۱۳۹۵/۰۵/۰۴
–
۲۲۳۶ بازدید
سیر مطالعاتی نهج البلاغه
در مورد سیر مطالعه نهج البلاغه چه پیشنهادی دارید؟ از خطبه شروع شود یا حکمت ها؟
درباره سیر مطالعاتی نهج البلاعه در روز به چند نکته اشاره می شود:
اول: پیش از ورود به گلستان زیبا و با طراوت نهج البلاغه و بهره برداری هرچه بیشتر از آن، شایسته است کتاب هایی که پیرامون خود نهج البلاغه و ویژگی ها و ابعاد و زمینه های گوناگون آن نوشته شد، مطالعه کنید تا به یک شناخت فراگیر و اجمالی دست پیدا کنید.
سیر مطالعاتی نهج البلاغه
در مورد سیر مطالعه نهج البلاغه چه پیشنهادی دارید؟ از خطبه شروع شود یا حکمت ها؟
درباره سیر مطالعاتی نهج البلاعه در روز به چند نکته اشاره می شود:
اول: پیش از ورود به گلستان زیبا و با طراوت نهج البلاغه و بهره برداری هرچه بیشتر از آن، شایسته است کتاب هایی که پیرامون خود نهج البلاغه و ویژگی ها و ابعاد و زمینه های گوناگون آن نوشته شد، مطالعه کنید تا به یک شناخت فراگیر و اجمالی دست پیدا کنید.
پیش از بهرهبرداری از سرچشمه زلال و نشاط بخش نهج البلاغه برای هر خواننده ی این پرسش های آغازاین مطرح می شود که: نهج البلاغه چگونه کتابی است و چه موضوعاتی در آن مطرح است؟ نگارنده آن کیست و به چه انگیزه ی گردآوری شده؟ راز ماندگاری و جذابیت نهج البلاغه چیست؟ منابع و مصادر این کتاب چیست و اعتبار سندی آن تا چه اندازه است؟ بهتراین ترجمه ها و شرح های نهج البلاغه چیست؟ و پرسش های دیگر.
پیشنهاد می شود در گام نخست از کتاب هایی شروع کنید که به اینگونه پرسش ها پرداخته و آنها را پاسخ داده است؛ در این زمینه چند کتاب معرفی می گردد:
1. «سیری در نهج البلاغه» اثر ارزشمند استاد شهاید، مرتضی مطهری.
در این کتاب، استاد مطهری جنبه های متنوع و دل انگیز نهج البلاغه را به زیبایی توصیف نموده اند، ایشان موضوعاتی مانند الاهیت و ماوراء الطبیعه، ارزش تعقلات فلسفی، خداشناسی، سلوک و عبادت، حکومت و عدالت، حقوق مردم، اهل بیت و خلافت، زهد و پارسیی، ارزش دنیا، موعظه و حکمت، را از نظرگاه نهج البلاغه و به طور مختصر بیان کرده اند، به گونه ی که انسان لذت و شیراینی نهج البلاغه را پس از مطالعه این کتاب احساس می کند و آمادگی ورود به گنجاینه ارزشمند نهج البلاغه را پیدا می کند.
2. «در پیرامون نهج البلاغه»؛ این کتاب ترجمه فارسی «ما هو نهج البلاغه؟» تألیف علامه فقید سید هبة الدین شهرستانی (متوفی 1386هـ.ق) است که توسط سید عباس میرزاده اهری، ترجمه شده است و حجة الاسلام علی دوانی بر این کتاب مقدمه ی پر بار نگاشته اند. این کتاب توسط «بنیاد نهج البلاغه» به چاپ جدید رسیده است.
این کتاب با اینکه حجمی اندک دارد ولی درباره شخصیت سیدرضی؛ و دیدگاه فرزانگان مسلمان و غیرمسلمان درباره نهج البلاغه؛ و خطبه شقشقیه، و پاسخ به شبهات مطرح شده درباره نهج البلاغه، معلومات سودمندی در اختیار خواننده قرار می دهد.
3. «نهج البلاغه از کیست؟» اثر آیت الله شیخ محمد حسن آل یاساین است که توسط آقی محمود عابدی ترجمه شده است. این کتاب داری حجم اندکی است ولی عمدتاً بر روی پاسخ به شبهاتی که پیرامون نهج البلاغه مطرح شده، تمرکز نموده و به ده شبهه در این باره پاسخ داده است. این اثر نیز توسط بنیاد نهج البلاغه چاپ گردیده است.
4. «چشمه خورشید» آشنیی با نهج البلاغه، اثر جناب استاد مصطفی دلشاد تهرانی است که به طور مبسوط به پرسش های مطرح شده در آغاز این نوشتار پاسخ داده اند. ایشان به مباحثی مانند منبع شناسی، صورت شناسی و روششناسی و کتاب شناسی نهج البلاغه پرداخته اند.
5. «در آستانه نهج البلاغه» اثر محمد حسن نادم که به مباحثی مانند شناختنامه سیدرضی، ادبیت نهج البلاغه، خاستگاه نهج البلاغه، استناد و کتابشناسی و شبهه شناسی نهج البلاغه پرداخته است.
در مرحله دوم؛ سخنان امیر بیان، علی(علیه السلام) وجوه گوناگون و جلوه ها و جاذبه های بی شماری دارد و طبیعی است هر کس با توجه به گنجایش و توانیی خود و نیز بیانش و گریش و جایگاه علمی خویش می تواند از این سرچشمه زلال معرفت و حقیقت سیرآب گردد.
به طور کلی می توان سه روش استفاده از نهج البلاغه را به مشتاقان معرفی نمود:
1. روش ترتیبی: بر پیه این روش خواننده با استفاده از یک ترجمه یا شرح، از خطبه اول نهج البلاغه شروع به مطالعه ترتیبی می کند و نهج البلاغه را از آغاز تا پاین ختم می کند. این روش اگر چه به انسان توفیق می دهد که یک دور کامل نهج البلاغه را در عرصه ها و زمینه های گوناگون مطالعه کند؛ ولی بید توجه داشت که این روش زمان بر است و نیاز به صبر و شکیبیی فراوان دارد؛ همچنین نیاز و خواسته فکری و کنشی خواننده در این روش ملاحظه نشده است؛ ازاین رو ممکن است بهرهبرداری شایسته و بیسته از نهج البلاغه نشود.
2. روش موضوعی: در این روش خواننده، موضوع و محوری ویژه را در دستور پژوهش و مطالعه خود قرار می دهد و با استفاده از «المعجم المفهرس» مطالبی را که به طور مستقیم یا غیرمستقیم به موضوع او مرتبط است استخراج نموده و به بررسی و تحلیل و دسته بندی آنها می پردازد. این روش بیشتر برای کسانیکه کار پژوهشی مانند نگارش پاین نامه و مقاله و کتاب دارند مفید است. از مزآیت های این روش آن است که بحث کمتر دچار پراکندگی می شود و یک کل نگری نسبت به موضوع حاصل می گردد.
3. روش گزینشی: در این روش بخشی از خطبه ها یا نامه ها یا حکمت ها مورد مطالعه قرار می گیرد. از امتیازات این روش آن است که در مدت زمانی کوتاه می توان آموزه ها و مطالب مورد نیاز و جذاب نهج البلاغه را به دست آورد.[1]توصیه می شود برای شروع نهج البلاغه از شیوه گزینشی استفاده شود؛ برای آغاز کار می توان از کلمات قصار شروع کرد؛ با برنامهریزی منظم می توان هر روز حکمتی از حکمت های نهج البلاغه را با ترجمه ی روان و زیبا مطالعه کرد و در آن تدبّر نمود. از آنجا که این سخنان پر فروغ برخاسته از عقلی کامل و پیراسته از وهم و خیال و شهوت و غضب است، شایسته است که خواننده با کمال دقت در آنها تدبّر و ژرف اندیشی نمید تا حداکثر استفاده را از آن داشته باشد.
در مرحله بعد توصیه می شود خواننده، خطبه ها و نامه های برجسته و معروف نهج البلاغه را در دستور مطالعه روزانه خود قرار دهد؛ مانند نامه 31 نهج البلاغه که در واقع منشور اخلاقی و دستورالعمل نیکبختی انسان در دنیا و آخرت است؛ نامه ی که امیرمؤمنان علی(علیه السلام) به فرزند خود امام حسن(علیه السلام) نگاشته که در واقع نامه ی است از سوی پدری مهربان و دلسوز به همه فرزندان امت اسلامی تا دامنه قیامت.
همچنین نامه 53 نهج البلاغه که در واقع منشور مدیریتی و شیوه حکومت داری و تعامل با مردم است مورد مطالعه قرار گیرد؛ امیرمؤمنان(علیه السلام) این نامه را به مالک اشتر نخعی هنگامی که وی را به عنوان کارگزار خود در مصر منصوب کردند، نگاشتند.
و نیز نامه 45 نهج البلاغه خطاب به عثمان بن حنیف انصاری است که امام علی(علیه السلام) به توصیف ویژگی ها و سیره عملی خویش در زندگی می پردازند که از زیباترین نامه های نهج البلاغه به شمار می ید.
از دیگر خطبه های برجسته که در واقع طولانی تراین خطبه نهج البلاغه است؛ خطبه 192 معروف به خطبه «قاصعه» است؛ که در آن به معالجه و درمان بزرگ تراین رذیله اخلاقی یعنی تکبّر و غرور و تعصّب می پردازند.
همچنین خطبه 193 نهج البلاغه معروف به خطبه «همّام» که در آن به تفصیل ویژگی ها و شاخصه های انسان خویشتن دار و با تقوا را تبیاین می نمایند.
خطبه سوم نهج البلاغه معروف به خطبه «شقشقیة» و نیز خطبه 83 معروف به خطبة «الغرّاء»؛ و خطبه 176 معروف به «خطبة البیان» از جمله زیباترین و برجسته تراین خطبه های نهج البلاغه است که شایسته است هر مسلمانی از آن در بهبود زندگی دنیا و آخرت کمال استفاده را نمید. در پرسشی که مربوط به معرفی ترجمه هاست، گزیده ی از ترجمه ها معرفی خواهد شد.
ترجمه ها و شروح نهج البلاغه
چند تا از ترجمه ها و شرح های خوب نهج البلاغه را معرفی کنید؟
الف. ترجمه های نهج البلاغه
از زمان شکل گیری سخنان امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در لباس زیبای نهج البلاغه، سال ها بلکه قرن ها گذشت تا فارسی زبانان عربی دان بر آن شدند که این اثر پرارج را به زبان فارسی برگردانند تا کسانیکه از زبان عربی طرفی نبسته اند از برکت سخنان علی(علیه السلام) بی بهره نمانند.
البته هم اکنون نهج البلاغه به اکثر زبان های رایج دنیا، همچون: انگلیسی، اردو، اسپانییی، آلمانی، آیتالییی، فرانسوی، صرب و کرواتی، ترکی، آلبانییی، گجراتی، سندی، و گیامکی نیز ترجمه شده است. شمار ترجمه های نهج البلاغه بیش از صد عنوان است.[2]علامه محمدتقی جعفری درباره ترجمهها می گوید: «جای تردید نیست که هیچ ترجمه ی هر اندازه هم دقیق بوده باشد، نمی تواند معنیی را از زبانی به زبان دیگر چنان منتقل نمید که هیچ گونه تغییر و تصرّفی در آن معنا صورت نگیرد؛ زیرا خصوصیات کلمات و اشکال جملهبندی و مفاهیمی که از حروف گوناگون در یک زبان متداول است، مستند به ریشه های روانی و اجتماعی و محیطی و تاریخی مردمی می باشد که با آن زبان سخن می گوایند. همچنین از نظر فصاحت و زیبایی، گاهی یک یا چند جمله با کلمات و حروف خاصّ در زبانی مثلاً در عربی گفته می شود و معنی منظور را با فصاحت و زیبایی ادا می کند، در صورتی که اگر همان چند جمله با خصوصیات مزبور به زبان فارسی ترجمه شود، اگر چه اصل معنا منتقل به لغات فارسی می گردد، ولی فصاحت و زیبایی را که در عربی داشت از دست می دهد.»[3]در واقع گزینش و معرفی چند ترجمه رسا و دقیق و زیبا کار ساده ی نیست؛ اما با این وجود به طور مختصر به چند ترجمه برتر و نمونه اشاره می شود:
1. ترجمه و شرح فیض الأسلام
این ترجمه توسط مرحوم سید علینقی فیض الأسلام (متوفی 1364 شمسی) انجام گرفت. این ترجمه ارزشمند در طی شش سال و در پرتو کار و تلاش علمی شبانه روزی به سرانجام رسید.
مترجم محترم مرحوم فیض الأسلام خود درباره جایگاه این ترجمه می گوید:
«کتاب نهج البلاغه با ترجمه و شرحی که همگان را به کار ید تاکنون چاپ نشده و چنان که بید مورد استفاده قرار نگرفته بود، این بنده از سال های دراز قدم در این راه نهاده خواستم نسخه صحیحی با اعراب درست از آنچه سید شریف رضی از سخنان مولانا امیرالمؤمناین (علیه السلام) تألیف و جمع آوری نموده حاضر ساخته با ترجمه و شرحی که عموم را به کار ید مرتب نموده به مردم دنیا خاصه مسلمانان و یراناین هدیه نمیم.
و برای آن که فارسی زبانان از آن استفاده برند از روی مبانی علمی، ترجمه و شرح روان به طرز خاص که تا به حال سابقه نداشت بر آن نوشته و در دسترس قرار دادم. کتاب ظاهراً ساده ی که شما به دست می گیرید گلچاین از صدها کتاب است که ما جان کلام و روح مطالب آنها را تا جایی که در خور حوصله امروزاین باشد گرفته با تمام مزیی علمی و دینی و اجتماعی و سیاسی و تاریخی آن بدون تصرّف در اصل مطلب نگاشته یم، این موضوع را تنها دانشمندان می فهمند.»[4]2. ترجمه دکتر سید جعفر شهیدی
ترجمه مرحوم دکتر شهیدی بر نهج البلاغه یکی از فاخرتراین و زیب تراین ترجمه هاست که در نوع خود انگشت شمار و کم نظیر است. مرحوم شهیدی در مقدمه ترجمه خود درباره ویژگی برجسته این ترجمه می گوید: «سخنان مولی علی(علیه السلام) در عاین برتری و علوّ معنی به زیور های لفظی نیز آراسته است: استعاره، تشبیه، جناس، موازنه سجع و مراعات النظیر؛ به ویژه صنعت سجع که در سراسر کتاب نهج البلاغه دیده می شود، و امیرمؤمنان(علیه السلام) به سجعگویی شناخته بوده اند. بدین رو کوشیدم تا در حد توانیی خویش ضمن برگرداندن عبارت عربی به فارسی چندان که ممکن است صنعت های لفظی را نیز رعآیت کنم. نیز کوشیده ام تا در ترجمه، هر واژه فارسی برابر واژه عربی قرار گیرد و اگر نیازی به آوردن کلمه ی یا جمله ی برون از متن افتاده است آن را ماین دو خط تیره نهاده ام».[5]3. ترجمه آیت الله طالقانی
از ویژگی های این اثر، گزینش متنی دقیق و مطابقت شده با چهار نسخه معتبر، نوشته دانشمندی از قرن دهم، معروف به «ابن شدقم» است، وی با شیوه ی پژوهشگرانه نسخه خود را از روی چهار نسخه نوشته است.
ویژگی دیگر آن که در این ترجمه کوشش شده است سخنان امیرالمؤمناین(علیه السلام) به طور جامع از روآیت منابع دیگر در پاورقی با سند و واسطه های روآیت نقل شود تا هم سند و اعتبار کار سیدرضی روشن گردد، و هم مطلب با جامعآیت و اتقان بیشتری در اختیار خواننده قرار گیرد.
امتیاز دیگر این ترجمه آن است که مرحوم آیت الله طالقانی در پاورقی ترجمه بیشتر خطبه ها توضیحاتی درباره خطبه یا شریط تاریخی و شأن بیان خطبه داده اند که در مقدمه هر خطبه به عنوان «مترجم» قرار داده شده است. در اینجا شایسته است توضیح مرحوم آیت الله طالقانی درباره شیوه و سبک نگارش این ترجمه ذکر گردد:
«در ترجمه این کتاب سعی نمودیم که از ترجمه مقید تجاوز نکنیم و متن عبارت را بدون کم و زیاد به قالب زبان فارسی در آوریم و اگر برای توضیح و یا از جهت تردید در مفهوم به عبارت بیشتری محتاج شدیم آنرا با علامت ذکر می نمییم. این قدر دقت در این کتاب لازم است، اگر چه در بعضی موارد عبارات شیویی خود را از دست بدهد، چون این کتاب پس از قرآن مدرک بزرگ اسلامی است! معارف دین پس از قرآن از آن بید گرفته شود، و اختلافات مذهبی و مسلکی مسلمانان به وسیله این کتاب بید حل شود؛ پس بید چنان ترجمه شود که اعتبار آن از دست نرود و خواننده از اصل متن بتواند استفاده نمید.»[6]کتاب «پرتوی از نهج البلاغه» که در واقع تکمیل و ویراستاری نسبت به ترجمه آیت الله طالقانی است در پنج جلد به چاپ رسیده است که جلد نخست آن 81خطبه را ترجمه نموده است.
4. ترجمه استاد محمد دشتی
یکی دیگر از ترجمههای رایج نهجالبلاغه به زبان فارسی، ترجمه محقق ارجمند حجت الاسلام والمسلمین محمد دشتی است. وی در این باره میگوید:
«با شناسیی و جمع آوری 30 ترجمه کامل از نهجالبلاغه، از قرن پنجم (به تصحیح عزیز الله جواینی) تا روزگار نورانی انقلاب اسلامی یران و با درک نیازهای نسل معاصر در کلاس های گوناگون علوم انسانی و معارف و نهج البلاغه، بر آن شدیم تا ترجمه ی گویا و متناسب با اهداف کاربردی از نهج البلاغه تحقق پذیرد که:
الف. قابل فهم و درک برای عموم افراد جامعه باشد،
ب. به گروه خاصی از جامعه تعلق نداشته باشد،
ج. اصل پیام رسانی دقیقاً رعآیت گردد،
د. از هرگونه رمز و اشاره و کنیه و کلی گویی اجتناب شود،
هـ . مخاطبهای امام(علیه السلام) آشکارا معرفی گردند،
و. توضیحات ضروری در متن یا پاورقی آورده شود،
ز. پیام ضرب المثلها کشف، و به نسل معاصر شناسانده شود،
ح. مفهایم نهجالبلاغه در قالب هزاران عناواین زیبا و گویا ارائه شود،
تا همه اقشار جامعه بتوانند از آن بهرهمند گردند.
با چناین آرزوها و اهداف ارزشمندی در آستانه نهجالبلاغه زانو زدیم و از نور ولآیت علوی مدد گرفتیم، که همه از برکات کلاس های آموزشی و عنآیت حضرت مولی الموحدین امیرالمؤمناین(علیه السلام) است.[7] آری:
به ذره گر نظر لطف بوتراب کند
به آسمان رود و کار آفتاب کند
ب. شرح های نهج البلاغه
تاکنون بر نهج البلاغه شرح های گوناگونی نگاشته شده است؛ مرحوم شیخ آقابزرگ تهرانی در کتاب «الذریعة» بیش از صد و پنجاه شرح از شروح نهج البلاغه را فهرست می کند.[8]مرحوم علامه اماینی در کتاب گرانسنگ و ارزشمند «الغدیر»، نام هشتاد و یک شرح از شرح های نهج البلاغه را ذکر می کند.[9]مرحوم سید عبدالزهراء حسینی خطیب در کتاب «مصادر نهج البلاغه»، نام صد و یک شرح از شروح نهج البلاغه را به تفصیل معرفی می کند.[10]در اینکه نخستین شرح نهج البلاغه از آنِ کیست، اختلاف وجود دارد؛ برخی سیدرضی را نخستین شارح و روشن گر نهج البلاغه دانسته اند زیرا ایشان برخی از واژه ها و عبارات را تفسیر نموده و تعلیقاتی برای آن ذکر کرده اند.[11]برخی دیگر سید مرتضی علم الهدی (برادر سیدرضی) را به عنوان شارح نهج البلاغه معرفی کرده اند، ایشان خطبه شقشقیه را شرح کرد. قطب الدین کیذری (متوفی قرن 6هـ.ق) در شرح خود «حدائق الحقیق» ذیل خطبه سوم نهج البلاغه، شرح سید مرتضی بر این خطبه را آورده است.[12]برخی «علی بن ناصر سرخسی» معاصر سیدرضی را به عنوان نخستین شارح نهج البلاغه معرفی کرده اند، نام شرح او «اعلام نهج البلاغه» است.[13]گروهای دیگر برآنند که نخستین شارح نهج البلاغه «ابو نصر احمد بن محمد بن مسعود وَبرای حنفی» است که پیش از سال 552هـ.ق می زیسته و کتابی در شرح مشکلات نهج البلاغه تألیف کرده است.
ظهایرالدین ابوالحسن علی بن زید بیهقی معروف به فرید خراسان (متوفی 565هـ.ق) در شرح نهج البلاغه خود؛ «معارج نهج البلاغه» که آن را در سال 552هـ به پاین برده است، در هفتاد و یک مورد از شرح نهج البلاغه وَبرای، مطلب نقل کرده است.[14]در این مجال نخست برخی از شرح های مهمی که به زبان فارسی نگاشته شده یا به زبان فارسی ترجمه شده را معرفی نموده؛ سپس برخی از شرح های برجسته عربی را بر می شماریم:
1. شرح نهج البلاغه ابن میثم بحرانی
کمال الدین میثم بن علی بن میثم بحرانی متوفی بعد از 679هـ.ق نام شرح خود را «مصباح السالکاین» نهاده است. ابن میثم در سال 677 هـ این شرح را به اتمام می رساند.[15]ابن میثم دانشمندی محقق و فیلسوفی متبحر و حکیمی متألّه و عارف بوده که معاصر خواجه نصیر الدین طوسی می باشد. گفته شده که ابن میثم حکمت و فلسفه را نزد خواجه نصیر شاگردی کرده؛ و خواجه نیز در فقه از ابن میثم بهره برده است.[16]شرح نهج البلاغه ابن میثم دقیقاً، یک شرح کلامی و فلسفی است. ابن میثم بیشتر با رویکرد کلامی و عقلی تلاش می کند تا ژرفی کلام امام(علیه السلام) را در زمینه مسیل اعتقادی، مبدأ و معاد و مباحث اخلاقی مورد کاوش و بررسی قرار دهد؛ شرح اوّلاین خطبه نهج البلاغه بهتراین گواه بر این مدعاست.
ابن میثم بحث های الفاظ و یضاح مفهومی لغات را نیز مورد توجه قرار داده و ویژگی های بلاغی مانند تشبیه، استعاره، مجاز و غیره را نیز در آغاز هر خطبه تبیاین می نمید. علاوه بر اینکه ایشان در مقدمه شرح خود بر نهج البلاغه موضوعاتی همچون حقیقت و مجاز، کنیه و تشبیه و استعاره و سجع را به تفصیل تبیاین می کند.
ابن میثم کوشش کرده تا آنجا که ممکن است، علّت و مناسبت یراد خطبه و کلام امام(علیه السلام) را ذکر کند و توضیح دهد که در چه وقت و در کجا و به چه مناسبتی این سخن از امام(علیه السلام) صادر شده است.
از دیگر ویژگی شرح ابن میثم آن است سخنان امیرمؤمنان علی(علیه السلام) بر اساس آیت قرآنی مستند سازی شده است؛ ازاین رو این شرح سرشار از آیت کریمه قرآنی است و در توضیح سخن امام(علیه السلام) آیت فراوانی به کار گرفته شده است.
شرح ابن میثم بحرانی توسط بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی به فارسی ترجمه گردید و در یازده جلد به چاپ رسیده است.
2. شرح نهج البلاغه ابن ابیالحدید
این شرح اثر عبدالحمید بن هبة الله ابن ابیالحدید مدینی معتزلی است که بیشتر به «ابن ابیالحدید» معروف است. وی در سال 586هـ در شهر مدین متولد شد و در سال 656 هـ در گذشت. ایشان این شرح را در طی چهار سال و هشت ماه نگاشت. ابن ابیالحدید در مقدمه شرح خود می گوید که این مدت زمان معادل خلافت امیرالمؤمناین علی(علیه السلام) است و هرگز گمان نمی رفت کمتر از ده سال انجام پذیرد ولی الطاف خداوند موانع را از سر راه برداشت.[17]شرح ابن ابیالحدید همچون دایرة المعارف و گنجاینه اطلاعات گران بهایی است که معلومات ادبی، بلاغی، تاریخی، فقهی و اخلاقی و کلامی را در اختیار خواننده قرار می دهد. شرح ابن ابیالحدید از دو جهت ادبی و تاریخ اسلام اهمیت ویژه ی دارد؛ دکتر محمود مهدوی دامغانی با رویکرد تاریخی به این شرح نگریسته و مطالبی که مربوط به تاریخ اسلام است و ابن ابیالحدید در ذیل هر خطبه و نامه بیان کرده را به فارسی ترجمه نموده و تحت عنوان «جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابیالحدید» در هشت جلد به چاپ رسانده است.
شرح ابن ابیالحدید در پرداختن به مباحث تاریخی صدر اسلام به ویژه جنگ جمل و صفین و خوارج بسیار حائز اهمآیت است. چنانکه ابن ابیالحدید در مقدمه شرح خود آورده، در شرح سخنان امیرمؤمنان(علیه السلام) از دانش های مختلف مانند، مباحث لغوی، معانی بیان، شرح واژه های غریب و مشکل، اعراب و صرف، سیره و وقیع تاریخی، علم توحید و عدل، علم اَنساب، حکمت ها و مواعظ، بهره برده است.[18]نکته شاین ذکر آن که: ابن ابیالحدید مدت ها سرپرست کتابخانه های بغداد بوده و به هماین دلیل از منابعی کهن در نگارش شرح نهج البلاغه استفاده کرده که متأسفانه امروز اثری از آنها وجود ندارد؛ و این شرح از این جهت بیشتر شبیه موزه نسخ خطی است. کتاب هایی مثل «کتاب صفین » از نصربن مزاحم، کتاب «التّاج» از ابن راوندی، کتاب «العبّاسیه» جاحظ و کتاب «الموفّقآیت» زبیر بن بکّار و «السقیفه» جوهری و غیره از کتاب هایی بوده که وی از آنها بهره برده ولی به دست ما نرسیده است.[19]ابن ابیالحدید علی رغم ارادت و محبتی که به امیرمؤمنان علی(علیه السلام) دارد، خالی از تعصبات مذهبی و گریش های معتزلی نیست؛ بلکه در پاره ی موارد با رویکرد اعتزالی و یک جانبه به قضیا می نگرد.[20] اگر چه انصاف را در بسیاری موارد نیز رعآیت می کند.
ازاینرو در طول تاریخ نقد های محتوایی بر شرح او نگاشته شده است از جمله این نقدها:
1. کتاب «الروح» اثر سید جمال الدین احمد بن طاووس برادر سید بن طاووس،
2. «سلاسل الحدید و تقیید اهل التقلید» اثر سید هاشم بن سلیمان بحرانی،
3. «سلاسل الحدید فی الرد علی ابن ابیالحدید» اثر شیخ یوسف کوفی،
4. «سلاسل الحدید فی تقیید ابن ابیالحدید» اثر شیخ یوسف بحرانی.[21]برخی از اهل سنت ابن ابیالحدید را شیعه می دانند، در صورتی که این نسبت درست نیست؛ زیرا ابن ابیالحدید در شرح خود سخنان شیخ مفید و سید مرتضی در نفی اعتقادات اهل تسنن را ردّ می کند. به طور قطع ابن ابیالحدید یک دانشمند سنی است؛ بهتراین گواه بر این مدّعی آن است که وی یک جلد از مجلدات شرح نهج البلاغه – یعنی جلد 12 – را کاملاً به ذکر فضایل و ستایش خلیفه دوم اختصاص داده است و در موارد زیادی دیدگاه های دانشمندان شیعه درباره امامت را نقض و ردّ می کند و معتقدات اهل سنت را اثبات می کند.
3. شرح نهج البلاغه لهایجای
این شرح اثر میرزا محمدباقر نوّاب لهایجای است. ایشان از بزرگان حکمی قرن سیزدهم بود که در حکمت و فلسفه و نجوم برجسته بود. نواب لهایجای این شرح را به فرمان فتحعلی شاه قاجار در سال های 1225 هـ.ق نوشت. شارح در ذیل خطبه هایی که در توحید و معرفت است، شرحی کلامی و فلسفی و عرفانی مفصل و عمیقی دارد. این اثر به مقتضی فصاحت و بلاغت نهج البلاغه، داری نثری فاخر با ویژگی های ادبی و دستوری زمان شارح است.[22]لهایجای در تفسیر قرآن یگانه زمان خود بود و تفسیر «تحفة الخاقان فی تفسیر القرآن» را با شیوه ی نو و موضوعی در پنج جلد نگاشته است.
این شرح نهج البلاغه توسط دکتر سید محمدمهدی جعفری و دکتر محمد یوسف نیری تصحیح شده و همراه با تعلیقات در دو جلد چاپ گردیده است.
4. ترجمه و شرح نهج البلاغه کاشانی
این شرح اثر مرحوم ملا فتح الله کاشانی متوفی 988 هـ .ق، که توسط سید محمد جواد ذهنی تهرانی تصحیح و در دو جلد چاپ شده است. مرحوم کاشانی متن عربی را به فارسی عصر خود ترجمه کرده و در پاره ی موارد از لغات نامأنوس استفاده کرده است؛ ولی در عاین حال لغات مشکل و مقصود برخی از جملات در پاورقی توضیح داده شده است. ایشان فرازهای نهج البلاغه را کلمه به کلمه ترجمه و شرح کرده است.[23]5. ترجمه و تفسیر نهج البلاغه علامه جعفری
این شرح اثر مرحوم استاد محمدتقی جعفری، متوفی 1377 شمسی است. شرحی است مفصل بر نهج البلاغه که به زبان فارسی نوشته شده است. در این شرح نخست ترجمه روان آمده، سپس تفسیر عمومی مطالب و نیز به تناسب موضوعات، برخی مباحث فلسفی، عرفانی، تاریخی و اجتماعی و اخلاقی و مباحث معرفتشناسی و انسانشناسی را به تفصیل مطرح می کنند.
استاد گرانمایه تنها توانستند تا پاین خطبه 185 نهج البلاغه را شرح کنند که در 27 جلد منتشر شده است.[24]6. شرح نهجالبلاغه آیت الله مکارم
شرح تازه و جامعی بر نهج البلاغه با عنوان پیام امام(علیه السلام)، اثر ارزشمند مرجع عالیقدر آیت الله العظمی مکارم شیرازی است که با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان حوزه علمیه قم نگاشته شده است. این شرح، تفسیری نو و تازه بر نهج البلاغه است که ناظر به مسائل روز و نیازهای زمانه و حلّ مشکلات فکری و اجتماعی می باشد و علاوه بر استفاده از افکار مفسران و شارحان پیشین، نوآوری هایی در زمینه های مختلف دارد. در این شرح، نخست سند و مصادر هر خطبه و نامه و حکمتی بیان شده، سپس ترجمه ی روان از آن ارائه شده، و خلاصه و روح حاکم بر خطبه تحت عنوان «خطبه در یک نگاه» بیان شده، سپس «شرح و تفسیر خطبه» بیان می شود.
در پاین ذیل عنوان «نکتهها» به تناسب موضوعات مطرح شده در خطبه و نیازهای جامعه، مباحثی اجتماعی، کلامی، تاریخی به طور جداگانه مطرح می گردد.
کتابنامه:
قرآن کریم.
1. آقا بزرگ الطهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، بیروت، دار الأضواء، بی تا، چاپ دوم.
2. ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، تحقیق محمد ابو الفضل ابرهایم، بیروت، دار الجایل، 1407ق، چاپ اول.
3. ابن الأثیر، عز الدین أبو الحسن، الکامل فی التاریخ ، بیروت، دار صادر – داربیروت، 1385ق.
4. ابن الجوزی أبو الفرج، عبدالرحمن بن علی بن محمد ، المنتظم فی تاریخ الملوک والأمم، بیروت، دارصادر، 1358ق، چاپ اول.
5. ابن فارس، ترتیب مقییس اللغة، ترتیب علی عسکری، قم، مرکز دراسات الحوزة و الجامعة،1387، چاپ اول.
6. ابن کثیر دمشقی، البدیة و النهایة، بیروت، دار احیاء التراث العربی و مؤسسة التاریخ العربی،1413ق.
7. ابن منظور، لسان العرب، تحقیق علی شیری، بیروت، دار إحیاء التراث العربی،1408ق، چاپ اول.
8. أبو عبد الله أحمد بن حنبل، مسند الإمام أحمد بن حنبل، المحقق: أحمد محمد شاکر، القاهرة، دار الحدیث، 1416ق، چاپ اول.
9. استادی، رضا، فدک، قم، قدس، 1383، چاپ اول.
10. امام علی بن الحساین(علیهما السلام)، صحیفه سجادیه، ترجمه و شرح ابوالحسن شعرانی، تهران، کتابفروشی اسلامیه، بی تا.
11. اماینی، عبدالحساین، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، قم، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة، 1416ق، چاپ اول.
12.ترجمه الغدیر، مترجم محمد باقر بهبودی، تهران، بنیاد بعثت، 1385، چاپ اول.
13. باباپور گل افشانی، محمد مهدی، در آمدی بر سیاست و حکومت در نهجالبلاغه، قم، آل صمد، 1381، چاپ چهارم.
14. بحرانی، ابن میثم، شرح نهجالبلاغه، بیروت، دارالثقلاین، 1420ق، چاپ اول.
15. البخاری ،محمد بن إسماعیل أبو عبدالله، صحیح البخاری، تحقیق: د.مصطفى دیب البغا، بیروت، دار ابن کثیر، 1407ق، چاپ سوم.
16. البزّار، ابوبکر احمد بن عمر، البحر الزّخّار المعروف بمسند البزّار، تحقیق بدرالدین عبدالله البدر، المدینة المنورة، مکتبة العلوم و الحکم، 1427ق، چاپ اول.
17. الجاحظ، ابو عثمان عمرو بن بحر، البیان و التبیاین، تحقیق عبد السلام محمد هارون، بی جا، دار الفکر، 1367ق.
18. جرج جرداق، امام علی(علیه السلام)، صدی عدالت انسانی، ترجمه سید هادی خسروشهای، قم، نشر خرم، 1376، چاپ سوم.
19. جرج جرداق، ترجمه و انتقاد از کتاب الامام علی(علیه السلام) ندی عدالت انسانی، ترجمه ابو الحسن شعرانی، بی جا، کتابفروشی اسلامیه، 1382ق.
20. جعفری، سید محمد مهدی، پرتوی از نهجالبلاغه، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1380، چاپ اول.
21. جعفری، محمد تقی، ترجمه نهجالبلاغه، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1378.
22. ترجمه و تفسیر نهجالبلاغه، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1386، چاپ یازدهم.
23.جهاد در اسلام، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1378، چاپ اول.
24. نگاهی به علی(علیه السلام)، بیجا، انتشارات جهان آرا، بی تا.
25. حسکانى عبید الله بن احمد، شواهد التنزیل لقواعد التفضایل ، تحقیق: محمد باقر محمودى ، تهران، سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامى ، 1411ق، چاپ اول.
26. الحسینی الخطیب، السید عبد الزهراء، مصادر نهجالبلاغه، بیروت، مؤسّسة الأعلمی للمطبوعات، 1395، چاپ دوم.
27. حسینی خامنه ی، سید علی، بازگشت به نهجالبلاغه، تهران، بنیاد نهجالبلاغه، 1391، چاپ اول.
28. دلشاد تهرانی، مصطفی، چشمه خورشید، تهران، دریا، 1387، چاپ دوم.
29. دوانی، علی ، مقالاتی پیرامون نهجالبلاغه و گردآورنده آن، تهران، بنیاد نهجالبلاغه،1373، چاپ دوم.
30. الذهبی، شمس الدین ، سیر أعلام النبلاء، تحقیق شعیب الارنووط بیروت، مؤسسة الرسالة، 1417ق، چاپ یازدهم.
31. الراغب الاصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق ندیم مرعشلی، تهران، مرتضوی، 1376، چاپ دوم.
32. رشاد، علی اکبر، دانشنامه امام علی(علیه السلام)، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1380، چاپ اول.
33. الریشهری، محمد، الامام علی بن ابی طالب(علیه السلام)، قم، مؤسسة دار الحدیث، 1421ق، چاپ اول.
34. الریشهری، محمد، میزان الحکمة، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، 1404ق، چاپ اول.
35. سبط بن الجوزی الحنفی، تذکرة الخواصّ، بیروت، مؤسسة أهل البیت(علیهم السلام)، 1401ق.
36. سیوطی، عبد الرحمن بن أبی بکر، تاریخ الخلفاء، تحقیق: محمد محیالدین عبد الحمید، مصر، 1371ق، چاپ اول .
37. الدر المنثور فى تفسیر المأثور، قم، کتابخانه آیة الله مرعشى نجفى ،1404 ق ، چاپ اول .
38. الشافعی أبو عبد الله محمد بن إدریس، الأم، بیروت، دار المعرفة، 1410ق.
39. شهرستانی، سید هبة الدین، در پیرامون نهجالبلاغه، ترجمه سید عباس میرزاده أهری، تهران، بنیاد نهجالبلاغه، 1387، چاپ اول.
40. شهیدی، سید جعفر، ترجمه نهجالبلاغه، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1379، چاپ هجدهم.
41. شیخ حر عاملى، محمد بن حسن ، وسائل الشیعة، قم، مؤسسة آلالبیت(علیهم السلام) ، 1409ق، چاپ اول.
42. شیخ صدوق، الأمالی، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، 1410ق، چاپ پنجم.
43. التوحید، ترجمه محمد علی سلطانی، تهران، ارمغان طوبی، 1386، چاپ سوم.
44.الخصال ، مصحح: غفارى، على اکبر، قم، جامعه مدرساین ، 1362، چاپ اول.
45. علل الشرائع، ترجمه ذهنى تهرانى ، قم، انتشارات مؤمناین ، 1380، چاپ اول.
46. الشیخ محمد عبده، شرح نهجالبلاغه، دمشق، سفارة الجمهوریة الاسلامیة الیرانیة فی دمشق، بی تا.
47. شیروانی، علی، ترجمه نهجالبلاغه، قم، نشر معارف، 1390، چاپ اول.
48. طباطبایى، سید محمد حساین ، المیزان فى تفسیر القرآن ، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرساین حوزه علمیه قم ، 1417ق، چاپ پنجم.
49. ـشیعه در اسلام، تصحیح محمد علی کوشا، قم، واراین، 1380، چاپ دوم.
50. الطوسی، ابوجعفر، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد حبیب قصیر العاملی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بی تا.
51. طه حساین، علی و بنوه، القاهرة، دار المعارف، بی تا.
52. عسکری، سید مرتضی، نقش ائمه در احیاء دین، قم، مجمع علمی اسلامی، 1371، چاپ اول.
53. فولادوند، محمد مهدی، ترجمه نهجالبلاغه، تهران، نشر صائب، 1380، چاپ اول.
54. فیض الاسلام، سید علاینقی، ترجمه و شرح نهجالبلاغه، تهران، انتشارات فقیه، 1351ش.
55. قمی، شیخ عباس، سفاینة البحار، قم، دار الاسوة للطباعة و النشر، 1380، چاپ سوم.
56. کاشانی، مولی فتح الله، تنبیه الغافلاین و تذکرة العارفاین ترجمه و شرح فارسی نهجالبلاغه، تهران، میقات، 1364، چاپ اول.
57. کوربن، هانری، تاریخ فلسفه اسلامی، با همکاری سید حساین نصر و عثمان یحیی، ترجمه اسد الله مبشری، تهران، مؤسسه انتشارات امیر کبیر، 1361، چاپ سوم.
58. الکیذری البیهقی، قطب الدین، حدائق الحقائق، تصحیح عزیزالله عطاردی، تهران، بنیاد نهجالبلاغه، 141ق، چاپ اول.
59. کلاینى، محمد بن یعقوب ، الکافی، مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1407ق، چاپ چهارم.
60. مجلسى، محمد باقر ، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی ، 1403ق، چاپ دوم.
61. شرح نهجالبلاغه، تنظیم علی انصاراین، وزارة الثقافة و الإرشاد، الإسلامی، 1408ق، چاپ اول.
62. محمد تقی التستری، بهج الصباغة، تهران، دار امیر کبیر للنشر، 1376، چاپ اول.
63. محمود منتظری مقدم، منطق (1)، قم، مرکز مدیرآیت حوزه علمیه قم، 1381، چاپ دوم.
64. المسعودی، أبو الحسن على بن الحساین بن علی، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجرة، 1409، چاپ دوم.
65. مسلم بن الحجاج النیسابوری، صحیح مسلم، تحقیق: محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بیتا.
66. مصباح یزدی، محمد تقی، نظریه حقوقی اسلام، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خماینی(ره)، 1382، چاپ اول.
67. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، بی جا، وزارة الثقافة و الارشاد الاسلامی، 1368، چاپ اول.
68. مطهری، مرتضی، جهاد، قم، صدرا، 1375، چاپ نهم.
69.سیری در نهجالبلاغه، قم، صدرا، 1378.
70. مجموعه آثار، قم، صدرا، 1380، چاپ چهارم.
71. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومناین(علیه السلام)، قم، مدرسة الامام علی بن ابی طالب(علیه السلام)، 1386، چاپ اول.
72. ملاصدرا، شرح اصول کافی، تصحیح محمد خواجوی، تهران، 1366، چاپ اول.
73. نادم، محمدحسن، در آستانه نهجالبلاغه، قم، نشر معارف،1391، چاپ اول.
74. نوّاب لهایجای، میرزا محمد باقر ، شرح نهجالبلاغه، تصحیح سید محمد مهدی جعفری، تهران، میراث مکتوب، 1379، چاپ اول.
75. الهاشمی الخوئی، میرزا حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهجالبلاغه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1424ق، چاپ اول.
76. یاقوت الحموی، معجم البلدان، تحقیق فرید عبدالعزیز الجندی، بیروت، دارالکتب العلمیة، بی تا.
77. یوسفی، احمد علی، نظام اقتصاد علوی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1385، چاپ دوم.
پی نوشت ها
[1]. چشمه خورشید؛ دلشاد تهرانی، ص 307.
[2]. سیمی نهجالبلاغه، محمد مهدی علیقلی، ص 218 و 220؛ الذریعه، آقا بزرگ تهرانی، ج 4، ص 144
[3]. ترجمه و تفسیر نهجالبلاغه، محمد تقی جعفری، ج 1، ص 3.
[4]. مقدمه ترجمه فیض الاسلام، ص 1274.
[5]. مقدمه سید جعفر شهیدی بر ترجمه نهجالبلاغه.
[6]. پرتوی از نهجالبلاغه، سید محمد مهدی جعفری، ج 1، ص 60.
[7]. مقدمه ترجمه نهجالبلاغه مرحوم دشتی.
[8]. الذریعة، آقا بزرگ طهرانی، ج 14، ص 111 به بعد.
[9]. الغدیر، علامه اماینی، ج 4، ص 256 تا 265.
[10]. مصادر نهجالبلاغه، حسینی خطیب، ج 1، ص 202.
[11]. الذریعه، آقا بزرگ طهرانی، ج 14، ص 146.
[12]. حدائق الحقیق، قطب الدین الکیذری، ج 1، ص 159؛ الذریعه، ج 14، ص 147.
[13]. مصادر نهجالبلاغه، حسینی خطیب، ج 1، ص 203.
[14]. چشمه خورشید، دلشاد تهرانی، ص 349.
[15]. الذریعه، آقا بزرگ طهرانی، ج 14، ص 149.
[16]. مصادر نهجالبلاغه، حسینی خطیب، ج 1، ص 223.
[17]. شرح نهجالبلاغه، ابن ابیالحدید، ج 2، ص 349.
[18]. همان، ج 1، ص 4
[19]. مصادر نهجالبلاغه، حسینی خطیب، ج 1، ص 214 و 215.
[20]. همان، ص 218.
[21]. نهجالبلاغه و گردآوردنده آن، به کوشش بنیاد نهجالبلاغه، ص 125.
[22]. شرح نهجالبلاغه، نوّاب لهایجای، ج 1، ص 23.
[23]. شرح و ترجمه نهجالبلاغه، ملا فتح الله کاشانی، ج 1، ص 4.
[24]. چشمه خورشید، دلشاد تهرانی، ص 364.
در مورد سیر مطالعه نهج البلاغه چه پیشنهادی دارید؟ از خطبه شروع شود یا حکمت ها؟
درباره سیر مطالعاتی نهج البلاعه در روز به چند نکته اشاره می شود:
اول: پیش از ورود به گلستان زیبا و با طراوت نهج البلاغه و بهره برداری هرچه بیشتر از آن، شایسته است کتاب هایی که پیرامون خود نهج البلاغه و ویژگی ها و ابعاد و زمینه های گوناگون آن نوشته شد، مطالعه کنید تا به یک شناخت فراگیر و اجمالی دست پیدا کنید.
پیش از بهرهبرداری از سرچشمه زلال و نشاط بخش نهج البلاغه برای هر خواننده ی این پرسش های آغازاین مطرح می شود که: نهج البلاغه چگونه کتابی است و چه موضوعاتی در آن مطرح است؟ نگارنده آن کیست و به چه انگیزه ی گردآوری شده؟ راز ماندگاری و جذابیت نهج البلاغه چیست؟ منابع و مصادر این کتاب چیست و اعتبار سندی آن تا چه اندازه است؟ بهتراین ترجمه ها و شرح های نهج البلاغه چیست؟ و پرسش های دیگر.
پیشنهاد می شود در گام نخست از کتاب هایی شروع کنید که به اینگونه پرسش ها پرداخته و آنها را پاسخ داده است؛ در این زمینه چند کتاب معرفی می گردد:
1. «سیری در نهج البلاغه» اثر ارزشمند استاد شهاید، مرتضی مطهری.
در این کتاب، استاد مطهری جنبه های متنوع و دل انگیز نهج البلاغه را به زیبایی توصیف نموده اند، ایشان موضوعاتی مانند الاهیت و ماوراء الطبیعه، ارزش تعقلات فلسفی، خداشناسی، سلوک و عبادت، حکومت و عدالت، حقوق مردم، اهل بیت و خلافت، زهد و پارسیی، ارزش دنیا، موعظه و حکمت، را از نظرگاه نهج البلاغه و به طور مختصر بیان کرده اند، به گونه ی که انسان لذت و شیراینی نهج البلاغه را پس از مطالعه این کتاب احساس می کند و آمادگی ورود به گنجاینه ارزشمند نهج البلاغه را پیدا می کند.
2. «در پیرامون نهج البلاغه»؛ این کتاب ترجمه فارسی «ما هو نهج البلاغه؟» تألیف علامه فقید سید هبة الدین شهرستانی (متوفی 1386هـ.ق) است که توسط سید عباس میرزاده اهری، ترجمه شده است و حجة الاسلام علی دوانی بر این کتاب مقدمه ی پر بار نگاشته اند. این کتاب توسط «بنیاد نهج البلاغه» به چاپ جدید رسیده است.
این کتاب با اینکه حجمی اندک دارد ولی درباره شخصیت سیدرضی؛ و دیدگاه فرزانگان مسلمان و غیرمسلمان درباره نهج البلاغه؛ و خطبه شقشقیه، و پاسخ به شبهات مطرح شده درباره نهج البلاغه، معلومات سودمندی در اختیار خواننده قرار می دهد.
3. «نهج البلاغه از کیست؟» اثر آیت الله شیخ محمد حسن آل یاساین است که توسط آقی محمود عابدی ترجمه شده است. این کتاب داری حجم اندکی است ولی عمدتاً بر روی پاسخ به شبهاتی که پیرامون نهج البلاغه مطرح شده، تمرکز نموده و به ده شبهه در این باره پاسخ داده است. این اثر نیز توسط بنیاد نهج البلاغه چاپ گردیده است.
4. «چشمه خورشید» آشنیی با نهج البلاغه، اثر جناب استاد مصطفی دلشاد تهرانی است که به طور مبسوط به پرسش های مطرح شده در آغاز این نوشتار پاسخ داده اند. ایشان به مباحثی مانند منبع شناسی، صورت شناسی و روششناسی و کتاب شناسی نهج البلاغه پرداخته اند.
5. «در آستانه نهج البلاغه» اثر محمد حسن نادم که به مباحثی مانند شناختنامه سیدرضی، ادبیت نهج البلاغه، خاستگاه نهج البلاغه، استناد و کتابشناسی و شبهه شناسی نهج البلاغه پرداخته است.
در مرحله دوم؛ سخنان امیر بیان، علی(علیه السلام) وجوه گوناگون و جلوه ها و جاذبه های بی شماری دارد و طبیعی است هر کس با توجه به گنجایش و توانیی خود و نیز بیانش و گریش و جایگاه علمی خویش می تواند از این سرچشمه زلال معرفت و حقیقت سیرآب گردد.
به طور کلی می توان سه روش استفاده از نهج البلاغه را به مشتاقان معرفی نمود:
1. روش ترتیبی: بر پیه این روش خواننده با استفاده از یک ترجمه یا شرح، از خطبه اول نهج البلاغه شروع به مطالعه ترتیبی می کند و نهج البلاغه را از آغاز تا پاین ختم می کند. این روش اگر چه به انسان توفیق می دهد که یک دور کامل نهج البلاغه را در عرصه ها و زمینه های گوناگون مطالعه کند؛ ولی بید توجه داشت که این روش زمان بر است و نیاز به صبر و شکیبیی فراوان دارد؛ همچنین نیاز و خواسته فکری و کنشی خواننده در این روش ملاحظه نشده است؛ ازاین رو ممکن است بهرهبرداری شایسته و بیسته از نهج البلاغه نشود.
2. روش موضوعی: در این روش خواننده، موضوع و محوری ویژه را در دستور پژوهش و مطالعه خود قرار می دهد و با استفاده از «المعجم المفهرس» مطالبی را که به طور مستقیم یا غیرمستقیم به موضوع او مرتبط است استخراج نموده و به بررسی و تحلیل و دسته بندی آنها می پردازد. این روش بیشتر برای کسانیکه کار پژوهشی مانند نگارش پاین نامه و مقاله و کتاب دارند مفید است. از مزآیت های این روش آن است که بحث کمتر دچار پراکندگی می شود و یک کل نگری نسبت به موضوع حاصل می گردد.
3. روش گزینشی: در این روش بخشی از خطبه ها یا نامه ها یا حکمت ها مورد مطالعه قرار می گیرد. از امتیازات این روش آن است که در مدت زمانی کوتاه می توان آموزه ها و مطالب مورد نیاز و جذاب نهج البلاغه را به دست آورد.[1]توصیه می شود برای شروع نهج البلاغه از شیوه گزینشی استفاده شود؛ برای آغاز کار می توان از کلمات قصار شروع کرد؛ با برنامهریزی منظم می توان هر روز حکمتی از حکمت های نهج البلاغه را با ترجمه ی روان و زیبا مطالعه کرد و در آن تدبّر نمود. از آنجا که این سخنان پر فروغ برخاسته از عقلی کامل و پیراسته از وهم و خیال و شهوت و غضب است، شایسته است که خواننده با کمال دقت در آنها تدبّر و ژرف اندیشی نمید تا حداکثر استفاده را از آن داشته باشد.
در مرحله بعد توصیه می شود خواننده، خطبه ها و نامه های برجسته و معروف نهج البلاغه را در دستور مطالعه روزانه خود قرار دهد؛ مانند نامه 31 نهج البلاغه که در واقع منشور اخلاقی و دستورالعمل نیکبختی انسان در دنیا و آخرت است؛ نامه ی که امیرمؤمنان علی(علیه السلام) به فرزند خود امام حسن(علیه السلام) نگاشته که در واقع نامه ی است از سوی پدری مهربان و دلسوز به همه فرزندان امت اسلامی تا دامنه قیامت.
همچنین نامه 53 نهج البلاغه که در واقع منشور مدیریتی و شیوه حکومت داری و تعامل با مردم است مورد مطالعه قرار گیرد؛ امیرمؤمنان(علیه السلام) این نامه را به مالک اشتر نخعی هنگامی که وی را به عنوان کارگزار خود در مصر منصوب کردند، نگاشتند.
و نیز نامه 45 نهج البلاغه خطاب به عثمان بن حنیف انصاری است که امام علی(علیه السلام) به توصیف ویژگی ها و سیره عملی خویش در زندگی می پردازند که از زیباترین نامه های نهج البلاغه به شمار می ید.
از دیگر خطبه های برجسته که در واقع طولانی تراین خطبه نهج البلاغه است؛ خطبه 192 معروف به خطبه «قاصعه» است؛ که در آن به معالجه و درمان بزرگ تراین رذیله اخلاقی یعنی تکبّر و غرور و تعصّب می پردازند.
همچنین خطبه 193 نهج البلاغه معروف به خطبه «همّام» که در آن به تفصیل ویژگی ها و شاخصه های انسان خویشتن دار و با تقوا را تبیاین می نمایند.
خطبه سوم نهج البلاغه معروف به خطبه «شقشقیة» و نیز خطبه 83 معروف به خطبة «الغرّاء»؛ و خطبه 176 معروف به «خطبة البیان» از جمله زیباترین و برجسته تراین خطبه های نهج البلاغه است که شایسته است هر مسلمانی از آن در بهبود زندگی دنیا و آخرت کمال استفاده را نمید. در پرسشی که مربوط به معرفی ترجمه هاست، گزیده ی از ترجمه ها معرفی خواهد شد.
ترجمه ها و شروح نهج البلاغه
چند تا از ترجمه ها و شرح های خوب نهج البلاغه را معرفی کنید؟
الف. ترجمه های نهج البلاغه
از زمان شکل گیری سخنان امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در لباس زیبای نهج البلاغه، سال ها بلکه قرن ها گذشت تا فارسی زبانان عربی دان بر آن شدند که این اثر پرارج را به زبان فارسی برگردانند تا کسانیکه از زبان عربی طرفی نبسته اند از برکت سخنان علی(علیه السلام) بی بهره نمانند.
البته هم اکنون نهج البلاغه به اکثر زبان های رایج دنیا، همچون: انگلیسی، اردو، اسپانییی، آلمانی، آیتالییی، فرانسوی، صرب و کرواتی، ترکی، آلبانییی، گجراتی، سندی، و گیامکی نیز ترجمه شده است. شمار ترجمه های نهج البلاغه بیش از صد عنوان است.[2]علامه محمدتقی جعفری درباره ترجمهها می گوید: «جای تردید نیست که هیچ ترجمه ی هر اندازه هم دقیق بوده باشد، نمی تواند معنیی را از زبانی به زبان دیگر چنان منتقل نمید که هیچ گونه تغییر و تصرّفی در آن معنا صورت نگیرد؛ زیرا خصوصیات کلمات و اشکال جملهبندی و مفاهیمی که از حروف گوناگون در یک زبان متداول است، مستند به ریشه های روانی و اجتماعی و محیطی و تاریخی مردمی می باشد که با آن زبان سخن می گوایند. همچنین از نظر فصاحت و زیبایی، گاهی یک یا چند جمله با کلمات و حروف خاصّ در زبانی مثلاً در عربی گفته می شود و معنی منظور را با فصاحت و زیبایی ادا می کند، در صورتی که اگر همان چند جمله با خصوصیات مزبور به زبان فارسی ترجمه شود، اگر چه اصل معنا منتقل به لغات فارسی می گردد، ولی فصاحت و زیبایی را که در عربی داشت از دست می دهد.»[3]در واقع گزینش و معرفی چند ترجمه رسا و دقیق و زیبا کار ساده ی نیست؛ اما با این وجود به طور مختصر به چند ترجمه برتر و نمونه اشاره می شود:
1. ترجمه و شرح فیض الأسلام
این ترجمه توسط مرحوم سید علینقی فیض الأسلام (متوفی 1364 شمسی) انجام گرفت. این ترجمه ارزشمند در طی شش سال و در پرتو کار و تلاش علمی شبانه روزی به سرانجام رسید.
مترجم محترم مرحوم فیض الأسلام خود درباره جایگاه این ترجمه می گوید:
«کتاب نهج البلاغه با ترجمه و شرحی که همگان را به کار ید تاکنون چاپ نشده و چنان که بید مورد استفاده قرار نگرفته بود، این بنده از سال های دراز قدم در این راه نهاده خواستم نسخه صحیحی با اعراب درست از آنچه سید شریف رضی از سخنان مولانا امیرالمؤمناین (علیه السلام) تألیف و جمع آوری نموده حاضر ساخته با ترجمه و شرحی که عموم را به کار ید مرتب نموده به مردم دنیا خاصه مسلمانان و یراناین هدیه نمیم.
و برای آن که فارسی زبانان از آن استفاده برند از روی مبانی علمی، ترجمه و شرح روان به طرز خاص که تا به حال سابقه نداشت بر آن نوشته و در دسترس قرار دادم. کتاب ظاهراً ساده ی که شما به دست می گیرید گلچاین از صدها کتاب است که ما جان کلام و روح مطالب آنها را تا جایی که در خور حوصله امروزاین باشد گرفته با تمام مزیی علمی و دینی و اجتماعی و سیاسی و تاریخی آن بدون تصرّف در اصل مطلب نگاشته یم، این موضوع را تنها دانشمندان می فهمند.»[4]2. ترجمه دکتر سید جعفر شهیدی
ترجمه مرحوم دکتر شهیدی بر نهج البلاغه یکی از فاخرتراین و زیب تراین ترجمه هاست که در نوع خود انگشت شمار و کم نظیر است. مرحوم شهیدی در مقدمه ترجمه خود درباره ویژگی برجسته این ترجمه می گوید: «سخنان مولی علی(علیه السلام) در عاین برتری و علوّ معنی به زیور های لفظی نیز آراسته است: استعاره، تشبیه، جناس، موازنه سجع و مراعات النظیر؛ به ویژه صنعت سجع که در سراسر کتاب نهج البلاغه دیده می شود، و امیرمؤمنان(علیه السلام) به سجعگویی شناخته بوده اند. بدین رو کوشیدم تا در حد توانیی خویش ضمن برگرداندن عبارت عربی به فارسی چندان که ممکن است صنعت های لفظی را نیز رعآیت کنم. نیز کوشیده ام تا در ترجمه، هر واژه فارسی برابر واژه عربی قرار گیرد و اگر نیازی به آوردن کلمه ی یا جمله ی برون از متن افتاده است آن را ماین دو خط تیره نهاده ام».[5]3. ترجمه آیت الله طالقانی
از ویژگی های این اثر، گزینش متنی دقیق و مطابقت شده با چهار نسخه معتبر، نوشته دانشمندی از قرن دهم، معروف به «ابن شدقم» است، وی با شیوه ی پژوهشگرانه نسخه خود را از روی چهار نسخه نوشته است.
ویژگی دیگر آن که در این ترجمه کوشش شده است سخنان امیرالمؤمناین(علیه السلام) به طور جامع از روآیت منابع دیگر در پاورقی با سند و واسطه های روآیت نقل شود تا هم سند و اعتبار کار سیدرضی روشن گردد، و هم مطلب با جامعآیت و اتقان بیشتری در اختیار خواننده قرار گیرد.
امتیاز دیگر این ترجمه آن است که مرحوم آیت الله طالقانی در پاورقی ترجمه بیشتر خطبه ها توضیحاتی درباره خطبه یا شریط تاریخی و شأن بیان خطبه داده اند که در مقدمه هر خطبه به عنوان «مترجم» قرار داده شده است. در اینجا شایسته است توضیح مرحوم آیت الله طالقانی درباره شیوه و سبک نگارش این ترجمه ذکر گردد:
«در ترجمه این کتاب سعی نمودیم که از ترجمه مقید تجاوز نکنیم و متن عبارت را بدون کم و زیاد به قالب زبان فارسی در آوریم و اگر برای توضیح و یا از جهت تردید در مفهوم به عبارت بیشتری محتاج شدیم آنرا با علامت ذکر می نمییم. این قدر دقت در این کتاب لازم است، اگر چه در بعضی موارد عبارات شیویی خود را از دست بدهد، چون این کتاب پس از قرآن مدرک بزرگ اسلامی است! معارف دین پس از قرآن از آن بید گرفته شود، و اختلافات مذهبی و مسلکی مسلمانان به وسیله این کتاب بید حل شود؛ پس بید چنان ترجمه شود که اعتبار آن از دست نرود و خواننده از اصل متن بتواند استفاده نمید.»[6]کتاب «پرتوی از نهج البلاغه» که در واقع تکمیل و ویراستاری نسبت به ترجمه آیت الله طالقانی است در پنج جلد به چاپ رسیده است که جلد نخست آن 81خطبه را ترجمه نموده است.
4. ترجمه استاد محمد دشتی
یکی دیگر از ترجمههای رایج نهجالبلاغه به زبان فارسی، ترجمه محقق ارجمند حجت الاسلام والمسلمین محمد دشتی است. وی در این باره میگوید:
«با شناسیی و جمع آوری 30 ترجمه کامل از نهجالبلاغه، از قرن پنجم (به تصحیح عزیز الله جواینی) تا روزگار نورانی انقلاب اسلامی یران و با درک نیازهای نسل معاصر در کلاس های گوناگون علوم انسانی و معارف و نهج البلاغه، بر آن شدیم تا ترجمه ی گویا و متناسب با اهداف کاربردی از نهج البلاغه تحقق پذیرد که:
الف. قابل فهم و درک برای عموم افراد جامعه باشد،
ب. به گروه خاصی از جامعه تعلق نداشته باشد،
ج. اصل پیام رسانی دقیقاً رعآیت گردد،
د. از هرگونه رمز و اشاره و کنیه و کلی گویی اجتناب شود،
هـ . مخاطبهای امام(علیه السلام) آشکارا معرفی گردند،
و. توضیحات ضروری در متن یا پاورقی آورده شود،
ز. پیام ضرب المثلها کشف، و به نسل معاصر شناسانده شود،
ح. مفهایم نهجالبلاغه در قالب هزاران عناواین زیبا و گویا ارائه شود،
تا همه اقشار جامعه بتوانند از آن بهرهمند گردند.
با چناین آرزوها و اهداف ارزشمندی در آستانه نهجالبلاغه زانو زدیم و از نور ولآیت علوی مدد گرفتیم، که همه از برکات کلاس های آموزشی و عنآیت حضرت مولی الموحدین امیرالمؤمناین(علیه السلام) است.[7] آری:
به ذره گر نظر لطف بوتراب کند
به آسمان رود و کار آفتاب کند
ب. شرح های نهج البلاغه
تاکنون بر نهج البلاغه شرح های گوناگونی نگاشته شده است؛ مرحوم شیخ آقابزرگ تهرانی در کتاب «الذریعة» بیش از صد و پنجاه شرح از شروح نهج البلاغه را فهرست می کند.[8]مرحوم علامه اماینی در کتاب گرانسنگ و ارزشمند «الغدیر»، نام هشتاد و یک شرح از شرح های نهج البلاغه را ذکر می کند.[9]مرحوم سید عبدالزهراء حسینی خطیب در کتاب «مصادر نهج البلاغه»، نام صد و یک شرح از شروح نهج البلاغه را به تفصیل معرفی می کند.[10]در اینکه نخستین شرح نهج البلاغه از آنِ کیست، اختلاف وجود دارد؛ برخی سیدرضی را نخستین شارح و روشن گر نهج البلاغه دانسته اند زیرا ایشان برخی از واژه ها و عبارات را تفسیر نموده و تعلیقاتی برای آن ذکر کرده اند.[11]برخی دیگر سید مرتضی علم الهدی (برادر سیدرضی) را به عنوان شارح نهج البلاغه معرفی کرده اند، ایشان خطبه شقشقیه را شرح کرد. قطب الدین کیذری (متوفی قرن 6هـ.ق) در شرح خود «حدائق الحقیق» ذیل خطبه سوم نهج البلاغه، شرح سید مرتضی بر این خطبه را آورده است.[12]برخی «علی بن ناصر سرخسی» معاصر سیدرضی را به عنوان نخستین شارح نهج البلاغه معرفی کرده اند، نام شرح او «اعلام نهج البلاغه» است.[13]گروهای دیگر برآنند که نخستین شارح نهج البلاغه «ابو نصر احمد بن محمد بن مسعود وَبرای حنفی» است که پیش از سال 552هـ.ق می زیسته و کتابی در شرح مشکلات نهج البلاغه تألیف کرده است.
ظهایرالدین ابوالحسن علی بن زید بیهقی معروف به فرید خراسان (متوفی 565هـ.ق) در شرح نهج البلاغه خود؛ «معارج نهج البلاغه» که آن را در سال 552هـ به پاین برده است، در هفتاد و یک مورد از شرح نهج البلاغه وَبرای، مطلب نقل کرده است.[14]در این مجال نخست برخی از شرح های مهمی که به زبان فارسی نگاشته شده یا به زبان فارسی ترجمه شده را معرفی نموده؛ سپس برخی از شرح های برجسته عربی را بر می شماریم:
1. شرح نهج البلاغه ابن میثم بحرانی
کمال الدین میثم بن علی بن میثم بحرانی متوفی بعد از 679هـ.ق نام شرح خود را «مصباح السالکاین» نهاده است. ابن میثم در سال 677 هـ این شرح را به اتمام می رساند.[15]ابن میثم دانشمندی محقق و فیلسوفی متبحر و حکیمی متألّه و عارف بوده که معاصر خواجه نصیر الدین طوسی می باشد. گفته شده که ابن میثم حکمت و فلسفه را نزد خواجه نصیر شاگردی کرده؛ و خواجه نیز در فقه از ابن میثم بهره برده است.[16]شرح نهج البلاغه ابن میثم دقیقاً، یک شرح کلامی و فلسفی است. ابن میثم بیشتر با رویکرد کلامی و عقلی تلاش می کند تا ژرفی کلام امام(علیه السلام) را در زمینه مسیل اعتقادی، مبدأ و معاد و مباحث اخلاقی مورد کاوش و بررسی قرار دهد؛ شرح اوّلاین خطبه نهج البلاغه بهتراین گواه بر این مدعاست.
ابن میثم بحث های الفاظ و یضاح مفهومی لغات را نیز مورد توجه قرار داده و ویژگی های بلاغی مانند تشبیه، استعاره، مجاز و غیره را نیز در آغاز هر خطبه تبیاین می نمید. علاوه بر اینکه ایشان در مقدمه شرح خود بر نهج البلاغه موضوعاتی همچون حقیقت و مجاز، کنیه و تشبیه و استعاره و سجع را به تفصیل تبیاین می کند.
ابن میثم کوشش کرده تا آنجا که ممکن است، علّت و مناسبت یراد خطبه و کلام امام(علیه السلام) را ذکر کند و توضیح دهد که در چه وقت و در کجا و به چه مناسبتی این سخن از امام(علیه السلام) صادر شده است.
از دیگر ویژگی شرح ابن میثم آن است سخنان امیرمؤمنان علی(علیه السلام) بر اساس آیت قرآنی مستند سازی شده است؛ ازاین رو این شرح سرشار از آیت کریمه قرآنی است و در توضیح سخن امام(علیه السلام) آیت فراوانی به کار گرفته شده است.
شرح ابن میثم بحرانی توسط بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی به فارسی ترجمه گردید و در یازده جلد به چاپ رسیده است.
2. شرح نهج البلاغه ابن ابیالحدید
این شرح اثر عبدالحمید بن هبة الله ابن ابیالحدید مدینی معتزلی است که بیشتر به «ابن ابیالحدید» معروف است. وی در سال 586هـ در شهر مدین متولد شد و در سال 656 هـ در گذشت. ایشان این شرح را در طی چهار سال و هشت ماه نگاشت. ابن ابیالحدید در مقدمه شرح خود می گوید که این مدت زمان معادل خلافت امیرالمؤمناین علی(علیه السلام) است و هرگز گمان نمی رفت کمتر از ده سال انجام پذیرد ولی الطاف خداوند موانع را از سر راه برداشت.[17]شرح ابن ابیالحدید همچون دایرة المعارف و گنجاینه اطلاعات گران بهایی است که معلومات ادبی، بلاغی، تاریخی، فقهی و اخلاقی و کلامی را در اختیار خواننده قرار می دهد. شرح ابن ابیالحدید از دو جهت ادبی و تاریخ اسلام اهمیت ویژه ی دارد؛ دکتر محمود مهدوی دامغانی با رویکرد تاریخی به این شرح نگریسته و مطالبی که مربوط به تاریخ اسلام است و ابن ابیالحدید در ذیل هر خطبه و نامه بیان کرده را به فارسی ترجمه نموده و تحت عنوان «جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابیالحدید» در هشت جلد به چاپ رسانده است.
شرح ابن ابیالحدید در پرداختن به مباحث تاریخی صدر اسلام به ویژه جنگ جمل و صفین و خوارج بسیار حائز اهمآیت است. چنانکه ابن ابیالحدید در مقدمه شرح خود آورده، در شرح سخنان امیرمؤمنان(علیه السلام) از دانش های مختلف مانند، مباحث لغوی، معانی بیان، شرح واژه های غریب و مشکل، اعراب و صرف، سیره و وقیع تاریخی، علم توحید و عدل، علم اَنساب، حکمت ها و مواعظ، بهره برده است.[18]نکته شاین ذکر آن که: ابن ابیالحدید مدت ها سرپرست کتابخانه های بغداد بوده و به هماین دلیل از منابعی کهن در نگارش شرح نهج البلاغه استفاده کرده که متأسفانه امروز اثری از آنها وجود ندارد؛ و این شرح از این جهت بیشتر شبیه موزه نسخ خطی است. کتاب هایی مثل «کتاب صفین » از نصربن مزاحم، کتاب «التّاج» از ابن راوندی، کتاب «العبّاسیه» جاحظ و کتاب «الموفّقآیت» زبیر بن بکّار و «السقیفه» جوهری و غیره از کتاب هایی بوده که وی از آنها بهره برده ولی به دست ما نرسیده است.[19]ابن ابیالحدید علی رغم ارادت و محبتی که به امیرمؤمنان علی(علیه السلام) دارد، خالی از تعصبات مذهبی و گریش های معتزلی نیست؛ بلکه در پاره ی موارد با رویکرد اعتزالی و یک جانبه به قضیا می نگرد.[20] اگر چه انصاف را در بسیاری موارد نیز رعآیت می کند.
ازاینرو در طول تاریخ نقد های محتوایی بر شرح او نگاشته شده است از جمله این نقدها:
1. کتاب «الروح» اثر سید جمال الدین احمد بن طاووس برادر سید بن طاووس،
2. «سلاسل الحدید و تقیید اهل التقلید» اثر سید هاشم بن سلیمان بحرانی،
3. «سلاسل الحدید فی الرد علی ابن ابیالحدید» اثر شیخ یوسف کوفی،
4. «سلاسل الحدید فی تقیید ابن ابیالحدید» اثر شیخ یوسف بحرانی.[21]برخی از اهل سنت ابن ابیالحدید را شیعه می دانند، در صورتی که این نسبت درست نیست؛ زیرا ابن ابیالحدید در شرح خود سخنان شیخ مفید و سید مرتضی در نفی اعتقادات اهل تسنن را ردّ می کند. به طور قطع ابن ابیالحدید یک دانشمند سنی است؛ بهتراین گواه بر این مدّعی آن است که وی یک جلد از مجلدات شرح نهج البلاغه – یعنی جلد 12 – را کاملاً به ذکر فضایل و ستایش خلیفه دوم اختصاص داده است و در موارد زیادی دیدگاه های دانشمندان شیعه درباره امامت را نقض و ردّ می کند و معتقدات اهل سنت را اثبات می کند.
3. شرح نهج البلاغه لهایجای
این شرح اثر میرزا محمدباقر نوّاب لهایجای است. ایشان از بزرگان حکمی قرن سیزدهم بود که در حکمت و فلسفه و نجوم برجسته بود. نواب لهایجای این شرح را به فرمان فتحعلی شاه قاجار در سال های 1225 هـ.ق نوشت. شارح در ذیل خطبه هایی که در توحید و معرفت است، شرحی کلامی و فلسفی و عرفانی مفصل و عمیقی دارد. این اثر به مقتضی فصاحت و بلاغت نهج البلاغه، داری نثری فاخر با ویژگی های ادبی و دستوری زمان شارح است.[22]لهایجای در تفسیر قرآن یگانه زمان خود بود و تفسیر «تحفة الخاقان فی تفسیر القرآن» را با شیوه ی نو و موضوعی در پنج جلد نگاشته است.
این شرح نهج البلاغه توسط دکتر سید محمدمهدی جعفری و دکتر محمد یوسف نیری تصحیح شده و همراه با تعلیقات در دو جلد چاپ گردیده است.
4. ترجمه و شرح نهج البلاغه کاشانی
این شرح اثر مرحوم ملا فتح الله کاشانی متوفی 988 هـ .ق، که توسط سید محمد جواد ذهنی تهرانی تصحیح و در دو جلد چاپ شده است. مرحوم کاشانی متن عربی را به فارسی عصر خود ترجمه کرده و در پاره ی موارد از لغات نامأنوس استفاده کرده است؛ ولی در عاین حال لغات مشکل و مقصود برخی از جملات در پاورقی توضیح داده شده است. ایشان فرازهای نهج البلاغه را کلمه به کلمه ترجمه و شرح کرده است.[23]5. ترجمه و تفسیر نهج البلاغه علامه جعفری
این شرح اثر مرحوم استاد محمدتقی جعفری، متوفی 1377 شمسی است. شرحی است مفصل بر نهج البلاغه که به زبان فارسی نوشته شده است. در این شرح نخست ترجمه روان آمده، سپس تفسیر عمومی مطالب و نیز به تناسب موضوعات، برخی مباحث فلسفی، عرفانی، تاریخی و اجتماعی و اخلاقی و مباحث معرفتشناسی و انسانشناسی را به تفصیل مطرح می کنند.
استاد گرانمایه تنها توانستند تا پاین خطبه 185 نهج البلاغه را شرح کنند که در 27 جلد منتشر شده است.[24]6. شرح نهجالبلاغه آیت الله مکارم
شرح تازه و جامعی بر نهج البلاغه با عنوان پیام امام(علیه السلام)، اثر ارزشمند مرجع عالیقدر آیت الله العظمی مکارم شیرازی است که با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان حوزه علمیه قم نگاشته شده است. این شرح، تفسیری نو و تازه بر نهج البلاغه است که ناظر به مسائل روز و نیازهای زمانه و حلّ مشکلات فکری و اجتماعی می باشد و علاوه بر استفاده از افکار مفسران و شارحان پیشین، نوآوری هایی در زمینه های مختلف دارد. در این شرح، نخست سند و مصادر هر خطبه و نامه و حکمتی بیان شده، سپس ترجمه ی روان از آن ارائه شده، و خلاصه و روح حاکم بر خطبه تحت عنوان «خطبه در یک نگاه» بیان شده، سپس «شرح و تفسیر خطبه» بیان می شود.
در پاین ذیل عنوان «نکتهها» به تناسب موضوعات مطرح شده در خطبه و نیازهای جامعه، مباحثی اجتماعی، کلامی، تاریخی به طور جداگانه مطرح می گردد.
کتابنامه:
قرآن کریم.
1. آقا بزرگ الطهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، بیروت، دار الأضواء، بی تا، چاپ دوم.
2. ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، تحقیق محمد ابو الفضل ابرهایم، بیروت، دار الجایل، 1407ق، چاپ اول.
3. ابن الأثیر، عز الدین أبو الحسن، الکامل فی التاریخ ، بیروت، دار صادر – داربیروت، 1385ق.
4. ابن الجوزی أبو الفرج، عبدالرحمن بن علی بن محمد ، المنتظم فی تاریخ الملوک والأمم، بیروت، دارصادر، 1358ق، چاپ اول.
5. ابن فارس، ترتیب مقییس اللغة، ترتیب علی عسکری، قم، مرکز دراسات الحوزة و الجامعة،1387، چاپ اول.
6. ابن کثیر دمشقی، البدیة و النهایة، بیروت، دار احیاء التراث العربی و مؤسسة التاریخ العربی،1413ق.
7. ابن منظور، لسان العرب، تحقیق علی شیری، بیروت، دار إحیاء التراث العربی،1408ق، چاپ اول.
8. أبو عبد الله أحمد بن حنبل، مسند الإمام أحمد بن حنبل، المحقق: أحمد محمد شاکر، القاهرة، دار الحدیث، 1416ق، چاپ اول.
9. استادی، رضا، فدک، قم، قدس، 1383، چاپ اول.
10. امام علی بن الحساین(علیهما السلام)، صحیفه سجادیه، ترجمه و شرح ابوالحسن شعرانی، تهران، کتابفروشی اسلامیه، بی تا.
11. اماینی، عبدالحساین، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، قم، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة، 1416ق، چاپ اول.
12.ترجمه الغدیر، مترجم محمد باقر بهبودی، تهران، بنیاد بعثت، 1385، چاپ اول.
13. باباپور گل افشانی، محمد مهدی، در آمدی بر سیاست و حکومت در نهجالبلاغه، قم، آل صمد، 1381، چاپ چهارم.
14. بحرانی، ابن میثم، شرح نهجالبلاغه، بیروت، دارالثقلاین، 1420ق، چاپ اول.
15. البخاری ،محمد بن إسماعیل أبو عبدالله، صحیح البخاری، تحقیق: د.مصطفى دیب البغا، بیروت، دار ابن کثیر، 1407ق، چاپ سوم.
16. البزّار، ابوبکر احمد بن عمر، البحر الزّخّار المعروف بمسند البزّار، تحقیق بدرالدین عبدالله البدر، المدینة المنورة، مکتبة العلوم و الحکم، 1427ق، چاپ اول.
17. الجاحظ، ابو عثمان عمرو بن بحر، البیان و التبیاین، تحقیق عبد السلام محمد هارون، بی جا، دار الفکر، 1367ق.
18. جرج جرداق، امام علی(علیه السلام)، صدی عدالت انسانی، ترجمه سید هادی خسروشهای، قم، نشر خرم، 1376، چاپ سوم.
19. جرج جرداق، ترجمه و انتقاد از کتاب الامام علی(علیه السلام) ندی عدالت انسانی، ترجمه ابو الحسن شعرانی، بی جا، کتابفروشی اسلامیه، 1382ق.
20. جعفری، سید محمد مهدی، پرتوی از نهجالبلاغه، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1380، چاپ اول.
21. جعفری، محمد تقی، ترجمه نهجالبلاغه، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1378.
22. ترجمه و تفسیر نهجالبلاغه، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1386، چاپ یازدهم.
23.جهاد در اسلام، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1378، چاپ اول.
24. نگاهی به علی(علیه السلام)، بیجا، انتشارات جهان آرا، بی تا.
25. حسکانى عبید الله بن احمد، شواهد التنزیل لقواعد التفضایل ، تحقیق: محمد باقر محمودى ، تهران، سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامى ، 1411ق، چاپ اول.
26. الحسینی الخطیب، السید عبد الزهراء، مصادر نهجالبلاغه، بیروت، مؤسّسة الأعلمی للمطبوعات، 1395، چاپ دوم.
27. حسینی خامنه ی، سید علی، بازگشت به نهجالبلاغه، تهران، بنیاد نهجالبلاغه، 1391، چاپ اول.
28. دلشاد تهرانی، مصطفی، چشمه خورشید، تهران، دریا، 1387، چاپ دوم.
29. دوانی، علی ، مقالاتی پیرامون نهجالبلاغه و گردآورنده آن، تهران، بنیاد نهجالبلاغه،1373، چاپ دوم.
30. الذهبی، شمس الدین ، سیر أعلام النبلاء، تحقیق شعیب الارنووط بیروت، مؤسسة الرسالة، 1417ق، چاپ یازدهم.
31. الراغب الاصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق ندیم مرعشلی، تهران، مرتضوی، 1376، چاپ دوم.
32. رشاد، علی اکبر، دانشنامه امام علی(علیه السلام)، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1380، چاپ اول.
33. الریشهری، محمد، الامام علی بن ابی طالب(علیه السلام)، قم، مؤسسة دار الحدیث، 1421ق، چاپ اول.
34. الریشهری، محمد، میزان الحکمة، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، 1404ق، چاپ اول.
35. سبط بن الجوزی الحنفی، تذکرة الخواصّ، بیروت، مؤسسة أهل البیت(علیهم السلام)، 1401ق.
36. سیوطی، عبد الرحمن بن أبی بکر، تاریخ الخلفاء، تحقیق: محمد محیالدین عبد الحمید، مصر، 1371ق، چاپ اول .
37. الدر المنثور فى تفسیر المأثور، قم، کتابخانه آیة الله مرعشى نجفى ،1404 ق ، چاپ اول .
38. الشافعی أبو عبد الله محمد بن إدریس، الأم، بیروت، دار المعرفة، 1410ق.
39. شهرستانی، سید هبة الدین، در پیرامون نهجالبلاغه، ترجمه سید عباس میرزاده أهری، تهران، بنیاد نهجالبلاغه، 1387، چاپ اول.
40. شهیدی، سید جعفر، ترجمه نهجالبلاغه، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1379، چاپ هجدهم.
41. شیخ حر عاملى، محمد بن حسن ، وسائل الشیعة، قم، مؤسسة آلالبیت(علیهم السلام) ، 1409ق، چاپ اول.
42. شیخ صدوق، الأمالی، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، 1410ق، چاپ پنجم.
43. التوحید، ترجمه محمد علی سلطانی، تهران، ارمغان طوبی، 1386، چاپ سوم.
44.الخصال ، مصحح: غفارى، على اکبر، قم، جامعه مدرساین ، 1362، چاپ اول.
45. علل الشرائع، ترجمه ذهنى تهرانى ، قم، انتشارات مؤمناین ، 1380، چاپ اول.
46. الشیخ محمد عبده، شرح نهجالبلاغه، دمشق، سفارة الجمهوریة الاسلامیة الیرانیة فی دمشق، بی تا.
47. شیروانی، علی، ترجمه نهجالبلاغه، قم، نشر معارف، 1390، چاپ اول.
48. طباطبایى، سید محمد حساین ، المیزان فى تفسیر القرآن ، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرساین حوزه علمیه قم ، 1417ق، چاپ پنجم.
49. ـشیعه در اسلام، تصحیح محمد علی کوشا، قم، واراین، 1380، چاپ دوم.
50. الطوسی، ابوجعفر، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد حبیب قصیر العاملی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بی تا.
51. طه حساین، علی و بنوه، القاهرة، دار المعارف، بی تا.
52. عسکری، سید مرتضی، نقش ائمه در احیاء دین، قم، مجمع علمی اسلامی، 1371، چاپ اول.
53. فولادوند، محمد مهدی، ترجمه نهجالبلاغه، تهران، نشر صائب، 1380، چاپ اول.
54. فیض الاسلام، سید علاینقی، ترجمه و شرح نهجالبلاغه، تهران، انتشارات فقیه، 1351ش.
55. قمی، شیخ عباس، سفاینة البحار، قم، دار الاسوة للطباعة و النشر، 1380، چاپ سوم.
56. کاشانی، مولی فتح الله، تنبیه الغافلاین و تذکرة العارفاین ترجمه و شرح فارسی نهجالبلاغه، تهران، میقات، 1364، چاپ اول.
57. کوربن، هانری، تاریخ فلسفه اسلامی، با همکاری سید حساین نصر و عثمان یحیی، ترجمه اسد الله مبشری، تهران، مؤسسه انتشارات امیر کبیر، 1361، چاپ سوم.
58. الکیذری البیهقی، قطب الدین، حدائق الحقائق، تصحیح عزیزالله عطاردی، تهران، بنیاد نهجالبلاغه، 141ق، چاپ اول.
59. کلاینى، محمد بن یعقوب ، الکافی، مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1407ق، چاپ چهارم.
60. مجلسى، محمد باقر ، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی ، 1403ق، چاپ دوم.
61. شرح نهجالبلاغه، تنظیم علی انصاراین، وزارة الثقافة و الإرشاد، الإسلامی، 1408ق، چاپ اول.
62. محمد تقی التستری، بهج الصباغة، تهران، دار امیر کبیر للنشر، 1376، چاپ اول.
63. محمود منتظری مقدم، منطق (1)، قم، مرکز مدیرآیت حوزه علمیه قم، 1381، چاپ دوم.
64. المسعودی، أبو الحسن على بن الحساین بن علی، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجرة، 1409، چاپ دوم.
65. مسلم بن الحجاج النیسابوری، صحیح مسلم، تحقیق: محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بیتا.
66. مصباح یزدی، محمد تقی، نظریه حقوقی اسلام، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خماینی(ره)، 1382، چاپ اول.
67. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، بی جا، وزارة الثقافة و الارشاد الاسلامی، 1368، چاپ اول.
68. مطهری، مرتضی، جهاد، قم، صدرا، 1375، چاپ نهم.
69.سیری در نهجالبلاغه، قم، صدرا، 1378.
70. مجموعه آثار، قم، صدرا، 1380، چاپ چهارم.
71. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومناین(علیه السلام)، قم، مدرسة الامام علی بن ابی طالب(علیه السلام)، 1386، چاپ اول.
72. ملاصدرا، شرح اصول کافی، تصحیح محمد خواجوی، تهران، 1366، چاپ اول.
73. نادم، محمدحسن، در آستانه نهجالبلاغه، قم، نشر معارف،1391، چاپ اول.
74. نوّاب لهایجای، میرزا محمد باقر ، شرح نهجالبلاغه، تصحیح سید محمد مهدی جعفری، تهران، میراث مکتوب، 1379، چاپ اول.
75. الهاشمی الخوئی، میرزا حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهجالبلاغه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1424ق، چاپ اول.
76. یاقوت الحموی، معجم البلدان، تحقیق فرید عبدالعزیز الجندی، بیروت، دارالکتب العلمیة، بی تا.
77. یوسفی، احمد علی، نظام اقتصاد علوی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1385، چاپ دوم.
پی نوشت ها
[1]. چشمه خورشید؛ دلشاد تهرانی، ص 307.
[2]. سیمی نهجالبلاغه، محمد مهدی علیقلی، ص 218 و 220؛ الذریعه، آقا بزرگ تهرانی، ج 4، ص 144
[3]. ترجمه و تفسیر نهجالبلاغه، محمد تقی جعفری، ج 1، ص 3.
[4]. مقدمه ترجمه فیض الاسلام، ص 1274.
[5]. مقدمه سید جعفر شهیدی بر ترجمه نهجالبلاغه.
[6]. پرتوی از نهجالبلاغه، سید محمد مهدی جعفری، ج 1، ص 60.
[7]. مقدمه ترجمه نهجالبلاغه مرحوم دشتی.
[8]. الذریعة، آقا بزرگ طهرانی، ج 14، ص 111 به بعد.
[9]. الغدیر، علامه اماینی، ج 4، ص 256 تا 265.
[10]. مصادر نهجالبلاغه، حسینی خطیب، ج 1، ص 202.
[11]. الذریعه، آقا بزرگ طهرانی، ج 14، ص 146.
[12]. حدائق الحقیق، قطب الدین الکیذری، ج 1، ص 159؛ الذریعه، ج 14، ص 147.
[13]. مصادر نهجالبلاغه، حسینی خطیب، ج 1، ص 203.
[14]. چشمه خورشید، دلشاد تهرانی، ص 349.
[15]. الذریعه، آقا بزرگ طهرانی، ج 14، ص 149.
[16]. مصادر نهجالبلاغه، حسینی خطیب، ج 1، ص 223.
[17]. شرح نهجالبلاغه، ابن ابیالحدید، ج 2، ص 349.
[18]. همان، ج 1، ص 4
[19]. مصادر نهجالبلاغه، حسینی خطیب، ج 1، ص 214 و 215.
[20]. همان، ص 218.
[21]. نهجالبلاغه و گردآوردنده آن، به کوشش بنیاد نهجالبلاغه، ص 125.
[22]. شرح نهجالبلاغه، نوّاب لهایجای، ج 1، ص 23.
[23]. شرح و ترجمه نهجالبلاغه، ملا فتح الله کاشانی، ج 1، ص 4.
[24]. چشمه خورشید، دلشاد تهرانی، ص 364.