توجه

  1. توجه توجه : متاسفانه تا اطلاع ثانوی درگاه پرداخت زرین پال از دسترس خارج شده

توجه توجه : متاسفانه تا اطلاع ثانوی درگاه پرداخت زرین پال از دسترس خارج شده

خانه » همه » مذهبی » مسيلمه كذاب كه بود و چگونه از آوردن مثل قرآن بازماند؟

مسيلمه كذاب كه بود و چگونه از آوردن مثل قرآن بازماند؟

مسيلمه لقب ابن كثير بن حبيب بن الحارث بن عبدالحارث، ملقب به رحمن اليمامه بود. او از قوم بني حنيفه قبيله‌اي در يمامه بود. در سال دهم هجري قمري ادعاي پيامبري كرد. همزمان با او زنى به نام «سجاح» نيز خود را پيامبر خواند. روزي سجاح، با گروهى از پيروانش به ميهمانى مسيلمه رفت، مسيلمه در خيمه‏ گاهى كه آكنده از بوى خوش و غذاهاى گوارا بود از سجاح، پيامبر دروغين و همتاى مونثش پذيرايى گرمى كرد و در آن‏جا با سجاح همبستر شد و بعد از همبسترى، از سجاح خواستگارى كرد. سجاح، به عقد مسيلمه درآمد و زندگى دو پيامبر دروغين آغاز شد.
معروف است كه مسيلمه معجزه هاي واژگون داشته است. به عنوان مثال گروهى از پيروانش بدو گفتند: محمد- صلى اللّه عليه و آله و سلم- به اعجاز، چاه خشكى را سرشار از آب كرده، گفت: چگونه؟
گفتند: محمد- صلى اللّه عليه و آله و سلم- آب دهن در چاه انداخته. او نيز آب دهن در چاه پرآبى انداخت و چاه خشكيد. بدو گفتند: محمد- صلى اللّه عليه و آله‏ و سلم- دست بر سر بى‏ مويى كشيده و به اعجاز بر آن سر، مو روييده. او نيز دست بر سر مو دارى كشيد كچل شد.
بدو گفتند: پيك وحى، براى محمد- صلى اللّه عليه و آله و سلم- خبر مى‏ آورد. گفت: بر من نيز پيك وحى فرود مى ‏آيد . مسيلمه گاه‏گاه بافته ‏هايى را به نام وحى بر مردم مى‏ خواند اين بافته ‏ها سندهاى خنده‏ داري بر كذب او است.[1] او به قول خودش سوره هايي مانند قرآن آورده و توانسته تحدي قرآن را پاسخ گويد. به عنوان نمونه يكي از سوره هايي كه گفته است اين است: « الفيل، ما الفيل، و ما ادريك ما الفيل، له ذنب و بيل، و خرطوم طويل».[2]  مضحك بودن اين سوره حتي براي كسي كه عربي هم نمي داند روشن است، چه برسد به اديبان و بليغان عرب. گاهي نيز براي اينكه سوره هايي بسازد، تنها چند واژه از سوره هاي قرآن را دگرگون مي كرد و ادعا مي كرد توانسته سوره اي مانند قرآن بياورد. به عنوان مثال چند واژه از سوره كوثر را تغيير داد و ادعا كرد توانسته مانند سوره كوثر بياورد: «إنّا أعطيناك الجماهر. فصل لربك و هاجر. إنّ مبغضك رجل كافر ».
كسي كه با ادبيات عرب آشنايي داشته باشد و اندكي بلاغت بداند به مضحك بودن اين جملات پي برده و براي آن ارزشي قائل نخواهد بود. چنانچه در طول ساليان افراد ديگري نيز بوده اند كه ادعاي همانند آوري قرآن كرده اند، اما كار آنان آن چنان مخالف ادبيات و قواعد و بلاغت عرب بوده كه هيچ گاه نتوانسته است جاي ولو كوچكي را در اذهان بگيرد. به گفته علماي بلاغت و اديبان اينگونه ياوه ‏ها بى‏ مقدارتر از آن است كه بر ترازويى نهاده شود و يا در رديف آنچه در مسئله بزرگ تحدّى و نمايش اعجاز مطرح مى‏ شود جاى گيرد. برخي حتي از اينكه اين سخنان را در كتاب خود بياورند و آنرا نقد كنند نيز ابا داشته اند، چرا كه اين سخنان را بى‏ مقدارتر از آن مي ديدند كه بر ترازوى نقد نهاده و يا در بحث و استدلال بر اثبات اعجاز بلاغى قرآن بدانها اشاره كنند؛ و معتقدند ذكر آنها در اين مقام كه مقامى والاست- هر چند به منظور روشن كردن سقم و ساختگى بودن آنها باشد- شأن آنها را بالا مى ‏برد و آنها را از ارزشى كه شايسته‏ اش نيستند برخوردار مى‏ سازد[3] و هر كه عقل داشته باشد سبكى اين سخنان بر او پوشيده نخواهد ماند.[4]  اما برخي نيز به نقد اين سخنان نشسته اند، در اينجا نقدي را كه بر سوره همانند سوره كوثر، وارد شده ذكر مي كنيم: مسيلمه در اين سوره تنها چند واژه را تغيير داد و گمان كرد توانسته مانند آنرا بياورد.
الف. او آيه «إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ» را به «إنّا أعطيناك الجماهر» تغيير داد، اما اين يك تحريف است، نه همانندسازى. اكنون بنگريم با تغيير همين واژه چه چيزهايى را از مفهوم آيه كاسته است. واژه «كوثر» به معناى سرشار و فراوان است و مصداقهاى چندى براى آن نقل شده است: نسل‏ گسترده، نام بلند و آوازه‏ فراگير، قرآن، فاطمه- عليها السلام- حوض كوثر، و … ،ولى «الجماهر» تنها يك معنا بيشتر ندارد.به اضافه اينكه چند معنا از معانى كوثر پيشگويى تاريخى دارد مثلا نسل و دودمان گسترده.
ب: به جاي آيه«فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ » گفت : «فصل لربك و هاجر» اگر «و انحر» را به معناى قربانى كردن شتر بگيريم نمودى از فرهنگ اسلامى در آن تبلور مى ‏يابد چون در فرهنگ اسلامى هم به پيوند و ارتباط با خداوند متعال توجه شده است و هم به ارتباط و پيوند با مردم. واژه‏ هايى كه اين دو پيوند را حكايت مى‏ كند بسيارى از اوقات با هم آميخته است همانگونه كه كردارها به هم آميخته است مثل: حج و قربانى، نماز و زكوه، روزه و فطره. در مكتب ما نه مردم‏ گريزى هست نه خداگريزى. اين مكتب شكوه مند ماست كه گرايش و پيوند خدايى را با پيوند با مردم به هم مى ‏آميزد. اين اوج شكوه‏ خيز در «فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ» جلوه كرده است. «فصل» (نمازبگزار) نماز سمبل ارتباط با خداست «و انحر» شتر را قربانى كن، قربانى، سمبل ارتباط با مردم است. از سوى ديگر، يكى از ارزشهاى اخلاقى در فرهنگ اسلامى بخشيدن چيزهايى است كه به آنها دلبسته ‏ايم و علاقه بدانها داريم. «نحر» به معناى قربانى كردن شتر است. و شتر يكى از محبوبترين چيزهاى عرب آن زمان بوده، معناى آيه شريفه بدين گونه مى‏ شود كه اى پيامبر، نماز بگزار و بهترين حيوان بهره ده را نيز قربانى كن. مسيلمه به جاى «و انحر» كلمه «هاجر» گذاشته است و آن مفهوم متعالى را از دست داده و پيوند نماز و انفاق را گسسته. (البته بسيارى از مفسّران، با تكيه بر برخى از روايات، «نحر» را به معنى دست بالا بردن در هنگام تكبير گرفته‏ اند.)
ج. بجاي آيه سوم سوره كوثر «إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ»، گفت: «إنّ مبغضك رجل كافر». آيه قرآن به اين معناست كه حتما دشمن تو بى ‏نسل و دودمان است و يك پيشگويى تاريخى است، كه در جمله سوم مسيلمه «إنّ مبغضك رجل كافر» چنين پيشگويى تاريخى نيست. سوره كوثر از نظر ادبى نيز امتيازات ويژه‏ اى بر سوره‏ گونه مسيلمه دارد. در سوره مقدسه كوثر «ايجاز» هست، يعنى گستردگى معنا و كوتاهى لفظ و در سوره‏ واره مسيلمه «حشو» هست. واژه «رجل» در جمله سوم زيادى است. از مذكر بودن مبغض و كافر، رجل فهميده مى‏ شد. در سوره كوثر «صنعت التزام»  هست. يعنى اگر تنها آخر فاصله ‏ها (سجع ها) راء بود كافى بود، لكن خداوند، قبل از راء در هر سه آيه، حركت فتحه آورده است. و اين كار، يك صنعت ادبى است. در جمله سوم مسيلمه اين صنعت از دست رفته است.[5] بنابراين مسيلمه و ادعاهايش هيچ گاه نتوانست راهي به پيش برد و قرآن كريم را از اوج رفعت خود به پايين بكشاند.
پي نوشت:
[1] . اعجاز در قرآن كريم، حسن عرفان‏، دفتر مطالعات تاريخ و معارف اسلامى‏ ، تهران،1379،ص: 34-35
[2] . آشنايى با علوم قرآنى، سيد محمد رادمنش، علوم نوين / جامى‏، تهران،1374، ص: 50
[3] . اعجاز بيانى قرآن، عائشة عبد الرحمن بنت الشاطى / حسين صابرى‏، شركت انتشارات علمى و فرهنگى‏، تهران،1376، ص: 101
[4] . اعجاز بيانى قرآن، متن، ص: 111
[5] . اعجاز در قرآن كريم، ص: 44-43

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد