خانه » همه » مذهبی » منظور از”بلد”درآيه1سوره بلد كدام شهراست؟

منظور از”بلد”درآيه1سوره بلد كدام شهراست؟

(لا أُقْسِمُ بهَذَا الْبَلَدِ)
سنت قرآن در بسيارى از موارد بر اين است كه بيان حقايق بسيار مهم را با سوگند شروع مى كند،سوگندهائى كه خود نيز سبب حركت انديشه و فكر و عقل انسان است،سوگندهائى كه ارتباط خاصى با همان مطلب مورد نظر دارد. در اينجا نيز براى بيان اين واقعيت كه زندگى انسان در دنيا تواءم با درد و رنج است از سوگند تازه اى شروع مى كند و مى فرمايد:قسم به اين شهر مقدس شهر مكه (لا اقسم بهذا البلد).
شهرى كه تو ساكن آن هستى (و انت حل بهذا البلد).
گرچه در اين آيات نام مكه صريحا نيامده است،ولى با توجه به مكى بودن سوره از يكسو،و اهميت فوق العاده اين شهر مقدس از سوى ديگر،پيدا است كه منظور همان مكه است،و اجماع مفسران نيز بر همين است.
البته شرافت و عظمت سرزمين مكه ايجاب مى كند خداوند به آن سوگند ياد نمايد،چرا كه نخستين مركز توحيد و عبادت پروردگار در اينجا ساخته شده،و انبياى بزرگ گرد اين خانه طواف كرده اند،ولى جمله (و انت حل بهذا البلد) مطلب تازه اى در بر دارد،مى گويد اين شهر به خاطر وجود پر فيض و پر بركت تو چنان عظمتى به خود گرفته كه شايسته اين سوگند شده است .
و حقيقت همين است كه ارزش سرزمينها به ارزش انسانهاى مقيم در آن است،مبادا كفار مكه تصور كنند اگر قرآن به اين سرزمين قسم ياد مى كند براى وطن آنها و يا كانون بتهايشان اهميت قائل شده است،نه چنين نيست،تنها ارزش اين شهر (گذشته از سوابق تاريخى خاص آن) به خاطر وجود ذيجود بنده خاص خدا محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) است.در اينجا تفسير ديگرى نيز وجود دارد و آن اينكه من به اين شهر مقدس ‍ سوگند ياد نمى كنم در حالى كه احترام تو را هتك كرده اند، و جان و مال و عرضت را حلال و مباح شمرده اند.و اين توبيخ و سرزنش شديدى است نسبت به كفار قريش كه آنها خود را خادمان،و حافظان حرم مكه مى پنداشتند، و براى اين سرزمين آنچنان احترامى قائل بودند كه حتى اگر قاتل پدرشان در آنجا ديده مى شد در امان بود،حتى مى گويند كسانى كه از پوست درختان مكه بر مى گرفت ند و به خود مى بستند به خاطر آن در امان بودند. ولى با اين حال چرا تمام اين آداب و سنن در مورد پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) زير پا گذارده شد؟!چرا هر گونه اذيت و آزار نسبت به او و يارانش روا مى داشتند،و حتى خونشان را مباح مى شمردند؟!اين تفسير در حديثى از امام صادق (عليه السلام ) نيز نقل شده است .
منبع:
تفسير نمونه ج 27 ص7تا9

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد