۱۳۹۳/۰۶/۰۲
–
۱۱۴ بازدید
معرفت امام عصر؛ معرفت خدا
ارتباط معرفت خدا و معرفت پیامبر(صلی الله علیه و آله) و معرفت امام و حجت خدا(علیه السلام) در دعای اللهم عرفنی نفسک فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف نبیک……….به خوبی ترسیم شده است و پیام مهم این دعا در قوس صعود آن است که اگر ما به حقانیت شخصیت والای پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) ائمه اطهار و حضرت ولی عصر عج الله تعالی فرجه الشریف پی نبردیم و از او پیروی نکنیم نشانه آن است که در حقیقت به معرفت خداوند آن گونه که باید راه نیافته ایم.
——————————————————————————–
ارتباط معرفت خدا و معرفت پیامبر(صلی الله علیه و آله) و معرفت امام و حجت خدا(علیه السلام) در دعای اللهم عرفنی نفسک فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف نبیک……….به خوبی ترسیم شده است و پیام مهم این دعا در قوس صعود آن است که اگر ما به حقانیت شخصیت والای پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) ائمه اطهار و حضرت ولی عصر عج الله تعالی فرجه الشریف پی نبردیم و از او پیروی نکنیم نشانه آن است که در حقیقت به معرفت خداوند آن گونه که باید راه نیافته ایم.
——————————————————————————–
در آیه 31 سوره آل عمران می خوانیم: قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اَللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اَللَّهُ ؛ (3:31) بگوی ای پیامبر اگر خدا را دوست می دارید مرا پیروی کنید که خدا شما را دوست دارد. و همچنین اگر به معرفت امام معصوم و حجت خدا نایل نشدیم، نشانه آن است که در حقیقت به پیامبر(صلی الله علیه و آله) واهداف و توصیه هایش معرفت پیدا نکردیم و از دروازه ای که باید وارد شویم، دور شده ایم. چنان که در سخنان پیامبر(صلی الله علیه و آله) در کتاب مستدرک جلد3می خوانیم: انا مدینةالعلم و علی بابها؛ من شهر دانش هستم و علی در ورودی آن است.
در کتاب علل الشرایع نقل شده است: «امام حسین(علیه السلام) در میان یاران خود چنین فرمود: ای مردم خدای متعال بندگان را فقط برای این خلق کرد تا خدا را بشناسند، پس هنگامی که او را شناختند به عبادت او بپردازند، و هنگامی که خدا را عبادت کنند از عبادت غیر خدا بینیاز میشوند. شخصی از امام(علیه السلام) میپرسد معرفت خدا چیست؟ امام(علیه السلام) فرمود: شناخت خدا همان شناخت مردم هر زمان، امام زمان خودشان است که اطاعت از او واجب است».(1)
شیخ صدوق در تفسیر این روایت میگوید: منظور این است که اهل هر زمان بدانند که خدا آنها را بدون امام رها نکرده است؛ زیرا هر کس خدا را بدون حجت از طرف او عبادت کند، گویا غیر خدا را عبادت کرده است.(2)به نظر میرسد این تفسیر با توجه به قرائن موجود در روایت قابل پذیرش است؛ زیرا امام، معرفت خدا را مقدمه عبادت خدا قرار دادهاند. چنانکه در روایتی چنین آمده است: «کسی خدا را میشناسد و او را عبادت میکند که معرفت به خدا و امام از اهل بیت(علیه السلام) داشته باشد. کسی که معرفت به امام از اهل بیت(علیه السلام) نداشته باشد، غیر خدا را میشناسد و غیر او را عبادت میکند».(3)
علامه مجلسی این روایت را دو گونه توجیه و تفسیر میکند: 1. معرفت خدا بدون معرفت امام به دست نمیآید. 2. معرفت خدا در صورتی مفید است که همراه معرفت امام باشد.(4)
در مورد تفسیر اول علامه مجلسی میتوان گفت روایاتی این تفسیر را تأیید میکند. این روایات به گونههای مختلف وارد شده است. چند روایت را به عنوان نمونه متذکر میشویم: «خدا را از طریق ائمه (علیه السلام) میتوان شناخت».(5) «اگر ائمه نبودند خدا شناخته نمیشد».(6)« ائمه (علیهم السلام) محل شناخت خدا هستند».(7)
البته از نظر عارفان و اهل معرفت، از یک سو ائمه(علیه السلام) انسانهای کامل هستند و انسان کامل، کاملترین مظهر خدا است. از سوی دیگر، شناخت خدا فقط از راه شناخت مظاهر و تجلیات ممکن است؛ در نتیجه کاملترین راه شناخت خدا، شناخت کاملترین مظهر خدا یعنی شناخت ائمه(علیه السلام) است.
پی نوشت:
1. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج 1، ص 9، مکتبة الداوری، قم، بی تا. «حدثنا أبی رضی الله عنه قال حدثنا أحمد بن إدریس عن الحسین بن عبید الله عن الحسن بن علی بن أبی عثمان عن عبد الکریم بن عبید الله عن سلمة بن عطا عن أبی عبد الله (علیه السلام) قال خرج الحسین بن علی (علیه السلام) على أصحابه فقال أیها الناس إن الله جل ذکره ما خلق العباد إلا لیعرفوه فإذا عرفوه عبدوه فإذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة من سواه فقال له رجل یا ابن رسول الله بأبی أنت و أمی فما معرفة الله قال معرفة أهل کل زمان إمامهم الذی یجب علیهم طاعته».
2. علل الشرایع، ج 1، ص 9.
3. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 181. «سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ(علیه السلام) یَقُولُ إِنَّمَا یَعْرِفُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ یَعْبُدُهُ مَنْ عَرَفَ اللَّهَ وَ عَرَفَ إِمَامَهُ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ مَنْ لَا یَعْرِفِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا یَعْرِفِ الْإِمَامَ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ فَإِنَّمَا یَعْرِفُ وَ یَعْبُدُ غَیْرَ اللَّهِ هَکَذَا وَ اللَّهِ ضَلَالًا».
4. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج23، ص 83، موسسة الوفاء، بیروت، 1404ق. «بیان لعله (علیه السلام) إنما فسر معرفة الله بمعرفة الإمام لبیان أن معرفة الله لا یحصل إلا من جهة الإمام أو لاشتراط الانتفاع بمعرفته تعالى بمعرفته (علیه السلام).
5. کافی، ج 1، ص 145، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365ش. «سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (علیه السلام) یَقُولُ بِنَا عُبِدَ اللَّهُ وَ بِنَا عُرِفَ اللَّهُ وَ بِنَا وُحِّدَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى وَ مُحَمَّدٌ حِجَابُ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى».
6. همان، ص 193. «قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع الْأَوْصِیَاءُ هُمْ أَبْوَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الَّتِی یُۆْتَى مِنْهَا وَ لَوْلَاهُمْ مَا عُرِفَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ بِهِمُ احْتَجَّ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى عَلَى خَلْقِهِ».
7. همان، ج 2، ص 608. «السَّلَامُ عَلَى مَحَالِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ».