مرجع تقلید زن-مرجعیت زنان -زنان و مرجعیت
۱۳۹۴/۱۰/۲۸
–
۱۸۲ بازدید
چرا از بانوان کسى به درجه مرجعیت نرسیده است؟
بانوان به درجه اجتهاد مى رسند و چنین بانوانى در تاریخ بوده اند و هستند اما مسئله مرجعیت یک تکلیف مشقت بار اجتماعى است که از عهده زنان برداشته شده است . جهت توضیح بیشتر ، توجه شما را به نکات ذیل جلب مى کنیم :
مسئله اجتهاد و تقلید ، مرجعیت و فقاهت یکى از مباحث ارزشمند و سرنوشت ساز جامعه اسلامى است که تداوم اصالت اسلام ناب محمدى صلى الله علیه وآله ، و بقاى ارزش هاى اخلاقى ، الهى و استقلال نظام اسلامى به آن بستگى کامل دارد . ضرورت نیاز به مجتهدین و متخصصان که به نیازها و پرسش هاى گوناگون جامعه پاسخ دهند بر کسى پوشیده نیست . اما مهم تبیین شرایط و معیارهاى اجتهاد است .
{J معیارهاى علمى و تحقیقاتى J}
اجتهاد و استنباط احکام الهى به یک سلسله از علوم مقدماتى نیاز دارد تا با کمک آن ، فقیه بتواند مسایل شرعى را شناخته و استخراج نماید ، مانند ادبیات عرب ، علم منطق ، فلسفه و حکمت الهى ، علم اصول فقه ، علم فقه و علم رجال 1 .
پس فقیه و مجتهد از منظر شیعه کسى است که در علوم و رشته هاى لازم براى فقاهت ، تخصص داشته و داراى قدرت استخراج و ابتکار و ذوق لازم براى درک مسایل اسلامى باشد . یعنى بتواند از مصادر وحى ، قوانین و احکام الهى را درک و استنباط کند .
همان طور که مى دانید این شرایط و معیارها در انحصار کسى نیست . هر مسلمان محققى اعم از زن و مرد مى تواند این راه را انتخاب نموده و به قدرت استخراج احکام الهى دست یابد . و از میان زنان نیز کسانى مانند مرحومه خانم امین بودند که به مقام اجتهاد و فقاهت و مراتب بالاى علمى دست یافتند .
{J معیارهاى معنوى J}
بنا بر گفته برخى بزرگان ، تقوى و عدالت در اجتهاد مطرح است تا متخصص مؤمن هرگز منحرف نشود . صداقت و امانت دارى نیز یکى از شرایط ارزشمند اجتهاد است تا اصالت و سلامت مکتب را پاسدارى کند و ریشه هاى خودمحورى ، منفعت پرستى و دروغ پردازى نابود گردد . و با معیارهاى معنوى به کشف احکام الهى بپردازد و بتواند واقعیت ها را درک و به جامعه اسلامى ارائه دهد . 2
شایان ذکر است بسیارى از فقها شرایط اخلاقى یاد شده را از صلاحیت هاى لازم در مرجعیت مى دانند و براى اجتهاد به عنوان کارشناسى دینى ، این شرایط را لازم نمى شمرند . گرچه براى دیگران اعتبارى ندارد . بنابراین مجتهد فاسق ، نظر فقهى اش براى خود وى حجت است و مى تواند به برداشت خود عمل کند ، اما نظر او براى دیگران فاقد اعتبار است . اما همچنان که گذشت عده اى دیگر معتقدند انسان فاسق حتى برداشت هایش نیز چه بسا ناصواب و غیرقابل اطمینان باشد .
مرجعیت علاوه بر بُعد علمى یک منصب اجتماعى و یک سمت اجرایى است و مرجع ، عامل ارتباط میان خلق و خالق و راهنماى مردم است ، و مردم در همه ابعاد زندگى به طور تعبّدى از او تبعیت مى کنند . در مرجعیت علاوه بر معیارهایى که در اجتهاد ذکر شد ، مرد بودن نیز شرط شده است تا با مردم معاشرت و برخورد داشته و از نزدیک به مشکلات و نیازهاى آنان رسیدگى نماید و آن ها را به حضور بپذیرد .
گاهى گفته مى شود : اگر مرجع تقلید مرد باشد ، زن نیز ناچار است نزد او مراجعه کند ، احکام ، مشکلات و سؤال هاى علمى خود را مطرح کرده و پاسخ دریافت نماید . جواب این است که این ارتباط بسیار محدود و کار روزانه او نیست و لذا مشکلى را هم ایجاد نمى کند . اما اگر زن یکى از مسئولیت هاى مهم کلیدى از جمله « مرجعیت » را به عهده بگیرد ، کار روزانه او پاسخگویى به صدها مرد متقاضى از اصناف و ارگان هاى مختلف اعم از دولتى و غیردولتى و مانند آن است 3 .
البته اگر زن بر اثر تلاش و مجاهدت هاى علمى همانند مرحومه خانم امین ، به مقام اجتهاد و مرجعیت نایل گردد ، مى تواند به نظر و فتواى خود عمل نماید و حتى طبق نظر برخى از اندیشمندان زنان دیگر هم مى توانند به لحاظ فتواى دینى ، وى را به عنوان مرجع تقلید انتخاب نموده و از نظریات او پیروى نمایند همان گونه که برخى عقیده دارند زن مى تواند امام جماعت زنان شود . 4
به عبارت دیگر ، لازمه مقام مرجعیت ، ایفاى مسئولیت هاى سنگین و طاقت فرساى اجتماعى و گاهى رهبرى مبارزات سیاسى است و این کارها مستلزم سختى ها و حضور اجتماعى بیش از توان زنان است . بنابراین مرجعیت یک مقام اجرایى است اما فقاهت و اجتهاد ، کمال است مرجعیت به خودى خود ، کمال و ارزش محسوب نمى شود ،
آیهاللَّه جوادى آملى در این زمینه مى فرماید : « کارهاى اجرایى به منزله امانتند ، مرجعیت « امانت » است ولى فقاهت « ملک » است . وزارت امانت است ، اما تقوا ملک است . آنچه تعلّق به جان دارد و کمال روح است ، زن و مرد یکسانند . اما در محدوده آنچه امانت و وظیفه است و جداى از جان است ، کارها تقسیم شده است » . 5 بنابراین زنان به خاطر ویژگى ها و صفات طبیعى که دارند از مسئولیت مرجعیت معاف هستند و این منافاتى با تحصیل علم فقه و اجتهاد ندارد زیرا هر کسى مى تواند به مقام اجتهاد دست یابد و اختصاصى به مردان یا زنان ندارد . 6
( 1 ) فلسفه اجتهاد و تقلید ، محمد دشتى ، صص 54 – 53 ، مؤسسه تحقیقاتى امیرالمؤمنین ، . 1367 ( 2 ) مستمسک العروه الوثقى ، السید محسن طباطبایى الحکیم ، قم : مکتبه آیهاللَّه مرعشى نجفى ، 1404 ه . ق ، ص 40 ، « یشترط فى المجتهد امور البلوغ ، والعقل ، والایمان والعداله و . . . » . ( 3 ) زن در آیینه جلال و جمال ، جوادى آملى ، نشر فرهنگى رجا ، چاپ چهارم ، 1374 ، ص . 381 ( 4 ) مستمسک العروه الوثقى ، السید محسن طباطبایى الحکیم ، پیشین ، ص 43 نیز . ک : جوادى آملى ، زن در آیینه جلال و جمال ، پیشین ، ص . 383 ( 5 ) زن در آیینه جلال و جمال ، ص . 380 ( 6 ) . ک : زن در آیینه جلال و جمال ، ص 382 زن از منظر اسلام ، فریده مصطفوى و . . . ، ص . 114
مسئله اجتهاد و تقلید ، مرجعیت و فقاهت یکى از مباحث ارزشمند و سرنوشت ساز جامعه اسلامى است که تداوم اصالت اسلام ناب محمدى صلى الله علیه وآله ، و بقاى ارزش هاى اخلاقى ، الهى و استقلال نظام اسلامى به آن بستگى کامل دارد . ضرورت نیاز به مجتهدین و متخصصان که به نیازها و پرسش هاى گوناگون جامعه پاسخ دهند بر کسى پوشیده نیست . اما مهم تبیین شرایط و معیارهاى اجتهاد است .
{J معیارهاى علمى و تحقیقاتى J}
اجتهاد و استنباط احکام الهى به یک سلسله از علوم مقدماتى نیاز دارد تا با کمک آن ، فقیه بتواند مسایل شرعى را شناخته و استخراج نماید ، مانند ادبیات عرب ، علم منطق ، فلسفه و حکمت الهى ، علم اصول فقه ، علم فقه و علم رجال 1 .
پس فقیه و مجتهد از منظر شیعه کسى است که در علوم و رشته هاى لازم براى فقاهت ، تخصص داشته و داراى قدرت استخراج و ابتکار و ذوق لازم براى درک مسایل اسلامى باشد . یعنى بتواند از مصادر وحى ، قوانین و احکام الهى را درک و استنباط کند .
همان طور که مى دانید این شرایط و معیارها در انحصار کسى نیست . هر مسلمان محققى اعم از زن و مرد مى تواند این راه را انتخاب نموده و به قدرت استخراج احکام الهى دست یابد . و از میان زنان نیز کسانى مانند مرحومه خانم امین بودند که به مقام اجتهاد و فقاهت و مراتب بالاى علمى دست یافتند .
{J معیارهاى معنوى J}
بنا بر گفته برخى بزرگان ، تقوى و عدالت در اجتهاد مطرح است تا متخصص مؤمن هرگز منحرف نشود . صداقت و امانت دارى نیز یکى از شرایط ارزشمند اجتهاد است تا اصالت و سلامت مکتب را پاسدارى کند و ریشه هاى خودمحورى ، منفعت پرستى و دروغ پردازى نابود گردد . و با معیارهاى معنوى به کشف احکام الهى بپردازد و بتواند واقعیت ها را درک و به جامعه اسلامى ارائه دهد . 2
شایان ذکر است بسیارى از فقها شرایط اخلاقى یاد شده را از صلاحیت هاى لازم در مرجعیت مى دانند و براى اجتهاد به عنوان کارشناسى دینى ، این شرایط را لازم نمى شمرند . گرچه براى دیگران اعتبارى ندارد . بنابراین مجتهد فاسق ، نظر فقهى اش براى خود وى حجت است و مى تواند به برداشت خود عمل کند ، اما نظر او براى دیگران فاقد اعتبار است . اما همچنان که گذشت عده اى دیگر معتقدند انسان فاسق حتى برداشت هایش نیز چه بسا ناصواب و غیرقابل اطمینان باشد .
مرجعیت علاوه بر بُعد علمى یک منصب اجتماعى و یک سمت اجرایى است و مرجع ، عامل ارتباط میان خلق و خالق و راهنماى مردم است ، و مردم در همه ابعاد زندگى به طور تعبّدى از او تبعیت مى کنند . در مرجعیت علاوه بر معیارهایى که در اجتهاد ذکر شد ، مرد بودن نیز شرط شده است تا با مردم معاشرت و برخورد داشته و از نزدیک به مشکلات و نیازهاى آنان رسیدگى نماید و آن ها را به حضور بپذیرد .
گاهى گفته مى شود : اگر مرجع تقلید مرد باشد ، زن نیز ناچار است نزد او مراجعه کند ، احکام ، مشکلات و سؤال هاى علمى خود را مطرح کرده و پاسخ دریافت نماید . جواب این است که این ارتباط بسیار محدود و کار روزانه او نیست و لذا مشکلى را هم ایجاد نمى کند . اما اگر زن یکى از مسئولیت هاى مهم کلیدى از جمله « مرجعیت » را به عهده بگیرد ، کار روزانه او پاسخگویى به صدها مرد متقاضى از اصناف و ارگان هاى مختلف اعم از دولتى و غیردولتى و مانند آن است 3 .
البته اگر زن بر اثر تلاش و مجاهدت هاى علمى همانند مرحومه خانم امین ، به مقام اجتهاد و مرجعیت نایل گردد ، مى تواند به نظر و فتواى خود عمل نماید و حتى طبق نظر برخى از اندیشمندان زنان دیگر هم مى توانند به لحاظ فتواى دینى ، وى را به عنوان مرجع تقلید انتخاب نموده و از نظریات او پیروى نمایند همان گونه که برخى عقیده دارند زن مى تواند امام جماعت زنان شود . 4
به عبارت دیگر ، لازمه مقام مرجعیت ، ایفاى مسئولیت هاى سنگین و طاقت فرساى اجتماعى و گاهى رهبرى مبارزات سیاسى است و این کارها مستلزم سختى ها و حضور اجتماعى بیش از توان زنان است . بنابراین مرجعیت یک مقام اجرایى است اما فقاهت و اجتهاد ، کمال است مرجعیت به خودى خود ، کمال و ارزش محسوب نمى شود ،
آیهاللَّه جوادى آملى در این زمینه مى فرماید : « کارهاى اجرایى به منزله امانتند ، مرجعیت « امانت » است ولى فقاهت « ملک » است . وزارت امانت است ، اما تقوا ملک است . آنچه تعلّق به جان دارد و کمال روح است ، زن و مرد یکسانند . اما در محدوده آنچه امانت و وظیفه است و جداى از جان است ، کارها تقسیم شده است » . 5 بنابراین زنان به خاطر ویژگى ها و صفات طبیعى که دارند از مسئولیت مرجعیت معاف هستند و این منافاتى با تحصیل علم فقه و اجتهاد ندارد زیرا هر کسى مى تواند به مقام اجتهاد دست یابد و اختصاصى به مردان یا زنان ندارد . 6
( 1 ) فلسفه اجتهاد و تقلید ، محمد دشتى ، صص 54 – 53 ، مؤسسه تحقیقاتى امیرالمؤمنین ، . 1367 ( 2 ) مستمسک العروه الوثقى ، السید محسن طباطبایى الحکیم ، قم : مکتبه آیهاللَّه مرعشى نجفى ، 1404 ه . ق ، ص 40 ، « یشترط فى المجتهد امور البلوغ ، والعقل ، والایمان والعداله و . . . » . ( 3 ) زن در آیینه جلال و جمال ، جوادى آملى ، نشر فرهنگى رجا ، چاپ چهارم ، 1374 ، ص . 381 ( 4 ) مستمسک العروه الوثقى ، السید محسن طباطبایى الحکیم ، پیشین ، ص 43 نیز . ک : جوادى آملى ، زن در آیینه جلال و جمال ، پیشین ، ص . 383 ( 5 ) زن در آیینه جلال و جمال ، ص . 380 ( 6 ) . ک : زن در آیینه جلال و جمال ، ص 382 زن از منظر اسلام ، فریده مصطفوى و . . . ، ص . 114