خانه » همه » مذهبی » مقایسه سیره‌ سیاسی آیت الله خامنه ای با امام خمینی؟

مقایسه سیره‌ سیاسی آیت الله خامنه ای با امام خمینی؟


مقایسه سیره‌ سیاسی آیت الله خامنه ای با امام خمینی؟

۱۳۹۲/۰۶/۰۲


۳۷۰۳ بازدید

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - مقایسه سیره‌ سیاسی آیت الله خامنه ای با امام خمینی؟دانشجوی گرامی اشتراک در گفتمان امام و رهبری یکی از مهم‌ترین نقاط ثبات‌ساز نظام اسلامی بوده که نقش بی‌بدیلی در فرهنگ‌سازی،رفتارسازی و نهادینه کردن ارزش‌ها و مقابله با چالش‌ها و بحران‌ها در نظام اسلامی داشته است.مقایسه‌ی سیره‌ی سیاسی رهبر انقلاب با امام خمینی و دفاع تاکتیکی از ایشان برای القای تعارض و ناهمگونی بین این دو شیوه‌ی مدیریتی،از دستاویزهای دشمنان نظام در هجمه به رهبر انقلاب بوده است.در ادامه به تبیین تطبیقی برخی از وجوه و ابعاد سلوک مدیریتی و سیاسی بنیان‌گذار ا

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - مقایسه سیره‌ سیاسی آیت الله خامنه ای با امام خمینی؟دانشجوی گرامی اشتراک در گفتمان امام و رهبری یکی از مهم‌ترین نقاط ثبات‌ساز نظام اسلامی بوده که نقش بی‌بدیلی در فرهنگ‌سازی،رفتارسازی و نهادینه کردن ارزش‌ها و مقابله با چالش‌ها و بحران‌ها در نظام اسلامی داشته است.مقایسه‌ی سیره‌ی سیاسی رهبر انقلاب با امام خمینی و دفاع تاکتیکی از ایشان برای القای تعارض و ناهمگونی بین این دو شیوه‌ی مدیریتی،از دستاویزهای دشمنان نظام در هجمه به رهبر انقلاب بوده است.در ادامه به تبیین تطبیقی برخی از وجوه و ابعاد سلوک مدیریتی و سیاسی بنیان‌گذار انقلاب اسلامی و رهبر معظم انقلاب می پردازیم.

الف) گفتمان مشترک حضرت امام (رحمت الله علیه) و رهبر انقلاب

اشتراک در گفتمان امام و رهبری یکی از مهم‌ترین نقاط ثبات‌ساز نظام اسلامی بوده که نقش بی‌بدیلی در فرهنگ‌سازی، رفتارسازی و نهادینه کردن ارزش‌ها و مقابله با چالش‌ها و بحران‌ها در نظام اسلامی داشته است. گفتمان رهبری همان گفتمان انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) است. در میان عناصر و مؤلفه‌های مشترک این گفتمان‌ واحد، مواردی چون آخرت‌گرایی، دنیاگریزی، خداباوری، مردم‌سالاری، شهادت‌طلبی، ایثارگری، شجاعت، خرد جمعی، مخالفت با استبداد رأی و یکه‌سالاری، شایسته‌سالاری امور، تقدم منافع جمعی بر منافع فردی و باندی، بیگانه‌ستیزی و استکبارستیزی، تولی و تبری (دوست و دشمن‌شناسی) توکل، اخلاص، توانستن، مقابله با جمود و تحجر و تجدیدنظرطلبی و… را باید مورد تأکید قرار داد.

اشتراک در گفتمان امام و رهبری یکی از مهم‌ترین نقاط ثبات‌ساز نظام اسلامی بوده که نقش بی‌بدیلی در فرهنگ‌سازی، رفتارسازی و نهادینه کردن ارزش‌ها و مقابله با چالش‌ها و بحران‌ها در نظام اسلامی داشته است.

الف-1) صیانت از حدود و مرزهای اسلامی‌عقیدتی

از دیگر مشابهت‌های مهم و بی‌بدیل راهبردی حضرت امام و رهبری، مراقبت از حدود و ارزش‌های اسلامی‌عقیدتی است. اهتمام امام خمینی (رحمت الله علیه) و رهبر انقلاب بر حفظ هویت خودی، اصالت ارزش‌های اسلامی، استقلال و حل چالش‌های نظری در راستای پاسداری از سنگر‌های ایدئولوژیک و تعیین شاخص‌های اسلامی در جلوگیری از انحرافات، مثال‌زدنی است.

امام خمینی، جمهوری اسلامی را به عنوان بهترین الگوی حکومتی معرفی کرد و تن به جمهوری دموکراتیک، حتی جمهوری دموکراتیک اسلامی نداد، بلکه فرمود: «جمهوری اسلامی، نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم.» امام با تلفیقی از فقه سنتی بر پایه‌ی اجتهاد پویای فقها، به بن‌بست‌شکنی مشکلات با تکیه بر احکام اولیه و ثانویه پرداخت و مبتنی بر مقتضیات زمان و مکان، جامعیت و توانایی اسلام در اداره‌ی جامعه را نشان داد و از سوی دیگر، با هر گونه التقاط، تجدیدنظرطلبی و واپس‌گرایی نیز مخالفت داشت. رهبر معظم انقلاب اسلامی همواره به تبیین این خط امام خمینی (رحمت الله علیه) به عنوان مسیر جمهوری اسلامی تأکید نموده و مردم‌سالاری دینی را، که ترجمان جمهوری اسلامی امام است، به عنوان بهترین مدل در مقایسه با سایر مدل‌های حکومتی، به خصوص دموکراسی لیبرال، برای اداره‌ی جوامع معرفی کرده است.

رهبری برای حفظ مرزهای عقیدتی از واژه‌ی «خودی و غیرخودی» در ادبیات سیاسی استفاده کرد و معتقدان و ملتزمان به اسلام، انقلاب، امام و ولایت فقیه و رهبری را خودی نامید و دایره‌ی محدود ذوب‌شدگان در ولایت را به کنار زد و چتر فراگیر رهبری را بر همه گستراند. حفظ خط، جهت و زاویه‌ی انقلاب اسلامی که دغدغه‌ی مشترک امام و رهبری بوده، از بزرگ‌ترین اشتراکات این دو بزرگوار است.

مقام معظم رهبری برای حفظ مرزهای عقیدتی از واژه‌ی «خودی و غیرخودی» در ادبیات سیاسی استفاده کرد و معتقدان و ملتزمان به اسلام، انقلاب، امام و ولایت فقیه و رهبری را خودی نامید و دایره‌ی محدود ذوب‌شدگان در ولایت را به کنار زد و چتر فراگیر رهبری را بر همه گستراند. حفظ خط، جهت و زاویه‌ی انقلاب اسلامی که دغدغه‌ی مشترک امام و رهبری بوده، از بزرگ‌ترین اشتراکات این دو بزرگوار است.

الف-2) اشتراکات راهبردی و استراتژیک

بسیاری از دستاوردهای بزرگ کنونی انقلاب اسلامی، مرهون نگاه راهبردی حضرت امام و رهبر انقلاب است. تدوین و بررسی الگوی رهبری حضرت امام (رحمت الله علیه) نشان می‌دهد این الگو با مدل حاکمیت و مدیریت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بر قلوب در صدر اسلام، قرابت بسیاری دارد و از این جهت می‌تواند مدلی کارساز برای دولتمردان و رهبران کشورهای اسلامی باشد.

عناصری همچون انگیزه‌ی الهی، تکلیف‌مداری، مردم‌داری، مردمی کردن عرصه‌ی سیاسی و تکیه بر نیروهای خودی، حفظ اتحاد و انسجام و پرهیز از اختلافات، لزوم چاره‌اندیشی برای اقتصاد بدون نفت، تأکید بر هوش و استعداد ایرانی و توانایی رسیدن به مدارج و قله‌های رفیع علم و دانش، اهتمام بر نظم و انضباط، وجدان ‌کاری و… را باید از عناصر و مؤلفه‌های مشترک در استراتژی و راهبرد امام (رحمت الله علیه) و مقام معظم رهبری برشمرد. به واقع آیت‌الله خامنه‌ای متناسب با شرایط زمان و نیازهای جهانی، با پشتوانه‌ی همین مؤلفه‌ها به تقویت سیاست‌های راهبردی امام (رحمت الله علیه) اهتمام ورزیده‌اند.

الف-3) تقوای فردی، زهد، ساده‌زیستی و نفی خودمحوری

در بینش عرفانی امام، یکی از موانع اصلی فهم درست و حجاب‌های دریافت حقیقت، دنیادوستی و خودبینی و خودخواهی است. امام از جمله رهبران بی‌مانندی است که نه تنها در اوج کمال شخصیت، فاقد کیش شخصیت است، بلکه با فروتنی از ادبیاتی متواضعانه برای اشاره به خود اشاره می‌کند؛ همچنان که در ابتدای وصیت‌نامه خویش، از خود با عنوان «طلبه‌ی حقیر» (صحیفه‌ی امام، ج 21، ص 401) یاد می‌کند و همواره به شدت بر ضرورت نفی خودپرستی، خودبزرگ‌بینی و حب جاه و مقام و نفس پافشاری می‌نماید.

سلوک اخلاقی مقام معظم رهبری نیز به روشنی گویای الگوی تهذیب، ساده‌زیستی، تزکیه‌ی دائمی و مقابله با مریدپروری و تقدس‌سازی است. مخالفت صریح رهبر انقلاب با دو شعار «جانم فدای رهبر» و تعبیر «ذوب در ولایت» در سال‌های 83 و 91 از این جمله‌اند. «بنده این حرف را از آدم‌هاى حسابى کمتر شنیده‌ام. باید ذوب در اسلام شد. خود ولایت هم ذوب در اسلام است… ذوب در رهبرى، ذوب در شخص است؛ این اصلاً معنا ندارد. رهبرى هم باید ذوب در اسلام باشد تا احترام داشته باشد. احترام رهبرى در سایه‌ى این است که او ذوب در اسلام بشود؛ هیچ ‌کس در شخص و در جهت ذوب نمى‌شود؛ در اسلام باید ذوب شد.[1]

ب) سلوک حکومتی و الگوی مدیریت سیاسی مشترک

مدیریت کارآمد، هوشیاری، بصیرت، اقدام به‌موقع، شجاعت و تدبیر رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، در حفظ و پاسداری از نظام مقدس اسلامی و مقابله با توطئه‌های دشمنان این انقلاب در سال‌های ولایت ایشان، سبب شده است که حمله به شخص ایشان نیز توأمان با مبارزه با این اصل مترقی حکومت اسلامی صورت پذیرد و معظم‌له به صورت مداوم، طعمه‌ی بمباران روانی و شبهه‌پراکنی‌های تکراری دشمنان قرار گیرند. نحوه ی تصمیم‌گیری ایشان در خصوص مسائل راهبردی و کلان نظام، مقایسه‌ی عملکرد ایشان در مواجهه با رویدادها و گردنه‌های حساس نظام، روش تعامل رهبری با مسئولین و مقامات کشور در دوره‌های گوناگون، مواضع ایشان نسبت به جناح‌ها و جریان‌های مختلف سیاسی داخلی و… مهم‌ترین بخش‌های پروژه‌ی حمله به عملکرد رهبری را تشکیل می‌دهد.

اما بررسی سلوک سیاسی و عملکرد مدیریتی رهبر معظم انقلاب حاکی از آن است که نمی‌توان میان شخصیت جریانی امام ‌(رحمت الله علیه) و مقام معظم رهبری تفاوتی قائل شد؛ چرا که تمام ابعاد تداوم انقلاب، از جمله الگوی رهبری و مدیریت اسلامی که در وجود حضرت امام (رحمت الله علیه) نهادینه بود، در شخصیت مقام رهبری نمود عینی پیدا کرده است. برآیند اداره‌ی کشور حاکی از آن است که شخصیت جریانی امام (رحمت الله علیه)، پس از رحلت ایشان، با رهبری داهیانه‌ی آیت‌الله خامنه‌ای استمرار و شکوفایی داشته است.

ب-1) شیوه‌ی مواجهه‌ی حضرت امام و رهبر انقلاب در برخورد با فتنه‌ها و مخالفان نظام

واکنش منطقی در برابر انحراف خواص، مراقبت از آسیب آنان به نظام و مردم، توأم با فرصت‌سازی و با تلاش برای اصلاح انحرافات و بازگشت آنان، مشی همیشگی امام و رهبری در مراقبت از آسیب خواص به نظام بوده است.

سیره‌ی عملی امام (رحمت الله علیه) و نیز مقام معظم رهبری نشان‌دهنده‌ی آن است که مشی ولی فقیه، با وجود طرد برخی خواص از عرصه‌ی سیاسی، حاکی از رفتار اخلاقی و سرشار از جوانمردی و عطوفت با این خواص است. تدبیر رهبری در جمهوری اسلامی، برای مقابله با بحران‌ها، فتنه‌ها و انحرافات و خنثی کردن آن‌ها، همچون معصومین (علیهم السلام)، تابع الگوی مرحله‌بندی‌شده و گام‌به‌گام بوده است. شیوه‌ی برخورد در وهله‌ی اول، اطلاع‌رسانی، روشنگری و دعوت با موعظه و پس از آن، نکوهش و هشدار بوده است. برخورد قاطع و دعوت و فراخوان از مردم برای مقابله با توطئه‌ها، مرحله‌ی نهایی مواجهه‌ی حضرت امام و رهبر معظم انقلاب با مخالفین معاند بوده است.

سیره‌ی امام در برخورد با بنی‌صدر، جریان شریعتمداری، جریان منتظری، منافقین و… همگی تابع این الگوی مرحله‌ای است. امام بارها و بارها منافقین را نصیحت و موعظه نمودند که به دامن اسلام برگردند، اما آن گاه که منافقین دست به اسلحه بردند و مبارزه‌ی مسلحانه و ترور مردم و مسئولان را پیشه کردند، امام فرمودند: «خطر منافقین از کفار بدتر است.» یا هنگامی که جبهه‌ی ملی لایحه‌ی مجازات اسلامی یا همان «قصاص» را غیرامروزی، غیربشری و اجراناپذیر برشمرد، امام جبهه‌ی ملی را «مرتد» اعلام کردند و مردم را برای مقابله با آن‌ها به خیابان فراخواندند.

امام (رحمت الله علیه) در جریان آقای منتظری، بارها و بارها با نصیحت و موعظه و تذکر مبنی بر «اصلاح بیت» و لزوم «جداسازی مرزها» سخن گفتند، ولی هنگامی که مشاهده کردند منتظری راه دیگری را در پیش گرفته است، «فرمان عزل» وی را صادر کردند و به برخی از سران نظام فرمودند: «این غائله را باید من در زمان خودم حل کنم، وگرنه ده سال بعد مشکلاتی ایجاد خواهد کرد.»

سلوک سیاسی رهبر معظم انقلاب در مواجهه با بحران‌سازی و رادیکالیسم سیاسی دوره‌ی اصلاحات نیز نشان‌دهنده‌ی چنین الگوی رفتاری است. تحصن نمایندگان مجلس ششم، استعفای استانداران، وزرا و مقامات دولتی در حمایت از تحصن نمایندگان، کنفرانس برلین و حضور جمعی از سیاسیون و به اصطلاح روشن‌فکران و همراهی با ضدانقلاب علیه جمهوری اسلامی را به عنوان شاهد مثال این امر می‌توان بیان کرد. رویکرد رهبری در برخورد با این چالش‌ها و بحران‌ها، علاوه بر ارشاد و موعظه، همانند همیشه، دعوت از مردم برای حضور در صحنه بود. حضور سراسری مردم در نهم دی‌ماه 88 در پایان بخشیدن به فتنه‌ی 88 از جمله‌ی چنین نمونه‌هایی به شمار می‌رود. پافشاری بر رعایت قانون و تن ندادن به خواست غیرقانونی فتنه‌گران، تلاش برای جدا نمودن خط اغتشاش از صف مردم و برخورد با متخلفان، توجه به ریشه‌های خارجی ماجرا، تبیین شاخص‌های محوری نظام و تأکید بر مشخص نمودن مرزهای برخی از خواص با دشمنان و معاندان نظام از جمله اقدامات مرحله‌ای بود که ایشان در برخورد با این جریان انجام دادند و با تداوم فتنه‌جویی‌ها، حضور مردمی، طومار فتنه‌ی سبز را در هم پیچیدند.

بسیاری از دستاوردهای بزرگ کنونی انقلاب اسلامی، مرهون نگاه راهبردی حضرت امام و رهبر انقلاب است. تدوین و بررسی الگوی رهبری حضرت امام (رحمت الله علیه) نشان می‌دهد این الگو با مدل حاکمیت و مدیریت رسول خدا (ص) بر قلوب در صدر اسلام، قرابت بسیاری دارد و از این جهت می‌تواند مدلی کارساز برای دولتمردان و رهبران کشورهای اسلامی باشد.

ب-2) الگوی سیاسی رهبر انقلاب در حوزه‌ی سیاست ‌خارجی با الهام از مشی سیاسی امام (رحمت الله علیه) و بر پایه‌ی سه اصل عزت، حکمت و مصلحت

سیره‌ی حضرت امام (رحمت الله علیه) و رویکرد واقع‌گرایانه‌ی مقام معظم رهبری در تعیین سیاست‌های کلی نظام اسلامی، همواره مبتنی بر سه اصل عزت، حکمت و مصلحت قرار داشته که حاصل حاکم بودن ارزش‌های اسلامی در نظام است؛ سه اصلی که الزاماً اصول اسلامی و در درجه‌ی بعد منافع ملی را منطقه‌ی ممنوعه، خط قرمز و راهنمای تصمیم‌گیری‌های کلان کشور قرار داده است. رهبر انقلاب در تأکید بر محوریت این سه اصل عنوان فرموده‌اند: «بارها گفتم عزت را، حکمت را و مصلحت را رعایت کنند، بروند با همه‌ی دولت‌ها ارتباطات داشته باشند، سیستم‌های مختلف، عقاید مختلف و روش‌های گوناگون مانعی ندارد، لیکن منطقه‌ی ممنوعه‌ای وجود دارد که از آن منطقه‌ی ممنوعه نباید تجاوز کنند.» (بیانات رهبر انقلاب در دیدار گروهى از معلمان و مسئولان امور فرهنگى، 12 اردیبهشت 69)

در این میان، آمریکا و سیاست‌های استکباری آن با ارتکاب قریب به نیم قرن جنایت، مداخله در امور داخلی ایران و خصومت آشکار با نظام جمهوری اسلامی، از گذشته و حال، در حافظه‌ی تاریخی تلخ ملت ایران و ادبیات امام و رهبری، جایگاه خاصی داشته است. امام (رحمت الله علیه) آمریکا را «ام‌الفساد قرن» و «شیطان بزرگ» نامیدند و آن گاه که آمریکا تهدید به قطع رابطه با ایران کرد، امام فرمودند: «ای‌کاش این رابطه زودتر قطع شود.» و زمانی که آمریکا اقدام به تحریم اقتصادی و سیاسی ایران نمود، باز امام (رحمت الله علیه) خروش برآوردند که «ما فرزندان محرم و رمضان هستیم. ما را از محاصره‌ی اقتصادی نترسانید.» رهبر معظم انقلاب نیز راهبرد سه اصل استراتژیک را در برابر آمریکا اتخاذ کرده‌اند. هنگامی که آمریکا از تهدید علیه ایران سخن گفت، رهبری فرمودند: «ما در برابر متجاوزان رفتاری حسینی خواهیم داشت.» زمانی که برخی از مذاکره و رابطه با آمریکا در داخل ایران سخن می‌گفتند، رهبری فرمودند: «مذاکره و رابطه با آمریکا تا زمانی که این کشور دست از خباثت برندارد، به مثابه‌ی کوچه‌ی بن‌بست است.»

مطابق با سه اصل سیاست خارجی، موضوع قطع رابطه با آمریکا، سیاست دائمی نظام نیست، بلکه موضوع برقراری رابطه تا جایی که مخدوش‌کننده‌ی اصول سه‌گانه سیاست خارجی باشد، به زیان ملت ایران خواهد بود و بالطبع سیاست اساسی جمهوری اسلامی نیز تداوم قطع این ارتباط است. رهبر انقلاب بارها تأکید کرده‌اند که قطع رابطه و نفی مذاکره، منع ذاتی ندارد، بلکه آن را منوط به تضمین شرایطی دانسته‌اند. از همین رو، رهبر انقلاب در جایگاه تعیین‌کننده‌ی سیاست‌های اصلی نظام، در صورت تأمین اصول فوق، خود را حتی پیشاهنگ برقراری رابطه می‌دانند: «آن روزى که رابطه با آمریکا مفید باشد، اول کسى که بگوید رابطه را ایجاد بکنند، خود بنده هستم.» (بیانات رهبر انقلاب در حرم رضوی، 1 فروردین 88)

توانایی بی‌نظیر مقام معظم رهبری در پاسداری از میراث رهبر کبیر انقلاب و مدیریت نظام اسلامی، حتی متخاصم‌ترین مخالفان نظام و امام خمینی (رحمت الله علیه) را به تحسین واداشته است. بنی‌صدر به صراحت اعتراف می‌کند: «اگر [امام] خمینی (رحمت الله علیه) زنده بودند، صدها بار به آقای خامنه‌ای آفرین می‌گفتند. آقای خامنه‌ای به خوبی توانسته نظامی که آقای خمینی ایجاد کرد را حفظ کند.»[2]

منابع:

[1]http://farsi.khamenei.ir/keyword-print?id=1031

[2].donbaleh.com/link/224104/c353462 www

برگرفته از:تداوم مدیریت رسول خدا (ص) در الگوی حکومتی جمهوری اسلامی ،الهه خانی؛ کارشناس مسائل سیاسی/ برهان۱۳۹۲/۶/۲

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد