مفسدان اقتصادی زمان امام علی (ع)
۱۳۹۲/۰۵/۰۵
–
۲۵۲۱ بازدید
چه کسانی درزمان حکومت امام علی دست به فساد اقتصادی زدندوبرخوردامام علی باانهاچگونه بوده است؟
پیش از پاسخ به این پرسش، تذکر دو نکته لازم به نظر می رسد: 1 – فاسد شدن و خائن درآمدن برخی از کارگزاران هیچ گاه نمی تواند موجب زیر سؤال بردن اساس یک حکومت باشد، زیرا در یک حکومت صالح کارگزاران نه فرشته اند و نه معصوم! بنابراین تخلف در سطح جزیی و کلان امری طبیعی است، لکن آنچه مهم است نکته دوم است و آن : 2 – این که باید با چهره های خائن بیت المال در هر رده ای که هستند برخورد شود آن چنان که مولا چنین کرد . و در این برخورد هم باید آبروی افراد مورد عنایت باشد هم مصلحت نظام! بدین معنی که نمی توان به صرف یک گزارش «انگ خیانت » به مسئولی زد، بلکه باید این اتهام در محکمه صالح اثبات شود و آن گاه که اثبات شد باید بدون در نظر گرفتن ملاحظات، حق اجرا شده، مجازات متناسب برای متخلف در نظر گرفته شود . و این سیره امام علی (ع) در برخورد با کارگزاران متخلف بود. ما در ادامه به نام برخی از این کارگزاران که به علت های مختلفی از جمله فساد اقتصادی از کار برکنار شده اند اشاره ای خواهیم کرد:
یکی از منصوبان امام که عزل شده و بعد از آن زندانی شد ، « ابن هرمة» بود ، که در اهواز مسئول رسیدگی به بازار بود ،امام نامه ای به« رفاعه »نوشته و طی آن ابن هرمه را عزل کرده و دستور زندانی شدنش را صادر کرد .[1] در میان عزل شدگان دوره امام علی نفر بعدی را می توان ابوموسی اشعری دانست که امام پس از انتصاب او به سمت استانداری کوفه ، در جنگ جمل از او درخواست نیرو کرد که او نپذیرفته و کمک نکرده ، مردم را از گرویدن به لشکر امام باز می داشت .در پایان امام او را برکنار کرد [2].علاوه بر اینها ، حضرت تمامی کارگزاران عثمان را برکنار کرد ، مگر همین ابوموسی اشعری که به توصیه مالک اشتر برقرار ماند[3] تا جنگ جمل، که برکنار شد . امام علیه السلام با درخواستهای زنی یمنی به نام « سوده همدانی » به دلیل آنکه فرماندار امام در همدان – از توابع یمن – چند کیلو گندم از وی اضافه گرفته بود، به شکایت زن ترتیب اثر داده ،او را عزل کرد [4].فرماندار دیگری که عزل شد ،کمیل بن زیاد نخعی بود .او کارگزار امام در شهر هیت بود ، اما کمیل نتوانست جلوی یورش های سربازان معاویه را بگیرد . و بدون نقشه حساب شده برای جبران یورشهای معاویه به یکی از شهرهای مرزی شام به نام قرقیسیا حمله کرد که بهانه ای به دست معاویه داد . و مورد نکوهش امام قار گرفت و سر آخر،عزل گردید [5]. علاوه بر اینها ،منذر بن جارود یکی از فرمانداران امام بود .که اندکی بعد از آنکه مشغول به کار شده ا، خیانت ورزید و امام او را برکنار کرد [6]. شخص دیگری که در این جا از او نام می بریم ، قاضی حضرت ، ابوالاسود دوئلی بود .که بر اثر خشونت با مردم برکنار شد[7] و خود را قاضی یک روزه خواند [8].همچنین امام علی ، قیس بن سعد را از حکومت مصر برکنار کرد .موقعی که معاویه نامه جعلی خود را از جانب قیس برای مردم شام خواند که قیس با او کنار آمده وسازش کرده ، واین خبر همه جا پیچید .به دنبال آن عبدالله بن جعفر خواستار عزل قیس شد . امام که می دانست قیس چنین مردی نیست با اصرارهای اطرافیان ، او را برکنار کرد .و به جای او برادر مادری عبدالله بن جعفر ، یعنی محمد بن ابی بکر را فرستاد [9].همچنین امام علیه السلام ، در آستانه جنگ صفین ، یکی از بزرگترین فرماندهان خود که حاکم بحرین و فارس بود به نام عمرو بن ابی سلمه را از حکومت آنجا برکنار کرده ، به نزد خود فراخواند. و به جای او نعمان بن عجلان زرقی را گماشت . امام می خواست در جنگ ، عمرو یاریش کرده وهمراهش باشد [10].در نهایت بزرگترین و سخت ترین عزل دوران حضرت ، برکنار نمودن معاویه از شام بود که اما ضمن نامه 71 نهج البلاغه او را از حکومت برکنار کرد .
[ 1 ] – دعائم الاسلام ،نعمان بن محمد مغربی ، مصر : دارالمعارف، 1385 قمری ، ج 2 ،ص 532 .
[ 2 ] – تاریخ طبری ،محمد بن جریر طبری ، بیروت : دارالتراث ، 1387 قمری ، چاپ دوم ، ج 4، ص 500 – 499 .
[ 3 ] – تاریخ یعقوبی ،احمد بن ابی یعقوب ، قم : اهل بیت ج 2 ص 179 .
[ 4 ] – بلاغات النساء ،ابن طیفور، قم : دار شریف رضی ، ص 47
[ 5 ] – شرح نهج البلاغه ،ابن ابی الحدید ، قم : مکتبه آیت الله مرعشی ، 1404قمری ج 17 ص 149
[ 6 ] – نک :نهج البلاغه ، چاپ قم ، دار الجزة ، ص 411؛ نامه 71 نهج البلاغه
[ 7 ] – عوالی الئالی ،ابن جمهور احسائی ، قم : دار سیدالشهداء، 1405 قمری ، ج 2 ص 343
[ 8 ] – ؛معالم القربه ، ص 230
[ 9 ] – تاریخ طبری ج 4 ص 544
[10] – نامه 42 نهج البلاغه
یکی از منصوبان امام که عزل شده و بعد از آن زندانی شد ، « ابن هرمة» بود ، که در اهواز مسئول رسیدگی به بازار بود ،امام نامه ای به« رفاعه »نوشته و طی آن ابن هرمه را عزل کرده و دستور زندانی شدنش را صادر کرد .[1] در میان عزل شدگان دوره امام علی نفر بعدی را می توان ابوموسی اشعری دانست که امام پس از انتصاب او به سمت استانداری کوفه ، در جنگ جمل از او درخواست نیرو کرد که او نپذیرفته و کمک نکرده ، مردم را از گرویدن به لشکر امام باز می داشت .در پایان امام او را برکنار کرد [2].علاوه بر اینها ، حضرت تمامی کارگزاران عثمان را برکنار کرد ، مگر همین ابوموسی اشعری که به توصیه مالک اشتر برقرار ماند[3] تا جنگ جمل، که برکنار شد . امام علیه السلام با درخواستهای زنی یمنی به نام « سوده همدانی » به دلیل آنکه فرماندار امام در همدان – از توابع یمن – چند کیلو گندم از وی اضافه گرفته بود، به شکایت زن ترتیب اثر داده ،او را عزل کرد [4].فرماندار دیگری که عزل شد ،کمیل بن زیاد نخعی بود .او کارگزار امام در شهر هیت بود ، اما کمیل نتوانست جلوی یورش های سربازان معاویه را بگیرد . و بدون نقشه حساب شده برای جبران یورشهای معاویه به یکی از شهرهای مرزی شام به نام قرقیسیا حمله کرد که بهانه ای به دست معاویه داد . و مورد نکوهش امام قار گرفت و سر آخر،عزل گردید [5]. علاوه بر اینها ،منذر بن جارود یکی از فرمانداران امام بود .که اندکی بعد از آنکه مشغول به کار شده ا، خیانت ورزید و امام او را برکنار کرد [6]. شخص دیگری که در این جا از او نام می بریم ، قاضی حضرت ، ابوالاسود دوئلی بود .که بر اثر خشونت با مردم برکنار شد[7] و خود را قاضی یک روزه خواند [8].همچنین امام علی ، قیس بن سعد را از حکومت مصر برکنار کرد .موقعی که معاویه نامه جعلی خود را از جانب قیس برای مردم شام خواند که قیس با او کنار آمده وسازش کرده ، واین خبر همه جا پیچید .به دنبال آن عبدالله بن جعفر خواستار عزل قیس شد . امام که می دانست قیس چنین مردی نیست با اصرارهای اطرافیان ، او را برکنار کرد .و به جای او برادر مادری عبدالله بن جعفر ، یعنی محمد بن ابی بکر را فرستاد [9].همچنین امام علیه السلام ، در آستانه جنگ صفین ، یکی از بزرگترین فرماندهان خود که حاکم بحرین و فارس بود به نام عمرو بن ابی سلمه را از حکومت آنجا برکنار کرده ، به نزد خود فراخواند. و به جای او نعمان بن عجلان زرقی را گماشت . امام می خواست در جنگ ، عمرو یاریش کرده وهمراهش باشد [10].در نهایت بزرگترین و سخت ترین عزل دوران حضرت ، برکنار نمودن معاویه از شام بود که اما ضمن نامه 71 نهج البلاغه او را از حکومت برکنار کرد .
[ 1 ] – دعائم الاسلام ،نعمان بن محمد مغربی ، مصر : دارالمعارف، 1385 قمری ، ج 2 ،ص 532 .
[ 2 ] – تاریخ طبری ،محمد بن جریر طبری ، بیروت : دارالتراث ، 1387 قمری ، چاپ دوم ، ج 4، ص 500 – 499 .
[ 3 ] – تاریخ یعقوبی ،احمد بن ابی یعقوب ، قم : اهل بیت ج 2 ص 179 .
[ 4 ] – بلاغات النساء ،ابن طیفور، قم : دار شریف رضی ، ص 47
[ 5 ] – شرح نهج البلاغه ،ابن ابی الحدید ، قم : مکتبه آیت الله مرعشی ، 1404قمری ج 17 ص 149
[ 6 ] – نک :نهج البلاغه ، چاپ قم ، دار الجزة ، ص 411؛ نامه 71 نهج البلاغه
[ 7 ] – عوالی الئالی ،ابن جمهور احسائی ، قم : دار سیدالشهداء، 1405 قمری ، ج 2 ص 343
[ 8 ] – ؛معالم القربه ، ص 230
[ 9 ] – تاریخ طبری ج 4 ص 544
[10] – نامه 42 نهج البلاغه