مطرح کردن ازدواج سابق دختر، کفویت و تناسب در درونگرایی، برون گرایی، تفاوت افسردگی و درون گرایی
۱۳۹۲/۱۲/۱۷
–
۱۲۶ بازدید
سلام با تشکر از سایت خوب و کمک رسانتون.
من در زمینه ازدواج با این مشکل مواجه شدم که خواهشمندم شما به بنده کمک کنید.
مردی که به خواسگاری من اومده بسیار کم صحبت است ولی زمانی هم که صحبت میکنه مفید صحبت میکنه.اما سوالی که برای من پیش اومده این شخص بنظر درون گرا میاد اما کم حرفی این شخص در جلسات خواستگاری میتونه دلیل بر گوشه گیر بودن و افسرده بودن شخص باشه؟ایا این درون گرا بودن میتونه باعث ازار شخص مقابل باشه؟
کما اینکه در جواب سوال من که چرا شما در جلسات صحبت خاصی ندارین گفتند: من معیار ها و ملاک های شخصیم رو در شما دریافت کردم و همچنین این صحبت ها کلیشه ای هستن و من ترجیح میدم در عمل به طرفم ثابت کنم.
و مشکل بعدی که من باهاش مواجه شدم این هست که من در گذشته ازدواجی داشتم.این خانواده مطلع هستن اما این پسر در هیچ یک از جلسات درم ورد این موضوع به من اشاره ای نکرده ایا این میتونه مشکل ساز باشه که چرا شخص هیچ سوالی نداره و هیچ کنجکاوی نداره؟؟؟
خیلی سپاسگزارم اگر منو در این امر یاری کنید.
پرسشگر گرامی، خوشحالیم که مخاطبان فهیمی چون شما داریم. امیدواریم که این مکاتبه ادامه یابد.
خواهر گرامی، ازدواج مهم ترین تصمیم زندگی است و در این تصمیم باید کمال دقت بکار گرفته شود تا انتخابی خوب و شایسته صورت گیرد و ان شاء الله به خوشبختی منجر شود.
چیزی که می تواند زمینه خوشبختی ازدواج را فراهم کند، تناسب دختر و پسر می باشد. بنابراین دختر و پسر اولا باید خود را بشناسند و ملاک هایشان برای ازدواج را بشناسند و ثانیا برای شناخت طرف مقابل تمام تلاش خود را بکنند و تناسب با او را بررسی کنند.
هر فردی دو راه برای بررسی تناسب پیش رو دارد. اول تحقیق از محل زندگی، کار و تحصیل فرد مقابل و دوم طرح سوالتان مختلف در زمینه ملاک های ازدواج.
شما باید این دو مرحله را در دستور کارتان قرار دهید و البته فرد مقابل که می گوید من نیازی به این سوالات ندارم لابد شناخت سابقی از شما دارد و یا اینکه تحقیق مفصلی راجع به شما کرده است وگرنه شناخت انسانها کار سختی است و به صرف ظاهر او و یا حتی تحقیق نمی توان بصورت کامل او را شناخت. به هر حال برخی چیزها مثل اعتقادات شخصی و نوع نگاه به زندگی چیزهایی هستند که فقط با پرسیدن می توان آنها را شناخت مگر اینکه کسی بگوید این چیزها برای من مهم نیست که این هم خیلی قابل پذیرش نیست زیرا نگرش کلی فرد به زندگی، دین، و قوانین زندگی نقش مهمی در تفاهم دارد.
به هر حال شما به وظیفه خود عمل کنید و دو مرحله را برای شناخت او در پیش بگیرید و چنانچه تناسب لازم با او را کشف کردید به او پاسخ مثبت بدهید.
در مورد کم حرف زدن او و اینکه این مسئله، نشانه ای از درونگرایی که یک ویژگی شخصیتی است، می باشد یا نشانه افسردگی که یک بیماری است، می باشد، ما باید ابتدا افسردگی و درونگرایی را تعریف کنیم تا با روشن شدن فرق آنها شما راحت تر راجع به این فرد قضاوت کنید.
روان شناسان افسردگی را سرماخوردگی بیماری های روانی نام نهاده اند. تقریبا همه، حداقل به صورت خفیف احساس افسردگی کرده اند. احساس دمغی، بی حوصلگی، غمگینی،ناامیدی، دلسردی و ناخشنودی، همگی تجربیات افسردگی رایج هستند. (دیوید ال روزنهان، روان شناسی نابهنجاری، ترجمه یحیی سیدمحمدی، ارسباران، 1387) افسردگی اگر به صورت گذرا باشد امری طبیعی است و مشکلی را ایجاد نخواهد کرد ولی زمانی که نشانه های بیمارگونه داشته باشد فرد باید با مراجعه به مشاور و رواندرمانگر، تحت درمان قرار گیرد.
تشخیص افسردگی
اگر فردی پنج تا (یا بیشتر) از علایم زیر را در یک دوره یک هفته اى داشته باشد، دچار افسردگى اساسى شده است؛ البته به شرط این که این علایم ناشى از یک بیمارى جسمانى نباشد:
1. خُلق افسرده در اکثر مواقع روز (مثل احساس غمگینى و پوچى).
2. کاهش قابل توجهى در علاقه یا احساس به فعالیت هاى روزمرّه (تقریباً در همه روز).
3. بى خوابى یا پرخوابى تقریباً هر روز.
4. احساس خستگى مفرط تقریباً هر روز.
5. تحریک یا کندى روانى – حرکتى تقریباً هر روز.
6. احساس بى ارزشى.
7. کاهش تمرکز و کاهش توانایى تفکر.
8. افکار خودکشى به صورت مکرر (البته بدون داشتن طرح خاص یا اقدام به خودکشى)
درونگرایی و برون گرایی
درونگراها ( introverts ) بر خلاف برونگراها «خود محور» هستند. منظور این نیست که افرادی خودخواه هستند بلکه درون گراها بیشتر ترجیح میدهند خود اتکا و خودکفا باشند. درونگراها انرژی را از درونشان بدست میاورد و همانجا متمرکز میکنند. درونگرایی رفتاری است که با دیدگاه درونی ذهنی همراه است. فرد درون گرا آمادگی بیشتری برای خودداری و تسلط بر نفس از خود نشان می دهد. این افراد کمتر تمایل به حضور در جمع دارند و و بیشتر وقت خود را به مطالعه و فعالیتهای ذهنی انفرادی می گذرانند . پس درونگراها؛ رفتار آرام و حساب شده ای دارند، کمتر حرف میزنند و تودار هستند، معمولا کم تحرک هستند، تنهایی را بیشتر ترجیح میدهند، می توانند توجه خودشان را روی کار مورد علاقه شان متمرکز کنند، اول فکر میکنند، بعد حرف میزنند، شمرده تر و معمولا ارام حرف میزنند، هر بار فقط روی یک پروژه کار میکنند، از قرار گرفتن در کانون توجه پرهیز میکنند، محتاطتر و مرددتر هستند، گفتگو هارا بدون مقدمه آغاز میکنند و … و برونگراها؛ رفتار گرم و پر حرارتی را دارند، پرحرف و بیشتر حرف میزنند، معمولا تحرک بیشتر دارند، دوست دارند کنار دیگران باشند، با عوامل و محرک های بیرونی به راحتی حواسشان پرت میشود، با صدای بلند فکر میکنند، سریعتر و معمولا بلند تر حرف میزنند، بسرعت موضوع را عوض میکنند، اغلب وسط صحنه را اشغال میکنند، اول عمل میکنند و بعد درباره ان می اندیشند، توی حرف می دوند و جملات دیگران را تمام میکنند و … برونگراها ( extraverts ) «دیگری محور» هستند. یعنی این افراد انرژی را از معاشرت و تعامل با دیگران بدست میاورد و این انرژی را روی آنها (دیگران) متمرکز میکنند. برونگرایی رفتاری است که با دیدگاه عینی و خارجی مشخص شده و با فعالیت عملی بالاتری همراه است، افراد برونگرا از آمادگی کمتری برای تسلط بر نفس خویش برخوردارند . معمولاً نسبت به افراد درونگرا اعتماد به نفس بالاتری دارند و بودن در جمع و فعالیت های گروهی را به تنهایی و فعالیت های انفرادی ترجیح می دهند. – برونگراها دوست دارند توجه خودشان را به ماجراهای پیرامون خود معطوف کنند در نتیجه براحتی حواسشان پرت میشود. ولی برعکس انها درونگراها دوست دارند انرژی یی را که بدست می اورند روی کاری که می پسندند بگذارند و خود را غرق کاری که دوست دارند میکنند. استقلال ذاتی درونگراها باعث میشود کارها را در تنهایی و انزوا انجام دهند و البته با تفحص ِ دقیق تر در مسائل و این تمرکز و تفحص دقیق و ثبات داشتن ممکن است انها را از رویداد هایی که در پیرامونشان می گذرد کاملا غافل کند.
با توجه به تعریف و توصیف افسردگی و درونگرایی و همچنین نقطه مقابل آن یعنی برونگرایی امید است که بتوانید فرد مقابل را از این نظر بشناسید.
شما می توانید با طرح سوالاتی در زمینه لذت بردن است امور لذت بخش، میزان تفریحات، میزان شادی، همچنین بررسی وضعیت ظاهری فرد افسردگی را در او بررسی کنید. و همچنین با طرح سوالاتی در زمینه نوع تمایلات به جمع و محیط های اجتماعی، مشارکت اجتماعی، علاقه به بودن در جمع، خودابرازی در جمع، ترجیحات اجتماعی ویژگی شخصیتی درون یا برون گرایی را در او بررسی کنید.
در مورد اینکه آیا درون گرا بودن یکی از زوجین می تواند باعث بروز مشکل در زندگی شود، باید گفت که از موارد شرط همتایی (هماهنگی روحی و روانی) است؛ و یا به عبارت دقیقتر (همگونی شخصیتی). از نظر علمی در روانشناسی شخصیت، طبقه بندی های متعددی نسبت به شخصیت افراد صورت گرفته که یکی از معروف ترین انها، تقسیم بندی (برون گرایی) و (درون گرایی)است. پژوهش ها نشان داده اند که یکی از ویژگی های شخصیتی موثر بر موفقیت و تداوم زندگی زناشویی میزان برونگرایی و درونگرایی زوجین است. نتایج پژوهش هایی که در مورد تاثیر این عامل بر زندگی زناشویی انجام شده ، نشان داده اند خانواده هایی که در آنها مرد کمی (فقط کمی) از زن برونگرا تر است، موفق ترهستند.ولکن بصورت کلی توصیه می شود که زن و مرد از نظر این ویژگی خیلی فاصله با هم نداشته باشند. ولکن اگر فاصله آنها در این ویژگی خیلی زیاد باشد، اینجا مثلا زنی کاملاً برونگرا است دوست دارد تعطیلات آخر هفته را در جمع دوستان و آشنایان بگذراند ولی مرد مایل است تنها باشد و یا با همسرش باشد. انچه اجمالا میتوان گفت این است که: چون (درونگرایی) و (برونگرایی) یک امر نسبی است و در حقیقت یک (طیفی) است که میتوان از شماره 1 (درونگرای محض) تا 100 (برونگرای محض) شماره بندی کرد.
و از طرف دیگر، برونگرایی صِرف (از خود بیخود شدن) یا درونگرایی صِرف (رهبانیت و گوشه گیری) هر دو نامطلوب است؛ پس باید بگوییم: برای یک زندگی مطلوب ، نمیتوان گفت افراد درونگرا با تیپ خود و بالعکس برونگرا با هم گروه خود ازدواج کنند؛ بلکه باید تعادل ایجاد شود. لیکن در عین حال، برای جلوگیری از درگیری ها و عدم تفاهم اینده باید فاصله ی زیادی نباشد، یعنی مثلا تا بیش از 20 یا 30 شماره فاصله نباشد (که طبیعیست). فرضا کسی که شماره اش 20 است با کسی که 80 است، 60 شماره اختلاف داشته باشد، زندگی آرامی نخواهند داشت.
بنابراین شما باید میزان درونگرایی و برون گرایی خودتان را نیز بسنجید و اگر تفاوت خیلی زیاد نبود می توانید با او ازدواج کنید.
در مورد ازدواج سابق تان، اگر می دانید که این پسر از آن خبر دارد، نیاز به مطرح کردن و صحبت کردن راجع به آن نیست. ولکن اگر احتمال می دهید که او در جریان نباشد بخاطر اینکه در آینده از این جریان باخبر می شود بهتر است الان راجع به ازدواج گذشته تان صحبت کنید و مطرح کنید که همچنین قضیه ای بوده است تا خدای ناکرده بعدا مشکلی بوجود نیاید. موفّق باشید. منتظر مکاتبات بعدی شما هستیم.
خواهر گرامی، ازدواج مهم ترین تصمیم زندگی است و در این تصمیم باید کمال دقت بکار گرفته شود تا انتخابی خوب و شایسته صورت گیرد و ان شاء الله به خوشبختی منجر شود.
چیزی که می تواند زمینه خوشبختی ازدواج را فراهم کند، تناسب دختر و پسر می باشد. بنابراین دختر و پسر اولا باید خود را بشناسند و ملاک هایشان برای ازدواج را بشناسند و ثانیا برای شناخت طرف مقابل تمام تلاش خود را بکنند و تناسب با او را بررسی کنند.
هر فردی دو راه برای بررسی تناسب پیش رو دارد. اول تحقیق از محل زندگی، کار و تحصیل فرد مقابل و دوم طرح سوالتان مختلف در زمینه ملاک های ازدواج.
شما باید این دو مرحله را در دستور کارتان قرار دهید و البته فرد مقابل که می گوید من نیازی به این سوالات ندارم لابد شناخت سابقی از شما دارد و یا اینکه تحقیق مفصلی راجع به شما کرده است وگرنه شناخت انسانها کار سختی است و به صرف ظاهر او و یا حتی تحقیق نمی توان بصورت کامل او را شناخت. به هر حال برخی چیزها مثل اعتقادات شخصی و نوع نگاه به زندگی چیزهایی هستند که فقط با پرسیدن می توان آنها را شناخت مگر اینکه کسی بگوید این چیزها برای من مهم نیست که این هم خیلی قابل پذیرش نیست زیرا نگرش کلی فرد به زندگی، دین، و قوانین زندگی نقش مهمی در تفاهم دارد.
به هر حال شما به وظیفه خود عمل کنید و دو مرحله را برای شناخت او در پیش بگیرید و چنانچه تناسب لازم با او را کشف کردید به او پاسخ مثبت بدهید.
در مورد کم حرف زدن او و اینکه این مسئله، نشانه ای از درونگرایی که یک ویژگی شخصیتی است، می باشد یا نشانه افسردگی که یک بیماری است، می باشد، ما باید ابتدا افسردگی و درونگرایی را تعریف کنیم تا با روشن شدن فرق آنها شما راحت تر راجع به این فرد قضاوت کنید.
روان شناسان افسردگی را سرماخوردگی بیماری های روانی نام نهاده اند. تقریبا همه، حداقل به صورت خفیف احساس افسردگی کرده اند. احساس دمغی، بی حوصلگی، غمگینی،ناامیدی، دلسردی و ناخشنودی، همگی تجربیات افسردگی رایج هستند. (دیوید ال روزنهان، روان شناسی نابهنجاری، ترجمه یحیی سیدمحمدی، ارسباران، 1387) افسردگی اگر به صورت گذرا باشد امری طبیعی است و مشکلی را ایجاد نخواهد کرد ولی زمانی که نشانه های بیمارگونه داشته باشد فرد باید با مراجعه به مشاور و رواندرمانگر، تحت درمان قرار گیرد.
تشخیص افسردگی
اگر فردی پنج تا (یا بیشتر) از علایم زیر را در یک دوره یک هفته اى داشته باشد، دچار افسردگى اساسى شده است؛ البته به شرط این که این علایم ناشى از یک بیمارى جسمانى نباشد:
1. خُلق افسرده در اکثر مواقع روز (مثل احساس غمگینى و پوچى).
2. کاهش قابل توجهى در علاقه یا احساس به فعالیت هاى روزمرّه (تقریباً در همه روز).
3. بى خوابى یا پرخوابى تقریباً هر روز.
4. احساس خستگى مفرط تقریباً هر روز.
5. تحریک یا کندى روانى – حرکتى تقریباً هر روز.
6. احساس بى ارزشى.
7. کاهش تمرکز و کاهش توانایى تفکر.
8. افکار خودکشى به صورت مکرر (البته بدون داشتن طرح خاص یا اقدام به خودکشى)
درونگرایی و برون گرایی
درونگراها ( introverts ) بر خلاف برونگراها «خود محور» هستند. منظور این نیست که افرادی خودخواه هستند بلکه درون گراها بیشتر ترجیح میدهند خود اتکا و خودکفا باشند. درونگراها انرژی را از درونشان بدست میاورد و همانجا متمرکز میکنند. درونگرایی رفتاری است که با دیدگاه درونی ذهنی همراه است. فرد درون گرا آمادگی بیشتری برای خودداری و تسلط بر نفس از خود نشان می دهد. این افراد کمتر تمایل به حضور در جمع دارند و و بیشتر وقت خود را به مطالعه و فعالیتهای ذهنی انفرادی می گذرانند . پس درونگراها؛ رفتار آرام و حساب شده ای دارند، کمتر حرف میزنند و تودار هستند، معمولا کم تحرک هستند، تنهایی را بیشتر ترجیح میدهند، می توانند توجه خودشان را روی کار مورد علاقه شان متمرکز کنند، اول فکر میکنند، بعد حرف میزنند، شمرده تر و معمولا ارام حرف میزنند، هر بار فقط روی یک پروژه کار میکنند، از قرار گرفتن در کانون توجه پرهیز میکنند، محتاطتر و مرددتر هستند، گفتگو هارا بدون مقدمه آغاز میکنند و … و برونگراها؛ رفتار گرم و پر حرارتی را دارند، پرحرف و بیشتر حرف میزنند، معمولا تحرک بیشتر دارند، دوست دارند کنار دیگران باشند، با عوامل و محرک های بیرونی به راحتی حواسشان پرت میشود، با صدای بلند فکر میکنند، سریعتر و معمولا بلند تر حرف میزنند، بسرعت موضوع را عوض میکنند، اغلب وسط صحنه را اشغال میکنند، اول عمل میکنند و بعد درباره ان می اندیشند، توی حرف می دوند و جملات دیگران را تمام میکنند و … برونگراها ( extraverts ) «دیگری محور» هستند. یعنی این افراد انرژی را از معاشرت و تعامل با دیگران بدست میاورد و این انرژی را روی آنها (دیگران) متمرکز میکنند. برونگرایی رفتاری است که با دیدگاه عینی و خارجی مشخص شده و با فعالیت عملی بالاتری همراه است، افراد برونگرا از آمادگی کمتری برای تسلط بر نفس خویش برخوردارند . معمولاً نسبت به افراد درونگرا اعتماد به نفس بالاتری دارند و بودن در جمع و فعالیت های گروهی را به تنهایی و فعالیت های انفرادی ترجیح می دهند. – برونگراها دوست دارند توجه خودشان را به ماجراهای پیرامون خود معطوف کنند در نتیجه براحتی حواسشان پرت میشود. ولی برعکس انها درونگراها دوست دارند انرژی یی را که بدست می اورند روی کاری که می پسندند بگذارند و خود را غرق کاری که دوست دارند میکنند. استقلال ذاتی درونگراها باعث میشود کارها را در تنهایی و انزوا انجام دهند و البته با تفحص ِ دقیق تر در مسائل و این تمرکز و تفحص دقیق و ثبات داشتن ممکن است انها را از رویداد هایی که در پیرامونشان می گذرد کاملا غافل کند.
با توجه به تعریف و توصیف افسردگی و درونگرایی و همچنین نقطه مقابل آن یعنی برونگرایی امید است که بتوانید فرد مقابل را از این نظر بشناسید.
شما می توانید با طرح سوالاتی در زمینه لذت بردن است امور لذت بخش، میزان تفریحات، میزان شادی، همچنین بررسی وضعیت ظاهری فرد افسردگی را در او بررسی کنید. و همچنین با طرح سوالاتی در زمینه نوع تمایلات به جمع و محیط های اجتماعی، مشارکت اجتماعی، علاقه به بودن در جمع، خودابرازی در جمع، ترجیحات اجتماعی ویژگی شخصیتی درون یا برون گرایی را در او بررسی کنید.
در مورد اینکه آیا درون گرا بودن یکی از زوجین می تواند باعث بروز مشکل در زندگی شود، باید گفت که از موارد شرط همتایی (هماهنگی روحی و روانی) است؛ و یا به عبارت دقیقتر (همگونی شخصیتی). از نظر علمی در روانشناسی شخصیت، طبقه بندی های متعددی نسبت به شخصیت افراد صورت گرفته که یکی از معروف ترین انها، تقسیم بندی (برون گرایی) و (درون گرایی)است. پژوهش ها نشان داده اند که یکی از ویژگی های شخصیتی موثر بر موفقیت و تداوم زندگی زناشویی میزان برونگرایی و درونگرایی زوجین است. نتایج پژوهش هایی که در مورد تاثیر این عامل بر زندگی زناشویی انجام شده ، نشان داده اند خانواده هایی که در آنها مرد کمی (فقط کمی) از زن برونگرا تر است، موفق ترهستند.ولکن بصورت کلی توصیه می شود که زن و مرد از نظر این ویژگی خیلی فاصله با هم نداشته باشند. ولکن اگر فاصله آنها در این ویژگی خیلی زیاد باشد، اینجا مثلا زنی کاملاً برونگرا است دوست دارد تعطیلات آخر هفته را در جمع دوستان و آشنایان بگذراند ولی مرد مایل است تنها باشد و یا با همسرش باشد. انچه اجمالا میتوان گفت این است که: چون (درونگرایی) و (برونگرایی) یک امر نسبی است و در حقیقت یک (طیفی) است که میتوان از شماره 1 (درونگرای محض) تا 100 (برونگرای محض) شماره بندی کرد.
و از طرف دیگر، برونگرایی صِرف (از خود بیخود شدن) یا درونگرایی صِرف (رهبانیت و گوشه گیری) هر دو نامطلوب است؛ پس باید بگوییم: برای یک زندگی مطلوب ، نمیتوان گفت افراد درونگرا با تیپ خود و بالعکس برونگرا با هم گروه خود ازدواج کنند؛ بلکه باید تعادل ایجاد شود. لیکن در عین حال، برای جلوگیری از درگیری ها و عدم تفاهم اینده باید فاصله ی زیادی نباشد، یعنی مثلا تا بیش از 20 یا 30 شماره فاصله نباشد (که طبیعیست). فرضا کسی که شماره اش 20 است با کسی که 80 است، 60 شماره اختلاف داشته باشد، زندگی آرامی نخواهند داشت.
بنابراین شما باید میزان درونگرایی و برون گرایی خودتان را نیز بسنجید و اگر تفاوت خیلی زیاد نبود می توانید با او ازدواج کنید.
در مورد ازدواج سابق تان، اگر می دانید که این پسر از آن خبر دارد، نیاز به مطرح کردن و صحبت کردن راجع به آن نیست. ولکن اگر احتمال می دهید که او در جریان نباشد بخاطر اینکه در آینده از این جریان باخبر می شود بهتر است الان راجع به ازدواج گذشته تان صحبت کنید و مطرح کنید که همچنین قضیه ای بوده است تا خدای ناکرده بعدا مشکلی بوجود نیاید. موفّق باشید. منتظر مکاتبات بعدی شما هستیم.