
2. مرحله گرفتارى شدید. بروز علایم زیر در فرد گرفتار، نشان دهنده آن است که شدت ابتلاى وى یا مدت آن بیش از مرحله اول است و در نتیجه عوارض شدیدترى ظاهر شده است: الف. خستگى و کوفتگى. ب. نوسان خلق یا تغییرات سریع خلقى. ج. حساسیت بیش از حد و زودرنجى. د. کمردرد. ه. نازک شدن موها . و. ناتوانى جنسى زودرس در جوانى . ز. بى خوابى یا بدخوابى و مشکلات مشابه .
3. مرحله گرفتارى بسیار شدید یا حالت اعتیاد . الف. خستگى و کوفتگى . ب. ریزش شدید موها . ج. تارشدن دید چشم ها . د. وز وز گوش . ه. انزال زودرس و غیرارادى یا خروج منى به صورت قطره قطره . و. درد کشاله ران و ناحیه تناسلى . ز. دردهاى قولنجى در ناحیه لگن و استخوان دنبالچه .
در این فرصت به چند نمونه از نامه های برخی از نوجوانان که در رابطه با ضررهای خودارضایی نگارش و برخی نیز خطاب به ما بوده توجه بفرمایید. … وقتی قلم در دست می گیرم احساس ناتوانی می کنم و حوصله نوشتن ندارم، گویا اینکه ساعات زیادی به کار سخت مشغول بوده ام، انگار که رمقی در بدن وجود ندارد و لذا رغبت و علاقه ای به تلاش و کوشش پیدا نمی کنم. (نامه ای از یک نوجوان 17 ساله)……. من نوجوانی پر جنب و جوش و فعال بودم و ورزش هم می کردم و از سلامتی و شادابی خوبی برخوردار بودم؛ ولی الآن به شخصی بی حال، کم تحرک و رنگ پریده مبدل شده ام و احساس ضعف و ناتوانی می کنم و خود را شخصی وامانده تلقی می کنم. (نوجوان 15 ساله، کلاس اول ریاضی) خود ارضایی به تدریج در نور چشم و بینایی انسان اثر سوء می گذارد و چشم را به شدت ناتوان و کم نور می کند. جوانی که مدتی به این انحراف مبتلا بود در جلسه مشاوره می گفت: با این که ورزشکار هستم چشمانم خسته می شود و نمی توانم کتابها را بخوبی مطالعه کنم و جلو چشمم تیره و تار می شود به حدّی که سرگیجه می گیرم و در قعر چشم هایم درد شدیدی احساس می کنم. خودارضایی همچنین باعث ضعیف شدن قدرت بدن و قوای جسمانی شده و این رویداد، بستر مناسبی برای پذیرش انواع بیماری است. زیرا جسم و بدنی که با خودارضایی ضعیف و ناتوان شده، نمی تواند در مقابل ویروسهای بیماری زا از خود دفاع کند و آمادگی زیادی برای آسیب پذیری و بیماری دارد. اگر شما به اطراف خودتان در محیط اجتماع توجه جدّی داشته باشید، متوجه خواهید شد که افراد ورزشکار و قوی و افرادی که توان جسمی مناسبی دارند، کمتر به بیماری مبتلا می شوند و این بخاطر آن است که مقاومت بیشتری در مقابل ویروسهای بیماری زا دارند و آسیب پذیری آنان کمتر است. علاوه بر آسیب های فوق خودارضایی اثرات تخریبی زیادی در دستگاه تناسلی از خود به جای می گذارد که بعضی از آنها عبارتند از: 
الف؛ ابتلاء به بیماری سریع الانزالی که بیماری سختی است و در این بیماری نوجوان و جوان با کوچکترین تحریک جنسی، احتلام پیدا می کند و بعد از ازدواج هم با مشکلاتی روبرو می گردد، 
ب؛ ناتوانی جنسی و ایجاد اختلال در سیستم تولید مثل بدن و هورمونهای جنسی،
ج؛ بیماری مقاربتی و احتمال عقیم شدن (بچه دار نشدن)، 
د؛ ارضای ناکامل جنسی و از دست دادن لذت جنسی بعد از ازدواج). 
برخی از متخصصان امور جنسی همچنین معتقدند که این عمل افراد را دچار ضعف قوای شهوانی می کند و نشاط روحی و جسمی آنان را از بین می برد و در قوای پنجگانه نیز اثر کرده و در چشم و گوش انسان اختلال ایجاد می کند و علاوه بر اینها در تحلیل رفتن قوای جسمانی و روحانی، کم شدن خون، پریدگی رنگ، نقصان قوای حافظه، لاغری و سستی، عصبانیت و غیره اثر زیادی دارد.
