۱۳۹۴/۰۱/۱۹
–
۱۶۶ بازدید
در مورد مصحف حضرت زهرا (س) توضیح دهید؟
منابع شیعى حکایت از وجود مصحفى دارند که در آن مجموعه حوادث آینده ثبت شده است. پس از وفات رسول خدا (صلى الله علیه وآله) اخبار این مصحف توسط جبرئیل بر زهراى مرضیه (علیها السلام) آورده و به خط امیرمؤمنان امام علىّ (علیه السلام) ثبت مى شده است و به همین دلیل زهراى مرضیه(علیها السلام) را “محدَّثه” مى نامند.این مصحف یکى از میراث هاى اهل بیت(علیهم السلام)است. در کتاب کافى از امام صادق(علیه السلام) نقل است: فاطمه(علیها السلام) پس از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) هفتاد و پنج روز زندگى کردند و بر اثر از دست دادن پدر، دچار اندوهى شدید شدند. جبرییل براى تعزیت نزد ایشان مى آمد… و ایشان را از حوادثى که درباره ى فرزندانشان رخ مى دهد آگاه مى کرد و امام على(علیه السلام) آنها را مى نگاشت؛ و این ها مصحف فاطمه(علیها السلام) است[1].به همین مضمون روایات زیادى در مدارک شیعه وجود دارد[2] کلمه “مصحف” در این روایات به همان معناى لغوى (مجموعه اى از نوشته ها که بین دو جلد قرار دارد) است. در منابع اهل سنت نیز، گاهى کلمه مصحف به همین معنا به کار رفته است؛ مانند :1. مصحف خالد بن معدان (م. 104 ق.) که درباره وى گفته اند: دانش خالد بن معدان در مصحفى ثبت شده بود که داراى دکمه و دستگیره بود.[3]
2. و یا کلمه “المصاحف” درباره کتاب المصاحف ابن ابى داود که در آن مباحثى درباره مصاحف صحابه وجود دارد.
این بحث که آیا پس از وفات رسول خدا(صلى الله علیه وآله) امکان فرود جبرییل یا هر فرشته دیگر وجود دارد و یا این امر در مورد شخص زهراى مرضیه(علیها السلام)به وقوع پیوسته است، مجال دیگرى را مى طلبد. اجمالا باید گفت: طبق مدارک فریقین این امر در مقام ثبوت و امکان، محرز است و در مقام وقوع و اثبات نیز به صورت صریح در احادیث شیعه وارد شده است و جاى انکار نیست؛[4] هم چنین به صورت استنتاج از چند مقدمه از مدارک اهل سنت نیز این امر قابل اثبات است و جایى براى تردید باقى نمى گذارد.
خلاصه این مقدمات بدین شرح است:
الف) امکان وجود محدَّث (کسانى که فرشته با آنان سخن مى گوید بدون آن که آنان نبىّ باشند)[5] در این امت وجود دارد. بخارى در صحیح خود حدیثى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در این زمینه نقل کرده است[6] و از قول ابن عباس نیز نقل مى کند که وى آیه شریفه 52 سوره حج را چنین قرائت کرده است: (وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُول وَ لا نَبِیّ ـ ولا محدَّث ـ إلاّ إذا تمنّى)[7]. جملگى این احادیث در زمره احادیث صحیح به شمار مى آیند.
ب) زهراى مرضیه (علیها السلام) “سیدة نساء أهل الجنّة”، است. این حدیث با طرق گوناگون در مدارک اهل سنت وارد شده است؛ از جمله در صحیح بخارى، باب مناقب فاطمه.[8] ابن حجر نیز در شرح این حدیث به برخى از اسانید آن اشاره کرده است[9].
بنابراین، اگر فرشتگان با مریم(علیها السلام) سخن مى گویند به دلیل آن است که مریم، پاکدامن و سرور زنان عصر خود و برگزیده از ناحیه خداست؛ همان طور که قرآن درباره مریم مى فرماید:
(وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلى نِساءِ الْعالَمِینَ)[10]؛ هنگامى که فرشتگان به مریم گفتند: اى مریم خداوند تو را برگزید و پاک کرد و بر زنان جهانیان برگزید.
درباره زهراى مرضیه(علیها السلام) به طریق اولویت چنین امرى امکان داشته است؛ چون هیچ دلیلى بر اختصاص مقام “محدَّثه” به امت هاى پیشین ندارد و زهراى مرضیه(علیها السلام)سرور بانوان بهشتى و یا طبق روایات دیگر، سرور بانوان جهانیان است.[11]اما باید توجه داشت که، به طور قطع، این مصحف که به اشاره رسول خدا(صلى الله علیه وآله)و در زمان حیات ایشان تدوین شده، همین قرآن است و غیر از مصحفى است که پس از وفات رسول خدا(صلى الله علیه وآله) با املاى حضرت فاطمه(علیها السلام) و خط امام على(علیه السلام)نگاشته شده و به کلى از قرآن جداست.
در اینجا لازم است به چنذ نکته توجه شود:
نکته اول: خبر دادن از آینده موافق قرآن
اگر ادعا شده در این مصحف اخبار آینده آمده (که به اصطلاح درست یا غلط به آن غیب میگویند) قرآن کریم در آیات متعدد از در اختیار داشتن بخشی از این علم به وسیله برخی از مخلوقات و برخی مشاهیر برگزیدگان الهی خبر داده است.[12]نکته دوم: منحصر نبودن وحی در انبیا
اگر ادعا شده که به حضرت زهرا س جبرائیل اینها را وحی کرده است، در قرآن کریم از انواع متعدد از وحی یاد فرموده است.[13] البته این وحی، وحی پیامبری نیست.
نکته سوم: فواید علم غیب برای برگزیدگان
1. خدای متعال به جهت حسّ امانتداری، که با آزمونهای مکرر از خود اولیاء و دیگران به عنوان شاهد بر آن اقرار گرفته است، قدرتهایی را به برگزیدگانش به جهت اهدافی میدهد. از بزرگترین این قدرتها علم وسیعی است که از آن تعبیر، به لدنی، رشد، علم غیب و … شده است. مهمترین این اهداف هدایت و رحمت افزایی در میان آفریدگان است؛
2. خدای متعال در عالم تکلیف، بعد از آزمونهای عالم اعتقادات (به اصطلاح عالم ذر)، برای به رشد رسانیدن عدهای از سقوط کردگان، امکاناتی را قرار داده است که اینها به وسیله اولیایش در معرض جبران و هدایت برآیند. به صرف ارائه کلیات، رحمت خاص و نجات برای اینها حاصل نمیشود؛
3. مؤمن در مسیر خود ابهام ندارد، در جاهای مبهم توقف میکند، با توجه به هدایت گسترده اولیاء اگر بنا شود به جهت ابهام توقّف ایشان زیاد شود با آن هدایت سازگاری ندارد، لذا با توجه به امانتداری، که این علم را در منافع فردی سوق نمیدهند و به ضرر شخصی افراد راضی نمیشوند، این دانش وسیع اعطاء شده و مواردی به حکمتهای خاص الهی استثناء میشود.
بنابراین تأثیر این نوع از دانش (احاطه به جزئیات حوادث) برای اولیاء قابل انکار نیست.
نکته چهارم : فایده مصحف فاطمه
اولاً، آیندهگویی مصحف تکمیل کننده قرآن است نه چیزی جدای از آن،
ثانیاً، با توجه به جزیی بودن دانشهای این مصحف نشر گسترده و بیضابطه آن برای دانشآموزان آن یا غرور میآورد یا یأس، این معلم است که با توجه به شناخت تجربی از شاگردان، برای رشد هر یک برنامه جداگانه بریزد نه اینکه یکی را سرکوفت بزند و دیگری را لوس بنماید.
ثالثاً، باید از اهل معرفت پرسید، آیا این چیزهایی که شما میفهمید و ما نمیفهمیم نتیجة اکتسابی تلاش شما و پاداش آن است یا وسیلهای برای ادامه سیر و سلوک. اصل وجود این مصحف و به میان آوردن نام آن نشانگر ارزش کاربردی آن برای امامان ـ علیهم السّلام ـ است وگرنه مانند بسیاری از چیزهایی که داشتهاند و به ما نگفتهاند از اعلام آن صرفنظر میکردند.[14]چهارم، آخرین نکته، اینکه علم ما به مصحف فاطمه ـ سلام الله علیها ـ با توجه به کمی ظرفیت ما، ارزش کار بسیاری از ما را از بین میبرد. آیا اگر امام حسین ـ علیه السلام ـ قبل از امتحان وفاداری اصحاب، به تمام ایشان جایشان را در بهشت نشان میداد و درد نداشتن تیرها و مصائب را گوشزد میکرد، آیا این وفاداری ارزشی را که بعد از امتحان یقین آنها به وسیله این شهود افزود، داشت؟! هرگز.
پاورقی ها:
[1] ابوجعفر کلینى، همان: ج 1، ص 241، رقم 5، و ص 240، رقم 2.
[2] ر.ک: محمد باقر مجلسى، بحار الانوار، ج 22، ص 546 و ج 26، ص 38 به بعد.
[3] ر.ک: ابن ابى داود سجستانى، کتاب المصاحف، تصحیح ارتور جفرى، ص 124 ـ 135.
[4] . ر.ک: محمدباقر مجلسى، بحار الانوار، ج 22، ص 546 و ج 26، ص 38 به بعد و سلیمان بن اشعث، کتاب المصاحف، تصحیح آرتور جفرى، ص 124 ـ 135.
[5] ر.ک: احمد ابن حجر، فتح البارى، ج 7، ص 50، باب فضائل الصحابة. براى توضیح بیش تر درباره ى امکان “محدَّث” در این امت و مسائل جانبى آن ر.ک: علامه امینى، الغدیر، ج 5، ص 42 ـ 51.
[6] ر.ک: احمد ابن حجر، فتح البارى، ج 7، ص 42، رقم 3689.
[7] همان، ج 7، ص 42.
[8] همان، ج 7، ص 105، باب مناقب فاطمه، رقم 3767.
[9] همان، ج 7، ص 105.
[10] سوره ى آل عمران (3)، آیه ى42.
[11] ر.ک: سید مرتضى فیروز آبادى، فضائل الخمسة من الصحاح الستة و غیرها من الکتب المعتبرة عند اهل السنة والجماعة، باب “ان فاطمة سیدة النساء وافضلهن” ج 3، ص 169 ـ 177.
[12] . به طور نمونه: سوره کهف، داستان حضرت موسی و خضر علی نبینا و آله و علیهما السلام.
[13] . وحی به زنبور عسل (سوره نحل)، وحی به مادر حضرت موسی ـ علیه السلام ـ وحی به حضرت مریم علی نبینا و آله و علیها السلام.
[14] . این اعلام مانند ارائه گواهینامه و برگه مجوز رانندگی به مسافران است. مسافران با کسی که شرط تجربه و دانش رانندگی را رعایت میکند با اطمینان کامل سفر میکنند.
2. و یا کلمه “المصاحف” درباره کتاب المصاحف ابن ابى داود که در آن مباحثى درباره مصاحف صحابه وجود دارد.
این بحث که آیا پس از وفات رسول خدا(صلى الله علیه وآله) امکان فرود جبرییل یا هر فرشته دیگر وجود دارد و یا این امر در مورد شخص زهراى مرضیه(علیها السلام)به وقوع پیوسته است، مجال دیگرى را مى طلبد. اجمالا باید گفت: طبق مدارک فریقین این امر در مقام ثبوت و امکان، محرز است و در مقام وقوع و اثبات نیز به صورت صریح در احادیث شیعه وارد شده است و جاى انکار نیست؛[4] هم چنین به صورت استنتاج از چند مقدمه از مدارک اهل سنت نیز این امر قابل اثبات است و جایى براى تردید باقى نمى گذارد.
خلاصه این مقدمات بدین شرح است:
الف) امکان وجود محدَّث (کسانى که فرشته با آنان سخن مى گوید بدون آن که آنان نبىّ باشند)[5] در این امت وجود دارد. بخارى در صحیح خود حدیثى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در این زمینه نقل کرده است[6] و از قول ابن عباس نیز نقل مى کند که وى آیه شریفه 52 سوره حج را چنین قرائت کرده است: (وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُول وَ لا نَبِیّ ـ ولا محدَّث ـ إلاّ إذا تمنّى)[7]. جملگى این احادیث در زمره احادیث صحیح به شمار مى آیند.
ب) زهراى مرضیه (علیها السلام) “سیدة نساء أهل الجنّة”، است. این حدیث با طرق گوناگون در مدارک اهل سنت وارد شده است؛ از جمله در صحیح بخارى، باب مناقب فاطمه.[8] ابن حجر نیز در شرح این حدیث به برخى از اسانید آن اشاره کرده است[9].
بنابراین، اگر فرشتگان با مریم(علیها السلام) سخن مى گویند به دلیل آن است که مریم، پاکدامن و سرور زنان عصر خود و برگزیده از ناحیه خداست؛ همان طور که قرآن درباره مریم مى فرماید:
(وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلى نِساءِ الْعالَمِینَ)[10]؛ هنگامى که فرشتگان به مریم گفتند: اى مریم خداوند تو را برگزید و پاک کرد و بر زنان جهانیان برگزید.
درباره زهراى مرضیه(علیها السلام) به طریق اولویت چنین امرى امکان داشته است؛ چون هیچ دلیلى بر اختصاص مقام “محدَّثه” به امت هاى پیشین ندارد و زهراى مرضیه(علیها السلام)سرور بانوان بهشتى و یا طبق روایات دیگر، سرور بانوان جهانیان است.[11]اما باید توجه داشت که، به طور قطع، این مصحف که به اشاره رسول خدا(صلى الله علیه وآله)و در زمان حیات ایشان تدوین شده، همین قرآن است و غیر از مصحفى است که پس از وفات رسول خدا(صلى الله علیه وآله) با املاى حضرت فاطمه(علیها السلام) و خط امام على(علیه السلام)نگاشته شده و به کلى از قرآن جداست.
در اینجا لازم است به چنذ نکته توجه شود:
نکته اول: خبر دادن از آینده موافق قرآن
اگر ادعا شده در این مصحف اخبار آینده آمده (که به اصطلاح درست یا غلط به آن غیب میگویند) قرآن کریم در آیات متعدد از در اختیار داشتن بخشی از این علم به وسیله برخی از مخلوقات و برخی مشاهیر برگزیدگان الهی خبر داده است.[12]نکته دوم: منحصر نبودن وحی در انبیا
اگر ادعا شده که به حضرت زهرا س جبرائیل اینها را وحی کرده است، در قرآن کریم از انواع متعدد از وحی یاد فرموده است.[13] البته این وحی، وحی پیامبری نیست.
نکته سوم: فواید علم غیب برای برگزیدگان
1. خدای متعال به جهت حسّ امانتداری، که با آزمونهای مکرر از خود اولیاء و دیگران به عنوان شاهد بر آن اقرار گرفته است، قدرتهایی را به برگزیدگانش به جهت اهدافی میدهد. از بزرگترین این قدرتها علم وسیعی است که از آن تعبیر، به لدنی، رشد، علم غیب و … شده است. مهمترین این اهداف هدایت و رحمت افزایی در میان آفریدگان است؛
2. خدای متعال در عالم تکلیف، بعد از آزمونهای عالم اعتقادات (به اصطلاح عالم ذر)، برای به رشد رسانیدن عدهای از سقوط کردگان، امکاناتی را قرار داده است که اینها به وسیله اولیایش در معرض جبران و هدایت برآیند. به صرف ارائه کلیات، رحمت خاص و نجات برای اینها حاصل نمیشود؛
3. مؤمن در مسیر خود ابهام ندارد، در جاهای مبهم توقف میکند، با توجه به هدایت گسترده اولیاء اگر بنا شود به جهت ابهام توقّف ایشان زیاد شود با آن هدایت سازگاری ندارد، لذا با توجه به امانتداری، که این علم را در منافع فردی سوق نمیدهند و به ضرر شخصی افراد راضی نمیشوند، این دانش وسیع اعطاء شده و مواردی به حکمتهای خاص الهی استثناء میشود.
بنابراین تأثیر این نوع از دانش (احاطه به جزئیات حوادث) برای اولیاء قابل انکار نیست.
نکته چهارم : فایده مصحف فاطمه
اولاً، آیندهگویی مصحف تکمیل کننده قرآن است نه چیزی جدای از آن،
ثانیاً، با توجه به جزیی بودن دانشهای این مصحف نشر گسترده و بیضابطه آن برای دانشآموزان آن یا غرور میآورد یا یأس، این معلم است که با توجه به شناخت تجربی از شاگردان، برای رشد هر یک برنامه جداگانه بریزد نه اینکه یکی را سرکوفت بزند و دیگری را لوس بنماید.
ثالثاً، باید از اهل معرفت پرسید، آیا این چیزهایی که شما میفهمید و ما نمیفهمیم نتیجة اکتسابی تلاش شما و پاداش آن است یا وسیلهای برای ادامه سیر و سلوک. اصل وجود این مصحف و به میان آوردن نام آن نشانگر ارزش کاربردی آن برای امامان ـ علیهم السّلام ـ است وگرنه مانند بسیاری از چیزهایی که داشتهاند و به ما نگفتهاند از اعلام آن صرفنظر میکردند.[14]چهارم، آخرین نکته، اینکه علم ما به مصحف فاطمه ـ سلام الله علیها ـ با توجه به کمی ظرفیت ما، ارزش کار بسیاری از ما را از بین میبرد. آیا اگر امام حسین ـ علیه السلام ـ قبل از امتحان وفاداری اصحاب، به تمام ایشان جایشان را در بهشت نشان میداد و درد نداشتن تیرها و مصائب را گوشزد میکرد، آیا این وفاداری ارزشی را که بعد از امتحان یقین آنها به وسیله این شهود افزود، داشت؟! هرگز.
پاورقی ها:
[1] ابوجعفر کلینى، همان: ج 1، ص 241، رقم 5، و ص 240، رقم 2.
[2] ر.ک: محمد باقر مجلسى، بحار الانوار، ج 22، ص 546 و ج 26، ص 38 به بعد.
[3] ر.ک: ابن ابى داود سجستانى، کتاب المصاحف، تصحیح ارتور جفرى، ص 124 ـ 135.
[4] . ر.ک: محمدباقر مجلسى، بحار الانوار، ج 22، ص 546 و ج 26، ص 38 به بعد و سلیمان بن اشعث، کتاب المصاحف، تصحیح آرتور جفرى، ص 124 ـ 135.
[5] ر.ک: احمد ابن حجر، فتح البارى، ج 7، ص 50، باب فضائل الصحابة. براى توضیح بیش تر درباره ى امکان “محدَّث” در این امت و مسائل جانبى آن ر.ک: علامه امینى، الغدیر، ج 5، ص 42 ـ 51.
[6] ر.ک: احمد ابن حجر، فتح البارى، ج 7، ص 42، رقم 3689.
[7] همان، ج 7، ص 42.
[8] همان، ج 7، ص 105، باب مناقب فاطمه، رقم 3767.
[9] همان، ج 7، ص 105.
[10] سوره ى آل عمران (3)، آیه ى42.
[11] ر.ک: سید مرتضى فیروز آبادى، فضائل الخمسة من الصحاح الستة و غیرها من الکتب المعتبرة عند اهل السنة والجماعة، باب “ان فاطمة سیدة النساء وافضلهن” ج 3، ص 169 ـ 177.
[12] . به طور نمونه: سوره کهف، داستان حضرت موسی و خضر علی نبینا و آله و علیهما السلام.
[13] . وحی به زنبور عسل (سوره نحل)، وحی به مادر حضرت موسی ـ علیه السلام ـ وحی به حضرت مریم علی نبینا و آله و علیها السلام.
[14] . این اعلام مانند ارائه گواهینامه و برگه مجوز رانندگی به مسافران است. مسافران با کسی که شرط تجربه و دانش رانندگی را رعایت میکند با اطمینان کامل سفر میکنند.