منظوراز سدره المنتهی
، جنه الماوی و
بیت المعمور
۱۳۹۲/۰۵/۲۹
–
۸۰۰ بازدید
منظوراز سدره المنتهی
جنه الماوی
بیت المعمور درقرآن چیست؟
درجواب سوال حضرتعالی باید عرض کرد. درمورد «بیت المعمور»که درقرآن ذکرشده تفسیرهاى گوناگونى شده، بعضى آن را اشاره به خانه اى مى دانند که در آسمان ها محاذى «خانه کعبه» است، و با عبادت فرشتگان، معمور و آباد است، این معنى در روایات متعددى که در منابع مختلف اسلامى آمده است، دیده مى شود. طبق روایتى، هر روز هفتاد هزار فرشته به زیارت آن مى آیند، و هرگز بار دیگر به سوى آن باز نمى گردند. بعضى آن را به «کعبه» و خانه خدا در زمین تفسیر کرده اند، که به وسیله زوار و حاجیان همواره معمور و آباد است، و مى دانیم نخستین خانه اى است که براى عبادت، در روى زمین ساخته و آباد شده است.
بعضى نیز گفته اند: منظور از آن، خانه قلب مؤمن است، که با ایمان و ذکر خدا، آباد است.
ولى، ظاهر آیه یکى از دو معنى اول است، و با توجه به تعبیرات مختلفى که در قرآن، از «کعبه» به عنوان «بیت» آمده، معنى دوم از همه مناسب تر به نظر مى رسد.
منظوراز سدره المنتهی اینکه «سِدْرَة» (بر وزن حرفة)، مطابق آنچه غالب مفسران و علماى لغت گفته اند، درختى است پر برگ و پر سایه، و تعبیر به «سدرة المنتهى » اشاره به درخت پر برگ و پر سایه اى است که در اوج آسمان ها، در منتها الیه عروج فرشتگان، ارواح شهداء، علوم انبیاء، و اعمال انسان ها قرار گرفته، جائى که ملائکه پروردگار از آن فراتر نمى روند، و «جبرئیل» نیز در سفر «معراج»، به هنگامى که به آن رسید، متوقف شد.
درباره «سدرة المنتهى »- هر چند در قرآن مجید توضیحى نیامده،- ولى در اخبار و روایات اسلامى توصیف هاى گوناگونى پیرامون آن آمده، و همه بیانگر این واقعیت است که انتخاب این تعبیر، به عنوان یک نوع تشبیه، و به خاطر تنگى و کوتاهى لغات ما از بیان این گونه واقعیات بزرگ است.
در حدیثى از پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله نقل شده است که: رَأَیْتُ عَلى کُلِّ وَرَقَةٍ مِنْ أَوْراقِها مَلَکاً قائِماً یُسَبِّحُ اللَّهَ تَعالى : «من بر هر یک از برگ هاى آن فرشته اى دیدم که ایستاده بود و تسبیح خداوند را مى کرد».
در حدیث دیگرى از امام صادق علیه السلام نقل شده است که رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: انْتَهَیْتُ الى سِدْرَةِ الْمُنْتَهى ، وَ اذاً الوَرَقَةُ مِنْها تُظِلُّ امَّةً مِنَ الامَمِ: «من به سدرة المنتهى رسیدم، و دیدم هر برگى از آن مى تواند بر امتى سایه بیفکند.این تعبیرات نشان مى دهد که، هرگز، منظور درختى شبیه آنچه در زمین مى بینیم نبوده، بلکه اشاره به سایبان عظیمى است در جوار قرب رحمت حق، که فرشتگان بر برگ هاى آن تسبیح مى کنند، و امت هائى از نیکان و پاکان در سایه آن قرار دارند.
ومنظوراز «جَنَّةُ الْمَأْوى »هم به معنى بهشتى است که محل سکونت است، و در این که این کدام بهشت است؟ در میان مفسران گفتگو است، بعضى آن را همان «بهشت جاویدان» (جَنَّةُ الْخُلْدِ) مى دانند، که در انتظار تمام اهل ایمان و پرهیزگاران است، و محل آن را در آسمان، و آیه 19 سوره «سجده» را شاهد بر آن مى گیرند:
فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْوى نُزُلًا بِما کانُوا یَعْمَلُونَ: «براى مؤمنان صالح العمل باغ هاى بهشت است که در آن ساکن مى شوند، و این وسیله پذیرائى از آنهاست در مقابل اعمالى که انجام مى دادند»؛ چرا که این آیه به قرینه آیه بعد از آن، مسلماً از بهشت جاویدان سخن مى گوید.
ولى از آنجا که در جاى دیگر مى خوانیم: وَ سارِعُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ: «براى رفتن به سوى مغفرت پروردگار و بهشتى که وسعت آن آسمان ها و زمین است، بر یکدیگر پیشى گیرید» «2» بعضى، این معنى را بعید شمرده اند؛ زیرا ظاهر آیات مورد بحث، نشان مى دهد که «جَنَّةُ الْمَأْوى » در آسمان، و غیر از بهشت جاویدان است که وسعتش به اندازه تمام آسمان ها و زمین مى باشد.
لذا گاهى آن را به جایگاه ویژه اى از بهشت تفسیر کرده اند که در کنار «سدرة المنتهى»، و محل خاصان و مخلصان است.و گاه گفته اند به معنى بهشت برزخى است که ارواح شهداء و مؤمنان، موقتا به آنجا مى روند.
تفسیر اخیر، از همه مناسب تر به نظر مى رسد، و از امورى که به روشنى بر آن گواهى مى دهد، این است که در بسیارى از روایات «معراج» آمده است که، پیغمبر صلى الله علیه و آله عده اى را در این بهشت، متنعم دید، در حالى که مى دانیم هیچ کس در بهشت جاویدان قبل از روز قیامت وارد نمى شود؛ زیرا آیات قرآن به خوبى دلالت دارد که پرهیزگاران در قیامت، بعد از محاسبه، وارد بهشت مى شوند، نه بلافاصله بعد از مرگ، و ارواح شهداء نیز در بهشت برزخى قرار دارند؛ زیرا آنها نیز قبل از قیام قیامت وارد بهشت جاویدان نمى شوند.
_______________
تفسیر نمونه ج 22 506
بعضى نیز گفته اند: منظور از آن، خانه قلب مؤمن است، که با ایمان و ذکر خدا، آباد است.
ولى، ظاهر آیه یکى از دو معنى اول است، و با توجه به تعبیرات مختلفى که در قرآن، از «کعبه» به عنوان «بیت» آمده، معنى دوم از همه مناسب تر به نظر مى رسد.
منظوراز سدره المنتهی اینکه «سِدْرَة» (بر وزن حرفة)، مطابق آنچه غالب مفسران و علماى لغت گفته اند، درختى است پر برگ و پر سایه، و تعبیر به «سدرة المنتهى » اشاره به درخت پر برگ و پر سایه اى است که در اوج آسمان ها، در منتها الیه عروج فرشتگان، ارواح شهداء، علوم انبیاء، و اعمال انسان ها قرار گرفته، جائى که ملائکه پروردگار از آن فراتر نمى روند، و «جبرئیل» نیز در سفر «معراج»، به هنگامى که به آن رسید، متوقف شد.
درباره «سدرة المنتهى »- هر چند در قرآن مجید توضیحى نیامده،- ولى در اخبار و روایات اسلامى توصیف هاى گوناگونى پیرامون آن آمده، و همه بیانگر این واقعیت است که انتخاب این تعبیر، به عنوان یک نوع تشبیه، و به خاطر تنگى و کوتاهى لغات ما از بیان این گونه واقعیات بزرگ است.
در حدیثى از پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله نقل شده است که: رَأَیْتُ عَلى کُلِّ وَرَقَةٍ مِنْ أَوْراقِها مَلَکاً قائِماً یُسَبِّحُ اللَّهَ تَعالى : «من بر هر یک از برگ هاى آن فرشته اى دیدم که ایستاده بود و تسبیح خداوند را مى کرد».
در حدیث دیگرى از امام صادق علیه السلام نقل شده است که رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: انْتَهَیْتُ الى سِدْرَةِ الْمُنْتَهى ، وَ اذاً الوَرَقَةُ مِنْها تُظِلُّ امَّةً مِنَ الامَمِ: «من به سدرة المنتهى رسیدم، و دیدم هر برگى از آن مى تواند بر امتى سایه بیفکند.این تعبیرات نشان مى دهد که، هرگز، منظور درختى شبیه آنچه در زمین مى بینیم نبوده، بلکه اشاره به سایبان عظیمى است در جوار قرب رحمت حق، که فرشتگان بر برگ هاى آن تسبیح مى کنند، و امت هائى از نیکان و پاکان در سایه آن قرار دارند.
ومنظوراز «جَنَّةُ الْمَأْوى »هم به معنى بهشتى است که محل سکونت است، و در این که این کدام بهشت است؟ در میان مفسران گفتگو است، بعضى آن را همان «بهشت جاویدان» (جَنَّةُ الْخُلْدِ) مى دانند، که در انتظار تمام اهل ایمان و پرهیزگاران است، و محل آن را در آسمان، و آیه 19 سوره «سجده» را شاهد بر آن مى گیرند:
فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْوى نُزُلًا بِما کانُوا یَعْمَلُونَ: «براى مؤمنان صالح العمل باغ هاى بهشت است که در آن ساکن مى شوند، و این وسیله پذیرائى از آنهاست در مقابل اعمالى که انجام مى دادند»؛ چرا که این آیه به قرینه آیه بعد از آن، مسلماً از بهشت جاویدان سخن مى گوید.
ولى از آنجا که در جاى دیگر مى خوانیم: وَ سارِعُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ: «براى رفتن به سوى مغفرت پروردگار و بهشتى که وسعت آن آسمان ها و زمین است، بر یکدیگر پیشى گیرید» «2» بعضى، این معنى را بعید شمرده اند؛ زیرا ظاهر آیات مورد بحث، نشان مى دهد که «جَنَّةُ الْمَأْوى » در آسمان، و غیر از بهشت جاویدان است که وسعتش به اندازه تمام آسمان ها و زمین مى باشد.
لذا گاهى آن را به جایگاه ویژه اى از بهشت تفسیر کرده اند که در کنار «سدرة المنتهى»، و محل خاصان و مخلصان است.و گاه گفته اند به معنى بهشت برزخى است که ارواح شهداء و مؤمنان، موقتا به آنجا مى روند.
تفسیر اخیر، از همه مناسب تر به نظر مى رسد، و از امورى که به روشنى بر آن گواهى مى دهد، این است که در بسیارى از روایات «معراج» آمده است که، پیغمبر صلى الله علیه و آله عده اى را در این بهشت، متنعم دید، در حالى که مى دانیم هیچ کس در بهشت جاویدان قبل از روز قیامت وارد نمى شود؛ زیرا آیات قرآن به خوبى دلالت دارد که پرهیزگاران در قیامت، بعد از محاسبه، وارد بهشت مى شوند، نه بلافاصله بعد از مرگ، و ارواح شهداء نیز در بهشت برزخى قرار دارند؛ زیرا آنها نیز قبل از قیام قیامت وارد بهشت جاویدان نمى شوند.
_______________
تفسیر نمونه ج 22 506