خانه » همه » مذهبی » مقایسه عدالت مارکسیستی و عدالت علوی

مقایسه عدالت مارکسیستی و عدالت علوی

عدالت در هر اندیشه ای مبتنی بر مبانی فکری حاکم بر آن است از این جهت با توجه به تفاوت های بنیادی مارکسیسم و اسلام، عدالت در اندیشه مارکسیستی بسیار متفاوت از عدالت در اندیشه اسلامی است. که به مهترین محورهای آن به اختصار اشاهر می کنیم.
1. عدالت در اندیشه مارکسیستی به معنای تساوی و مساوات است. از نگاه مارکسیسم عدالت یعنی تساوی، بدون در نظر گرفتن تفاوت‌ها
اما عدالت در اندیشه اسلامی، به قرار گرفتن هر چیز در جای خودش، متناسب با غایت الهی، تعریف شده است. به این ترتیب زمانی که از عدالت یاد می کنیم منظور یکسانی میان همگان در همه چیز نیست؛ بلکه منظور آن است که افراد امکانات، دانش ها، ساختارها و چیزهایی که اجزاء جامعه را تشکیل می دهند در جایگاه متناسب خود قرار گرفته باشد. این ملاک و هدف است که عدالت و عدم عدالت را تعیین می کند.
2. با توجه به نگاه جبری مارکسیسم در ترسیم مراحل طی تاریخ بشر، عدالت جز در نظام اجتماعی پرولتاریا ایجاد نمی‌گردد.
3. در اندیشه مارکسیسم برای دستیابی به عدالت و توزیع عادلانه ثروت، مالکیت فردی نفی می شود ، که این یعنی از بین رفتن انگیزه فردی اما در اسلام، سرمایه‌دار ضمن آزادی در حفظ و گسترش ثروت، ملزم به پرداخت بخشی از دارایی غیرلازم خود تحت عناوین زکات، خمس، فطریه و… به افراد نیازمند و حکومت است که این امر موجب گردش سرمایه سالم در جامعه می‌گردد. در وجه سلبی، اسلام به شدت با ربا ستیز می‌کند مسئله‌ای که مارکسیسم در قبال آن سکوت می‌کند.
4. با توجه به حاکمیت نگاه مادی در اندیشه مارکسیستی، عدالت تنها در زمینه مسائل مادی محدود می گردد، اما عدالت اسلامی بر پایه نگاهی جامع استوار است و به نیازهای مادی و معنوی انسان هر دو توجه می شود.
5. در نظام های مارکسیستی به بهانه عدالت، آزادی به حاشیه می رود. در حالی که در انیشه اسلامی آزادی و عدالت دو بال پرواز برای نیل به یک غایت هستند. بنابراین هر کدام از این دو تضعیف شود، دیگری هم تضیعف می شود و در نتیجه غایت و هدف تضیعف می شود.
6. نگاه مارکسیسم به عدالت نگاه نسبی است. در این منطق هر چه جامعه را به جلو ببرد خوب است. فئودالیزم در وقتی که آنتی تز بود خوب بود و یک نوع کمال محسوب می‌شد. چنان‌که سرمایه‌داری نیز در موقعیت آنتی‌تز یک کمال و ارزش بود. امّا در رویکرد اسلامی عدالت و امثال آن یک معیار ثابت است که براساس آن حقانیت هر عمل تاریخی محک زده می‌شود گرچه در اسلام قوانین و مقررات مقطعی هم وجود دارد که متناسب با شرایط و اقتضائات هر عصر و زمان تنظیم می‌شود، امّا شاکلة اصلی اسلام همان اصول و ارزش‌های ثابت است که گذر زمان در آن‌ها تغییر ایجاد نمی‌کند و قوانین موقتی هم مطابق با این اصول ثابت تنظیم می‌گردد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد