معنای ماتریالیسم-لیبرالیسم- نازیسم- اگزیستانسیالیسم
۱۳۹۲/۰۴/۰۹
–
۱۱۶۰ بازدید
ماتریالیسم (Materialism) یا مادی گری نوعی جهان بینی است. در این جهان بینی ماوراءماده انکار شده و هستی مساوی با ماده فرض می شود. ماتریالیست ها از همه پدیده های جهان تفسیر مادی ارایه می دهند مانند تاریخ که از این منظر ماتریالیسم تاریخی، یعنی برداشتنی اقتصادی از تاریخ و برداشتی اقتصادی و تاریخی از انسان بدون برداشتی انسانی از اقتصاد و یا از تاریخ. به عبارت دیگر، ماتریالیسم تاریخی، یعنی اینکه تاریخ ماهیّتی مادّی دارد و وجودی دیالکتیکی.
لیبرالیسم: واژه Liberal در لغت به معناى مختلف به کار رفته است: آزاد مرد در مقابل برده، روشنفکر، سخاوتمند، لاابالى، بى بند و بار و… اما در اصطلاح به یک گونه طرز تفکر در زمینه هاى سیاسى، اقتصادى، فرهنگى و دینى گفته مى شود که تکیه اصلى آن بر آزادى هر چه بیشتر و توجه به حقوق فردی است. این مکتب که اولین بار به عنوان یک حزب سیاسى در سال 1850 م در انگلیس مطرح گردید داراى اصول و ویژگى هایى است از قبیل: 1- فردگرایى: فرد و حقوق او بر همه چیز مقدم است. اگر دولت هم تشکیل شده است باید در خدمت خواسته هاى افراد جامعه باشد و نفع جامعه، موهوم است. 2- ارزش مطلق آزادى: تنها حد آزادى در نظر لیبرال ها، آزادى افراد دیگر است. دیگر هیچ مقوله اى از قبیل عدالت اجتماعى و اقتصادى، حفظ بنیان خانواده، اخلاق و… نمى تواند آن را محدود کند. به عبارت دیگر آزادی برترین ارزش است و دیگر ارزشها همه باید قربانى آزادى شوند. 3- انسان محورى و امانیسم: با توجه به نگرش مادى این اندیشه به عالم، آنچه اصل است، انسان است. به همین دلیل در وضع قوانین و ارائه خطوط اصلى سیاست و اقتصاد و فرهنگ، آنچه مهم و اصل است دیدگاه انسان و خواسته ها و تمایلات مادى اوست. برخلاف ادیان الهى و توحیدى که خدا محور هستند و مقنن اصلى را خداوند مى دانند.
نازیسم: نازیسم «nazism» عنوانى است براى نظریه ها، روشها، و شکل حکومت آلمان در دوره آدولف هیتلر، و نیز گاهى همردیف و هم معناى فاشیسم، براى ژیمها و نظریه هاى همانند در دیگر کشورهاى جهان به کار مى رود. کلمه «نازى» علامت اختصارى «حزب ناسیونالسوسیالیست کارگران آلمان» است. اصول نظرى این حزب آمیزه اى از فاشیسم ایتالیا، ناسیونالیسم قدیم آلمان و نژاد باورى و سنت ارتش سالارى بود. مهمترین اصلى که نازیسم به فاشیسم ایتالیا افزود نظریه برترى نژاد آریایى و به ویژه نمونه بَرینِ آن، مردم آلمان، یعنى «نژاد سیرور»بود که مى بایست بر دیگر نژادها فرمانروایى کند و این را هیتلر نظم نوین جهانى مى خواند. (محمودطلوعى، فرهنگ جامع سیاسى، ص 872).
اگزیستانسیالیسم (eXistencialism) در لغت به معنى اصالت وجود است. همچنین اگزیستانسیالیسم نام مکتبى است که در آن سرشت انسان انکار شده و معتقد است آدمى فرآورده کار و انتخاب خویش است و ماهیت و طبیعت پیشین ندارد. این مکتب به دو شاخه الهى و الحادى تقسیم شده. از جمله اگزیستانسیالیست هاى خدا پرست مى توان «سورن کیر کگور» و «کارل یاسپرس» را نام برد. از جمله اگزیستانسیالیست هاى ملحد نیز مى توان «ژان پل سارتر» را نام برد. براى آشنایى بیشتر با مواضع و دیدگاه هاى اگزیستانسیالیست ها و نقد آن در آثار «شهید مطهرى» به منابع زیر رجوع کنید: 1- نقدى بر مارکسیسم، ص 255 . 2- آشنایى با علوم اسلامى، ج 1، ص 193 3- مقالات فلسفى، ج 3، ص 109 – 110 . 3_ سیرى در نهج البلاغه، ص 290 11- عرفان حافظ، ص 103. 4- آشنایى با قرآن، ج 1 و 2، ص 115 – 119 . 5- فطرت، ص 147 – 153 . 6- انسان کامل، ص 139 و 330 – 354 و ص 331 – 355 . 7- فلسفه تاریخ، ص 142 و 167. 8- تعلیم و تربیت در اسلام، ص 322 . 9- تکامل اجتماعى انسان، ص 113 و ص 120 – 122 و ص 46 – 51 .
در مورد اگزیستانسیالیسم مى توانید به کتاب هاى زیر مراجعه فرمایید: 1- نظرى به چهره اگزیستانسیالیسم محمد شیرازى ناشر : اعلمى 2- فلسفه على شریعتمدارى ناشر : قائم 3- کلیات فلسفه مجتبوى ناشر :حکمت
براى آگاهى بیشتر ر.ک: فرهنگ واژه ها، عبدالرسول بیات، نشر اندیشه و فرهنگ دینی.