۱۳۹۴/۱۱/۱۰
–
۱۳۱ بازدید
نخست باید دانست، جد اعلاى پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم)، حضرت ابراهیم خلیلالرحمن و پس از ایشان حضرت اسماعیل میباشد و یکى بعد از دیگرى تا عبدمناف و سپس هاشم و فرزند هاشم عبدالمطلب و فرزند او عبدالله، پدر پیامبر گرامى(صلی الله علیه و آله و سلم) میباشد.
درباره احترام به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) سه تعبیر در قرآن آمده است:
1. «بگو اى رسول ما، هیچ اجرى از شما نمىطلبیم بلکه اجر و مزد رسالت من بر خداست»[ سبأ (34)، آیه 47.].
2. «از شما مردم اجرى نمىطلبم مگر کسى که بخواهد راهى به سوى پروردگارش بیابد»[ فرقان (25)، آیه 57.].
3. «بگو: از شما اجرى نمىطلبیم مگر رعایت و محبت کردن شما نسبت به خویشان و نزدیکان من»[ شوری (42)، آیه 23.].
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) به دستور خود خداوند اجر و مزد رسالتش را دوستى و احترام و محبت به خویشان و ذریهاش قرار داده است.
البته جمع این 3 آیه که در یکى مزد نطلبیده و در آیهاى دیگر طلبیده، چنین است که اگر پیامبر محبت ذریهاش را خواسته، سود اصلىاش به خود مسلمانان بر میگردد زیرا محبت و احترام عامل مؤثرى براى پیروى کردن است. همانگونه که در آیه 31 سوره آل عمران[ (((قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ …)))؛ «اگر شما به خدا محبت دارید پس باید مرا اطاعت کنید که خدا شما را دوست میدارد…».]، پیامبر اطاعت خود را از مردم میطلبد میفرماید چرا که من مبلغ فرمان او هستم، یعنى اگر ما مسلمانان به محبت سادات امر شدهایم این دستورى است از جانب خداوند و با محبت، به خدا نزدیکتر شدهایم و سودش به جیب خودمان رفته است و اصولاً پیوند محبت با کسى، انسان را به سوى محبوب و خواستههاى او میکشاند و هر چه رشته محبت قوىتر باشد این جاذبه قوىتر است، مخصوصاً محبتى که انگیزه آن کمال محبوب است، احساس این کمال سبب میشود که انسان سعى کند خود را به آن مبدأ کمال و اجراى خواستههاى او نزدیکتر گرداند.
چنانچه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در روایتى میفرماید: خوبان سادات را به خاطر خدا احترام کنید زیرا هر انسان خوبى باید مورد احترام قرار گیرد و سادات بد را به خاطر من یعنى منسوب به پیامبر هستند به خاطر پیامبر اکرم احترام کنید[ براى توضیح بیشتر به تفسیر نمونه، ج، 2 ذیل آیه 31 سوره آل عمران و یا تفسیر در المنثور سیوطى، ج، 6 ص 7 مراجعه کنید.]، و این اظهار محبتها یک شعار الهى است که بگوییم ما مسلمانان قدرشناس خدمات پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) هستیم و به او ارج نهاده و با این احترام همیشه به یاد او هستیم، و اگر سیدى بد بود کار بدش را دوست نمىداریم ولى خودشان را بهخاطر انتسابشان به پیغمبر اکرم دوست میداریم.
چه بسا تأکید درباره احترام به سادات و نسل پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به این جهت باشد که دشمنان در پی توطئه و بیاحترامی به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و نسل او بوده و هستند و دستور احترام برای حفظ حریم پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و فرهنگسازی در جامعه میباشد، در حالی که با این همه توصیهها با خاندان امام حسین(علیه السلام) و علویان در طول تاریخ ستمها شده است.
اما در خصوص اینکه ملاک برترى و احترام تقواست. باید گفت که این سخن کاملاً صحیح میباش اما سخن در همین تقواست که متقى کسى است که قرآن و دستورات دینش را تماماً گوش دهد و عمل کند که یکى از همین دستورات مودت و دوستى با خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) است.
پس با توجه به آیات و روایات ما سادات را احترام میکنیم و اگر از ایشان کسى به خطاکارى و بیراهه رفته ضمن کراهت داشتن عملش او را متذکر شده و نهى از منکر مینماییم و در عین حال طورى برخورد نمى کنیم که جسارت به خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) باشد، بلکه به او احترام و اکرام مینماییم.[ براى استفاده و توضیح بیشتر به این کتابها مراجعه فرمایید:
– تفسیر المیزان، علامه طباطبایى، ج، 9 آیه، 41 انفال.
– تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازى، ج 2، آیه 31 آل عمران.
– فضایل السادات، سید محمد اشرف (فرزند مرحوم محقق داماد)، انتشارات شرکة المعارف و الاثار 1339 هـ. ش قم. ]
درباره احترام به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) سه تعبیر در قرآن آمده است:
1. «بگو اى رسول ما، هیچ اجرى از شما نمىطلبیم بلکه اجر و مزد رسالت من بر خداست»[ سبأ (34)، آیه 47.].
2. «از شما مردم اجرى نمىطلبم مگر کسى که بخواهد راهى به سوى پروردگارش بیابد»[ فرقان (25)، آیه 57.].
3. «بگو: از شما اجرى نمىطلبیم مگر رعایت و محبت کردن شما نسبت به خویشان و نزدیکان من»[ شوری (42)، آیه 23.].
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) به دستور خود خداوند اجر و مزد رسالتش را دوستى و احترام و محبت به خویشان و ذریهاش قرار داده است.
البته جمع این 3 آیه که در یکى مزد نطلبیده و در آیهاى دیگر طلبیده، چنین است که اگر پیامبر محبت ذریهاش را خواسته، سود اصلىاش به خود مسلمانان بر میگردد زیرا محبت و احترام عامل مؤثرى براى پیروى کردن است. همانگونه که در آیه 31 سوره آل عمران[ (((قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ …)))؛ «اگر شما به خدا محبت دارید پس باید مرا اطاعت کنید که خدا شما را دوست میدارد…».]، پیامبر اطاعت خود را از مردم میطلبد میفرماید چرا که من مبلغ فرمان او هستم، یعنى اگر ما مسلمانان به محبت سادات امر شدهایم این دستورى است از جانب خداوند و با محبت، به خدا نزدیکتر شدهایم و سودش به جیب خودمان رفته است و اصولاً پیوند محبت با کسى، انسان را به سوى محبوب و خواستههاى او میکشاند و هر چه رشته محبت قوىتر باشد این جاذبه قوىتر است، مخصوصاً محبتى که انگیزه آن کمال محبوب است، احساس این کمال سبب میشود که انسان سعى کند خود را به آن مبدأ کمال و اجراى خواستههاى او نزدیکتر گرداند.
چنانچه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در روایتى میفرماید: خوبان سادات را به خاطر خدا احترام کنید زیرا هر انسان خوبى باید مورد احترام قرار گیرد و سادات بد را به خاطر من یعنى منسوب به پیامبر هستند به خاطر پیامبر اکرم احترام کنید[ براى توضیح بیشتر به تفسیر نمونه، ج، 2 ذیل آیه 31 سوره آل عمران و یا تفسیر در المنثور سیوطى، ج، 6 ص 7 مراجعه کنید.]، و این اظهار محبتها یک شعار الهى است که بگوییم ما مسلمانان قدرشناس خدمات پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) هستیم و به او ارج نهاده و با این احترام همیشه به یاد او هستیم، و اگر سیدى بد بود کار بدش را دوست نمىداریم ولى خودشان را بهخاطر انتسابشان به پیغمبر اکرم دوست میداریم.
چه بسا تأکید درباره احترام به سادات و نسل پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به این جهت باشد که دشمنان در پی توطئه و بیاحترامی به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و نسل او بوده و هستند و دستور احترام برای حفظ حریم پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و فرهنگسازی در جامعه میباشد، در حالی که با این همه توصیهها با خاندان امام حسین(علیه السلام) و علویان در طول تاریخ ستمها شده است.
اما در خصوص اینکه ملاک برترى و احترام تقواست. باید گفت که این سخن کاملاً صحیح میباش اما سخن در همین تقواست که متقى کسى است که قرآن و دستورات دینش را تماماً گوش دهد و عمل کند که یکى از همین دستورات مودت و دوستى با خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) است.
پس با توجه به آیات و روایات ما سادات را احترام میکنیم و اگر از ایشان کسى به خطاکارى و بیراهه رفته ضمن کراهت داشتن عملش او را متذکر شده و نهى از منکر مینماییم و در عین حال طورى برخورد نمى کنیم که جسارت به خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) باشد، بلکه به او احترام و اکرام مینماییم.[ براى استفاده و توضیح بیشتر به این کتابها مراجعه فرمایید:
– تفسیر المیزان، علامه طباطبایى، ج، 9 آیه، 41 انفال.
– تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازى، ج 2، آیه 31 آل عمران.
– فضایل السادات، سید محمد اشرف (فرزند مرحوم محقق داماد)، انتشارات شرکة المعارف و الاثار 1339 هـ. ش قم. ]