دو. آسیب هاى روحى و روانى 
1. ضعف حافظه و حواس پرتی همان گونه که گذشت یکی از پیامدهای خود ارضایی، ضعف و تحلیل قوای جسمانی است و این به نوبه خود ناشی از اختلال در عملکرد سیستم مغز و اعصاب است. اختلال در این سیستم (مغز) باعث می شود که بخش حافظه، کارایی لازم را نداشته باشد. علاوه بر این، شخص مبتلا به خودارضایی به خاطر تمرکز در این عمل زشت و توجه نسبتا مداوم به موضوعات جنسی، حواس پرت و ناتوان در تمرکز فکری است که این خود عامل دیگری برای کاهش توانایی ذهنی و ایجاد ضعف حافظه است، خودارضایی مکرر باعث تحریک بیش از حدّ سیستم عصبی پاراسمپاتیک و افزایش تخلیه اَسِتیل کولین از انتهای این رشته ها در مغز می گردد و این،خود باعث پاره ای از عوارض جسمانی و روانی، چون حواس پرتی، کمی حافظه، عدم تمرکز حواس، سیاهی رفتن چشم و درنهایت تاری دید می شود. تمام این علامت ها ناشی از تغییر تعادل میزان مواد شیمیایی موجود در مغز است که بین سلولهای عصبی رد و بدل می شود و انتقال پیام های مختلف را بر عهده دارد. 
2. اضطراب دلهره و نگرانی از ویژگیهایی است که دائما فرد خود ارضا را رها نمی کند، او به طور مرتب با خود درگیر است و نگرانی و تشویش خاطر او را رها نمی کند؛ افکار آشفته و بی ثباتی فکری، دامن گیر اوست. نسبت به آینده امیدوار نیست و آینده را تاریک می بیند و افکار پریشان او را رها نمی کند. نوجوانی که به خودارضایی گرفتار بود و در جلسه مشاوره تربیتی حاضر شده بود، چنین می گفت: … از دنیا خسته شده ام، از خودم نفرت دارم نگرانی و تشویش خاطر مرا مجال نمی دهد، روحم متزلزل و بغض و نفرتم متراکم شده است، اضطراب و دلهره مرموز اراده هر کاری را من سلب نموده است و نمی دانم چکار بکنم.
3. افسردگی بی احساسی و بی تفاوتی، بی نشاطی و بی ذوقی، سستی و گوشه گیری، غم و اندوه، عدم علاقه به امور هنری و مسایل معنوی و….. همگی از نشانه های بارز و حتمی افسردگی است که خودارضایی می تواند در ایجاد آن نقش آفرین باشد. فردی که به این انحراف جنسی دچار شده است حوصله خیلی از کارها را ندارد و بیشتر به گوشه گیری می پردازد و از خودش هم تنفر دارد و خود را فردی بدبخت و بدشانس می داند و تصور می کند که کسی او را دوست ندارد و فردی کم لیاقت و بی ارزش است.
4. انحراف اخلاقی افراد خود ارضا به بی بند و باری جنسی گرایش پیدا کرده و تمایل به بی عفّتی پیدا می کنند، بی عاطفه و کم رو و خجل هستند، صفای دل و نورانیت معنوی کمتری دارند، به مجالس دعا و توسل علاقه ای نشان نمی دهند و یک تاریکی و ظلمت آنها را احاطه کرده است و اوقات خود را بیشتر با کارهای بیهوده سپری می کنند.
5. ضعف اراده کاهش قدرت تصمیم‌گیری و ضعف اراده و همچنین افت تحصیلی و… از عوارض خودارضایی است. 
سه. آسیب ها و ضررهای اجتماعی
خود ارضایی یک احساس گریز از اجتماع پدید می آورد که در اثر افراط و تکرار این عمل ناپسند، این احساس در او ریشه دار خواهد شد. شخص خود ارضا در گوشه ای منزوی و به افکار دور و دراز می پردازد. توجه به لذات شخصی و خیالی، سبب سستی روابط اجتماعی می گردد و حیات جمعی و با دیگران بودن را، دچار مخاطره می سازد؛ در عرصه اجتماعی کمتر یا هیچ وارد نمی شود و با مردم جوشش کمتر دارد و از بودن در کنار دیگران لذّت نمی برد. اینجاست که نه تنها شخصیت اجتماعی و انسانی چنین افرادی تدریجا متزلزل شده بلکه جامعه نیز از وجود نیروی جوان و خلاّق محروم می ماند و در دراز مدت، این خصوصیات و این افراد موجب اختلال در نظام خانواده و اجتماع می گردند. شخص خود ارضا همچنین نسبت به کوچک ترین محرک محیطی و اجتماعی حساس است، حوصله گفت و گو با دیگران را کمتر دارد، زود رنج است و سریعا از کوره به درمی رود، با والدین خود بدرفتاری می کند، گاهی فریاد می زند و تحملّ حرف منطقی را ندارد، از نصیحت دیگران به شدت بیزار است و بر سر مسایل کوچک، بی حوصلگی و پرخاشگری می کند.جهت آگاهى بیشتر نگا: – قائمى، على، خانواده و مسائل جنسى کودکان، تهران: انتشارات انجمن اولیا و مربیان جمهورى اسلامى ایران، چاپ دهم، 1376. 
چهار. آسیب هاى معنوى و اخروى 
هیچ یک از آسیب هاى پیش گفته، به اهمیت آسیب هاى معنوى نیست؛ زیرا آسیب هاى معنوى، جان و دل و به عبارت دیگر کنه حقیقت وجود آدمى را تباه مى سازد. خودارضایى از نظر دین یک گناه است و به تعبیر قرآن زنگار بر دل مى نهد: « کَلاَّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ چنین مباد! بلکه اعمال (ناشایست) دل هاى آنان را زنگار زده است». (مطففین (83)، آیه 24) زنگ یا زنگار در اشیاى مادى، همان چیزى است که روى فلزات و اشیاى قیمتى مى نشیند و معمولاً نشانه پوسیدن و از بین رفتنِ شفافیت و درخشندگى آن و در نهایت ضایع شدن و از بین رفتن آن است. علامه طباطبایى در تفسیر المیزان طباطبایى (ج 20، ص 385) مى فرماید: از آیه شریفه سه نکته استفاده مى شود: 1. اعمال زشت، نقش و صورتى به نفس و روح انسان مى دهند؛ 2. این نقش و صورت خاص، مانع آن است که نفس آدمى حق و حقیقت را درک کند؛ 3. نفس آدمى به حسب طبع اولیه اش صفا و جلایى دارد که با داشتن آن، حق را آن طور که هست درک مى کند. همچنین آسیب هاى معنوى جهان گذران را در مى نوردد و اگر اصلاح نگردد، حیات جاودان آدمى را در معرض تباهى و شوربختى قرار مى دهد.
خود ارضایی که در کتابهای فقهی و رساله های عملیه مراجع معظم تقلید به «استمناء» یا «استشها» تعبیر می شود، یکی از انحرافات جنسی و اخلاقی بوده و از گناهان بزرگ شمرده می شود و این عمل در کلام بزرگان دین، تقبیح و مذمّت شده است. طبق روایاتی که از امام صادق† وارد شده، آن حضرت «استمناء» این عمل زشت و قبیح را گناهی بزرگ دانسته و فرمود: این عمل را خدا منع کرده و کسی که مرتکب چنین عملی شود مثل این است که به خود تجاوز کرده است و فرمود اگر من بدانم کسی به چنین انحرافی مبتلا است، با او هم غذا نخواهم شد؛ سپس در پاسخ شخصی که پرسید: در کجای قرآن، این عمل «خود ارضایی» نهی و منع شده است؟ امام صادق† ادامه داد، آن جا که فرمود: کسانی که به وسیله غیر همسر خویش آمیزش جنسی «اطفای شهوت» انجام دهند، آنان ستمکار و تجاوزگر خواهند بود.
در زمان امیرالمؤمنین† شخصی مرتکب عمل زشت خودارضایی شده بود و او را به حضور حضرت علی† آوردند و بعد از اثبات این عمل زشت، آنقدر به روی دست او شلاّق زدند تا سرخ شد و سپس حضرت علی† دستور دادند تا از هزینه بیت المال برای او همسری پیدا کنند. 
همچنین پیامبر گرامی اسلامˆ درباره عذاب شخص خود ارضا می فرماید: شخص خود ارضا و استمناء کننده مورد لعن خداست. و در روایت دیگری فرمود: لعنت خدا و ملائکه بر شخصی که خودارضایی می کند و این عمل زشت را انجام می دهد.
امام صادق† نیز در روایتی نورانی و ارزشمند می فرمایند: خدای متعال سه عذاب بزرگ را برای سه گروه بدکار قرار داده است؛ اولاً در روز قیامت با آنان با نگاه رحمت نمی نگرد و ثانیا آنها را از گناه پاک نمی سازد؛ و ثالثا برای هر کدام عذابی دردناک مهیا کرده است. گروه اول کسانی هستند که ریش های سفیدشان را می کَنند؛ گروه دوم کسانی اند که استمنا و خودارضایی می کنند و گروه سوم کسانی که مورد لواط قرار می گیرند. 
از این رو نصوص دینى نسبت به آن هشدارهاى لازم را داده اند. امام صادق علیه السلام نیز مى فرماید: «با سه گروه خداوند در روز قیامت سخن نمى گوید و پاکشان نمى خواند و عذابى دردناک دارند، از آن سه اند، خودارضایى کننده و کسى که لواط دهد». (همان، ح 19049) 
خلاصه اینکه از نظر قرآن کریم و فرمایش امامان معصوم† و پیامبر گرامی اسلامˆ عمل خودارضایی کاری زشت و ضد اخلاقی است و کسی که به این کار اقدام کند علاوه بر اینکه به مرض های روحی و روانی و جسمانی مبتلا می گردد، مورد خشم و نفرین خدا و ملائکه هم قرار می گیرد؛ و کسی که مورد لعن خدا باشد در آتش و عذاب سخت الهی قرار می گیرد. خداوند متعال به انسانها عقل و قوه اندیشیدن عنایت کرده است و همچنین به وسیله پیامبران راه صحیح و مطمئن را در تمام جنبه های زندگی بیان نموده است؛ انسان می تواند با کمک عقل و هدایتگری پیامبران و امامان معصوم† به مسیری قدم بگذارد که او را به کمال و خوشبختی می رساند و روش صحیح زیستن را به آنان گوشزد می کند.
ج ) راههای جلوگیری و درمان خود ارضایی.
در اینجا نکاتی در مورد درمان خودارضایی خدمتتان ارائه می گردد. با به کارگیری این نکات، حتماً می توانید بر مشکلتان غلبه کنید خصوصاً شما که جوانی متدین و پایبند به اصول دینی هستید و همین ایمان نیروی محرک بسیار خوبی برای حل مشکلتان خواهد بود.
1.نخستین گام برای درمان این عادت شوم، این است که باور داشته باشید این مشکل درمان پذیراست. نورمن وینسنت پیل روان‌شناس آمریکایی چنین می‌گوید:« هرگز کلمه نمی‌شود را به کار نبرید؛ زیرا کاربرد آن یعنی قبول آن»
بسیاری از کسانی که مدت های طولانی گرفتار خود ارضایی بوده اند، با توکل بر خدا و تلاش و جدیت خودشان توانسته اند این عادت زشت را کنار بگذارند. حتی کسانی را می شناسیم که بیش از ده سال به این عادت مبتلا بوده اند ولی موفق به ترک شده اند. پس به هیچ عنوان نباید ناامید و مأیوس شوید و دست از تلاش بردارید. نه تنها کلمه نمی‌توانم را بر زبان نیاورید، حتی اجازه ندهید به ذهنتان هم بیاید.
2. نکتة دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد تدریجی بودن درمان‌است. فردی که چند ماه و یا چند سال گرفتار این مشکل بوده، نباید از خودش انتظار داشته باشد که در عرض چند روز یا چند هفته بتواند این کار را ترک کند؛ همین که به تدریج بتواند از تعداد دفعات آن بکاهد، پیشرفت خوبی کرده است. کسی که به خود‌ارضایی عادت کرده باشد، برای درمانش نیاز به زمان دارد؛ درست مثل کسی که معتاد به مواد مخدر شده باشد. چنین شخصی نباید در درمان عجله کند و اگر بعد از مدتی دید هنوز مشکلش حل نشده، نباید ناامید گردد. درمان مشکلی که به صورت عادت درآمده است ،در زمان کوتاه، معمولاً غیر ممکن و یا خیلی مشکل است. گاهی اوقات درمان خود‌ارضایی، حداقل به همان میزانی که فرد مبتلا به این کار بوده، نیازمند زمان است. البته گاهی اوقات هم فرد با ارادة قوی خودش، پس از سال‌ها ابتلا به خود‌ارضایی، در عرض مدت کوتاهی این کار را ترک می‌کند. پس نباید عجله کنید و از میدان مبارزه بیرون روید. به هر میزان که بتوانید تعداد دفعات این عمل را کم کنید, خودش موفقیت به شمار می‌رود.
3. برخی از روان‌شناسان خود ارضایی را «مرض تنهایی» نام نهاده‌اند. این مطلب به خوبی نشان می‌دهد که تنهایی یکی از زمینه‌‌های ابتلای فرد به خود ارضایی است. پس نباید به هیچ عنوان تنها بمانید. به هر طریق ممکن از تنهایی چه در خانه و چه در بقیه مکان ها فرار کنید. چون معمولاً افراد در حضور دیگران دست به خودارضایی نمی‌زنند، پس لازم است که زمینة تنها بودن خودتان را از بین ببرید و بدین وسیله گامی بلند در جهت درمان مشکلتان بردارید.
4. نکتة دیگری که برای درمان این مشکل باید مورد توجه قرار گیرد، کنترل نگاه است. تصاویر و خیالاتی که به ذهن فرد می‌آید به علت فیلم‌ها، عکس‌ها و تصاویری است که دیده است. اگر در گذشته خیلی به این مطلب پایبند نبوده‌اید‌، از همین الآن تصمیم جدی بگیرید که چشم و نگاهتان را کنترل کنید. برای خودتان قانونی وضع کنید که اگر به نامحرم نگاه شهوانی و غیرعادی کردید و یا فیلم و تصویری را دیدید، فلان تنبیه را اعمال کنید. مدتی این برنامه را اجرا کنید، می‌بیند که موفق خواهید شد.
5. همان طور که حواس ظاهری نقش مهمی‌در تحریک میل جنسی دارند، فکر و خیال پردازی نیز سهم بسزایی در این زمینه به خود اختصاص می‌دهد. بعضی از افراد در کنترل حواس ظاهری خود موفقند؛ ولی کنترل فکر و خیال را خیلی جدی نمی‌گیرند و از همین‌جا ضربه می‌خورند. دائماً در خیال خود صحنه‌های غیر اخلاقی را تجسم می‌کنند و همین امر ممکن است آن‌ها را به سمت گناه سوق دهد.
6. در صورتی که تکرار آن کم شود و یا ترک کلی صورت بگیرد برخی از عوارض آن جبران می شود و بدن خود را بازسازی می نماید و لی برخی از آثار و عوارض هم به خاطر تکرار زیاد و زمان طولانی ایجاد می شود که ممکن است تا مدت زمان طولانی ماندگار باشد و یا برای همیشه مانند ضعف بینایی. 
د) دستورالعملهایی که رعایت آنها مفید است :
1ـ سعی شود تا همیشه پیش از خواب مثانه خود را تخلیه کرده و شب ها غذایی سبک میل کنند. 2ـ هرگز شکم خود را بیش از حد معمول پر نکرده بلکه تا چند لقمه دیگر که جای دارند دست از غذا بکشند. 3ـ از پوشیدن لباسهای تنگ و چسبان (به خصوص لباس زیر این چنینی) اجتناب ورزند. 4ـ هرگز فکر گناه را به ذهن خود راه ندهند و از تصور و تخیل امور جنسی و شهوانی سخت پرهیز نمایند. 5ـ از خواندن، شنیدن، نگاه کردن به امور و تصاویر شهوت آفرین دوری کنند. 6ـ از خوردن مواد غذایی محرک مانند: خرما، پیاز، فلفل، تخم مرغ، و غذاهای چرب اجتناب و یا به حداقل اکتفا نمایند. 7ـ از نگاه کردن و دست ورزی به اندام جنسی خود پرهیز کنند. 8ـ هرگز به رو نخوابند. 9ـ هیچ گاه تنها در یک مکان نمانند تا فرصت و زمینه گناه از بین برود. 10ـ برای تخلیه انرژی زاید بدن به طور منظم و زیاد ورزش کنند. 11ـ هیچ گاه بیکار نباشند و همیشه برای مشغول ساختن خود به فعالیتی مطلوب و مثبت بپردازند. 12ـ روزه مستحبی بگیرند و اگر قادر هستند، روزه تربیتی بگیرند یعنی به کمترین مقدار غذا و کم حجم ترین نوع غذاها اکتفا کرده و وعده غذایی خود را کم کنند. 13ـ هرگز به نامحرم نگاه نکنند حتی اگر به ارتباط کلامی با آنها مجبور باشند. 14ـ با جنس مخالف رفتار متکبرانه داشته باشند هرگز با روی باز و نرمی با آنها برخورد نکنند. 15ـ هرگاه افکار جنسی به ذهن آنها وارد شد خود را تنبیه کنند. مثلاً با بستن یک کش به مچ دست خود و کشیدن و رها کردن آن به خود هشدار دهند. 16ـ به بدی گناه و عواقب آن بیاندیشند و تا زمانی که به گناه آلوده نشده اند بیشتر در فکر زیانهای آن، خطرات، آبرو ریزی و عقاب آن باشند. 17ـ هرگز از رحمت خدا مأیوس نباشند. 18ـ به محض لغزش فورا توبه کرده و سعی کنند که دیگر تکرار نشود. 19ـ قرآن زیاد بخوانند و در معانی آیات آن تفکر کنند. 20ـ در مجالس مذهبی، دعا و توسل و موعظه زیاد شرکت کنند. 21ـ از کتبی که جنبه موعظه و بیدارگری قلبی دارد بهره گیرند و مقید باشند که در روز چند ساعت به مطالعه این گونه کتب بپردازند. برای مثال مجموعه کتاب های شهید دستغیب توصیه می شود و به خصوص کتاب گناهان کبیره، قلب قرآن، ایمان، قلب سلیم و معاد و. 22ـ اوقات فراغت خو را با مطالعه، ورزش، زیارت، عبادت و عیادت از نزدیکان و… پر کنند. 23ـ به معاد و قیامت فکر کنند. 24ـ ذکر لا حول ولا قوة الا بالله را زیاد بر زبان جاری سازند. 25ـ عبادتهای خود مانند نماز و روزه و غیره، را صحیح و دقیق و در اول وقت انجام دهند و در انجام هر چه کامل تر و بهتر نماز خود بکوشند. 26ـ از محیطهای آلوده، سخت دوری کنند و بیشتر وقت خود را در کتابخانه بگذرانند و بی علت در خیابان های آلوده، نباشند. 27ـ اراده خود را تقویت کنند. 28 عرق کاسنی به همراه عرق شاتره نیز در کنترل شهوت بسیار موثر است. برای مطالعه کامل در زمینه خود ارضایی به کتاب ((شکفتن سهم توست))تالیف داود حسینی از انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی قم مراجعه فرمایید و برای برای تهیه کتاب، با شماره 02517742326تماس بگیرید. اگر خود ارضایی را به صورت جدی ترک کنید و ورزش و تغذیه سالم داشته باشید عوارض آن آرام آرام برطرف میشود گرچه ممکن است اصلاح برخی از عوارض آن نیازمند طبابت و درمان باشد.
اما راجع به توبه :
برای توبه کردن باید اعتقاد داشته باشیم که اولا: خداوند توبه پذیر است وتوبه کسی که واقعا توبه کند را قبول می کند! وثانیا: ممکن است در آن صورتی که اطمینان به ترک گناه گرفته است وتوبه کرده، بازهم خدا توبه اورا نپذیرفته باشد واین احتمال را نباید کنار بگذارد بلکه چون چنین احتمالی در انسان اثر سازندگی وپرهیز دادن او از گناه مضاعف دارد ، همواره درخوف عذاب الهی به سر ببرد وگاهی توبه مجددی داشته باشد!
وثالثا : اگر کسی نتواند برتوبه خود باقی باشد ودر برنامه ریزی برترک گناه مداومت نداشته باشد، دلیل آن احتمالا این است که با شناخت ومعرفت وارد نشده وتصمیم عقلانی نگرفته است ،بلکه احساسی وبدون درک عمیق از امور، خواسته است که به نتیجه لازم برسد! تصمیم احساسی وانفعالی خصیصه اش این است که به کمتر چیزی از هم می پاچد،ولی تصمیم از روی شناخت وباور است که ثابت وپایدار می ماند.
آن کسی که معرفت لازم را به گناه پیدا نکند، با تصمیمی توبه می کند وبا مانعی از تصمیم خود برمی گردد! چنین کسی بایستی سعی کند برای دست پیدا کردن به یک توبه نصوح و واقعی، راجع به تاثیراتی که گناه برروح وجان آدمی می گذارد بیشتر تامل کند ! 
در آیه 70 سوره فرقان بیان شده است: «إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً؛» مگر کسانى که توبه کنند و ایمان آوردند و عمل صالح انجام دهند که خداوند گناهان آنان را به حسنات تبدیل مى کند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است».
خداوند، پیش از این آیه، درباره ویژگى هاى بندگان خاص خویش سخن مى گوید: «بندگان (ویژه خداوند) رحمان کسانى هستند که با خداوند معبودى دیگر را نمى خوانند و انسانى که خداوند، خونش را حرام شمرده، جز به حق نمى کشند و زنا نمى کنند و هر کس چنین کند، مجازاتى سخت خواهد دید. عذاب او در قیامت مضاعف مى گردد و همیشه با خوارى در آن خواهند ماند؛ مگر کسانى که توبه کنند» 
علامه طباطبایى در تفسیر المیزان مى فرماید«اِلاّ من تاب..» هر کس گناهى مرتکب گردیده، اگر سه کار انجام دهد، افزون بر آن که از عذاب سخت و جاودان روز قیامت نجات مى یابد، گناهانش به حسنات تبدیل مى گردد:
1. توبه یا بازگشت از گناه؛کم ترین مراتب توبه پشیمانى است. اگر توبه حقیقى تحقق نیابد، انسان از گناه جدا نمى گردد و همواره آن را انجام مى دهد.
2. عمل صالح؛با عمل صالح توبه دروجود انسان مستقر مى شود وبه توبه حقیقى یا توبه نصوح مى انجامد.
3. ایمان؛مشرک باید در کنار توبه از گناهان گذشته خود، ایمان آورد تا گناهانش به نیکى ها تبدیل شود؛ ولى براى مؤمن گنهکار توبه و عمل صالح به تنهایى کافى است و گناهانش را به حسنات تبدیل مى کند.
از این رو، در آیه بعد مى فرماید: «وَ مَنْ تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَإِنَّهُ یَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتاباً»کسى که توبه کند و عمل صالح انجام دهد، به سوى خدا بازگشت مى کند؛
علامه طباطبایى مى فرماید: سیاق این آیه، با عظمت بخشیدن به توبه، استبعاد تبدیل سیئات به حسنات را از میان بر مى دارد. این توبه رجوع خاص به طرف پروردگار است وعمل صالح استقرار بخش آن به شمار مى آید. از این رو، علامه مى فرماید: این توبه با عمل صالح به توبه نصوح تبدیل مى گردد. 
امام صادق(ع) در تفسیر آیه شریف «تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً» می فرمایند: با توبه نصوح به خدا باز گردید
علامه طباطبایى مى فرماید: اگر شائبه شقاوت و سوء سریره در انسان نباشد، کار زشت انجام نمى دهد؛ زیرا ذات با سعادت و پاکیزه، زشتى را بر نمى تابد. 
پس کار زشت ؛یا برخاسته از ذات شقى و خبیث است، یا ذاتى که در آن رگه هایى از شقاوت و خباثت باشد؛ و لازمه چنین چیزى آن است که هر گاه ذات با توبه و ایمان و عمل صالح پاک گردد، به ذاتى سعید که در آن شائبه اى از گناه و شقاوت نیست، تبدیل مى شود. اگر ذات دگرگون شد، آثار آن هم دگرگون مى گردد و اعمال و آثار انسانى متناسب با ذاتى مى شود که با مغفرت و رحمت الاهى شکسته شده است. مجموعه آنچه گفته شد، نشان مى دهد این توبه،«توبه نصوح» حالتى خاص است که قابل شکستن نیست و در قاموس آن بازگشت به گناه وجود ندارد. از چنین توبه اى عمل صالح هم بى هیچ تکلفى برون مى تراود. 
عالمان اخلاقی با استفاده از منابع اسلامی فرموده اند: شخص توبه کننده ،حتی اگر پس از توبه نصوح ،به دلایلی دوباره به گناه آلوده گردد،و توبه نماید ، پذیرش و آمرزش الاهی را در پی خواهد داشت و این فرایند تا هنگام مرگ ادامه خواهد داشت . 
گاهى انسان با زبان مى گوید توبه کردم ولى به لباسشویى مى ماند که با زبان بگوید لباس را شستم و وارد عمل نشود، همانطور که این کلام لباس را تمیز نمى کند و نمى تواند صفت موجود در آن را عوض کند، مگر ضد آن صفت را در آن ایجاد نماید، آن کلام هم باعث سفیدى قلب نمى شود.
هر گنهکار پشیمانى مى تواند به سوى خدا بازگردد، مشروط به اینکه توبه اش حقیقى باشد که نشانه آن ،عمل صالح جبران کننده است که در آیه آمده، و گرنه مجرد استغفار به زبان، با پشیمانى زودگذر به قلب، هرگز دلیل توبه نیست.
مساله مهم در مورد آیه فوق این است که:
چگونه خداوند سیئات آنها را تبدیل به حسنات مى کند؟ در اینجا چند تفسیر است که همه مى تواند قابل قبول باشد:( تفسیر نمونه، ج 15، ص: 162 )
1- هنگامى که انسان توبه مى کند و ایمان به خدا مى آورد دگرگونى عمیقى در سراسر وجودش پیدا مى شود، و به خاطر همین تحول و انقلاب درونى سیئات اعمالش در آینده تبدیل به حسنات مى شود، اگر در گذشته مرتکب قتل نفس مى شد در آینده دفاع از مظلومان و مبارزه با ظالمان را جاى آن مى گذارد، و اگر زناکار بود بعدا عفیف و پاکدامن مى شود و این توفیق الهى را در سایه ایمان و توبه پیدا مى کند.
2- دیگر اینکه خداوند به لطف و کرمش و فضل و انعامش بعد از توبه کردن سیئات اعمال او را محو مى کند، و به جاى آن حسنات مى نشاند، چنان که در روایتى از ابو ذر از پیامبر اسلام ص مى خوانیم: روز قیامت که مى شود بعضى از افراد را حاضر مى کنند خداوند دستور مى دهد گناهان صغیره او را به او عرضه کنید و کبیره ها را بپوشانید، به او گفته مى شود تو در فلان روز فلان گناه صغیره را انجام دادى، و او به آن اعتراف مى کند، ولى قلبش از کبائر ترسان و لرزان است.
در اینجا هر گاه خدا بخواهد به او لطفى کند دستور مى دهد بجاى هر سیئه حسنه اى به او بدهید، عرض مى کند پروردگارا! من گناهان مهمى داشتم که آنها را در اینجا نمى بینم. ابو ذر مى گوید: در این هنگام پیامبر ص تبسم کرد که دندانهایش آشکار گشت سپس این آیه را تلاوت فرمود فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ « نور الثقلین جلد 4 صفحه 33.».
3- سومین تفسیر اینکه منظور از سیئات نفس اعمالى که انسان انجام مى دهد نیست، بلکه آثار سویى است که از آن بر روح و جان انسان نشسته، هنگامى که توبه کند و ایمان آورد آن آثار سوء از روح و جانش برچیده مى شود، و تبدیل به آثار خیر مى گردد، و این است معنى تبدیل سیئات به حسنات.
البته این سه تفسیر- منافاتى با هم ندارند و ممکن است هر سه در مفهوم آیه جمع باشند. آیه بعد در حقیقت چگونگى توبه صحیح را تشریح کرده و مى گوید: کسى که توبه کند و عمل صالح انجام دهد، به سوى خدا بازگشت مى کند (و پاداش خود را از او مى گیرد) (وَ مَنْ تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَإِنَّهُ یَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتاباً) « متاب مصدر میمى به معنى توبه است، و چون در اینجا مفعول مطلق است تاکید را بیان مى کند. ».
یعنى توبه و ترک گناه باید تنها به خاطر زشتى گناه نباشد بلکه علاوه بر آن انگیزه اش خلوص نیت و بازگشت به سوى پروردگار باشد.
بنا بر این فى المثل ترک شراب یا دروغ به خاطر ضررهایى که دارد هر چند خوب است ولى ارزش اصلى این کار در صورتى است که از انگیزه الهى سرچشمه گیرد. بعضى از مفسران تفسیر دیگرى براى آیه فوق ذکر کرده اند و آن اینکه: این جمله پاسخى است براى تعجبى که احیانا آیا گذشته در بعضى از اذهان برمى انگیزد و آن اینکه چگونه ممکن است خداوند سیئات را به حسنات تبدیل کند؟ این آیه پاسخ مى دهد هنگامى که انسان به سوى خداوند بزرگ بازگردد این امر تعجب ندارد.
امام باقر علیه السلام به محمد بن مسلم چنین مى فرماید: وقتى که مؤمن توبه مى کند، گناهان قبل از توبه اش بخشیده مى شود، پس او باید براى بعد از توبه عمل کند. ولى آگاه باشید بخدا قسم این مزیت فقط براى اهل ایمان است . 
راوى مى گوید: عرض کردم اگر بعد از توبه و استغفار گناه کرد و آنگاه دوباره توبه نمود چه؟ فرمود: آیا گمان مى کنى اگر بنده مؤمن از گناه خود پشیمان شود و استغفار و توبه کند خدا توبه اش را نمى پذیرد؟ عرض کردم: او چندین بار این کار را کرده، گناه مى کند سپس توبه و استغفار مى نماید . 
فرمود: هر گاه بنده با توبه و استغفار برگردد خدا با مغفرت و بخشش بر مى گردد، خدا بخشنده و مهربان است، توبه را مى پذیرد، و سیئات را مى بخشد .

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد