موضوع مسمومیت دختران در مدارس است، آن هم بعد از حوادث بسیار ناگوار اخیر- مسئلهای مهم است چرا که سوژه جان کودکان و نوجوانان این سرزمین است، چه در قم چه در بروجرد و تهران.
پس از اولین روزهای وقوع و شیوع خبر مسمومیت دختران دانشآموز -حدود سه ماه پیش- باید نهادی که متکلف است به پاسداری خبر این موضوع را رصد کرده و برای هر احتمال و گسترش و گستردگی آن پیشبینی داشته و نهادهای مرتبط، یعنی وزارت آموزش و پروش، بهداشت و کشور و نهادهای امنیتی از جمله نیروی انتظامی را به خط کرده و خبرهای تولید شده حاصل از پیگیریهای استانی و ملی از منبع موثق و قابلاعتماد در دسترس فضای عمومی قرار میگرفت.
نقش اطلاعرسانی دولت و نهادهای خبری بالادستی همچون سخنگویان دولت و معاونت اطلاعرسانی ریاست جمهوری و… با منابع انتشار و توزیع خبری همچون خبرگزاریهای رسمی دولت ایرنا، روزنامه ایران و تمامی سایتهای خبری وزارتخانههای مرتبط و پلیس بهطور مشخص مسئولیتشان در چنین مواقعی همگرایی هدفمند است. همگرایی که دغدغه اول آن کاستن از تنش موجود در فضای ملتهب جامعه است. اینکه خبری از قم شروع شده و از همان هفته اول استمرار، پدیدهای ملی تلقی نشده و در حد سوژهای محلی تعریف شد، یک خطای بزرگ است. چراکه سهلانگاری در این مورد زیانهای در این حد دارد که امروز شاهد آن هستیم. چرا که خبر موثق به غیر از نقش مهم آن در سلامت روان، نقشی بازدارند در عملیات و هشدار دهند نیز دارد.
اطلاعرسانی دولت در شکل کلان نقشش فقط این نیست که سؤالات خبرنگاران را از پیش تهیهکرده و در اختیار سخنگویان دولت قرار دهد تا آنها جوابهای برساخته پیشینی بدهند. همچنین وظیفه آنان این نیست که در مقابل پرسشهای خبرنگاران و رسانهها در نقش «مدیر جوابیه» حاضر شده و برای هر روزنامه و هر خبرگزاری روزانه جوابیههای چندین چند سطری نوشته و ارسال کنند. در این دولت حجم جوابیهها چندین برابر حجم خبرهای تولید شده است و به خبر یا گزارشی کوتاه جوابیههای مطول داده میشود. آقایان در اطلاعرسانی دولت و وزارتخانهها به سریدوزی جوابیه روی آورده و در واقع سطح اطلاعرسانی دولت را تا منازعه سازمانی با رسانه پایین آوردهاند، دیدگاه کلان برنامه محور و طرح افق در اطلاعرسانی نداشته در حد یومیه امورات میگذرانند. وظایف در حد جوابیه به مسائل سیاسی- اقتصادی تعریف و از مسائل مهم اجتماعی و فرهنگی غفلت شده است.
پدیده نگرانکننده و شکننده مسمومیت کودکان اوج این نداشتن فکر و ایده و برنامه برای مسئلهای با این درجه اهمیت است. اینکه کار دشمنان است و آنان سلامت جسم و جان و روح و روان مردم را هدف گرفتهاند، درست؛ اما اگر بحث جسم و جان این نونهالان دختر را مرتبط با حوزه سلامت بدانیم، قطعاً بخش بزرگی از سلامت روان جامعه با اطلاعرسانی بیهدف و پراکنده داخلی آسیبدیده است. نقش اطلاعرسانی بهموقع، صحیح و غیرقابلانکار و تکذیب، یکی از راههای جلب اعتماد عمومی و حفظ سلامت روان جامعه است. در روزهایی چنین که سلامت روان مردم بمباران شده و تنش در سطح اجتماعی بالاست و سرمایه اجتماعی دولت حداقلی است، اخباری پردامنه که از دل واقعیت اجتماعی با تصویر و صوت بیرون میآید، قطعاً کاری هدفمند است که بخش بزرگی از نقش مخرب آن را رسانههایی بر عهده دارد که آب بر آسیاب تنش میریزند و متأسفانه با رفتارهای پر غلط صداوسیما و دولت مرجعیت رسانهای نیز یافتهاند.
برای پدیدهای همچون مسمومیت دختران دانشآموز که از نقطه کوچکی در شهری آغاز و بعد از سه ماه اینچنین فراگیر شده حتماً نقشهای وجود دارد، این مسئله زنگها را پس از تکرار در روزهای اول در قم به صدا درآورده و قطعاً باید بعد از یک هفته از مسئله قم، اطلاعرسانی دولت را به ایجاد ستاد اطلاعرسانی این مسئله سوق میداد که حداقل یکی از مراجع خبر صحیح و سلامت و قابلاعتماد در میان صداهای متعدد باشد. هرچند که نحوه ورود و انتشار خبر با توجه به مسائل روز و حساسیت بالای مردم باید سروشکلی متفاوت از سایر اخبار مییافت و بر تولید آن نظارت میشد، نه اینکه بعد از گسترش هر خبر در سطح عمومی منفعلانه با آن برخورد کرده و در شکل کلی آن را به گردن دشمنان انداخت.
مهمتر آنکه نهتنها اخبار دستهبندی نشده و در سطوح مختلف ارائه نشده است بلکه لااقل در یکی دو روز گذشته در سه سطح اخباری گزارش و بعد از ساعتی تکذیب شده است. این دیگر فاجعه اطلاعرسانی است. منظور تکذیب خبر خبرگزاری فارس مبنی بر دستگیری سه نفر در پرونده مسمومیت دختران دانشآموز و تکذیب آن توسط رئیس پلیس و وزارت کشور است. این جز آنکه تشتت عدم مدیریت رسانه و خبر را نشان میدهد بر بازار داغ گمان و اظهارنظرها درست و نادرست دامن زده و میزند و لرزه بر گسل سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی میاندازد.
۵۷۵۷