خانه » همه » مذهبی » معاشرت با دوستان

معاشرت با دوستان


معاشرت با دوستان

۱۳۹۴/۱۱/۱۹


۳۹۵ بازدید

من با یکى از دوستانم در اواسط سال آشنا شدم ولى الان احساس می‌کنم او از من خسته شده است. می‌خواستم بدانم در رابطه با دوستان، احادیث ما چه راهکارهای عملی ارائه نموده تا با به کارگیری آنها بتوانم دوستی پایداری داشته باشم و دیگر دچار این تجربه تلخ نشوم؟

پیش از بیان پاسخ این سؤال لازم است دو نکته را یادآوری نماییم:
اول: آداب اسلامی حکم می‌کند که انسان مؤمن در انتخاب دوست، دقیق و سخت‌گیر باشد. اگر بخواهد با کسی طرح دوستی بریزد و رفیق صمیمی شود، عقل و منطق را به کار گیرد و احساسات تند و بی‌جا را در این امر دخالت ندهد. در ابتدا با او مأنوس شود تا از تفکر، اخلاق، دین داری و زندگی اش آگاه شود. سپس در موارد مختلف او را آزمایش کند. پس از آن‌که همه شرایط دوستی را در او یافت و صلاحیت او را تأیید کرد، با وی دوستی کند. چنین دوستی می‌تواند ثابت و پایدار و بی‌خطر باشد.
امام علی(علیه السلام) در این باره می‌فرماید:
«لَا تَامَنْ صَدِیقَکَ حَتَّی تَخْتِبرَهُ»[ غررالحکم و دررالکلم آمدی (به صورت موضوعی)، ج 2، ص 100.]؛ «از دوست خود ایمن مباش تا او را بیازمایی».
دوم: دوستی هنگامی ارزش دارد که برای خدا باشد و رفیقی قابل اعتماد است که دوستی او بر پایه معنویت باشد. دوستی‌هایی که به دلیل ثروت، مقام، زیبایی یا نظایر آن به وجود آمده باشد، با از بین رفتن آنها خود به خود از بین خواهد رفت. هیچ یک از امور مادی نمی‌تواند پشتوانه دوستی ثابت و سعادت بخش باشد. ازاین‌رو، به جز با حق‌طلبان و آخرت گرایان نباید رفاقت کرد و از هم‌نشینی با کسانی‌که همت آنها کسب دنیاست و از یاد حق غافل هستند، باید پرهیز کرد. چنان که خداوند در قرآن می‌فرماید:
(((فَأَعْرِضْ عَن مَّن تَوَلَّی عَن ذِکْرِنَا وَلَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیَوةَ الدُّنْیَا)))[ نجم (53)،‌ آیه 29.]؛
«پس، از هرکس که از یاد ما روی برتافته و جز زندگی دنیا را خواستار نبوده است، روی بر تاب».
امام علی(علیه السلام) در این باره می‌فرماید:
«کُلُّ موَدَّةٍ مَبینةٍ عَلَی غَیر ذاتِ الله ضَلالٌ وَ الْاعتمادُ عَلیها مَحالُ»[ غررالحکم و دررالکلم آمدی (به صورت موضوعی)، ج 1، ص 219.]؛ «هر دوستی و محبتی که پایه اش بر چیزی جز ذات مبارک خدای متعال پی ریزی شده باشد، گمراهی است و تکیه بر آن محال است».
اما در پاسخ به این سؤال باید گفت آنچه از انتخاب دوست هم مهم تر است، تداوم دوستی می‌باشد. در واقع، اگر پس از انتخاب دوست، حدود و وظایف دوستی رعایت نشود، به زودی رشته آن گسیخته خواهد شد. این امر، ناتوانی انتخاب کننده را می‌رساند. امام علی(علیه السلام) در این باره می‌فرماید:
اَعجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجْزَ عَنْ اکْتِسابِ الْاِخْوانِ وَ اَعجَزُ مِنه مَن ضَیَّعَ مَنْ ظَفَرَ بِه مِنْهم»[ نهج‌البلاغه دشتی، حکمت 12.]؛ «ناتوان ترین مردم کسی است که نتواند برای خود دوستانی به دست آورد و از او ناتوان‌تر کسی است که دوستان به دست آمده را از دست بدهد».
از سوی دیگر، خداوند تداوم دوستی را دوست دارد. ازاین‌رو، برای خشنودی خداوند باید دوستی را ادامه داد. رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرماید:
«انَّ اللهَ تعالی یُحِبُّ المُداوَمَةَ عَلَی الْاِخاءِ الْقدیم فَداومَوا»[ نهج الفصاحه (با تنظیم موضوعی)، ص 301، ح 4.]؛ «خداوند دوستی دیرینه را دوست دارد. بنابراین، دوستی دیرینه را ادامه دهید».
از همین رو در آداب معاشرت اسلامی راهکارهای عملی متعددی جهت تدوام دوستی یافت می‌شود که مهمترین آنها از قرار ذیل می‌باشد:

یکسان بودن ظاهر و باطن با دوست

انسان باید همان‌گونه که به ظاهر با دوست خود به صفا و محبت رفتار می‌کند، در غیاب او و در باطن هم به او محبت داشته باشد تا ظاهر و باطنش موافق باشد. امام علی(علیه السلام) می‌فرماید:
«اَلصَّدیق مَنْ صَدَقَ غَیْبُهُ»[ همان، ص 645.]؛ «دوست راستین کسی است که نهانش راست باشد».

برای دوستمان همانی را بپسندیم که برای خود می‌پسندیم

بهترین روش رفتار با دیگران را مى توان از کلام رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) آموخت که فرمود:
«هیچ یک از شما مؤمن نیست مگر این که براى برادرش آن بخواهد که براى خود مى خواهد».
و یا در جاى دیگر فرمود:
«دست خود را بر سر هر کس که مى خواهى بگذار و براى او آن بخواه که براى خود مى خواهى»[ بحارالانوار، ج 71، ص 234.].

کمک به یکدیگر

بهترین کمک دوست، کمک به اصلاح دین اوست. دو دوست همانند دو دست در یک بدن که همدیگر را می‌شویند، باید کمک کار یکدیگر باشند و در مشکلات زندگی، همدیگر را تنها نگذارند. چنان که امام علی(علیه السلام) می‌فرماید:
«اذا بنَت الوُدُّ وَجَبَ التَّرافدُ و التعاضُدُ»[ همان، ص 218.]؛ «وقتی دوستی ثابت و پابرجا شد، تعاون و کمک بر یکدیگر لازم می‌شود».
همچنین درجای دیگر می‌فرمایند:
«جز این نیست که رفیق را رفیق گویند، چون همراهی می‌کند و تو را در اصلاح دینت یاری می‌رساند و اگر کسی تو را بر اصلاح دین و آیینت همراهی کرد، او رفیق مهربان است».[ غررالحکم و دررالکلم آمدی (به صورت موضوعی)، ج 1، ص 646.]
قابل ذکر است که؛ از دوست باید زمانی انتظار کمک داشت که توانایی کمک کردن داشته باشد و او را به زحمت نیندازد.

گذشت از اشتباه‌های دوستان و پرهیز از خرده گیری بر آنان

از دیگر رفتارهای تداوم دهنده دوستی، پرهیز از خرده‌گیری و گذشت از اشتباه‌ها و لغزش‌های دوستان است؛ زیرا خرده‌گیری و اهمیت دادن به اشتباه‌ها می‌تواند دوستی‌ها را از بین ببرد. امام علی(علیه السلام) در این باره می‌فرماید:
«مَن اسْتَقْصی عَلی صِدیقِه اِنْقطَعتْ مَودَّتُه»[ همان، ص 647.]؛ «کسی که نسبت به دوست خود خرده گیری کند و ریزبین باشد، دوستی او بریده می‌شود».
اگر دوست برای اشتباه‌های خود دلیل ندارد، بهتر است طرف مقابل برای او عذرتراشی کند تا دوستی‌ها تداوم یابد؛ زیرا :
«اَلاِسْتغناءُ عَن العُذرِ أعزُّ مِن الصِّدقِ به»[ نهج‌البلاغه، ترجمه دشتی، حکمت 329.]؛ «بی‌نیازی از عذرخواهی، گرامی‌تر از عذر راستین است».
عذر دوستان را باید پذیرفت، اگرچه بی‌جا باشد و استدلال آن منطقی نباشد؛ زیرا همین اندازه که کسی از کار خود پشیمان شد و پوزش خواست، بدین معناست که دستی برای دوستی و ادامه آن دراز کرده است و وظیفه شخص است که آن را بگیرد[ نک: تعالیم آسمانی اسلام، ص 210.].

بی‌اعتنایی به سخن افراد سخن چین درباره دوستان

بدون تردید، افرادی هستند که از روابط گرم و دوستانه دیگران رنج می‌برند و همواره درصدد ایجاد اختلاف بین آنها هستند. سخنانی دروغ یا راست از این دوست به دیگری می‌گویند تا آنها را از هم آزرده و دل سرد کنند. امام علی(علیه السلام) در این باره می‌فرماید:
«وَ مَنْ أطاعَ الواشِیَ ضَیَّعَ الصّدیق»[ نهج‌البلاغه دشتی، حکمت 239.]؛ «هرکس از سخن چین پیروی کند، دوستی را به نابودی می‌کشاند».
وظیفه دوستان در مقابل گفتار سخن چینان، تکذیب و بی‌اعتنایی به سخن آنهاست. بدین‌وسیله، هم آنها از کار ناپسندشان متنبه می‌شوند و هم انسان، دوست خود را از دست نمی دهد.

احترام گزاری به دوست

یکی از نکات دقیق در دوستی، رفاقت در تمام دوره‌ها و همه فراز و نشیب‌های زندگی و احترام گزاردن به دوست است. گاه صمیمیت و یگانگی در دوستی به جایی می‌رسد که افراد، احترام را فراموش می‌کنند. برای مثال، در عالم دوستی با ضمیر «تو» همدیگر را صدا می‌کنند و بر اثر عادت، گاهی نیز در مقابل دیگران به شکل نادرستی رفتار می‌کنند، یا با هم شوخی‌ها بی‌جا می‌کنند یا یکدیگر را به تمسخر می‌گیرند. ادامه این روند می‌تواند روابط دوستان را تیره و متزلزل کند.
حارث بن اعور که از اصحاب علی(علیه السلام) بود، روزی اخلاص و ارادت قلبی خود را بیان کرد و گفت: «ای امیرمؤمنان، من شما را دوست دارم». چون سخن از دوستی به میان آمد، حضرت درباره حفظ دوستی فرمود:
«کسی را که دوست داری، با او خصومت مکن، او را به بازی مگیر؛ با او ستیزه‌جویی مکن؛ با او شوخی‌های نامناسب مکن، او را خوار و کوچک مشمار و در مقام برتری جویی بر او مباش. این کارها مناسب مقام دوستی نیست و روابط دوستان را تیره و متزلزل می‌سازد».[ خصال، ج 1، ص 296.]

تذکر عیب‌های دوست

انسان همان گونه که برای خود خوبی می‌خواهد، برای دوستش هم باید خوبی بخواهد، ازاین‌رو، اگر کاستی هایی در کار دوست خود دید، باید به او پند دهد. تذکر عیب‌های دوست، نشانه محبت به اوست که عیب دوست را مانند عیب خویش ناپسند می‌پندارد و از آن چشم پوشی نمی‌کند. این تذکر باید مخفیانه باشد، وگرنه نصیحت نیست، بلکه آبرو ریختن است، چنان که امام علی(علیه السلام) می‌فرماید:
«الصِّدیقُ الصِّدقِ مَنْ نَصَحَک فی عَیبِکَ، وَ حَفِظَکَ فی غَیْبِکَ، و آثرَکَ عَلَی نفسِه»[ غررالحکم و دررالکلم آمدی (به صورت موضوعی)، ج 1، ص 645.]؛ «دوست صمیمی کسی است که تو را در مورد عیب‌هایت نصیحت کند، در غیاب، تو را نگه دارت باشد و تو را بر خود مقدّم دارد».
همچنین می‌فرماید:
«صدیقُک مَنْ نَهاکَ وَ عَدُّوکَ مَنْ اَغْراکَ»[ همان، ص 646.]؛ «دوست صمیمی تو کسی است که تو را از کارهای زشت بازدارد و دشمن تو کسی است که تو را به کارهای زشت وادارد».
البته انسان همان گونه که خطاها و اشتباه‌های دوست خود را تذکر می‌دهد، باید خود هم آمادگی پذیرش نصیحت و تذکر دوست را داشته باشد.
از دیگر آداب دوستی این است که دوست خود را با نامی که او دوست دارد بخواند،[ اصول کافی، ج 4، ص 457.]در مجلس برای او جا باز کند.[ نهج الفصاحه (با تنظیم موضوعی)، ص 301، ح 13.] هنگام داشتن ثروت و قدرت، رفتارش با دوست تغییر نکند.[ اصول کافی، ج 4، ص 452.] در بیماری، از او عیادت و هنگام مرگ، او را تشییع کند. در غیبت دوست خود، حافظ آبرو، مال و ناموس او باشد. همیشه او را یاد و دعای خیر کند. در صورت توان، حاجت او را قبل از بیان کردن برآورده کند.[ ر.ک: بافکار، حسین، آداب اجتماعی اسلام «مبانی، روش‌ها و کارکردها»، قم، مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، ? 1389، اول. ]

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد