طلسمات

خانه » همه » مذهبی » مراد از ثابت بودن، مداومت و پایداری در انجام عبادت چیست؟

مراد از ثابت بودن، مداومت و پایداری در انجام عبادت چیست؟

در منابع اهل سنت، از عائشه نقل شده است: «از رسول خدا(ص) سؤال شد کدام عمل نزد خدا دوست‌‌داشتنی‌‌تر است؟ آن‌حضرت فرمودند: عملی که بادوام و پایدار باشد، هر چند کم باشد».[1]
روایت دیگری نیز به همین مضمون از عائشه از پیامبر(ص)نقل شده است: «خیر الأعمال ما دیم علیه»؛[2] بهترین عمل آن عملی است که بر آن مداومت شود.
این مضمون در روایات شیعی نیز با عناوین مختلف وارد شده و مورد تأیید و تأکید قرار گرفته است. برای نمونه به ذکر چند روایت بسنده می‌کنیم:
1. امام سجاد(ع): «من دوست دارم بر کارها و در انجام اعمالم پایداری و مداومت داشته باشم».[3]
2. امام باقر(ع): «دوست داشتنی‌‌ترین اعمال نزد خداى عز و جل عملى است که بنده آن‌را ادامه دهد، اگر چه اندک باشد.»[4]
3. امام صادق(ع): «شیعیان ما را با سه چیز امتحان کنید؛ خواندن نماز بوقت و چگونگى مداومت‏ بر آن، حفظ اسرار ما و چگونگى پنهان داشتن آنها از دشمنان ما، و مواسات و کمک‌های مالى با برادران خویش و چگونگى اجراى آن».[5]
مراد و هدف از ثبات و مداومت در عمل این است که اگر انسان یک عمل خیر و نیکی مانند نماز اول وقت را شروع نمود، آن‌را آرام آرام و به طور مستمر و طولانی مدت انجام دهد تا روان و نفس آدمی با آن خو گرفته و در دراز مدت بر اثر تکرار و ممارست از حال[6] به صورت ملکه[7] و صفت راسخ نفس در آید و روح، مالک آن عقیده و عمل گردد، در نتیجه هیچ‌گاه از انجام آن خسته نشده، بلکه به خود عادت داده که تا آخر عمرش آن عمل را انجام خواهد داد.
کار اندک و مداوم، بهره‌اش بیش از آن است که انسان چندین کار؛ مانند «نماز اول وقت»، «نخوابیدن بین الطلوعین»، «شب زنده داری»، «روزه مستحبّی» و…، را به یک‌باره آغاز کرده، اما این رفتار عبادیش ادامه‌دار و ثابت نباشد و سبب خستگی و پریشانی و گاه منجر به ناامیدی و ترک آن عمل برای همیشه شود. چنانچه امام على(ع) می‌فرماید: «کار اندکى که بر آن مداومت کنى، امیدبخش‌‌تر از کار بسیارى است که از آن ملول گردى».[8]
مدت مداومت بر عمل خیر
اکنون این پرسش پدید می‌آید که یک عمل تا چه مدت باید انجام شود تا بتوان بدان مداومت در عمل گفت؟!
پاسخ آن است که حداکثر مداومت، ادامه عمل تا پایان عمر است، اما در نگاهی محدودتر، حداقل مداومت بر یک عمل آن است که یک عمل خیر در مدت زمان خاصی که از نظر عرف بر آن صدق مداومت نماید انجام شود، هر چند در روایات، استحباب مداومت و پایداری در عمل خیر تا یک‌سال مورد تأکید قرار گرفته است. چنان‌که امام صادق(ع) در این زمینه می‌فرمایند: «هر گاه شخصی عملى انجام می‌دهد، تا یک‌سال ادامه دهد، سپس اگر خواهد به عمل دیگرى منتقل شود؛ زیرا شب قدرى که تقدیرات و مشیت‌های الاهی در آن محقق می‌‌شود ضمن یک سال خواهد بود».[9]
از طرفی بهتر است وقتی انسان تصمیم به مداومت بر عمل خیری گرفته در انجام آن کوتاهی و امروز و فردا نکند، بلکه هر چه زودتر و در کمتر از یک‌سال اقدام بر انجام آن نماید. چنان‌که امام صادق(ع) می‌فرماید: «مبادا عملى را بر خودت واجب گردانى و آن‌گاه یک‌سال تمام آن‌را انجام ندهی و رهایش کنی».[10] یعنی هر گاه تصمیم بر مداومت بر انجام عملی گرفتی در مدت زمان یکسال آن‌را شروع کن و بین تصمیم تو و انجام عمل بیش از یک‌سال فاصله نیفتد و یا این‌که در نگاهی حداقلی اگر تصمیم گرفتی که یک عمل را به صورت مداوم انجام دهی، دست کم، سالی یک‌بار آن‌را انجام بده. 
ثمره و نتیجه مداومت بر عمل خیر
امام علی(ع)فرمود: «ثمره مداومت و پایداری بر کار خیر برای انسان خردمند عبارت است از:
1. ترک کارهاى زشت
2. دورى از حماقت
3. خوددارى از گناه
4. یقین
5. علاقه به نجات
6. اطاعت خداى رحمان
7. تعظیم از دلیل و برهان
8. دورى از شیطان
9. پذیرفتن عدل
10. حق‌گویى».[11]
نتیجه این‌که انسان در انجام عبادات باید از افراط و تفریط در کمیت و حتی گاهی در کیفیت آن پرهیز نماید تا موجب دلسردی و رها نمودن عمل نشود، بلکه بهتر است عبادتی متعادل و ثابت به صورت مداوم انجام شود هر چند از جهت کمیت اندک باشد.
چنان‌که امام سجاد می‌فرماید: «إِنِّی لَأُحِبُّ أَنْ أَقْدَمَ عَلَى رَبِّی وَ عَمَلِی مُسْتَوٍ»؛ من دوست دارم به سوی پروردگارم بروم، در حالی‌که عمل من بر اثر افراط یا تفریط، بیشتر یا کمتر از مدت زمانی که زندگی کردم نباشد. [12]
و بقول سعدی آن شاعر زیبا سخن:
رهرو آن نیست گهی تند و گهی خسته رود
رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود
 

[1]. «حدیث رواه الشیخان و الترمذی عن عائشة قالت: «إن رسول اللّه ص سئل أیّ العمل أحبّ إلى اللّه؟ قال: أدومه و إن قلّ»، دروزة، محمد عزت، التفسیر الحدیث، ج 2، ص 400 – 401، قاهره، دار إحیاء الکتب العربیة، 1383 ق.
[2]. ابن کثیر دمشقى، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم( ابن کثیر)، تحقیق، شمس الدین، محمد حسین، ج 8، ص 265، بیروت، دار الکتب العلمیة، منشورات محمدعلى بیضون، چاپ اول، 1419 ق؛ قرطبى، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج 20، ص 36 – 37، نهران، ناصر خسرو، چاپ اول، 1364ش.
[3]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، ج 2، ص 82، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[4]. همان، ج ‏2، ص 82.
[5].  شیخ صدوق، الخصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 103، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش.
[6]. «کیفیت ناپایدار و زودگذر نفسانی».
[7]. «صفت ثبوتی در نفس که به راحتی از نفس جدا نمی‌شود».
[8]. شریف الرضى، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، مصحح، صبحی صالح‏، ص 525، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[9]. کافی، ج ‏2، ص 82.
[10]. همان، ج ‏2، ص 83.
[11]. ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول،‏ محقق، مصحح، غفارى، على اکبر، النص، ص 17 – 18، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم، 1404ق.
[12]. «یعنی لا یزید و لا ینقص على حسب الأزمنة بافراط و تفریط.»، پاورقی کافی، ج ‏2، ص 83.
در منابع اهل سنت، به نقل از عائشه آمده: «از رسول خدا(ص) سؤال شد کدام عمل نزد خدا دوست‌‌داشتنی‌‌تر است؟ آن‌حضرت فرمودند: عملی که بادوام و پایدار باشد، هر چند کم باشد».[1]
روایت دیگری نیز به همین مضمون از عائشه از پیامبر(ص)نقل شده است: «خیر الأعمال ما دیم علیه.»[2]؛ بهترین عمل آن عملی است که بر آن مداومت شود.
این مضمون در روایات شیعی نیز با عناوین مختلف وارد شده و مورد تأیید و تأکید قرار گرفته است که برای نمونه به ذکر چند روایت بسنده می‌کنیم:
1. امام سجاد(ع) می‌فرمود: «من دوست دارم بر کارها و در انجام اعمالم پایداری و مداومت داشته باشم».[3]
2. امام باقر(ع) فرمود: «دوست داشتنی‌‌ترین اعمال نزد خداى عز و جل عملى است که بنده آن‌را ادامه دهد، اگر چه اندک باشد.»[4]
3. امام صادق(ع) می‌فرماید: «شیعیان ما را با سه چیز امتحان کنید؛ خواندن نماز بوقت و چگونگى مداومت‏ بر آن، حفظ اسرار ما و چگونگى پنهان داشتن آنها از دشمنان ما، و مواسات و کمک‌های مالى با برادران خویش و چگونگى اجراى آن».[5]
مراد و هدف از ثبات و مداومت در عمل این است که اگر انسان یک عمل خیر و نیکی مانند نماز اول وقت را شروع نمود، آن‌را آرام آرام و به طور مستمر و طولانی مدت انجام دهد تا روان و نفس آدمی با آن خو گرفته و در دراز مدت بر اثر تکرار و ممارست از حال[6] به صورت ملکه[7] و صفت راسخ نفس در آید و روح، مالک آن عقیده و عمل گردد، در نتیجه هیچ‌گاه از انجام آن خسته نشده، بلکه به خود عادت داده که تا آخر عمرش آن عمل را انجام خواهد داد.
کار اندک و مداوم بهره‌اش بیش از آن است که انسان چندین کار؛ مانند «نماز اول وقت»، «نخوابیدن بین الطلوعین»، «شب زنده داری»، «روزه مستحبّی» و…، را به یک‌باره آغاز کرده، اما این رفتار عبادیش ادامه‌دار و ثابت نباشد و سبب خستگی و پریشانی و گاه منجر به ناامیدی و ترک آن عمل برای همیشه شود. چنانچه امام على(ع) می‌فرماید: «کار اندکى که بر آن مداومت کنى، امیدبخش‌‌تر از کار بسیارى است که از آن ملول گردى».[8]
مدت مداومت بر عمل خیر
اکنون این پرسش پدید می‌آید که یک عمل تا چه مدت باید انجام شود تا بتوان بدان مداومت در عمل گفت؟!
پاسخ آن است که حداکثر مداومت، ادامه عمل تا پایان عمر است، اما در نگاهی محدودتر، دست کم دو تعریف از مداومت در روایات وجود دارد:
الف. عملی که تصمیم به انجام آن گرفته ‌شد دست کم یک سال ادامه یابد. امام صادق(ع) در این زمینه می‌فرمایند: «هر گاه شخصی عملى انجام می‌دهد، تا یک‌سال ادامه دهد، سپس اگر خواهد به عمل دیگرى منتقل شود؛ زیرا شب قدرى که تقدیرات و مشیت‌های الاهی در آن محقق می‌‌شود ضمن یک سال خواهد بود».[9]
ب. بعد از تصمیم به مداومت بر عمل، این‌گونه نباشد که سالی بگذرد و یک‌بار آن عمل را انجام نداده باشد و به عبارتی میان دو عملش بیش از یک سال فاصله افتد. روایتی از امام ششم(ع) ناظر به این مطلب است: «مبادا عملى را بر خودت واجب گردانى و آن‌گاه یک سال تمام آن‌را انجام ندهی».[10]
ثمره و نتیجه مداومت بر عمل خیر
امام علی(ع)فرمود: «ثمره مداومت و پایداری بر کار خیر برای  انسان خردمند عبارت است از:
1. ترک کارهاى زشت
2. دورى از حماقت
3. خوددارى از گناه
4. یقین
5. علاقه به نجات
6. اطاعت خداى رحمان
7. تعظیم از دلیل و برهان
8. دورى از شیطان
9. پذیرفتن عدل
10. حق گوئى».[11]
نتیجه این‌که نباید در عبادت از جهت کمیت یا کیفیت آن‌چنان افراط کرد که ناگاه از آن دل‌سرد شده و به کلی رهایش کرد، بلکه بهتر است عبادتی متعادل و ثابت به صورت مداوم انجام شود هر چند از جهت کمیت اندک باشد.
بقول سعدی آن شاعر زیبا سخن:
رهرو آن نیست گهی تند و گهی خسته رود
رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود
 

[1]. «حدیث رواه الشیخان و الترمذی عن عائشة قالت: «إن رسول اللّه ص سئل أیّ العمل أحبّ إلى اللّه؟ قال: أدومه و إن قلّ»، دروزة، محمد عزت، التفسیر الحدیث، ج 2، ص 400 – 401، قاهره، دار إحیاء الکتب العربیة، 1383 ق.
[2]. ابن کثیر دمشقى، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم( ابن کثیر)، تحقیق: شمس الدین، محمد حسین، ج 8، ص 265، بیروت، دار الکتب العلمیة، منشورات محمدعلى بیضون، چاپ اول، 1419 ق؛ قرطبى، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج 20، ص 36 – 37، نهران، انتشارات ناصر خسرو، چاپ اول، 1364ش.
[3]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، ج 2، ص 82، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[4]. همان، ج ‏2، ص 82.
[5].  شیخ صدوق، الخصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 103، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش.
[6]. «کیفیت ناپایدار و زودگذر نفسانی».
[7]. «صفت ثبوتی در نفس که به راحتی از نفس جدا نمی‌شود».
[8]. شریف الرضى، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق و مصحح، صبحی صالح‏، ص 525، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[9]. کافی، ج ‏2، ص 82.
[10]. همان، ج ‏2، ص 83.
[11]. ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول،‏ محقق، مصحح، غفارى، على اکبر، النص، ص 17 – 18، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم، 1404ق.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد