چنین مطلبی در نشانه های ظهور وجود ندارد و اگر شما منبع مورد اطمینان خاصی سراغ دارید ، آدرس دقیق روایت را بفرستید تا پاسخ درخوری داده شود ؛ فقط در روایات نشانه های ظهور این مطلب آمده است که : «فعند ذلک یکون السلطان بمشوره النساء» ؛ « ودرآن زمان قدرت وسلطنت با مشورت با زنان است» ( نهج البلاغه ، صالح : ص ۴۸۵ خطبه ۱۰۲)؛ یعنی مدیریت وکشورداری با مشورت زنان انجام می شود نه اینکه مشورت با زنان خوب است یا بد بلکه هزار و چهار صد سال قبل پیشگویی شده بود که زنان چنان قدرتمند می شوند که مورد مشورت پادشاهان قرار می گیرند!
اما اگر در مواردی از مشورت با زنان نهی شده ، شاید بدان دلیل باشد که هدف از مشورت ، رسیدن به بهترین راه ها و گزینش برترین شیوه ها و راهکارهاى اجرایى است ، آموزه هاى دینى شرایط و شاخص هاى دقیقى چون ایمان ، خردمندى ، تخصص و دانایى ، خیرخواهى ، پختگى ، دلسوزى و . . . را براى انتخاب مشاور معرفى نموده است . امورى مانند : بخل ، ترس و حرص از موانع و آسیب هاى مشورت قلمداد شده است و لذا امام على علیه السلام مى فرماید : « با فرد بخیل ، ترسو و حریص مشورت نکن ، زیرا در هر یک از آنان نقطه ضعفى وجود دارد که مانع از نیل به حقیقت مى شوند » . پرهیز از مشورت با زنان در کلام امیرالمؤمنین علیه السلام اشاره به همین جنبه روان شناسانه دارد چرا که « پژوهش هاى انجام شده ، نشان مى دهد در چهار مورد از پنج هیجان اساسى ( شادى ، عشق ، ترس ، اندوه و خشم ) ، زنان هیجان هاى شدیدتر و فراوان ترى گزارش مى کنند تا مردان و آن هیجان مورد استثنا – که مردان بر زن پیشى مى گیرند – خشم است . زنان هیجان هاى ظریف ( شادى ، عشق ، ترس و اندوه ) را با شدت و فراوانى بیشترى تجربه مى کنند » . خانم « کلیود السون » به عنوان یک روان شناس اعلام مى کند : « . . . به این نتیجه رسیده ام که خانم ها ، تابع احساسات و آقایان تابع عقل هستند » . بنابراین ، با توجّه به احساساتى تر بودن طبیعى زنان ( که در جاى خود حکیمانه و براى نقش زن ضرورى است ) ، محدودیت هایى در بهره گیرى از نظر مشورتى آنان تا مادام که به پختگى و دانایى نرسد ، لحاظ شده است ، اما اگر زنى بر اساس دانایى ، زیرکى و کسب تجربه بر احساسات و ترس خود فایق آمده و به پختگى و کاردانى لازم برسد ، مانعى از مشورت با او نیست و لذا در حدیثى دیگر از امیرالمؤمنین علیه السلام به دنبال « ایّاک و مشاوره النّساء » آمده است : « الاّ مَن جُرّبت بکمال عقل » « مگر زنانى که به کمال خردمندى آزموده شده اند » . (بحارالانوار ، ج 100 ، ص 254 ) در این صورت مانند مردان شایسته مشورت هستند .
براساس این حدیث ، کمال عقل و پختگى در مشورت شونده اعمّ از زن و مرد شرط است و اینکه در حدیث شریف ، تنها از زنان نام برده شده است ، به لحاظ نوع زنان است ، وگرنه چه بسیار مردانى که احساساتى یا کم تجربه اند و مشورت با آنان نیز روا نخواهد بود . بنابراین امیرالمؤمنین علیه السلام در این فراز از نامه 31 نهج البلاغه در صدد نکوهش زنان و ایراد نقص به آنان نیستند بلکه مى خواهند زنان و مردان را توجه دهند به اینکه این دو جنس با توجه به ساختار آفرینششان متفاوتند و آگاهى از تفاوت هاى زن و مرد در نوع تصمیم گیرى ها چه در عرصه خانواده و چه در سطح کلان آن یعنى اجتماع ، باعث مرزبندى توقّعات مى شود و در سایه این آگاهى ها زنان و مردان سعى مى کنند به یکدیگر فرصت داده و زمینه را براى تصمیم گیرى صحیح و عقلانى فراهم سازند .
بنابراین حضرت على علیه السلام تفاوت هاى زن و مرد در تصمیم گیرى را با بینشى هوشمندانه بیان فرموده اند : « ایّاک و مشاوره النّساء فان رأیهنّ الى افن ، و عزمهنّ الى وهن » از مشورت با زنان بپرهیز که رأى آنان زود سست مى شود و تصمیم آنان ناپایدار است .
ناپایدارى و سستى در تصمیم گیرى زنان از یک سو به علّت تأثیر عواطف و احساسات بر آنان و از سوى دیگر همان گونه که بیان شد برخاسته از دید گسترده و باز ( غیرمتمرکز ) آنهاست . و « وهن در عزم » ممکن است اشاره به کندى در تصمیم گیرى آنها باشد که معمولاً به خاطر دخالت دادن دیگران در تصمیم گیرى هاست . با این توضیح روشن مى شود که ممکن است دلیل عمده منع مشورت با زنان از سوى معصومین علیهم السلام و بزرگان ، این باشد که مردم علاوه بر اینکه در تصمیم گیرى هاى خویش نباید عواطف و احساسات خودشان را در قلمرو عقل و قضاوت هاى خود دخالت دهند ، بلکه باید از نفوذ و دخالت عواطف و احساسات زنان نیز ممانعت نمایند .
البتّه همه زنان و به خصوص زنان تحصیل کرده با آگاهى از این تفاوت ها و شناخت حالات طبیعى خویش مى توانند قوه تعقّل خویش را تقویت و عواطف و احساسات خویش را مهار نمایند و در تصمیم گیرى ها پا به پاى مردان پیش روند و در امورى که آشنایى زنان در آن ، بیشتر است طرف مشاوره قرار گیرند .
رسول اکرم صلى الله علیه وآله مى فرماید : « ائتمرو النساء فى بناتهن » نهج الفصاحه ، صص 2 و 7 « در امور مربوط به دختران با زنان مشورت کنید » .
قرآن کریم نیز حل برخى از مسایل خانوادگى را در گرو تبادل افکار و رایزنى زن و مرد دانسته است : « فَإِنْ أَرادا فِصالاً عَنْ تَراضٍ مِنْهُما وَ تَشاوُرٍ فَلا جُناحَ عَلَیْهِما » بقره ( 2 ) ، آیه 233 « اگر پدر و مادر بخواهند با رضایت و مشورت یکدیگر ، فرزندشان را زودتر از دو سال از شیر بازگیرند ، مرتکب گناهى نشده اند » .
مراد از « تشاور » ، همدلى ، هم رأیى و مشاوره میان زن و مرد است و چون مادر نکته ها و ویژگى هایى از تربیت فرزند مى داند که پدر نمى داند ، لذا اگر هم فکرى و رایزنى نکنند ، به زیان فرزند مى انجامد .
حاصل سخن آنکه شخصى که مورد مشورت قرار مى گیرد باید شرایط و ویژگى هایى داشته باشد که بتواند بهترین راه را توصیه و پیشنهاد نماید از این رو داشتن شرایط لازم و در نظر گرفتن آنها به هنگام مشورت امرى لازم و ضرورى است .
اما اگر در مواردی از مشورت با زنان نهی شده ، شاید بدان دلیل باشد که هدف از مشورت ، رسیدن به بهترین راه ها و گزینش برترین شیوه ها و راهکارهاى اجرایى است ، آموزه هاى دینى شرایط و شاخص هاى دقیقى چون ایمان ، خردمندى ، تخصص و دانایى ، خیرخواهى ، پختگى ، دلسوزى و . . . را براى انتخاب مشاور معرفى نموده است . امورى مانند : بخل ، ترس و حرص از موانع و آسیب هاى مشورت قلمداد شده است و لذا امام على علیه السلام مى فرماید : « با فرد بخیل ، ترسو و حریص مشورت نکن ، زیرا در هر یک از آنان نقطه ضعفى وجود دارد که مانع از نیل به حقیقت مى شوند » . پرهیز از مشورت با زنان در کلام امیرالمؤمنین علیه السلام اشاره به همین جنبه روان شناسانه دارد چرا که « پژوهش هاى انجام شده ، نشان مى دهد در چهار مورد از پنج هیجان اساسى ( شادى ، عشق ، ترس ، اندوه و خشم ) ، زنان هیجان هاى شدیدتر و فراوان ترى گزارش مى کنند تا مردان و آن هیجان مورد استثنا – که مردان بر زن پیشى مى گیرند – خشم است . زنان هیجان هاى ظریف ( شادى ، عشق ، ترس و اندوه ) را با شدت و فراوانى بیشترى تجربه مى کنند » . خانم « کلیود السون » به عنوان یک روان شناس اعلام مى کند : « . . . به این نتیجه رسیده ام که خانم ها ، تابع احساسات و آقایان تابع عقل هستند » . بنابراین ، با توجّه به احساساتى تر بودن طبیعى زنان ( که در جاى خود حکیمانه و براى نقش زن ضرورى است ) ، محدودیت هایى در بهره گیرى از نظر مشورتى آنان تا مادام که به پختگى و دانایى نرسد ، لحاظ شده است ، اما اگر زنى بر اساس دانایى ، زیرکى و کسب تجربه بر احساسات و ترس خود فایق آمده و به پختگى و کاردانى لازم برسد ، مانعى از مشورت با او نیست و لذا در حدیثى دیگر از امیرالمؤمنین علیه السلام به دنبال « ایّاک و مشاوره النّساء » آمده است : « الاّ مَن جُرّبت بکمال عقل » « مگر زنانى که به کمال خردمندى آزموده شده اند » . (بحارالانوار ، ج 100 ، ص 254 ) در این صورت مانند مردان شایسته مشورت هستند .
براساس این حدیث ، کمال عقل و پختگى در مشورت شونده اعمّ از زن و مرد شرط است و اینکه در حدیث شریف ، تنها از زنان نام برده شده است ، به لحاظ نوع زنان است ، وگرنه چه بسیار مردانى که احساساتى یا کم تجربه اند و مشورت با آنان نیز روا نخواهد بود . بنابراین امیرالمؤمنین علیه السلام در این فراز از نامه 31 نهج البلاغه در صدد نکوهش زنان و ایراد نقص به آنان نیستند بلکه مى خواهند زنان و مردان را توجه دهند به اینکه این دو جنس با توجه به ساختار آفرینششان متفاوتند و آگاهى از تفاوت هاى زن و مرد در نوع تصمیم گیرى ها چه در عرصه خانواده و چه در سطح کلان آن یعنى اجتماع ، باعث مرزبندى توقّعات مى شود و در سایه این آگاهى ها زنان و مردان سعى مى کنند به یکدیگر فرصت داده و زمینه را براى تصمیم گیرى صحیح و عقلانى فراهم سازند .
بنابراین حضرت على علیه السلام تفاوت هاى زن و مرد در تصمیم گیرى را با بینشى هوشمندانه بیان فرموده اند : « ایّاک و مشاوره النّساء فان رأیهنّ الى افن ، و عزمهنّ الى وهن » از مشورت با زنان بپرهیز که رأى آنان زود سست مى شود و تصمیم آنان ناپایدار است .
ناپایدارى و سستى در تصمیم گیرى زنان از یک سو به علّت تأثیر عواطف و احساسات بر آنان و از سوى دیگر همان گونه که بیان شد برخاسته از دید گسترده و باز ( غیرمتمرکز ) آنهاست . و « وهن در عزم » ممکن است اشاره به کندى در تصمیم گیرى آنها باشد که معمولاً به خاطر دخالت دادن دیگران در تصمیم گیرى هاست . با این توضیح روشن مى شود که ممکن است دلیل عمده منع مشورت با زنان از سوى معصومین علیهم السلام و بزرگان ، این باشد که مردم علاوه بر اینکه در تصمیم گیرى هاى خویش نباید عواطف و احساسات خودشان را در قلمرو عقل و قضاوت هاى خود دخالت دهند ، بلکه باید از نفوذ و دخالت عواطف و احساسات زنان نیز ممانعت نمایند .
البتّه همه زنان و به خصوص زنان تحصیل کرده با آگاهى از این تفاوت ها و شناخت حالات طبیعى خویش مى توانند قوه تعقّل خویش را تقویت و عواطف و احساسات خویش را مهار نمایند و در تصمیم گیرى ها پا به پاى مردان پیش روند و در امورى که آشنایى زنان در آن ، بیشتر است طرف مشاوره قرار گیرند .
رسول اکرم صلى الله علیه وآله مى فرماید : « ائتمرو النساء فى بناتهن » نهج الفصاحه ، صص 2 و 7 « در امور مربوط به دختران با زنان مشورت کنید » .
قرآن کریم نیز حل برخى از مسایل خانوادگى را در گرو تبادل افکار و رایزنى زن و مرد دانسته است : « فَإِنْ أَرادا فِصالاً عَنْ تَراضٍ مِنْهُما وَ تَشاوُرٍ فَلا جُناحَ عَلَیْهِما » بقره ( 2 ) ، آیه 233 « اگر پدر و مادر بخواهند با رضایت و مشورت یکدیگر ، فرزندشان را زودتر از دو سال از شیر بازگیرند ، مرتکب گناهى نشده اند » .
مراد از « تشاور » ، همدلى ، هم رأیى و مشاوره میان زن و مرد است و چون مادر نکته ها و ویژگى هایى از تربیت فرزند مى داند که پدر نمى داند ، لذا اگر هم فکرى و رایزنى نکنند ، به زیان فرزند مى انجامد .
حاصل سخن آنکه شخصى که مورد مشورت قرار مى گیرد باید شرایط و ویژگى هایى داشته باشد که بتواند بهترین راه را توصیه و پیشنهاد نماید از این رو داشتن شرایط لازم و در نظر گرفتن آنها به هنگام مشورت امرى لازم و ضرورى است .