معرفی منابع سیره اهل بیت(ع) ویاران آن بزرگواران
۱۳۹۸/۰۴/۰۳
–
۷۷۹ بازدید
چندتا کتاب پیرامون شناخت سیره یاران و اصحاب امام علی علیه سلام و امام حسین علیه سلام بهم میشه معرفی کنید که چطوری این صحابه تونستن اینقدر به امام نزدیک بشن و محبوب رفیق بشن.
اولا نزدیک شدن به اهل بیت(ع) در هرزمان و مکانی ممکن است و تنها رمز آن حرکت در مسیری است که آنها حرکت میکنند و آن طاعت و بندگی محض است هرکدام از صحابه که معرفت به حق و عبودیت بیشتری داشتند به پیامبر و امام نزدیکتر بودند.شناخت یاران ائمه تنها از طریق مطالعه و شناخت تاریخ زندگی آن بزرگوران میسر است؛ بنابراین با مطالعه تاریخ زندگی امامان می توان یاران صدیق و با وفا، همچنین مخالفان آنها را شناخت. یاران امام علی (ع)؛ مانند سلمان، ابوذر، مقداد و …، یاران امام حسین در کربلا، شاگردان امام صادق، نواب خاص امام زمان (ع) برخی از بهترین یاران امامان (ع) هستند که اسامی و شخصیت آنها در تاریخ مشخص است. لازم به ذکر است که تعداد اصحاب و یاران امامان بی شمار است. اسامی برخی از آنان در تاریخ ثبت شده است.در این زمینه می توانید به منابع زیر مراجعه کنید:
1. اعیان الشیعة، سید محسن امین.
2. معجم رجال الحدیث، آیت الله خوئی.
3. قاموس الرجال، محمد تقی شوشتری.
4. رجال شیخ طوسی.
5. در خصوص صحابه رسول خدا کتاب آشنایی با اصحاب رسول خدا (ص) نوشته ابراهیم حسینی
ثانیا برای شناخت تاریخ زندگی آن بزرگوران جهت دستیابی به روحیه یاران آنها باید از کتابهای اصلی و منبع در شناخت خود ائمه معصومین(ع)، استفاده کرد که نیاز به تسلط بر زبان و ادبیات عربی و نیز آشنایی با تاریخ آن امامان بزرگوار دارد. بر این اساس، توصیه میشود که شما ابتدا از کتاب های فارسی که به دست دانشمندان مورد اعتماد نگاشته شده، استفاده نموده و سپس، همزمان با افزایش تسلطتان بر زبان عربی، به کتاب هایی که منبع کتاب های فارسی هستند، مراجعه نموده و آنها را با هم تطبیق دهید. سپس با مطالعه کتاب های تحلیلی، تلاش نمایید تا تحلیل خودتان را از هر موضوع ارائه داده و بعد از مشورت با خبرگان این رشته و نیز مطالعه سایر روایات صادره از اهل بیت (ع)، صحت و سقم آن را ارزیابی نمایید.
برای موفقیت در دست یابی به یک نتیجه مشخص در مطالعه تاریخ و سیره معصومین (ع) ابتدا باید به چند نکته مهم توجه فرمایید:
1. هیچ گاه، تنها با مراجعه به یک سلسله کتاب های مشخص و بدون مراجعه به متخصصان هر فن و رشته، نخواهید توانست موفقیت لازم را در تحقیقتان به دست آورید. بر همین اساس، هرگز نباید از مباحثه و مشاوره غافل بمانید.
2. اگر شرایط حاکم بر زمان زندگانی ائمه (ع) و بعد از آن را مورد بررسی قرار دهیم، به این نکته پیخواهیم برد که، اولا: بسیاری از کتب شیعیان معاصر با آن بزرگواران که میتوانست راهنمای مناسبی در بررسی سیره آنان باشد، از بین رفته و متأسفانه، اکنون در دسترس ما نیست. با مراجعه به کتاب هایی همچون فهرست نجاشی و فهرست ابن ندیم و …، با لیست بزرگی از این کتب مفقوده مواجه خواهید گشت.
ثانیاً: نویسندگان غیر شیعه نیز؛ با خود سانسوری شدید اطلاعات بسیار اندکی را از امامان ما ارائه مینمودند که به عنوان نمونه، به تاریخ طبری میتوان اشاره نمود که علیرغم این که مؤلف آن، در فاصله زمانی نزدیکی با آخرین امامان شیعه زندگی مینموده است، اما تنها به موارد جزئی؛ همانند تاریخ وفات آنان بسنده نموده و از ارائه اطلاعات بیشتری از زندگی این پیشوایان، خودداری نموده است!
بر این اساس، برای مطالعه تاریخ برخی از ائمه، از لحاظ منابع در تنگنا قرار داریم.
3. تاریخ ائمه را به دو شیوه میتوان مورد مطالعه قرار داد:
اول: شیوه کتابخانهای، که ما کتابی را برداشته و زندگانی امامی را از بدو تولد تا زمان شهادت مطالعه نماییم، و شاید با این که تمام وقایع زمان حیاتشان را به ذهن سپرده باشیم؛ نتوانیم تحلیلی از آنچه گذشت را ارائه دهیم.
دوم: مطالعه تحلیلی، یعنی ذهن و فکرمان را به هر موضوعی که در زندگی امامان وجود داشته، حساس نماییم و با بررسی اوضاع پیرامونی و شرایط قبل و بعد حاکم بر جامعه، تحلیل درستی از آنچه اتفاق افتاده به دست آوریم.
به عنوان نمونه، موضوع ولایتعهدی امام رضا (ع) را از دو منظر میتوان مطالعه نمود: یکی این که حرکت ایشان از مدینه در چه ماهی از سال بوده و مسیر حرکت ایشان از چه شهرهایی میگذشته و در چه تاریخی به خراسان رسیده و در نهایت تاریخ دقیق نصب ایشان به ولایتعهدی، چه روزی بوده است و …، اما در نگاهی دیگر، میتوان موضوع را این گونه بررسی نمود که امام رضا (ع) و مأمون؛ قبل از طرح موضوع ولایتعهدی؛ دارای چه جایگاه و موقعیتی در جهان اسلام بودهاند و مأمون با چه مشکلاتی مواجه بوده که در صدد این اقدام برآمده و چه دلایلی، امام را وادار به پذیرش این امر نموده و نتایج آن در دنیای اسلام و تشیع چه بوده است و … .
این دو نوع مطالعه بیان شده، به نحوی لازم و ملزوم یکدیگر اند و نقص در هر کدام، ضعف در دیگری را نیز به دنبال خواهد داشت.
4. هرچه دامنه اطلاعات اشخاص بیشتر میشود، قدرت استفاده آنان از منابع مختلف نیز افزایش خواهد یافت به عنوان نمونه، شما تنها با آگاه بودن به حال راویان یک حدیث و یا آشنا بودن با قراین تاریخی، متوجه خواهید شد که مراد از “ابو جعفر” در روایات، امام باقر (ع) است یا امام جواد (ع)؟ و یا مراد از کنایاتی همچون “عالم” و “شیخ” و “ناحیه” در “قال العالم[1]” و “کنت عند الشیخ[2] “و “خرج عن الناحیة[3]” کدامین امام معصوم است؟ بر این اساس، باید همزمان با مطالعه سیره معصومین، به افزایش دانش خود در رشتههای جانبی؛ همانند رجال و درایه و …، بپردازیم.
تسلط بر زبان عربی نیز، عاملی است که بیشترین کمک را برای استفاده بهتر از منابع اسلامی در اختیارتان قرار خواهد داد، بنابر این لازم است که حداکثر تلاش خود را در تسلط بر ادبیات عرب انجام داده، تا در مراحل بعد بتوانید به راحتی از متون عربی استفاده نمایید و نکتههای موجود در کلام اهل بیت را دریابید که این موضوع، از جانب خود آن بزرگواران نیز توصیه شده است.[4]5. در بسیاری از موارد، نمیتوان منبعی را به عنوان منبع اصلی معرفی نمود؛ زیرا به عنوان نمونه؛ هم کتاب ارشاد شیخ مفید و هم کتاب بحار الانوار علامه مجلسی را میتوان به عنوان منبعی در زمینه تاریخ ائمه در نظر گرفت، اما در مقام مقایسه بین آن دو، باید گفت که کتاب ارشاد، این امتیاز را دارد که فاصله زمانی کمتری با دوران اهل بیت (ع) داشته و بر همین اساس، از دقت و قابلیت استناد بیشتری برخوردار است، اما مرحوم مجلسی که هفت قرن بعد از ایشان بوده، این زحمت را بر خود هموار نموده تا در کتاب خود، مجموعهای را ایجاد نماید که شامل کتاب های مختلف – از جمله ارشاد و نیز کتاب هایی که خود آن کتاب اکنون در دسترس ما نیست،- میشود. این جامعیت را میتوان امتیازی برای بحار الانوار در مقابل ارشاد دانست و به همین جهت، یک پژوهشگر از هیچ کدام بینیاز نیست و هیچ یک از این دو کتاب را نمیتوان منبع اصلی و دیگری را فرعی برشمرد.
6. نکته مهم دیگری که لازم است تمام پژوهشگران در زمینههای دینی به آن توجه نمایند، این است که اطلاعات جمعآوری و ارائه شده چه در سخنرانی و چه در کتب و مقالات و …؛ همیشه باید مستند بوده و از پذیرش و نقل هر موضوع غیر مستندی خودداری ورزید، هرچند آن را از فرد محترم و متدینی نقل نموده باشند!، چون شاید در گذشته میتوانستیم به گفته دیگران اعتماد نموده و به دلیل دشواری جست و جو در تمام منابع، تنها به استناد آنچه از افراد موجه شنیدهایم، آن را پذیرفته و بدان عمل نماییم، اما اکنون که به برکت پیشرفت دانش و در دسترس بودن نرمافزارهای مختلفی که بیشتر منابع را به آسانی در اختیارمان قرار میدهند، نمیتوان روش قبل را ادامه داد. البته این بدان معنا نیست که از دانش و یافتههای دیگران استفاده ننماییم، بلکه باید دقت نماییم که تنها سخن و نوشتههای مستند را بپذیریم و در ارتباط با منابع مورد استناد نیز، مورد به مورد، به بررسی و تحقیق و پرسش بپردازیم تا ارزش استناد به آن مشخص شود و این روش، موجب آن خواهد شد که در آینده تبلیغی و تحقیقی خود نیز موفق تر بوده و با توجه به مستند بودن سخنانمان، پذیرش آن را برای دیگران آسان تر نماییم. به عبارت دیگر، برای یک طالب علم سزاوار نیست که مطالب خود را با استفاده از کتاب هایی که از ارزش علمی برخوردار نیستند، بیان نماید!
7. برای جبران فقر منابع تاریخی که بدان اشاره شد، باید از روش دیگری استفاده نماییم و آن هم بررسی روایاتی است که از پیشوایانمان برجای مانده است؛ هر چند که مستقیما با تاریخ و سیره در ارتباط نباشد؛ زیرا هرچند که دانستن تاریخ ائمه (ع) هم لازم و هم مفید برای فهم سخنانشان است، اما باید بدانیم که تنها آشنایی با تاریخ ولادت و وفات و نام همسران و فرزندان و …ائمه نمیتواند ما را در فهم سیره امامان معصوم (ع) یاریدهد، بلکه دقت و بررسی در تعالیم آنان، روش بهتری برای درک سیره آن بزرگواران خواهد بود. به عنوان نمونه، شما میتوانید مجموعه وقایع تاریخی مرتبط با امام باقر (ع) و امام صادق (ع) را که در دسترس ما است، در مدت زمان اندکی فراگیرید، اما برای بررسی مجموعه سخنان باقی مانده از آن دو بزرگوار، سالیان سال تلاش نموده و هر روز به نکتهای جدید برخورد نمایید.
8. اکنون، در اختیار داشتن نرمافزارهای مختلف علوم اسلامی به علاوه توانایی استفاده صحیح از آنها، کمک بسیار مهمی، دست کم در سرعت تحقیق خواهد داشت که هیچ پژوهشگر علوم دینی، از آن بینیاز نیست.
با توجه به نکات فوق، پیشنهاد ما این است که در مرحله اول، کتابی همانند منتهی الآمال مرحوم شیخ عباس قمی را دقیقا مطالعه نموده و در هر مورد که ایشان، آن را مستند به کتاب های دیگری همانند لهوف یا ارشاد و … نموده، با استفاده از نرمافزارهای علوم اسلامی، متن عربی کتاب منبع را با مطالب این کتاب، مقایسه نمایید. در مرحله بعد به مطالعه کتاب های عربی تألیف شده در سدههای قبل بپردازید، کتاب هایی همانند ارشاد شیخ مفید، اعلام الورای امین الاسلام طبرسی، کشف الغمة علی بن عیسای اربلی، مناقب ابن شهرآشوب و نیز مجلدات بسیاری از کتاب بحار الانوار که به زندگانی ائمه (ع) میپردازد. در جریان این مطالعه، دقت فرمایید که سرفصل موضوعات مهم را مشخص نموده و خلاصه آنچه در هر کتاب، در مورد آن به دست آوردهاید، یادداشت نمایید. در ضمن، مناسب است، بعد از اتمام مطالعه هر کتاب تاریخی محض، کتب و مقالات تحلیلی در یک موضوع خاص؛ همانند واقعه تحکیم؛ صلح امام حسن (ع)، قیام امام حسین (ع) و…؛ که در قرن اخیر بیشتر بدان پرداخته شده،[5] را نیز مطالعه نموده و آن را با دستاوردهای خود از کتب منبع، مقایسه نمایید و در صورت بروز هرگونه ابهام یا تعارض، آن را با متخصصان فن و به ویژه نویسندگان کتاب های تحلیلی، اگر در دسترس باشند در میان گذارید. سپس، به این مقدار بسنده ننموده و به تدریج به بررسی روایات و توصیههای معصومان در تمام ابواب موجود در کتب روایی پرداخته و ملاحظه نمایید که آیا این روایات، با معیارهایی که تا کنون بدان دست یافتهاید منطبق است یا خیر؟ و در صورت غیر منطبق بودن آن، یا باید شرایط صدور روایت را ملاحظه نمایید که موجب چنین عدم انطباقی شده است که در این صورت، پنجره جدیدی در مطالعه سیره ائمه به رویتان گشوده خواهد شد، و یا این که باید در معیارهای به دست آورده خود تجدید نظر فرموده و آن را جرح و تعدیل نمایید.
با اجرای چنین روشی، شما تنها به مطالعه کتاب ها و منابع مختلف بسنده نمینمایید، بلکه قدرت تحلیل موضوعات گوناگونی که در زمان ائمه وجود داشته برایتان آسان تر خواهد شد و در نهایت با یاری خداوند، به جمعبندی مناسبی خواهید رسید.
پینوشت:
[1] حرعاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج 17، ص 64، ح 21993.
[2] البرقی، احمد بن محمد، المحاسن، ج 1، ص 62، دار الکتب الاسلامیة، قم، 1371 ه ق.
[3] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 45، ص 64، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 ه ق.
[4] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 52، روایت 13(اعربوا حدیثنا فانا قوم فصحاء).
[5] این گونه کتب، اکنون به وفور در اختیار است و ما به دلایلی نمیخواهیم، مؤلف خاصی را معرفی نماییم، ولی با اندک تحقیقی میتوانید کتاب مناسب را بیابید.
1. اعیان الشیعة، سید محسن امین.
2. معجم رجال الحدیث، آیت الله خوئی.
3. قاموس الرجال، محمد تقی شوشتری.
4. رجال شیخ طوسی.
5. در خصوص صحابه رسول خدا کتاب آشنایی با اصحاب رسول خدا (ص) نوشته ابراهیم حسینی
ثانیا برای شناخت تاریخ زندگی آن بزرگوران جهت دستیابی به روحیه یاران آنها باید از کتابهای اصلی و منبع در شناخت خود ائمه معصومین(ع)، استفاده کرد که نیاز به تسلط بر زبان و ادبیات عربی و نیز آشنایی با تاریخ آن امامان بزرگوار دارد. بر این اساس، توصیه میشود که شما ابتدا از کتاب های فارسی که به دست دانشمندان مورد اعتماد نگاشته شده، استفاده نموده و سپس، همزمان با افزایش تسلطتان بر زبان عربی، به کتاب هایی که منبع کتاب های فارسی هستند، مراجعه نموده و آنها را با هم تطبیق دهید. سپس با مطالعه کتاب های تحلیلی، تلاش نمایید تا تحلیل خودتان را از هر موضوع ارائه داده و بعد از مشورت با خبرگان این رشته و نیز مطالعه سایر روایات صادره از اهل بیت (ع)، صحت و سقم آن را ارزیابی نمایید.
برای موفقیت در دست یابی به یک نتیجه مشخص در مطالعه تاریخ و سیره معصومین (ع) ابتدا باید به چند نکته مهم توجه فرمایید:
1. هیچ گاه، تنها با مراجعه به یک سلسله کتاب های مشخص و بدون مراجعه به متخصصان هر فن و رشته، نخواهید توانست موفقیت لازم را در تحقیقتان به دست آورید. بر همین اساس، هرگز نباید از مباحثه و مشاوره غافل بمانید.
2. اگر شرایط حاکم بر زمان زندگانی ائمه (ع) و بعد از آن را مورد بررسی قرار دهیم، به این نکته پیخواهیم برد که، اولا: بسیاری از کتب شیعیان معاصر با آن بزرگواران که میتوانست راهنمای مناسبی در بررسی سیره آنان باشد، از بین رفته و متأسفانه، اکنون در دسترس ما نیست. با مراجعه به کتاب هایی همچون فهرست نجاشی و فهرست ابن ندیم و …، با لیست بزرگی از این کتب مفقوده مواجه خواهید گشت.
ثانیاً: نویسندگان غیر شیعه نیز؛ با خود سانسوری شدید اطلاعات بسیار اندکی را از امامان ما ارائه مینمودند که به عنوان نمونه، به تاریخ طبری میتوان اشاره نمود که علیرغم این که مؤلف آن، در فاصله زمانی نزدیکی با آخرین امامان شیعه زندگی مینموده است، اما تنها به موارد جزئی؛ همانند تاریخ وفات آنان بسنده نموده و از ارائه اطلاعات بیشتری از زندگی این پیشوایان، خودداری نموده است!
بر این اساس، برای مطالعه تاریخ برخی از ائمه، از لحاظ منابع در تنگنا قرار داریم.
3. تاریخ ائمه را به دو شیوه میتوان مورد مطالعه قرار داد:
اول: شیوه کتابخانهای، که ما کتابی را برداشته و زندگانی امامی را از بدو تولد تا زمان شهادت مطالعه نماییم، و شاید با این که تمام وقایع زمان حیاتشان را به ذهن سپرده باشیم؛ نتوانیم تحلیلی از آنچه گذشت را ارائه دهیم.
دوم: مطالعه تحلیلی، یعنی ذهن و فکرمان را به هر موضوعی که در زندگی امامان وجود داشته، حساس نماییم و با بررسی اوضاع پیرامونی و شرایط قبل و بعد حاکم بر جامعه، تحلیل درستی از آنچه اتفاق افتاده به دست آوریم.
به عنوان نمونه، موضوع ولایتعهدی امام رضا (ع) را از دو منظر میتوان مطالعه نمود: یکی این که حرکت ایشان از مدینه در چه ماهی از سال بوده و مسیر حرکت ایشان از چه شهرهایی میگذشته و در چه تاریخی به خراسان رسیده و در نهایت تاریخ دقیق نصب ایشان به ولایتعهدی، چه روزی بوده است و …، اما در نگاهی دیگر، میتوان موضوع را این گونه بررسی نمود که امام رضا (ع) و مأمون؛ قبل از طرح موضوع ولایتعهدی؛ دارای چه جایگاه و موقعیتی در جهان اسلام بودهاند و مأمون با چه مشکلاتی مواجه بوده که در صدد این اقدام برآمده و چه دلایلی، امام را وادار به پذیرش این امر نموده و نتایج آن در دنیای اسلام و تشیع چه بوده است و … .
این دو نوع مطالعه بیان شده، به نحوی لازم و ملزوم یکدیگر اند و نقص در هر کدام، ضعف در دیگری را نیز به دنبال خواهد داشت.
4. هرچه دامنه اطلاعات اشخاص بیشتر میشود، قدرت استفاده آنان از منابع مختلف نیز افزایش خواهد یافت به عنوان نمونه، شما تنها با آگاه بودن به حال راویان یک حدیث و یا آشنا بودن با قراین تاریخی، متوجه خواهید شد که مراد از “ابو جعفر” در روایات، امام باقر (ع) است یا امام جواد (ع)؟ و یا مراد از کنایاتی همچون “عالم” و “شیخ” و “ناحیه” در “قال العالم[1]” و “کنت عند الشیخ[2] “و “خرج عن الناحیة[3]” کدامین امام معصوم است؟ بر این اساس، باید همزمان با مطالعه سیره معصومین، به افزایش دانش خود در رشتههای جانبی؛ همانند رجال و درایه و …، بپردازیم.
تسلط بر زبان عربی نیز، عاملی است که بیشترین کمک را برای استفاده بهتر از منابع اسلامی در اختیارتان قرار خواهد داد، بنابر این لازم است که حداکثر تلاش خود را در تسلط بر ادبیات عرب انجام داده، تا در مراحل بعد بتوانید به راحتی از متون عربی استفاده نمایید و نکتههای موجود در کلام اهل بیت را دریابید که این موضوع، از جانب خود آن بزرگواران نیز توصیه شده است.[4]5. در بسیاری از موارد، نمیتوان منبعی را به عنوان منبع اصلی معرفی نمود؛ زیرا به عنوان نمونه؛ هم کتاب ارشاد شیخ مفید و هم کتاب بحار الانوار علامه مجلسی را میتوان به عنوان منبعی در زمینه تاریخ ائمه در نظر گرفت، اما در مقام مقایسه بین آن دو، باید گفت که کتاب ارشاد، این امتیاز را دارد که فاصله زمانی کمتری با دوران اهل بیت (ع) داشته و بر همین اساس، از دقت و قابلیت استناد بیشتری برخوردار است، اما مرحوم مجلسی که هفت قرن بعد از ایشان بوده، این زحمت را بر خود هموار نموده تا در کتاب خود، مجموعهای را ایجاد نماید که شامل کتاب های مختلف – از جمله ارشاد و نیز کتاب هایی که خود آن کتاب اکنون در دسترس ما نیست،- میشود. این جامعیت را میتوان امتیازی برای بحار الانوار در مقابل ارشاد دانست و به همین جهت، یک پژوهشگر از هیچ کدام بینیاز نیست و هیچ یک از این دو کتاب را نمیتوان منبع اصلی و دیگری را فرعی برشمرد.
6. نکته مهم دیگری که لازم است تمام پژوهشگران در زمینههای دینی به آن توجه نمایند، این است که اطلاعات جمعآوری و ارائه شده چه در سخنرانی و چه در کتب و مقالات و …؛ همیشه باید مستند بوده و از پذیرش و نقل هر موضوع غیر مستندی خودداری ورزید، هرچند آن را از فرد محترم و متدینی نقل نموده باشند!، چون شاید در گذشته میتوانستیم به گفته دیگران اعتماد نموده و به دلیل دشواری جست و جو در تمام منابع، تنها به استناد آنچه از افراد موجه شنیدهایم، آن را پذیرفته و بدان عمل نماییم، اما اکنون که به برکت پیشرفت دانش و در دسترس بودن نرمافزارهای مختلفی که بیشتر منابع را به آسانی در اختیارمان قرار میدهند، نمیتوان روش قبل را ادامه داد. البته این بدان معنا نیست که از دانش و یافتههای دیگران استفاده ننماییم، بلکه باید دقت نماییم که تنها سخن و نوشتههای مستند را بپذیریم و در ارتباط با منابع مورد استناد نیز، مورد به مورد، به بررسی و تحقیق و پرسش بپردازیم تا ارزش استناد به آن مشخص شود و این روش، موجب آن خواهد شد که در آینده تبلیغی و تحقیقی خود نیز موفق تر بوده و با توجه به مستند بودن سخنانمان، پذیرش آن را برای دیگران آسان تر نماییم. به عبارت دیگر، برای یک طالب علم سزاوار نیست که مطالب خود را با استفاده از کتاب هایی که از ارزش علمی برخوردار نیستند، بیان نماید!
7. برای جبران فقر منابع تاریخی که بدان اشاره شد، باید از روش دیگری استفاده نماییم و آن هم بررسی روایاتی است که از پیشوایانمان برجای مانده است؛ هر چند که مستقیما با تاریخ و سیره در ارتباط نباشد؛ زیرا هرچند که دانستن تاریخ ائمه (ع) هم لازم و هم مفید برای فهم سخنانشان است، اما باید بدانیم که تنها آشنایی با تاریخ ولادت و وفات و نام همسران و فرزندان و …ائمه نمیتواند ما را در فهم سیره امامان معصوم (ع) یاریدهد، بلکه دقت و بررسی در تعالیم آنان، روش بهتری برای درک سیره آن بزرگواران خواهد بود. به عنوان نمونه، شما میتوانید مجموعه وقایع تاریخی مرتبط با امام باقر (ع) و امام صادق (ع) را که در دسترس ما است، در مدت زمان اندکی فراگیرید، اما برای بررسی مجموعه سخنان باقی مانده از آن دو بزرگوار، سالیان سال تلاش نموده و هر روز به نکتهای جدید برخورد نمایید.
8. اکنون، در اختیار داشتن نرمافزارهای مختلف علوم اسلامی به علاوه توانایی استفاده صحیح از آنها، کمک بسیار مهمی، دست کم در سرعت تحقیق خواهد داشت که هیچ پژوهشگر علوم دینی، از آن بینیاز نیست.
با توجه به نکات فوق، پیشنهاد ما این است که در مرحله اول، کتابی همانند منتهی الآمال مرحوم شیخ عباس قمی را دقیقا مطالعه نموده و در هر مورد که ایشان، آن را مستند به کتاب های دیگری همانند لهوف یا ارشاد و … نموده، با استفاده از نرمافزارهای علوم اسلامی، متن عربی کتاب منبع را با مطالب این کتاب، مقایسه نمایید. در مرحله بعد به مطالعه کتاب های عربی تألیف شده در سدههای قبل بپردازید، کتاب هایی همانند ارشاد شیخ مفید، اعلام الورای امین الاسلام طبرسی، کشف الغمة علی بن عیسای اربلی، مناقب ابن شهرآشوب و نیز مجلدات بسیاری از کتاب بحار الانوار که به زندگانی ائمه (ع) میپردازد. در جریان این مطالعه، دقت فرمایید که سرفصل موضوعات مهم را مشخص نموده و خلاصه آنچه در هر کتاب، در مورد آن به دست آوردهاید، یادداشت نمایید. در ضمن، مناسب است، بعد از اتمام مطالعه هر کتاب تاریخی محض، کتب و مقالات تحلیلی در یک موضوع خاص؛ همانند واقعه تحکیم؛ صلح امام حسن (ع)، قیام امام حسین (ع) و…؛ که در قرن اخیر بیشتر بدان پرداخته شده،[5] را نیز مطالعه نموده و آن را با دستاوردهای خود از کتب منبع، مقایسه نمایید و در صورت بروز هرگونه ابهام یا تعارض، آن را با متخصصان فن و به ویژه نویسندگان کتاب های تحلیلی، اگر در دسترس باشند در میان گذارید. سپس، به این مقدار بسنده ننموده و به تدریج به بررسی روایات و توصیههای معصومان در تمام ابواب موجود در کتب روایی پرداخته و ملاحظه نمایید که آیا این روایات، با معیارهایی که تا کنون بدان دست یافتهاید منطبق است یا خیر؟ و در صورت غیر منطبق بودن آن، یا باید شرایط صدور روایت را ملاحظه نمایید که موجب چنین عدم انطباقی شده است که در این صورت، پنجره جدیدی در مطالعه سیره ائمه به رویتان گشوده خواهد شد، و یا این که باید در معیارهای به دست آورده خود تجدید نظر فرموده و آن را جرح و تعدیل نمایید.
با اجرای چنین روشی، شما تنها به مطالعه کتاب ها و منابع مختلف بسنده نمینمایید، بلکه قدرت تحلیل موضوعات گوناگونی که در زمان ائمه وجود داشته برایتان آسان تر خواهد شد و در نهایت با یاری خداوند، به جمعبندی مناسبی خواهید رسید.
پینوشت:
[1] حرعاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج 17، ص 64، ح 21993.
[2] البرقی، احمد بن محمد، المحاسن، ج 1، ص 62، دار الکتب الاسلامیة، قم، 1371 ه ق.
[3] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 45، ص 64، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 ه ق.
[4] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 52، روایت 13(اعربوا حدیثنا فانا قوم فصحاء).
[5] این گونه کتب، اکنون به وفور در اختیار است و ما به دلایلی نمیخواهیم، مؤلف خاصی را معرفی نماییم، ولی با اندک تحقیقی میتوانید کتاب مناسب را بیابید.