۱۳۹۸/۱۲/۱۰
–
۷۸۹ بازدید
با سلام میخواستم بدونم ایا روایاتی با مضمون زیر داریم: اینکه در اخرالزمان در ایران حکومت اسلامی تشکیل میشود توسط مردی که از قم خروج میکند که از نامش تعبیر شده به روح الله و بعد خودش پرچم را به مردی از خراسان میدهد که در دست راستش علامتی است. و فاصله ظهور تا این رویداد از عمر یک انسان تجاوز نمیکندو ..
الْقُطْبُ الرَّاوَنْدِیُّ فِی لُبِّ اللُّبَابِ، عَنِ النَّبِیِّ ص قَالَ إِنَّ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ لَأُنَاساً مَا هُمْ بِأَنْبِیَاءَ وَ لَا شُهَدَاءَ لِمَکَانِهِمْ مِنَ اللَّهِ فَقِیلَ مَنْ هُمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ الَّذِینَ یَتَحَابُّونَ بِرَوْحِ اللَّهِ مِنْ غَیْرِ أَرْحَامٍ بَیْنَهُمْ وَ لَا أَمْوَالٍ یَتَعَاطَوْنَ بَیْنَهُمْ وَ إِنَّ عَلَى وُجُوهِهِمْ لَنُوراً وَ إِنَّهُمْ لَعَلَى مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ لَا یَخَافُونَ إِذَا خَافَ النَّاسُ وَ لَا یَحْزَنُونَ إِذَا حَزِنُوا ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَةَ أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ مستدرک الوسائل 12 224 14- باب
البته روایتی هست که انطباق بیشتری با حضرت امام خمینی و قیام ایشان دارد روایت ذیل است : وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عِیسَى عَنْ أَیُّوبَ بْنِ یَحْیَى الْجَنْدَلِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع قَالَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ یَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّیَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا یَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا یَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ یَتَوَکَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ
یعنی : مردی از اهل قم مردم را به حق فرا می خواند و گروهی چون پاره های آهن دور او جمع می شوند و بادهای سخت آنها را نمی لغزاند و از جنگ خسته و ملول نمی شوند و نمی ترسند و بر خدا توکی می کنند و عاقبت نیک از آن متقین است . بحارالأنوار 57 216 باب 36
در بین روایات اسلامی، به روایاتی بر می خوریم که شرایط و وقایع عصرالظهور را توصیف کرده اند. یکی از این وقایع، قیام مردی از قم می باشد که در عصر ظهور، مردم را به حق دعوت می کند و با حمایت آنان و با استعانت از پروردگار متعال، نهضت عظیمی را برپا می دارد که هیچ دشمنی یارای نابودی آن را ندارددر این باره از امام موسی کاظم (ع) نقل شده است که فرمود:« مردی از قم (از اهالی قم؟)، مردم را به حق دعوت کند، افرادی پیرامون او گرد آیند که قلب هایشان همچون پاره های آهن استوار است. بادهای تند حوادث آنان را نلغزاند، از جنگ خسته نشده و نترسند، اعتمادشان بر خدا است و سرانجام کار از آن پرهیزکاران است. »همان گونه که ملاحظه فرمودید، امام موسی کاظم (ع) خبر از قیام مردی از قم می دهند که مردم را به حق دعوت می نماید و افرادی که پیرامون این شخص جمع می شوند، قلب هایشان بسیار استوار و محکم همچون پاره های آهن است؛ به نحوی که در مقابل ناملایمات و سختی ها از قیام خسته نمی شوند و نمی ترسند و بنا بر فرمایش این روایت، اعتماد این انسان های شریف به خداوند سبب می شود تا قیام آنان به سرانجام نیک ختم شود و به پیروزی رسند.با توجه به روایات میتوان شرایط ایران را تا حدودی این گونه ترسیم کرد: «دانش و معارف دین اسلام و مکتب تشیع، از ایران و قم، به جهانیان صادر میشود. لذا موقعیت علمی ایران ممتاز است و اصلی ترین مرکز دین اهل بیت(ع) خواهد بود. در روایتی از وجود مقدس امام صادق(ع) نقل شده است: «به زودی، کوفه، از مؤمنان خالی میگردد و دانش مانند ماری که در سوراخش پنهان میشود، از آن شهر رخت برمیبندد؛ سپس علم ظاهر میشود در شهری به نام قم؛ آن شهر معدن علم و فضل میگردد(و از آنجا به سایر شهرها پخش میشود) به گونهای که باقی نمیماند در زمین جاهلی نسبت به دین، حتی زنان در خانهها. این قضیه نزدیک ظهور قائم(ع) واقع میشود … علم، از قم به سایر شهرها در شرق و غرب پخش میشود و حجت بر جهانیان تمام میشود به گونهای که در تمام زمین، فردی پیدا نمیشود که دین و علم به او نرسیده باشد. بعد از آن قائم، قیام میکند و سبب انتقام خدا و غضب او بر بندگان(ظالم و معاند) میشود؛ زیرا، خداوند انتقام (و عذاب) بر بندگان روا نمیدارد، مگر وقتی که حجت را انکار کنند»؛ (بحار الانوار، ج 57و60، ص213).
خیزش و جنبشی بزرگ برای دعوت مردم به طرف دین، در ایران روی میدهد. از امام کاظم(ع) نقل شده است: «مردی از اهل قم، مردم را به سوی حق دعوت میکند. گروهی، دور او اجتماع میکنند که مانند پارههای آهناند و بادهای تند(حوادث) نمیتواند آنها را از جای برکند. از جنگ خسته نمیشوند و کنارهگیری نمیکنند و بر خدا توکل میکنند. سر انجام، پیروزی برای متقین و پرهیزکاران است».(بحار، ج60، ص216، ح37).گویا این حرکت، همان حرکتی است که از امام باقر(ع) نقل شده است: «گویا میبینم گروهی از مشرق زمین خروج میکنند و طالب حق هستند، اما به آنان پاسخ داده نمیشود. مجدداً برخواستهی خود تاکید میکنند ولی جواب نمیشنوند. پس چون چنین دیدند، شمشیرها را به دوش میکشند، در مقابل دشمن میایستند تا حق به آنها داده میشود، اما این بار قبول نمیکنند بلکه قیام میکنند و نمیدهند آن را (پرچم قیام را) مگر به صاحب شما(امام زمان(ع))».(بحار الانوار، ج52، ص243، ح116).خروج سید حسنی و خراسانی که در روایات به آنها اشاره شده است را میتوان در این باره دانست.
بنابراین، موقعیت اجتماعی آن روز ایران حرکت به سوی حق طلبی و دعوت به آمادگی برای ظهور است.در بستر این جامعه نیز یاران حضرت شکل میگیرند. در حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده است: «قم را قم نامیدند، چون اهل او، اجتماع میکنند با قائم آل محمد(ص) و با او قیام میکنند و او را یاری میکنند».(بحار الانوار، ج 57و 60، ص216، ح38). در روایاتی که به نام یاران و شهرها اشاره دارد، شهرهای متعددی از ایران ذکر شده است. خلاصه آن که ایران، مرکز صدور دین و معارف اهل بیت است و زمینهسازی برای ظهور میکند.در برخی از روایات اهل بیت(ع) به حضور فعال عجم در سپاه و ارتش مخصوص امام مهدی(ع) اشاره شده است. البته مقصود از عجم ملتهای غیر عرب است، ولی به احتمال زیاد بیشترین مصداق آن در عصر ظهور، ایرانیان خواهند بود به ویژه که مرکز شیعه در ایران است.مجموعه روایات وارده در مورد ایرانیان نشان میدهد که این گروه، زمینهسازان حکومت حضرت مهدی(ع) در جهان هستند و بیشترین تأثیر را در روند استقرار حکومت آن خورشید عالمتاب دارنددر روایات مربوط به حضرت مهدى، علیه السلام، و زمینه سازى حکومت آن بزرگوار، ایرانیان داراى سهم بسزایى بوده و کسانى هستند که به مقام ایجاد زمینه مناسب براى ظهور آن حضرت و شرکت در نهضت وى نائل مى شوند…روایاتى که درباره ایرانیان پیرامون آیاتى که تفسیر به ایرانیان شده وارد گردیده است، تحت این نه عنوان است: الف. طرفداران سلمان فارسىب. اهل مشرق زمین ج. اهل خراسان د. یاران درفشهاى سیاه ه. فارسیانو. سرخ رویان ز. فرزندان سرخ رویان ح. اهل قمط. اهل طالقان. البته غالبا مراد از این عناوین یکى است، اخبار دیگرى نیز وجود دارد که با عبارتهاى دیگرى از آنان یاد کرده است.
به هر حال مىتوان، نقش ایرانیان زمینه ساز را با توجه به پیشامدها و حوادثى که ذکر آنها در اخبار آمده است نیز، به چهار مرحله تقسیم نمود:مرحله اول: از آغاز نهضت توسط مردى از قم تا ورودشان در جنگ.مرحله دوم: داخل شدن در جنگى طولانى، تا اینکه خواستههاى خویش را بر دشمن تحمیل کنند.مرحله سوم: رد کردن خواستههاى نخستین خود که اعلام کرده بودند و به پا داشتن قیام همه جانبه آنان.مرحله چهارم: سپردن پرچم اسلام به دست تواناى حضرت مهدى، علیهالسلام، و شرکت جستن آنها در نهضت مقدس آن حضرت.همچنین در روایتی از وجود مقدس امام صادق(ع) نقل شده است: به زودی، کوفه، از مؤمنان خالی میگردد و دانش مانند ماری که در سوراخش پنهان میشود، از آن شهر رخت برمیبندد؛ سپس علم ظاهر میشود در شهری به نام قم؛ آن شهر معدن علم و فضل میگردد(و از آنجا به سایر شهرها پخش میشود) به گونهای که باقی نمیماند در زمین جاهلی نسبت به دین، حتی زنان در خانهها. این قضیه نزدیک ظهور قائم(ع) واقع میشود … علم، از قم به سایر شهرها در شرق و غرب پخش میشود و حجت بر جهانیان تمام میشود به گونهای که در تمام زمین، فردی پیدا نمیشود که دین و علم به او نرسیده باشد. بعد از آن قائم، قیام میکند و سبب انتقام خدا و غضب او بر بندگان(ظالم و معاند) میشود؛ زیرا، خداوند انتقام (و عذاب) بر بندگان روا نمیدارد، مگر وقتی که حجت را انکار کنند(بحار الانوار، ج 57و60، ص213).خیزش و جنبشی بزرگ برای دعوت مردم به طرف دین، در ایران روی میدهد. از امام کاظم(ع) نقل شده است: مردی از اهل قم، مردم را به سوی حق دعوت میکند. گروهی، دور او اجتماع میکنند که مانند پارههای آهناند و بادهای تند(حوادث) نمیتواند آنها را از جای برکند. از جنگ خسته نمیشوند و کنارهگیری نمیکنند و بر خدا توکل میکنند. سر انجام، پیروزی برای متقین و پرهیزکاران است.(بحار، ج60، ص216، ح37).گویا این حرکت، همان حرکتی است که از امام باقر نقل شده است: گویا میبینم گروهی از مشرق زمین خروج میکنند و طالب حق هستند، اما به آنان پاسخ داده نمیشود. مجدداً برخواستهی خود تاکید میکنند ولی جواب نمیشنوند. پس چون چنین دیدند، شمشیرها را به دوش میکشند، در مقابل دشمن میایستند تا حق به آنها داده میشود، اما این بار قبول نمیکنند بلکه قیام میکنند و نمیدهند آن را (پرچم قیام را) مگر به صاحب شما(اما زمان(ع)).(بحار الانوار، ج52، ص243، ح116).خروج سید حسنی و خراسانی را که در روایات به آنها اشاره شده، میتوان در این باره دانست. بنابراین، موقعیت اجتماعی آن روز ایران حرکت به سوی حق طلبی و دعوت به آمادگی برای ظهور است.در بستر این جامعه نیز یاران حضرت شکل میگیرند. در حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده است: قم را قم نامیدند، چون اهل او، اجتماع میکنند با قائم آل محمد(ص) و با او قیام میکنند و او را یاری میکنند.(بحار الانوار، ج 57و 60، ص216، ح38). در روایاتی که به نام یاران و شهرها اشاره دارد، شهرهای متعددی از ایران ذکر شده است. خلاصه آن که ایران، مرکز صدور دین و معارف اهل بیت است و زمینهسازی برای ظهور میکند.در برخی از روایات اهل بیت(ع) به حضور فعال عجم در سپاه و ارتش مخصوص امام مهدی(ع) اشاره شده است. البته مقصود از عجم ملتهای غیر عرب است، ولی به احتمال زیاد بیشترین مصداق آن در عصر ظهور، ایرانیان خواهند بود به ویژه که مرکز ثقل شیعه در ایران است.مجموعه روایات وارده در مورد ایرانیان نشان میدهد که این گروه زمینهسازان حکومت حضرت مهدی(ع) در جهان هستند و بیشترین تأثیر را در روند استقرار حکومت آن خورشید عالمتاب دارند و در حقیقت حضرت مهدی(ع) به همراه یاران از جمله ایرانیان با دشمنان به مبارزه برمیخیزد.