خانه » همه » مذهبی » معجزه و کرامت الهی

معجزه و کرامت الهی


معجزه و کرامت الهی

۱۳۹۲/۰۳/۱۹


۳۵۰ بازدید

آیا اعمالی مانند طی الارض، دیدن باطن افراد، ارتباط با اجنه، فکر خوانی و غیره واقعا کرامت به حساب می آیند؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، با در نظر گرفتن محرومیت دیگران از چنین قدرتهایی، عدالت الهی چگونه محقق می شود؟

در پاسخ به این پرسش ابتدا توجه به این نکته لازم است که آنچه مهم است نیل به مقامات انسانی و الهی و پیمودن مسیر بندگی و عبودیت و عمل به وظایف و مسئولیت های الهی و شرعی است. کشف و کرامت قدرتی است که خداوند به بندگان صالح خود عطا می کند و چیزی نیست که انسان بخواهد با اختیار به دنبال آن باشد و بدان افتخار و طلب شهرت کند؛ بنابراین کسانی هم که از این نوع اقتدار برخوردارند، صاحب مقام کتمان هستند و به روشنی نمی توان به وجود این قدرت در ایشان پی برد. بعضی از این امور در سایه تقوی وپرهیز کاری بدست می آید وهر کسی می تواند درون خود را اصلاح کند تا نور الهی در او بتابدوحقائق را ببیند،لکن باید توجه داشت همه این اموری که شایع هست صحت ندارد وموارد نادری است که خود فرد ادعائی نداردو مدعیان غالباً واقعیتی ندارند.درباره «طىّ الارض» و تحلیل عقلانى آن از سوى دانشمندان، نظریات گوناگونى ارائه شده است.یکى از آن نظریه ها، نظریه اعدام و ایجاد است که از ناحیه محى الدین بن عربى ابراز شده و بزرگانى نیز آن را پذیرفته اند. طبق این نظریه، شخص خود را در مکان مبدأ «اعدام» و در مکان دلخواه «ایجاد» مى کند. اصل این معنا مبتنى بر حرکت جوهرى فلسفى یا مسأله تجدّد امثال عرفانى است. بر اساس «تجدّد امثال» تمام موجودات – اعم از مادى و غیرمادى – و بر اساس حرکت جوهرى فقط موجودات مادى، بر خلاف ظاهر ثابت و آرامشان، هر لحظه معدوم گشته و در لحظه بعدى با فیض جدید موجود مى شوند. به دیگر عبارت موجودات دم به دم فیض وجود را از مبدأ هستى، دریافت کرده و بدین وسیله استمرار و بقاى خویش را تأمین مى کنند، به نحوى که اگر براى یک لحظه فیض وجود از آنها دریغ گردد و این امدادهاى پى در پى به آنها نرسد، همگى در حالت عدم، باقى خواهند ماند.
جهت وضوح مطلب، توجه به روشنایى به ظاهر مستمر ولى سیّال لامپ برق مفید بلکه لازم است. در این مثال لامپ برق، هر لحظه با دریافت انرژى جدید از مبدأ اصلى روشن مى شود و اگر براى یک آن، جریان برق قطع گردد و نیروى جدید نرسد، لامپ خاموش مى شود و فضا در تاریکى فرو مى رود. به تعبیر بهتر لامپ برق هر لحظه و هر آن – به اقتضاى تاریکى ذاتى خود – خاموش گشته و در آن و لحظه بعدى، با دریافت انرژى جدید روشن مى شود. و بدین ترتیب روشنایى به ظاهر مستمرّ آن ادامه مى یابد؛ ولى چونکه این خاموش شدن سریع صورت مى گیرد، ما آن را احساس نمى کنیم؛ بلکه روشنایى لامپ را یک روشنایى ثابت تلقى مى نماییم.
موجودات عالم نیز همین گونه اند؛ در هر لحظه معدوم مى شوند و در لحظه بعد، با فیض جدید موجود مى شوند ولى از آنرو که این موجود و معدوم شدن، سریع محقق مى شود آن را احساس نمى کنیم بلکه وجود اشیا را یک وجود ثابت و مستمر مى بینیم.
حال انسانى که بر «طىّ الارض» قدرت دارد، در حقیقت ظرف «ایجاد» خود را از ظرف «اعدام» خویش جدا مى سازد و در یک آن، خود را از نقطه اى به نقطه مورد نظر – بدون آنکه در دیگر موجودات تحوّلى رخ دهد و ملاک هاى مکانى و زمانى آنها تغییر کند – منتقل مى سازد. این انسان اگر «طىّ الارض» هم نمى کرد هر آن و هر لحظه اعدام و ایجاد مى شد. وقتى هم که چنین مى کند، باز هم اعدام و ایجاد مى شود؛ لکن با این تفاوت که ظرف ایجادش با ظرف اعدامش فرق مى کند. پیش تر در همان مکان که «اعدام» مى شد، ایجاد مى گشت؛ ولى حالا که طى الارض کرده، در مکان مبدأ «اعدام» و در مکان دیگرى «ایجاد» مى شود.
این خلاصه تحلیلى است که مى توان از «طىّ الارض» بر اساس نظریه محى الدین بن عربى ارائه کرد. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 1/100113921)

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد