خانه » همه » مذهبی » معنای بساطت و ترکیب در علم و جهل و تصور چیست؟

معنای بساطت و ترکیب در علم و جهل و تصور چیست؟

مرکب به معنای سوار شدن و هر گاه چند جزء (عنصر) در کنار هم قرار گرفته یا با هم ترکیب شوند، یک مجموعه را تشکیل داده که به آن مرکب گفته می شود.

 

در مقابل بسیط به چیزی گفته می شود که جزء نداشته و مرکب نباشد.

 

اما معنا و مفهوم علم و جهل از بدیهی ترین معانی هستند. بنا بر این تعریف آنها به کلماتی از قبیل دانش و نادانی و آگاهی و نا آگاهی و شناخت و… تعریف واقعی نیست و تعریف شرح الاسمی است یعنی استفاده از کلمات دیگری است که هم معنای آنها هستند.

 

علم به دو قسم حصولی و حضوری تقسیم می شود و علم حصولی علم به شیئ است به واسطه حاکی خود نیز به تصور و تصدیق تقسیم می شود.پس تصور یکی از اقسام علم حصولی استکه عبارت است از علم به شیئ بدون حکم به درستی و صدق آن. و خود تصور نیز به اقسامی تقسیم می شود.ولی تصدیق علم به درستی یک قضیه است .

 

حال بحث در این است که ترکیب و بساطت در علم وجهل و تصور به چه معناست؟برای بساطت و ترکیب علم فرض هایی متصور است:

 

1- علم مرکب :ترکیب در علم به معنای این است که ما در واقع دو علم داشته باشیم: 1-علم به شیئ 2-علم به علم به آن شیئ. یعنی ما هم از چیزی آگاهی داریم و هم به آگاه بودن خود آگاهی داریم.(می دانیم که می دانیم)

 

2- جهل مرکب :ترکیب در جهل هم به معنای این است که ما دو جهل داشته باشیم: 1-جهل به شیئ 2-جهل به همین جهل مان. چه بسا که انسان چیزی را نمی داند و نمی داند که نمی داند و خیال می کند می داند.به چنین جهلی ،جهل مرکب می گویند که نجات یافتن از چنین جهلی کاری بس دشوار است چون انسان مادامی که معتقد به جهل خود نباشد اقدامی برای رفع آن جهل انجام نمی دهد.

 

3- علم بسیط :حکیم بزرگ صدر المتألهین بر این باور است که «…علم نیز مانند جهل به بسیط و مرکب تقسیم می شود. علم بسیط علم کسی است که می داند ولی نمی داند که می داند امّا علم مرکب دو علم است یکی علم به چیزی و دیگر علم به علم…»[1].

 

اما در مقابل بعضی از دانشمندان علم بسیط را اصلا علم نمی دانند و در این باره گفته اند:”اصلاً ادراک‌ بسیط‌ به‌ معنی‌ درست‌ لفظ‌ علم‌ نیست‌ یا لا اقل‌ علمی‌ نیست‌ که‌ به‌ صورت‌ حکم‌ و قضیه‌ به‌ زبان‌ آمده‌ باشد، بلکه‌ صورت‌ و جهت‌ و غایت‌ علم‌ با آن‌ معین‌ می‌شود. در پدیدارشناسی‌(فنومنولوژی‌) نیز علم‌، مسبوق‌ به‌ یک‌ نحوه‌ تلقی‌ و وجهه‌ نظر است‌ و اپوخه‌ (تعلیق‌ و توقف‌ حکم‌) بدون‌ آن‌ صورت‌ نمی‌گیرد.”[2]

 

4- جهل بسیط :یعنی انسان جهل به شیئ دارد و می داند که جاهل است.[3]

 

تصور در فلسفه و منطق عبارتست از:”ادراک ساده (بدون هیچ گونه حکم به نفی و اثبات آن) در مقابل تصدیق که عبارتست از تصور به همراه حکم به نفی و اثبات آن[4]،بنا براین تقسیم تصور به بسیط و مرکب معنی ندارد و اصطلاح تصور بسیط و تصور مرکب دراین دو علم شایع نیست بلکه مراد از تصور بسیط یک تصور و مراد ازتصور مرکب تصوراتی است که از ترکیب چند تصور بسیط با یکدیگر ساخته شده اند.

 

 

[1]– ملاصدرا، اسفار اربعه، ج 1،ص 116.

[2]– متن‌ سخنرانی‌ دکتر رضا داوری‌ در سمینار «پدیدارشناسی‌» ایتالیا، رُم‌، تابستان‌ 1380. آدرس خبر: http://www.iptra.ir/vdcc2besqqp.html

http://www.iptra.ir/prtjemeiwuqev.szq.fveufu4.fs5u.html

[3]-ملاصدرا، اسفار اربعه، ج 1، ص 116-با استفاده از مقاله دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی.مجله خردنامه صدرا، شماره 23.بهار 80.ص 5.

[4]  ملاصدرا ،رساله التصور و التصدیق، ص 322.

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد