جمله توبيخ آميزِ «فهي كالحجارة أو أشدّ قسوة»، نشان آن است كه قلب انسان همانطور كه مي تواند سير صعودي كند، ممكن است سير نزولي داشته باشد؛ سعي و تلاش انبيا براي اين است كه قواي ادراكي انسان را تقويت كنند و دفينه هاي فطري و عقلاني او را شكوفا ساخته: «ويثيروا لهم دفائن العقول» او را با فرشتگان محشور كنند.
امّا اگر او از رهنمود پيامبران اطاعت نكرد و با سوء استفاده از اختيار و آزادي خداداد، راه تمرّد و طغيان در پيش گرفت، در ابتداي راه در حدّ حيوان است، ليكن در اواسط راه از حيوان هم پست تر مي شود و در اواخر راه به حدّ سنگ و جماد مي رسد و در نهايت از سنگ نيز سخت تر و جامدتر مي شود.
مراحل فراواني براي قوس نزول تصور مي شود كه چهار بخش آن را قرآن با لطايف تعبيري خود چنين بيان مي كند:
1. «أولئك كالأنعام»[2]، «كأنّهم حمر مستنفرة» [3]
2. «بل هم أضلّ»[4]
3. «فهي كالحجارة»[5]
4. ﴿أو أشدّ قسوة»[6]
همان طور كه پرش از روي مراحل، در سير صعودي محال است، در سير نزولي نيز ممتنع است؛ ازاينرو سقوط به مرحله پايين تر از حيوان، قبل از فرود به مرتبه حيواني ممكن نيست؛ چنانكه هبوط به مرحله نازل تر از سنگ قبل از سقوط به مرتبه سنگي ميسور نيست.
تفصيل مطلب اين است كه شخص گرفتار به تباهي و انحراف اوّل به مرحله حيواني نزديك مي شود، دوم در حدّ حيوان قرار مي گيرد، سوم از حيوان نازل تر مي شود، چهارم نزديك مرحله نباتي مي رسد، پنجم به مرتبه گياهي نزول ميكند، ششم از نبات فروتر مي رود، هفتم نزديك جماد مي شود، هشتم در حدّ جماد قرار مي گيرد، نهم از جماد فروتر مي رود. البته ممكن است فروتر از حيوان همان نزديك نبات شدن باشد و همچنين درباره نبات.
پي نوشت:
[1] نهج البلاغه، خطبه1. [2] اعراف، 179.[3] مدثّر، 50.
[4] اعراف، 179.
[5] بقره، 47.
[6] همان.
تسنيم، ج 5، ص212-213.