خانه » همه » مذهبی » مقایسه وضعیت زنان در دوره پهلوی و جمهوری اسلامی

مقایسه وضعیت زنان در دوره پهلوی و جمهوری اسلامی

در خصوص مقایسه وضعیت زنان در دوره پهلوی و جمهوری اسلامی، مطالبی را خدمت شما ارائه مینماییم.وضعیت زنان در دوران پهلوی«زن در دو مرحله مظلوم بوده است، یکی در دوران جاهلیت، و اسلام منت گذاشت بر انسان و زن را از آن مظلومیتی که داشت بیرون کشید. مورد دیگر در ایران ما، زن مظلوم شد و آن دوره شاه سابق و شاه لاحق بود.با اسم این که زن را می خواهند آزاد کنند، ظلم ها کردند به زن، زن را از آن مقام شرافت و عزّت که داشت پایین کشیدند، زن را از آن مقام معنویت که داشت، شییء کردند و به اسم آزادی، آزاد زنان و آزاد مردان آزادی را از زن و مرد سلب کردند و زن ها را و جوانان ما را فاسد الاخلاق کردند….» (امام خمینی (ره) صحیفه نور، جلد 6، ص 187-185)
یکی از تمایزاتی که می توان میان وضعیت اجتماعی دوران پهلوی و پس از انقلاب در دوران حکومت اسلامی بررسی کرد، شرایط اجتماعی زنان است. بی شک پرداختن به مسأله زنان در ابعاد گوناگونی قابل بررسی است و ما سعی داریم در این گزارش به طور مختصر به تمایزات و تغییراتی که در این خصوص ایجاد شده است بپردازیم.
در ابتدا لازم است که به تفاوت نگاه میان محمد رضا پهلوی و امام خمینی (ره) در خصوص زنان و جایگاه آنها بپردازیم. چرا که نگاه رهبران به هر مقوله ای می تواند در آن زمینه جهت دهی کند:
نگاه محمدرضا پهلوی به زنان:
در خصوص گفته ها و یا نوشته های شاه سخنان زیادی وجود ندارد او در سخنرانی اش در روز زن (روز کشف حجاب زن) می گوید: «ما به سیاست خودمان ادامه می دهیم. سیاست حداکثر آزادی را همین طور ادامه می دهیم برای اینکه ارکان این مملکت براساس انقلاب شاه و ملت و رستاخیز ایران طوری قوی است که این مظاهر واپسین جان کندن این اتحاد نامقدس سرخ و سیاه نمی تواند درآن خللی ایجاد کند. …….)
و در جای دیگر در مصاحبه با یک خبرنگار می گوید: «عقل زنان به طور کلی ناقص تر از مردان است و البته استثنائاتی هم دارد.» او در ادامه در خصوص اینکه آیا شهبانو(فرح دیبا) می تواند پس از او به اداره امور مملک بپردازد یا نه پاسخ نمی دهد و در مواجهه با سؤال خبرنگار مبنی بر اینکه پس چرا او (فرح دیبا) را به عنوان جانشین خود انتخاب کرده است نیز پاسخی نمی دهد.
اما رویکرد و نگاه محمدرضا پهلوی را می توان در خاطرات و اسنادی که از درباریان، خانواده و اطرافیانش منتشر شده است، دریافت. در زیر به شمار بسیار اندکی از خاطراتی که درخصوص فساد شاه منتشر شده است می پردازیم. ناگفته نماند که این خاطراتی که ذکر می شود صرفا برای روشن شدن نگرش محمدرضا پهلوی به زنان و دختران است و کسانی که می خواهند مدارک و اطلاعات بیشتری درباره فسادهای اخلاقی محمدرضا پهلوی، درباره و خانواده او کسب کنند، می توانند با یک جستجوی ابتدایی به انبوهی از این دست اطلاعات دسترسی پیدا کنند.
تاج الملوک، مادر محمدرضا ضمن بیان خاطراتش، از هوس بازیهای فرزندش دفاع کرده و ضمن تأیید وجود روابط میان شاه و طلا (یکی از معشوقه های محمدرضا) آورده است: « این حق پسرم بود که همسر و معشوقه را توأمان داشته باشد، اگر انسان شاه باشد و نتواند از پادشاهی خود لذت ببرد پس چه فرقی با یک رعیت ساده دارد.»
ملکه‌ مادر همچنین در خاطراتش می آورد: «خدا لعنت کند اسدالله علم را که بساط شیطنت برای محمدرضا درست می‌کرد و باعث تحلیل رفتن قوه‌ پسرم می‌شد»
فریده‌ دیبا مادر زن محمدرضا پهلوی: «علم از مشاوران جنسی محمدرضا بود.»
پروین غفاری (16-17 ساله) از معروف‌ترین معشوقه‌ی محمدرضا پس از پیروزی انقلاب اسلامی خاطرات خود را در کتابی به نام «تا سیاهی …» منتشر کرد. پروین غفاری در این کتاب می نویسد: «شاه جلافت را به حدی رسانده که چند بار از دیوار خانه ما بالا آمد» او دوره‌ محمدرضا پهلوی پس از طلاق از فوزیه را چنین ترسیم می‌کند: «در تهران آن روزگار شایع بود که برای شبهای تنهایی او دختران زیبایی را شکار کرده و به دربار می‌برند. حتی نام دختری ایتالیایی به نام فرانچیسکا در لیست معشوقه‌های شاه بود.»
غفاری همچنین در این کتاب می نویسد: «دست از هرزگی برنمی‌داشت و در تمام بزمهای شبانه با دریدگی به زنان و دختران چشم می‌دوخت و به بهانه‌های مختلف سعی می‌کرد با آنها تنها باشد و یا آنان را به رقص دعوت کند.»
یکی از روان شناسان فرانسوی که جزء پزشکان خانوادگی پهلوی بود در مورد علت گرایش شدید شاه به انحرافات جنسی می نویسد: «رضا شاه با روحیه قلدری و دیکتاتوری که داشت محمدرضا را در کودکی از خانواده دور کرد و توسط مربیان خشن فرانسوی و آلمانی در سوئیس بزرگ شد و مجموعه این وقایع در رفتار و آینده او اثر مخربی بر جای گذاشت او بعدها کوشید کمبود محبت نهادینه شده در جسم و جان خود را ضمن معاشرت های افراطی با زنان گوناگون جبران نماید.»
اسدالله علم نخست وزیر دربار، در یکی از یادداشت هایش می نویسد: «یک روز با شاه درباره دوستان مؤنث، گپ می‌زدیم. شاه از پیر شدن معشوقه‌ها صحبت می‌کرد و افزود: «با وجود همه اینها اگر این سرگرمی‌ها را هم نداشتیم به کلی داغان می‌شدیم.» من هم در تأیید شاه گفتم: «همه مردانی که مسئولیتهای خطیر به عهده دارند نیاز به نوعی سرگرمی دارند و به عقیده من مصاحبت جنس لطیف تنها چاره کارساز است.»
ارتشبد فردوست، دوست نزدیک شاه می نویسد: «علم محرم محمدرضا بود و سالها به عنوان وزیر دربار کنترل کامل محمدرضا را به دست داشت. او هرگاه محمدرضا می‌خواست برای او از خارج و یا داخل زن پیدا می‌کرد و با هزینه‌های گزاف ترتیب مجالس هم‌خوابگی محمدرضا را می‌داد.»
فردوست می‌گوید: «در مسافرت شاه به نیویورک، من دو نفر را به محمدرضا معرفی کردم، یکی گریس کلی بود که در آن زمان آرتیست تئاتر بود و دو بار با او ملاقات کرد و محمدرضا به وی یک سری جواهر به ارزش حدود یک میلیون دلار داد. این زن بعداً همسر پرنس موناکو شد … نفر دوم یک دختر آمریکایی 19 ساله بود که ملکه زیبایی جهان بود … چند بار با محمدرضا ملاقات کرد و به او نیز یک سری جواهر داد که حدود یک میلیون دلار ارزش داشت.»
علی شهبازی یکی از نیروهای گارد شاهنشاهی و سرتیم محافظ شاه در خاطرات خود، پرده از شبکه‌ای بر‌می‌دارد که برای فساد و زن‌بارگی شاه فعالیت می‌کردند. او معتقد است: «از وقتی که علم وزیر شد، در وزارت دربار تشکیلاتی ویژه برای سرگرمی شاه درست کرده بود» او درمورد وظیفه این تشکیلات می‌گوید: «کارشان این بود که خانم‌های شوهردار و دختران بخت برگشته و یا همسران و دختران کسانی را که می‌خواستند مقامی بگیرند، برای شاه بیاورند.»
نگرش امام خمینی (ره) نسبت به زنان:
در بعد جایگاه انسانی زنان: «زن انسان است، آن هم یک انسان بزرگ، زن مربى جامعه است، از دامن زن انسانها پیدا مىشوند.»
«…زن مربى جامعه است، از دامن زن انسانها پیدا مىشوند، مرحله[ی] اولِ مرد و زن صحیح، از دامن است، مربى انسانها زن است، سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است، زن با تربیت صحیح خودش انسان درست مىکند و با تربیت صحیح خودش کشور را آباد مىکند، مبدأ همه سعادتها از دامن زن بلند مى­شود، زن مبدأ همه سعادتها باید باشد…»
در بعد تاریخ اسلام: «تاریخ اسلام گواه احترامات بى حد رسول خداصلّیاللهعلیهوآله به این مولود شریف (حضرت زهراسلاماللهعلیها) است، تا نشان دهد که زن، بزرگى ویژهاى در جامعه دارد، که اگر برتر از مرد نباشد، کمتر نیست.»
در بعد خانواده: «دامن مادر بزرگترین مدرسهاى است که بچه در آنجا تربیت مى­شود»
در بعد حقوق مادران: «حقوق بسیار مادرها را نمىتوان شمرد و نمىتوان به حق ادا کرد، یک شبِ مادر نسبت به فرزندش، از سالها عمر پدر متعهد ارزندهتر است. تجسم عطوفت و رحمت در دیدگان نورانى مادر، بارقه رحمت و عطوفت ربالعالمین است …، اینکه در حدیث آمده است که «بهشت زیر قدمهاى مادران است» یک حقیقت است.»
در بعد تحصیل علم: «شماها در تحصیل کوشش کنید که براى فضایل اخلاقى، [بر] فضایل اعمالى مجهز شوید، شما براى آتیه مملکت ما جوانان نیرومند تربیت کنید.»
در بعد اجتماعی: «شما باید در همه صحنهها و میدانها آن قدرى که اسلام اجازه داده وارد باشید…»
در بعد سیاسی: «…همان طورى که مردها باید در امور سیاسى دخالت کنند و جامعه خودشان را حفظ کنند، زنها هم باید دخالت کنند و جامعه را حفظ کنند.»
در بعد فرهنگی: «این فرهنگ را باید زنده کرد و شما خانمها همان طورى که آقایان مشغول هستند، همان طورى که مردها در جبهه علمى و فرهنگى مشغول هستند، شما هم باید مشغول باشید.»
ویژگی های جامعه زنان در دوران پهلوی
بی شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد، فرهنگ آن جامعه است. اساسا فرهنگ هر جامعه هویت آن جامعه را تشکیل می دهد و حیات و مرگ یک جامعه به حیات و مرگ فرهنگ آن جامعه وابسته است از نظر فرهنگی، فرهنگ کشور قبل از انقلاب بیشتر برگرفته و متأثر از فرهنگ منحط غرب بود، عرصه فرهنگی کشور صحنه تاخت و تاز بیگانگان بود و رژیم گذشته نیز به اشکال مختلف در گسترش و تسلط این فرهنگ مبتذل تلاش می نمود. حاکمان وقت نیز نه تنها به ارزش ها و سنت ها و معتقدات جامعه که عمیقا ریشه مذهبی داشت بی اعتنا بودند که به طرق مختلف سعی در از بین بردن ارزش های مسلط بر جامعه و جایگزینی آنها با فرهنگ بیگانه می نمودند.
از جمله اقداماتی که رژیم پهلوی در راستای تغییر فرهنگ اصیل کشور و غربی کردن آن انجام داد، سخن گفتن از آزادی بود. به طور قطع آزادی داشتن جنبه های مثبت و منفی دارد؛ اما براساس نگرش غربی، آزادی به مفهوم هرچه بالاتر بردن لذات دنیوی است. این لذت جویی می تواند از هر طریقی بدست آید و دیگر کاری به جوانب و حواشی لذت جویی در آزادی ندارد؛ درحالی که ممکن است لذت جویی یک انسان موجب انحطاط اخلاق و انسانیت شود و جایگاه انسان را از مرتبه والا به حضیض حیوانیت و بلکه پایین تر ببرد. متأسفانه باید گفت که رژیم پهلوی با دست اندازی به عبارت آزادی زن، عملا سیاست های خود را در راستای به ابتذال کشاندن زنان و تزلزل در بنیان خانواده‌ها پایه‌ریزی کرد و با اقداماتی که انجام داد شأن و جایگاه والای انسانی و معنوی زن را به پایین کشانید و از زنیّت زن و ویژگی های جسمانی او سوءاستفاده و زن را استثمار کرد. این اقدام آنها دقیقا همان اهدافی را داشت که جوامع غربی نیز در راستای همان اهداف آزادی زنان را در برهنگی می دانند. با برهنگی زنان و مشغول کردن زنان و مردان به هرزگی، جامعه نیز به فساد کشیده می شود و با فاسد شدن جامعه و پرداختن به لذایذ جنسی و مادی، دیگر قدرت تفکری بین مردم باقی نمی ماند؛ دیگر قدرت تشخیص حق از باطل از بین خواهد رفت؛ دیگر انسان به دنبال کمال و جاودانگی نخواهد بود و به این ترتیب چپاول دارایی های انسان از سوی مستکبرین آغاز می شود و ادامه می یابد و استثمار و استعمار انسان ها اوج می گیرد.
در این جا، معدودی از سیاست ها و اقداماتی که رژیم پهلوی در خصوص زنان انجام داد را بیان می کنیم:
1- کشف حجاب و آزادی زنان در پوشش برای حضور در مکان های عمومی:
« قضیه کشف حجاب یک مطلبی نبود که این ها می خواستند زن ها را مثلاً ده میلیون زن را بیاورند در جامعه وارد کنند، این ها یک دستوراتی بود که این ها می گرفتند از خارج، برای اسارت ما اجرا می کردند … این کشف حجابی که این ها کردند و اسمشان را بعداً «آزاد زنان»، «آزاد مردان» پسر رضا خان گذاشت، من تلخی اش باز در ذائقه ام هست و شما نمی دانید، چه کردید با این زن های محترمه و چه کردند با همه قشرها، الزام می کردند هم تجار را، همه کسبه جز را، هم روحانیت را، هر جا زورشان می رسید، به این که مجلس بگیرند و زن هایتان ( بی حجاب) را بیاورند در مجلس، بیاورید در مجلس عمومی. آن وقت اگر این ها تخلف می کردند، کتک دنبالش بود، حرف دنبالش بود، همه چیزها و حرف ها بود و اینها می خواستند، زن را وسیله قرار بدهند از برای این که سرگرمی حاصل شود برای جوان ها و در کارهای اساسی اصلاً وارد نشوند.» (امام خمینی (ره)صحیفه نور ، ج13، ص 193-190)
2- حضور دربار به صورت بی حجاب و زننده در مکان های عمومی
زنان دربار و همسران محمدرضا در اماکن عمومی و در معرض دید مردم به صورت بی حجاب ظاهر می شدند و در بسیاری از اوقات حرکات زشت و شنیئی از خود بروز می دادند.
3- راه اندازی خانه های فساد و کاباره ها:
«….از تهران تا آخر تجریش صدها مراکزی بود که مال عشرتکده و امثال ذلک بود، همه اینها دیدید که زنانه بود. لهذا، جوانهای ما، ملت ما اصلاً دیگر توجه به مسائل اساسی که باید بکنند نداشت. نه مردش، نه زنش، نه مردها آزاد بودند و نه زنها آزاد بودند، اسمش را گذاشته بودند «آزاد مردان و آزاد زنان» (امام خمینی (ره) صحیفه نور ، ج13، ص 193-190
4- برگزاری فستیوال ها و مسابقه هایی به منظور انتخاب برترین زنان و دختران از نظر زیبایی تحت عنوان «دختر شایسته»:
این مسابقه به منظور انتخاب زیباترین دختر برگزار می شد که تصویر نفر برگزیده بر روی مجله «زن روز» می رفت و همچنین نفر برگزیده در رقابت های جهانی نیز شرکت می کرد. براساس اسناد بدست آمده سوءاستفاده های زیادی از این دختران هم از سوی درباریان و هم در خارج از کشور صورت می گرفت.
5- سوءاستفاده از زنان در تبلیغات کالاهای تجاری
کاربرد زنان در حوزه اقتصاد بسیار مطلوب تر از مردان بود چرا که زن نیروی کار ارزان تر و فرمانبردارتر از مرد، در تولید و صنعت است، نیرویی که پس از استفاده از توان فکر و بازویش، او را تحت تاثیر مد و تجمل قرار می دادند تا از یک سو هم خود مصرف کننده تولیداتش باشد و هم راحت تر از زن سنتی مورد بهره برداری جنسی قرار می گرفت.
6- سوءاستفاده از زنان در فیلم ها
صحنه های عشقی جای خود را به صحنه های جنسی داده بودند به نحوی که بسیاری از بازیگران به “ستاره های جنسی” معروف بودند. نشان دادن بدن کاملا عریان دختران و رفتارهای جنسی مردان با آنها به رایج ترین صحنه های فیلم تبدیل شده بود که بسیاری از کارگردان ها برای فروش بیشتر با یکدیگر در تولید این صحنه های غیراخلاقی رقابت می‌کردند.
برای درک بهتر این مطلب به چند تیتر روزنامه های سینمایی آن دوران اکتفا می‌کنیم
برهنگی سینمای ایران با آمریکا و اروپا رقابت میکند”، “با ستارگان جنسی ایران آشنا شوید! این ها خود را بمب های روابط جنسی میدانند”، “پنج دقیقه بوسه در فیلم . دل هر عارف و عامی را خواهد برد”
7- ایجاد سپاه دانش و بهداشت از زنان
دختران و جوانان دیپلمه به منظور آموزش به روستاها فرستاده می شدند. قصد شاه این بود که با فرستان دختران به روستاها فرهنگ غربی و نحوه پوشش معلمان در روستاها، به عنوان فرهنگی عمومی مردم معرفی و جایگزین شود.
ویژگی های دیگر جامعه زنان در عصر پهلوی:
– دانشگاه رفتن برای دختران، بویژه دختران خانواده های مقید به اصول اخلاقی، میسر نبود.
– دختران بدلیل فقر خانواده ها باید در سنین کم تحصیل را رها کرده و ازدواج می کردند
– زنان شاغل از امنیت در محیط کارشان برخوردار نبودند و خطرات زیادی آنها را تهدید می کرد
– زنان در عرصه های سیاسی دارای جایگاهی نبودند و مناصب دولتی و حکومتی به زنان تعلق نمی گرفت
– سطح تحصیلات زنان حدود 30 درصد از مردان کمتر بود
– بهداشت و درمان برای زنان باردار در سطح کشور بسیار پایین بود و مرگ و میر مادران باردار در وضع حمل و یا نوزادان در بدو تولد زیاد بود. ( http://www.dana.ir/News/228093.html?)

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد