۱۳۹۲/۰۴/۲۶
–
۵۴۹ بازدید
لیبرال چیست؟ امام به آقای منتظری فرمودند: تو بعد از من کشور را به دست لیبرال ها میدهی -یعنی چی؟
لیبرالیسم به عنوان یکی از مکاتب و ایدئولوژی های مهم غرب است که مبتنی بر ویژگی ها، اصول و مقدمات فکری است که یکی از آنها اومانیسم و انسان محوری است. واژه Liberal در لغت به معناى مختلف به کار رفته است: آزاد مرد در مقابل برده، روشنفکر، سخاوتمند، لاابالى، بى بند و بار و… اما در اصطلاح به یک گونه طرز تفکر در زمینه هاى سیاسى، اقتصادى، فرهنگى و دینى گفته مى شود که تکیه اصلى آن بر آزادى هر چه بیشتر و توجه به حقوق طبیعى افراد است. این مکتب که اولین بار به عنوان یک حزب سیاسى در سال 1850 م در انگلیس مطرح گردید داراى اصول و ویژگى هایى است از قبیل:
1- فردگرایى: فرد و حقوق او بر همه چیز مقدم است.
اگر دولت هم تشکیل شده است باید در خدمت خواسته هاى افراد جامعه باشد و نفع جامعه، موهوم است.
2- ارزش مطلق آزادى: تنها حد آزادى در نظر لیبرال ها، آزادى افراد دیگر است. دیگر هیچ مقوله اى از قبیل عدالت اجتماعى و اقتصادى، حفظ بنیان خانواده، اخلاق و… نمى تواند آن را محدود کند. همه باید قربانى این آزادى مطلق شوند.
3- انسان محورى و امانیسم: با توجه به نگرش مادى این اندیشه به عالم، آنچه اصل است، انسان است. به همین دلیل در وضع قوانین و ارائه خطوط اصلى سیاست و اقتصاد و فرهنگ، آنچه مهم و اصل است دیدگاه انسان و اراده اوست. برخلاف ادیان الهى و توحیدى که خدامحور هستند و مقنن اصلى را خداوند مى دانند. (براى آگاهى بیشتر ر.ک: فرهنگ واژه ها، عبدالرسول بیات و جمعی از نویسندگان، قم: مؤسسه اندیشه و فرهنگی دینی و لیبرالیسم غرب، آنتونی آرپلاستر، ترجمه عباس مخبر، تهران: نشر مرکز و درآمدی بر ایدئولوژی های سیاسی، اندرو هی وود، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی )
اینکه حضرت امام به آقای منتظری فرمودند: « از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامى عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین مى سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبرى آینده نظام را از دست داده اید.» ( صحیفه امام , ج21, ص 330) اشاره به گروههایی همچون نهضت آزادی داشت که با رنگ و لعاب دینی همان تفکر لیبرال غربی را که به دلیل مبانی ای همچون اومانیسم و سکولاریسم با مبانی اسلامی متناقض است , را دنبال می کردند و ماهیت و هویت حقیقی انقلاب اسلامی را درک نکردند و متأسفانه آقای منتظری با این عناصر ارتباط داشتند .
1- فردگرایى: فرد و حقوق او بر همه چیز مقدم است.
اگر دولت هم تشکیل شده است باید در خدمت خواسته هاى افراد جامعه باشد و نفع جامعه، موهوم است.
2- ارزش مطلق آزادى: تنها حد آزادى در نظر لیبرال ها، آزادى افراد دیگر است. دیگر هیچ مقوله اى از قبیل عدالت اجتماعى و اقتصادى، حفظ بنیان خانواده، اخلاق و… نمى تواند آن را محدود کند. همه باید قربانى این آزادى مطلق شوند.
3- انسان محورى و امانیسم: با توجه به نگرش مادى این اندیشه به عالم، آنچه اصل است، انسان است. به همین دلیل در وضع قوانین و ارائه خطوط اصلى سیاست و اقتصاد و فرهنگ، آنچه مهم و اصل است دیدگاه انسان و اراده اوست. برخلاف ادیان الهى و توحیدى که خدامحور هستند و مقنن اصلى را خداوند مى دانند. (براى آگاهى بیشتر ر.ک: فرهنگ واژه ها، عبدالرسول بیات و جمعی از نویسندگان، قم: مؤسسه اندیشه و فرهنگی دینی و لیبرالیسم غرب، آنتونی آرپلاستر، ترجمه عباس مخبر، تهران: نشر مرکز و درآمدی بر ایدئولوژی های سیاسی، اندرو هی وود، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی )
اینکه حضرت امام به آقای منتظری فرمودند: « از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامى عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین مى سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبرى آینده نظام را از دست داده اید.» ( صحیفه امام , ج21, ص 330) اشاره به گروههایی همچون نهضت آزادی داشت که با رنگ و لعاب دینی همان تفکر لیبرال غربی را که به دلیل مبانی ای همچون اومانیسم و سکولاریسم با مبانی اسلامی متناقض است , را دنبال می کردند و ماهیت و هویت حقیقی انقلاب اسلامی را درک نکردند و متأسفانه آقای منتظری با این عناصر ارتباط داشتند .