خانه » همه » مذهبی » معنای غلو

معنای غلو


معنای غلو

۱۳۹۲/۰۴/۰۹


۱۷۲ بازدید

غلو در لغت به معنى تجاوز از حد است. قرآن خطاب به اهل کتاب مى فرماید: «یا أَهلَ الکِتابِ لا تَغلُوا فِى دینِکُم وَ لا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلاّ الحَق» ؛ سوره نسا، آیه ۱۷۱.اى اهل کتاب در دین خود، غلو (تجاوز از حد) نکنید، و درباره خدا غیر از حق نگویید. قرآن کریم آنان را از این جهت از غلو نهى مى کند که در حق حضرت مسیح(ع) از مرز حق تجاوز کرده و او را خدا یا فرزند خدا دانسته اند.
پس از درگذشت پیامبر گرامى اسلام(ص) گروه هایى درباره حضرت على(ع) و یا سایر پیشوایان معصوم(ع) از مرز حق تجاوز کردند و مقاماتى را براى ایشان قایل شدند که ویژه خداست.

غلو در لغت به معنى تجاوز از حد است. قرآن خطاب به اهل کتاب مى فرماید: «یا أَهلَ الکِتابِ لا تَغلُوا فِى دینِکُم وَ لا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلاّ الحَق» ؛ سوره نسا، آیه 171.اى اهل کتاب در دین خود، غلو (تجاوز از حد) نکنید، و درباره خدا غیر از حق نگویید. قرآن کریم آنان را از این جهت از غلو نهى مى کند که در حق حضرت مسیح(ع) از مرز حق تجاوز کرده و او را خدا یا فرزند خدا دانسته اند.
پس از درگذشت پیامبر گرامى اسلام(ص) گروه هایى درباره حضرت على(ع) و یا سایر پیشوایان معصوم(ع) از مرز حق تجاوز کردند و مقاماتى را براى ایشان قایل شدند که ویژه خداست. از این جهت آنان را «غلاة» یا «غالیان» (جمع غالى) نامیده اند.
شیخ مفید(ره) مى گوید: «غالیان، گروه هایى هستند که به اسلام تظاهر نموده ولى براى امیر مؤمنان و پیشوایان از فرزندان او(ع)، الوهیت و نبوت قایل شده اند و آنان را با صفاتى معرفى کرده اند که از مرز حقیقت فراتر است.تصحیح اعتقادات الامامیة، الشیخ المفید، ص 131، (فصل فى الغلو و التفویض)، (دارالمفید، 1414 ه ق).

علامه مجلسى – اعلى اللَّه مقامه – مى نویسد: «غلو درباره پیامبر و پیشوایان، این است که آنها را خدا بنامیم یا در عبادت و پرستش، ایشان را شریک خدا بینگاریم؛ یا آفرینش و روزى را از آنِ آنها بدانیم؛ یا معتقد شویم خدا در آنها حلول کرده است؛ یا بگوییم آنان بدون الهام از جانب خدا از غیب آگاهند؛ یا امامان را پیامبر بدانیم، یا تصور کنیم که شناخت و معرفت آنان، ما را از هر نوع عبادت خدا بى نیاز مى سازد و تکالیف را از ما برمى دارد».بحارالانوار، ج 25، ص 346، (مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 ه ق).
امیرالمؤمنان و فرزندان پاک او(ع) پیوسته از غالیان دورى جسته و بر آنها لعنت فرستاده اند. ما در این جا تنها به نقل یک حدیث بسنده مى کنیم. امام صادق(ع) به پیروانش چنین دستور مى دهد: «إِحذَرُوا عَلَى شَبَابِکُمُ الْغُلاةَ لایُفْسِدُوهُمْ فإِن الْغُلاةَ شَر خَلْقِ اللَّهِ یُصَغرُونَ عَظَمَةَ اللَّهِ وَ یَدعُونَ الربُوبِیةَ لِعبادِ اللَّه»بحارالانوار، ج 25، ص 265، ح 6، (مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404). بر جوانان خود از غالیان بترسید تا مبادا باورهاى دینى آنها را فاسد سازند. حقا که غالیان بدترین مردمند. آنان مى کوشند که از عظمت خدا بکاهند و براى بندگان خدا ربوبیت را اثبات کنند.
از این جهت، تظاهر غالیان به اسلام بى ارزش است و بزرگان اسلام آنها را کافر مى دانند. همچنین شیخ صدوق در اعتقادات خود مى نویسد: «اعتقاد ما درباره غالیان این است که آنان کافر به خدایند و بدتر از یهود و نصارى، مجوس و قدریه قدریه، گروهى از معتزله هستند که معتقدند هر انسانى خالق اعمالش است و کفر و معاصى به تقدیر خدا نیست. و حروریه اند حروریه، فرقه اى از خوارجند. ر.ک: الاعتقادات فى دین الامامیه، شیخ صدوق، ص 97. و از تمام اهل بدعت بدترند. یادآور مى شویم در عین این که باید از غلو پرهیز نمود، نباید هر نوع فضیلتى درباره پیامبران و اولیاى الهى را بدون معیار غلو دانست. به هر روی غلو مصادیق بارز و روشنی دارد و مصادیقی مشتبه و غیر صریح. برای این که ما از خطر غلو آسوده باشیم تنها راه عرضه عقاید خود به نصوص و ادله معتبر دینی است. هر اعتقادی نسبت به کسی فراتر از آنچه ادله معتبر دینی دلالت کند را می توان غلو خواند و باید از آن پرهیزکرد.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد