خانه » همه » مذهبی » مقاله : رسالتی که با غدیر کامل شد

مقاله : رسالتی که با غدیر کامل شد


مقاله : رسالتی که با غدیر کامل شد

۱۳۹۳/۰۷/۲۰


۲۶۱۳ بازدید

رسالتی که با غدیر کامل شد
غدیر در گفتار معصومین (ع)


یکی از
اساسی ‌ ترین
مسائلی که پیامبر صلی ‌ الله ‌ علیه ‌ وآله
در دوران رسالت خویش با آن مواجه بود، مسئله غدیر بود. آن حضرت در بازگشت از حجة ‌ الوداع،
این مسئله اساسی را به اطلاع همه زائران رساند؛ زیرا خداوند متعال، این گونه به
پیامبر فرمان داده بود: «ای پیامبر! آن چه را از پروردگارت بر تو نازل شده، به مردم
برسان که اگر چنین نکنی، امر رسالت او را ادا نکرده ای و خداوند، تو را از مردم حفظ
می ‌ کند.
به درستی که خداوند، مردم کافر را هدایت نمی ‌ کند».
داستان
غدیر آن چنان حساس بود که پیامبر صلی ‌ الله ‌ علیه ‌ وآله
از تمامی حاضران در آن جلسه، حتی زنان، بیعت گرفت. همچنین دستور داد تا زنان نیز به
آن حضرت تبریک و تهنیت بگویند و در اجرای این دستور، به همسران خویش تأکید کرد. 1
مسئله
غدیر چنان اهمیت دارد که با بیان و عمل به آن، رسالت نبوی هم بیان و عمل می‌شود و
با ترک آن، رسالت نبوی نیز ناقص می‌ماند و این اهمیت در کلام اهل بیت علیهم ‌ السلام
بسیار روشن‌تر و گویاتری دارد.
شیخ
صدوق از امام باقر علیه ‌ السلام
این چنین نقل کرده است:
«روزی
پیامبر صلی ‌ الله ‌ علیه ‌ وآله
به حضرت امیر علیه ‌ السلام
فرمود: یا علی! خداوند آیه «یَا أَیُهَا الرَسُولُ بَلِغْ
مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَبِکَ» را درباره ولایت تو نازل کرد. اگر آن
چه به من امر شده، بیان نکنم، عملم باطل و اگر کسی خداوند را بدون ولایت تو ملاقات
کند، کردارش باطل است. یا علی! من سخنی جز سخن خداوند نمی‌گویم». 2
 

حضرت
زهرا علیهاالسلام و غدیر
از
حضرت فاطمه علیهاالسلام پرسیدند: آیا پیامبر صلی ‌ الله ‌ علیه ‌ وآله
پیش از رحلتش درباره امامت امیرمؤمنان علیه ‌ السلام
چیزی فرمود؟ آن حضرت فرمود: «شفگتا! آیا حادثه عظیم غدیر خم را فراموش کرده ‌ اید؟…
خدا را گواه می ‌ گیرم
که خود شنیدم که آن بزرگوار
‌ فرمود:
علی، بهترین کسی است که او را در میان شما جانشین خود قرار می ‌ دهم.
علی علیه ‌ السلام،
امام و خلیفه بعد از من است». 3
 

غدیر
در گفتار امام مجتبی علیه ‌ السلام
امام
مجتبی علیه ‌ السلام
در خطبه ‌ های
خود خطاب به مردم کوفه و شام
‌ فرمود:
شما بالاترین نعمت را که حاکمیت اهل بیت علیهم ‌ السلام
است، از دست داده ‌ اید
و بعد داستان غدیر را بازگو کرد و این چنین فرمود: ای مردم! آیا سخن جدم پیامبر صلی ‌ الله ‌ علیه ‌ وآله
را به یاد ندارید؟ آن حضرت می ‌ فرمود:
هر گاه مردم کسی را به رهبری خویش برگزینند، در حالی که لایق ‌ تر
و آگاه ‌ تر
از آن فرد وجود داشته باشد، برای خویش، تیره­بختی خریده ‌ اند؛
مگر این که دوباره به آن چه رها کردند و به فراموشی سپردند، بازگردند و آن چه را که
از پیامبرشان درباره پدرم شنیده ‌ اند،
دنبال کنند. رسول خدا صلی ‌ الله ‌ علیه ‌ وآله
می ‌ فرمود:
ای علی! تو بعد از من، مانند هارون پس از موسی هستی. او، جانشین برادرش موسی بود و
تو نیز جانشین و خلیفه منی؛ تنها تفاوت [میان آنها و ما] این است که بعد از من،
پیامبری و نبوت نخواهد بود. امام مجتبی علیه ‌ السلام
سپس فرمود: این مردم، پیامبر خود را دیدند و سخنانش را در«غدیر خم ‌ »
شنیدند. در آن روز، جدم رسول خدا صلی ‌ الله ‌ علیه ‌ وآله،
دست پدرم علی علیه ‌ السلام
را گرفت و در برابر آنان گفت: هر کس من مولا و سرپرست او هستم، علی، مولای او خواهد
بود؛ خدایا! دوست
‌ بدار،
هر کس او را دوست دارد و دشمن بدار هر کس او را دشمن دارد… سپس جدم، پیامبر صلی ‌ الله ‌ علیه ‌ وآله
دستور داد که حاضران، مطالب غدیر را به غایبان برسانند. 4
 

غدیر
در گفتار امام حسین علیه ‌ السلام
در سال
آخر عمر معاویه، امام حسین علیه ‌ السلام
به زیارت خانه خدا رفت. در آن سال، عده زیادی از بنی ‌ هاشم،
امام را همراهی می‌کردند. امام آنان را در سرزمین منا جمع کرد. در آن اجتماع عظیم،
بیش از هفتصد نفر از تابعین و دویست نفر از صحابه پیامبر صلی ‌ الله ‌ علیه ‌ وآله،
حضور داشتند. امام حسین علیه‌السلام در این اجتماع عظیم فرمود: «شما شاهد و ناظر
تجاوزات معاویه جنایتکار نسبت
‌ به
ما و شیعیان هستید و از آنها اطلاع دارید. سخنان مرا گوش کنید و بنویسید تا برای
آیندگان بماند و به دیگران برسانید و از آنان بخواهید که حق ما اهل بیت را ادا
کنند؛ زیرا می ‌ ترسم
وقتش بگذرد و حقوق ما به وسیله ستم ‌ گران
پایمال شود؛ گر چه خداوند، بالاترین پشتیبان است. سپس فرمود: شما را به خدا سوگند!
به یاد نمی ‌ آورید
که پیامبر خدا صلی ‌ الله ‌ علیه ‌ وآله
روز غدیرخم، پدرم، علی علیه ‌ السلام
را وصی و امام بعد از خود قرار داد و حدیث ولایت را برای شما خواند و فرمود: همگی
باید این پیام را به دیگران برسانید؟ پاسخ دادند: آری، ما به یاد داریم». 5
 

غدیر
در گفتار امام سجاد علیه ‌ السلام
ابن
اسحاق می‌گوید: از امام سجاد علیه ‌ السلام
در مورد «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ، فعَلِی مَوْلاهُ» ،
سؤال کردم. آن حضرت فرمود: به آنها خبر داد که اوست امام بعد از خودش. 6
 

غدیر
در گفتار امام صادق علیه ‌ السلام
حسان
جمال می ‌ گوید:
همراه امام صادق علیه ‌ السلام
از مدینه به مکه مسافرت کردم. در نزدیکی میقات جحفه، وقتی به مسجد غدیر رسیدیم،
امام علیه ‌ السلام
به جانب چپ مسجد نگریست و فرمود: این مکانی است که پیامبر خدا صلی ‌ الله ‌ علیه ‌ وآله،
در روز غدیر، علی [علیه ‌ السلام]
را جانشین خود معرفی کرد و فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ،
فعَلِی مَوْلاهُ» . آن گاه امام علیه ‌ السلام
به جانب دیگر نگاه کرد و جایگاه خیمه ‌ های
دیگران را نشان داد و فرمود: سالم، غلام ابوخذیفه و ابوعبیده جراح نیز در آن جا
بودند و گروهی از مردم، چون علی علیه ‌ السلام
را بر روی دست پیامبر صلی ‌ الله ‌ علیه ‌ وآله
دیدند، با حسادت به وی نگریستند و به یکدیگر می ‌ گفتند:
به دو چشم او [پیامبر] نگاه کنید؛ چگونه همانند دیوانه به اطراف خویش می ‌ نگرد
و قرار ندارد. در این هنگام، جبرئیل نازل شد و آیات 51 و 52 سوره قلم را برای
پیامبر خدا صلی ‌ الله ‌ علیه ‌ وآله
قرائت کرد. 7
 

غدیر
در گفتار امام هادی علیه­السلام
امام
هادی علیه ‌ السلام
می ‌ فرماید:
پدرم، امام جواد علیه ‌ السلام
در روز عید غدیر، حضرت علی علیه ‌ السلام
را زیارت کرد و فرمود: «شهادت می ‌ دهم
که مدح خدا، به تو اختصاص دارد و در طاعت او، مخلصی». سپس فرمود: خداوند می ‌ فرماید:
«یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل
فمابلغت رسالته و الله یعصمک من الناس» . آن گاه فرمود: پیامبر صلی ‌ الله ‌ علیه ‌ وآله
از مردم پرسید: آیا آن چه را برعهده داشتم، ابلاغ کردم؟ همگی گفتند: آری. فرمود:
خدایا! گواه باش و بعد از آن فرمود: آیا من به مؤمنان از خود آنها سزاوارتر نیستم؟
گفتند: بله. پس از آن، دست علی علیه ‌ السلام
را گرفت و فرمود: هر کس من مولای اویم، این علی، مولای اوست. 8
 

غدیر
در گفتار امام عسکری علیه ‌ السلام
حسن بن
ظریف از امام حسن عسکری علیه ‌ السلام
پرسید: جمله «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِیُ
مَولاهُ» به چه معناست؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: «خداوند اراده فرمود که
این جمله، نشان و پرچمی باشد؛ تا حزب خدا هنگام اختلاف ‌ ها
با آن شناخته شود».
امام
عسکری علیه ‌ السلام
به ابراهیم چنین نوشت: «خداوند متعال با منت و رحمت خویش، واجبات را بر شما مقرر
کرد. این کار، به سبب نیاز او نبود؛ بلکه رحمت او بود که متوجه شما شد. هیچ معبودی
جز او وجود ندارد. او چنان کرد؛ تا ناپاک را از پاک، جدا سازد و اندرون شما را
بیازماید؛ تا به سوی رحمت او پیش بگیرد و منازل شما در بهشت، معین شود. از این رو،
حج و عمره، اقامه نماز، پرداخت زکات، روزه و ولایت را به شما واگذار کرد و دری را
فرا راهتان قرار داد؛ تا درهای دیگر واجبات را باز کنید و کلیدی را برای یافتن راه
خود قرار داد. اگر محمد صلی ‌ الله ‌ علیه ‌ وآله
و جانشینان او، یعنی فرزندان فاطمه علیهاالسلام نبودند، شما مانند حیوانات، سرگردان
می ‌ ماندید
و هیچ واجبی از واجبات را فرانمی‌گرفتید. مگر می ‌ توان
از غیر در، وارد مکانی شد؟ وقتی خداوند به سبب تعیین اولیای پس از پیامبر صلی ‌ الله ‌ علیه ‌ وآله،
نعمت خود را بر شما تمام کرد، فرمود: «الْیَوْمَ
أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ
الْإِسْلامَ دیناً ؛ امروز، دینتان را کامل و نعمت خود را بر شما تمام
کردم و راضی شدم که اسلام دین شما باشد». سپس برای اولیای خود، بر گردن شما حقوقی
قرار داد و به شما فرمان داد که حقوق آنها را ادا کنید؛ تا زنان و اموال و خوراکی ‌ ها
و آشامیدنی‌ها بر شما حلال باشند و به واسطه آن، برکت و رشد و ثروت را به شما
بشناساند و اطاعت کنندگان، شما را به واسطه غیبت بشناساند». 9

غلامرضا مؤمنی

پی ‌ نوشت:
1. سنن
الترمذی، ج 5، ص591
2. سنن
النسائی، ج 5، ص45
3. شیخ
صدوق، امالی، ج 1، ص342
4. مجلسی،
بحارالانوار، ج
‌ 36،
ص ‌ 353

5. همان، ج
10، ص 138-144
6. امینی،
الغدیر، ج 1، ص 198
7.
بحارالانوار، ج 37، ص 223
8. معجم
معالم الحجاز، ج 2، ص 124
9.
بحارالانوار، ج 100، ص 363

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد