۱۳۹۲/۰۳/۲۳
–
۱۱۴۲ بازدید
با سلام و عرض ادب و خسته نباشید
۱) آیا بدگویی در جمعی از کسیکه به نوعی در حق همه ی افراد این جمع بدی و حق کشی کرده غیبت محسوب میشود؟
۲) یکی از همسایه های ما در عین اینکه ما نسبت به آنها کمال احترام را رعایت نموده ایم خیلی در حق ما بدی میکنند و به هر نوعی ما را اذیت میکنند از طرفی هم چون آپارتمان را تازه خریدیم نمی خواهیم آن را بفروشیم لطفا بفرمایید با این همسایه نانجیب چکار کنیم؟راهنمایی بفرمایید.
با تشکر
غیبت آن است که پشت سر برادر یا خواهر مسلمان سخنى گفته شود که اگر به گوش او برسد ناراحت شود و کشف آن در جامعه باعث رفتن آبروی مومن باشد.
عالمان اخلاقی در تعریف غیبت گفته اند: غیبت عبارت است از بدگویى و پرده درى نسبت به حیثیت و آبروى افراد، یعنی در غیاب شخصى کارهاى بد و ناپسند وی و یا عیوب و نقائص جسمى و اخلاقى او را به گونه اى براى دیگران بازگو کنند که اگر به گوشش برسد، ناراحت شود.
«جواز غیبت»
اما غیبت کردن در موارد خاصى جایز شمرده شده است از جمله: الف) در مقام مشورت نظیر ازدواج، ب ) طرف متجاهر به فسق باشد؛ یعنى، هیچ گونه پروایى نداشته باشد که علناً به گناه و معصیتى دست بزند، که در خصوص گناه علنى او غیبت جایز است. ج) ممکن است فردى را براى سمتى نظیر نمایندگى یا ریاست قسمتى خاص، نامزد نموده و مورد بحث قرار دهند. در اینجا انسان مى تواند اگر نقطه ضعفى را اطلاع دارد که خداى ناخواسته با پیدا کردن آن سمت، به اسلام و انقلاب ضربه مى زند، به مسؤولین گوشزد کند، د) فرض بفرمایید بیمارى است که نمى خواهد بعضى از اسرارش نزد طبیب فاش شود و از طرفى چاره اى نیست و طبیب براى معالجه باید بداند. در اینجا نیز مى توان على رغم خواست بیمار، پزشک معالج او را در جریان امر قرار داد. چنانچه گفتیم غیبت نسبت به گناهان پنهانى جایز نیست و در نتیجه اگر شخص مبتلا به ارتکاب گناهى است که دیگران از آن خبر ندارند، ذکر آن گناه حرام است. بلى اگر در مورد خاصى احتمال منحرف شدن شخصى در اثر هم نشینى و عدم اطلاع از مفاسد وى وجود دارد، مى توانیم شخص مورد نظر را از معاشرت با آن گنه کار منع کنیم. در این راستا باید کمال احتیاط را رعایت نمود؛ یعنى، در مرحله اول تنها مى توانیم بگوییم که «این معاشرت به صلاح شما نیست» و حق بازگو کردن معایب و گناهان آن شخص را نداریم، پس باید این کار را مرحله به مرحله و به صورت تدریجى انجام دهیم. وهمچنین باید گفت غیبت در مواردی صادق است که شخص آنها را مخفی می کند و آشکار شدن آن برایش خوش آیند نیست. در صورتی که خود شخص موردی را مخفی نکرده و علنی نموده است, تنها در همان موارد یاد شده غیبت صادق نیست ,ولی بهتر است کلا از تعرض این موارد و صحبت در مورد افراد خود داری شود, زیرا که امکان لغزش وجود دارد و ممکن است کم کم به مواردی کشیده شود که غیبت محسوب می شود.
«مدارا با مردم»
در رابطه با نحوه ارتباط و برخورد با هم نوعان اسلام به همگان پیشنهاد رفق و مدارا را می دهد. مدارا نمودن در واقع یکی از شئون اجتماعی افراد در برخورد با دیگران همراه با خوش خلقی ، احترام و گشاده رویی می باشد، بگونه ای که موجب احترام دوست و دشمن نسبت به انسان گردد هر چند اختلافاتی نیز باهم داشته باشند. مدارا نه تنها عزّت انسان را خدشه دار نمی کند بلکه به آن می افزاید و انسان را نزد دوستان و آشنایان عزیز می کند.
سفیان بن عیینه گوید به زهرى گفتم: با على بن حسین (ع) ملاقات کردى؟ گفت آرى. و تا حال با کسى برتر از او ملاقات نکرده ام. من براى او دوستى در نهان و دشمنى آشکارا نمى شناسم گفتند چگونه؟ گفت چون کسى را ندیدم که آن حضرت را دوست دارد، ولى از شدّت معرفت به فضلش به او رشک نبرد، و کسى را ندیدم که با آن حضرت دشمن باشد ولى از شدّت مداراى او با وى مدارا نکند.
* چگونگی مدارا با مردم
با مراجعه به روایات معصومین علیهم السلام به راحتی می توان به روشهای مدارا با مردم دست یافت که در اینجا به مواردی اشاره می گردد .
1- بیرون کردن کینه و دشمنی مردم از دل خود
چه بسا بدلیل کم لطفی و اشتباهات مردم ؛ در دل انسان کدورت و کینه هایی نسبت به آنها بوجود بیاید که این کینه ها مانع از حسن معاشرت انسان گردد ، لذا از اصول مدارا با مردم بیرون کردن این کینه ها از دل می باشد .
امام باقر یا امام صادق ( علیهما السلام ) میفرمایند : همانا خداوند نرمخو و مهربان است و نرمی را دوست دارد و از ( نشانه های ) نرمخویی او بیرون کشیدن کینه ها و ضدیتها از دلهای شماست. ( میزان الحکمة / ج 5 / ص 2109 )
2- رعایت ادب و احترام نسبت به دیگران
امام صادق (ع) از پیامبر (ص) نقل فرموده است که سه چیز دوستى انسان را براى برادر مسلمانش خالص مى گرداند: 1- با خوشرویى او را ملاقات کند. 2- در مجلس به او جا دهد. 3- او را با بهترین نامها بخواند. (آداب معاشرت از دیدگاه معصومان علیهم السلام ص 52 )
3- نداشتن مزاحمت برای دیگران
حذیفة بن منصور گوید: از امام جعفر صادق (ع) شنیدم که مى فرمود: کسى که از مزاحمت مردم دست بردارد، گرچه او یک نفر است که از مزاحمت آنان دست برداشته لکن در مقابل افراد زیادى از مزاحمت او دست برمى دارند.( آداب معاشرت از دیدگاه معصومان علیهم السلام، ص: 52)
4- کنار گذاشتن اخلاق تند و خشن
امام صادق علیه السّلام فرموده است: اگر میخواهى در جامعه مورد تکریم و احترام باشى با مردم به مدارا و نرمى برخورد کن، و اگر میخواهى با تحقیر و اهانت مردم مواجه شوى روش تندى و خشونت در پیش گیر.( الحدیت-روایات تربیتى، ج 1، ص: 92)
5- بردباری در برابر افراد نادان
خداوند در آیه ی 63 سوره ی فرقان می فرماید : و عباد الرحمن الذین یمشون علی الارض هونا و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما بندگان خدای رحمان کسانی هستند که در روی زمین به فروتنی راه می روند و چون جاهلان آنان را مخاطب سازند, به ملایمت سخن گویند.
رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله نیز فرموده اند : سه چیز است که هر که نداشته باشد، هیچ کارش تمام نیست: پرهیزگارى که او را از نافرمانى خدا باز دارد، و خلقى که بسبب آن با مردم بسازد و بردبارى که نادانى نادان را با آن رد کند. (اصول کافى-ترجمه مصطفوى ج 3 ص 180 )
6- اظهار ننمودن مسائلی که موجب بروز کدورت می شود
امام باقر علیه السّلام فرمود: در تورات نوشته است، از جمله مناجات خداى عز و جل با موسى بن عمران علیه السّلام این بود که: اى موسى! راز پنهان مرا در باطن خویش پوشیده دار، و در آشکارت سازگارى با دشمن من و دشمن خود را از جانب من اظهار کن و با اظهار راز پنهانم سبب دشنام دادن آنها بمن مشو…. (اصول کافى-ترجمه مصطفوى ج 3 ص 180 )
7- در مقام انتقام گیری بر نیامدن
امام سجاد علیه السّلام کنیزى داشت که روى دستش آب مى ریخت، ظرف آب از دستش افتاد، و دست امام مجروح شد، اما امام علیه السلام بجای تنبیه وی ، او را در راه خدا آزاد نمود . (مشکاة الانوار-ترجمه هوشمند و محمدى، متن، ص: 367)
8- گذشت در برابر اشتباهات دیگران
ابن عمر گوید: مردى به رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله عرض کرد: اى رسول خدا! چه مقدار خادمت را مى بخشى؟ رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله از جواب ساکت شد، سپس فرمود: روزى هفتاد مرتبه.
در پایان این بخش از سؤالتان ذکر این نکته نیز لازم است که اگر چه انسان عاقل در روش برخورد با مردم, رفق و مدارا را در پیش می گیرد؛ اما همین رفق و مدارا نیز حدو مرزی دارد , که پس از گذشت از آن حدود دیگر نیاز به رعایت مدارا نیست . در اینجا به ذکر دو نمونه از آن می پردازیم :
– هنگام ضایع شدن حدود الهی
مثلا اگر در جمع خانواده یا دوستان, کسی مشغول به غیبت مومنی شود و با نصیحت شما دست از این کار برندارد, دیگر جایی برای مدارا نیست؛ لذا میبایست با رفتاری مناسب, از ادامه ی غیبت جلوگیری کنید و در اینصورت رنجیدن دیگران مهم نیست؛ چون تکلیف دارید از حقوق مسلمانی دفاع کرده, اجازه ی معصیت ندهید و یا آن مکان را ترک کنید.
– در برخورد با کسی که عادت به تحقیر دیگران دارد.
اگر کسی بدلیل بدخلقی و عصبانیت و یا جهالت با شما رفتاری زشت کند, لازم است با حوصله و صبر با او برخوردی ملاطفت آمیز داشته باشید؛ تا کم کم شرمنده گشته, از بد بداخلاقی دست بردارد. اما اگر کسی به قصد تحقیر و خوار کردن شما کاری را انجام دهد و از برخورد خوبتان سوء استفاده کرده و اصلاح نشود, در اینجا چون عزت از آن خداست و خداوند خواری هیچ مومنی را نمی پسندد, باید با او به گونه ای رفتار کنید که دست از این کار بردارد.
لازمه یک زندگی آرام و مسالمت آمیز آن است که انسان در نوع برخورد با افراد شیوه مدارا– البته به معنای صحیح آن , به همراه رعایت شرایطی که در اسلام آمده و به بخشی از آنها اشاره شد – را در پیش گیرد . و اینکه انسان نسبت به کسی احساس خوبی نداشته باشد ولی با اخلاق اسلامی با وی برخورد نماید به معنای دورویی نیست کما اینکه حضرت علی علیه السلام همواره این درس را به پیروان خود می داد که لازم است هر انسانى در باطن خود نسبت بمردم داراى دو احساس باشد: یکى احتیاج به آنها و دیگرى بى نیازى از آنها. احساس احتیاج را با سخنان نرم و روى گشاده خود آشکار کند، و بى نیازى خویش را بوسیله اجتناب از زبونى و حفظ عزت شخصى خود ظاهر سازد. (الحدیت-روایات تربیتى ج 2 ص 401 ).
از دعا به درگاه الهی غافل نشوید و این وعده ایست که خداوند به مؤمنین داده است: (و قال ربّکم اُدعونی استجب لکم – پروردگار شما گفته است مرا بخوانید تا (دعای) شما را به اجابت رسانم. غافر 60). از خداوند بخواهید هر چه سریعتر مشکلاتتان را رفع نماید و با بالا بردن صبر و استقامتتان شما را یاری کند. ما نیز برای شما آرزوی موفقیت و سر بلندی می کنیم و از خداوند خواستاریم شما را در تمام مراحل زندگی یاری نماید.