۱۳۹۲/۰۶/۲۳
–
۱۴۹۱ بازدید
از طرفىحدیث داریم از گناه متنفر باش نه از گناه کار،از طرفى هم معاشرت با گناه کار نهى شده تکلیف چیست؟!
اولا بدون مراجعه
به روایت و با توجه به آنچه شما گفته اید اگر به مساله نگاه کنیم باز مطلبی که
گفته اید هیچ مشکلی ندارد به این معنا که عدم معاشرت با گناه کار منافاتی با دوستی
یا عدم دوستی با شخص گناه کار ندارد چرا که تنفر و یا دوستی نسبت به شخصی امری
قلبی است و معاشرت و یا عدم معاشزت با امری جوارحی است که در خارج و با جسم ما
صورت می پذیرد. پس منافاتی میان این دو نیست.
ثانیا با مراجعه به
روایات و معارف دین و هم چنین سخن حکمای اسلامی این امر مشخص و مبرهن است که عمل
انسان جدای از او نیست و اگر شخصی عمل سویی را با اختیار خود انجام داد این زشتی
عملش از زشتی باطن اوست .چرا که یکی از ارکان مشخص کننده ی خوبی و بدی عمل نیت شخص
است (حسن و قبح فاعلی )و نیت هم از ذات
شخص سرچشمه می گیرد . بنابراین کسی که گناه کار است و گناه او زشت است خود او هم
آلوده و زشت باطن است .و این بینش نسبت به شخص گناه کار و یا شخص نیکو کار ریشه در
تولی و تبری دارد که یکی از فروع دین اسلام است . تولی و تبری به این معنی است که
با دوستان خدا دوست باشیم و با دشمنان او دشمن . شص گناه کار در لحظه ی گناه کردن
از فرمان خداوند سر پیچی می کند و در روایت هست که شخص گناه کار در لحظه ی گناه
ایمان ندارد . پس ما چنین شخصی را نمی توانیم دوست بداریم (به همان اندازه که پشت
به خدا کرده ).
اما اگر چنین
معنایی که شما گفتید هم از عبارات احادیث استفاده شود نظر به بعد دیگر قضیه دارد و
آن اینکه ما از وجود شخص گناه کار که از خداست و نورموجودیت اوست متنفر نباشیم
( که هر چه از خداوند صادر می شود خیر است )نه از ظلمت موجودیت او که
گناهان و نیات زشت اوست و جنبه ی شری اوست .
اما تکلیف ما در
مورد معاشرت و دوستی با انسان گناه کار این است که به اندازه ی گناه او از آن
گناهش متنفر باشیم (یعنی به همان اندازه که مرتکب گناه شده و نه بیشتر ) و به
اندازه ی خوبی هایش او را دوست داشته باشیم واگر می توانیم او را با معاشرت و تحت
تاثیر قرار دادن و امر به معروف ونهی از منکر به راه راست هدایت کنیم و از آن
گناهش باز داریم و خود آلوده ی گناه نشویم باید با او معاشرت کنیم و اگر نمی
توانیم او را تحت تاثیر قرار دهیم و خود هم مبتلا به گناه می شویم باید از آن شخص
دوری کنیم .
حضرت علی علیه
السلام فرمود: « از دوستی با افراد فاسق جداً اجتناب کنید زیرا شرّ به شرّ ملحق
خواهد شد» (غرر الحکم ،ص 147)
حضرت علی ـ علیه السّلام ـ فرمودند : «از همنشینی با دوست بد جداً اجتناب کن که
همنشینِ خود را به هلاکت میرساند، و به آبرویش لطمه میزند». (غررالحکم ،ص 142)
امام
محمد تقی(ع) با الهام از آموزه های وحیانی در سیره خود می فرماید: « ایّاک و
مصاحبة الشّریر فانّه کالسّیف المسلول یحسن منظره و یقبح آثاره؛ از رفاقت و دوستی
با انسان های بد بشدّت پرهیز کن، زیرا انسان شریر مانند شمشیر برهنه است که ظاهر
زیبا و آثار زننده دارد .
»( منتهی الآمال، ج 2، ص 228)
آن
امام بزرگوار در این کلام گهربار خاطرنشان می کند که فرد مسلمان و مؤمن باید از
همنشینی و تعامل با افراد ناشایست و نالایق جداً اجتناب نماید، زیرا معاشرت و
مصاحبت با این گونه افراد بذر رذایل اخلاقی را در نهاد انسان می پاشد و مایه قساوت
قلب می شود و ممکن است انسان را در قهر و عذاب الهی سهیم گرداند .
روزی
پدر بزرگوار امام جواد(ع) به شخصی از نزدیکان خود به نام سلیمان بن جعفر جعفری که
با امام هادی(ع) رفت و آمد داشت، فرمود: چرا تو را نزد عبدالرحمان بن یعقوب می
بینم و با او رابطه دوستی داری؟ سلیمان پاسخ داد: او دایی من است .
امام
فرمود: او انسان منحرفی است و درباره خداوند حرف های نادرستی می زند و به جسم بودن
خدا معتقد است. سلیمان گفت: او هرچه می خواهد بگوید! من فقط با وی دوست هستم. وقتی
به گفته هایش اعتقادی نداشته باشم، دوستی ما چه اشکالی دارد؟ امام فرمود: یا با او
دوست باش و ما را رها کن و یا ما را دوست داشته باش و با وی قطع دوستی و رابطه کن،
چون ممکن نیست که هم ما را دوست داشته باشی و هم او را. بدان که اگر عذابی بر او
نازل شود، دامان تو را هم می گیرد. سپس امام هادی(ع) داستان جوانی را تعریف کرد که
خودش از دوستان حضرت موسی(ع) بود و پدرش از یاران فرعون، لذا در ادامه فرمود: وقتی
لشکر فرعون در کنار رود نیل به حضرت موسی(ع) و پیروان او رسید، جوان از گروه موسی
جدا شد تا پدرش را نصیحت کند و به راه راست هدایت نماید، امّا پدرش بصیرت و گوش
شنوا نداشت و اندرز پسر در او تحولی ایجاد نکرد و سرسختانه به پیروی از فرعون
ادامه داد. در این هنگام یاران موسی از رود نیل گذشتند و نجات یافتند. امّا پسر
چون نزد پدرش ماند، به همراه او غرق شد. موضوع را به اطلاع حضرت موسی رساندند . اصحاب
از حال جوان پرسیدند که آیا او اهل رحمت است یا عذاب؟ حضرت موسی(ع ) فرمود:
جوان مشمول رحمت الهی است چون با پدر هم عقیده نبود، ولی هنگامی که عذاب نازل می
شود، نزدیکان افراد گناهکار نیز گرفتار عذاب می شوند و آتش شرارت بدکاران افراد
صالح را نیز به کام خود فرو می برد.( بحارالانوار، ج 74، ص 95 (