خیر این سخن نه به این معناست که اگر به یقین رسیدی عبادت را رها کن. مثل اینکه به انسان بگویند اگر خواستی به سقف برسی تا پشت بام را ببینی، از نردبان استفاده کن؛ پله های نردبان را طی کن تا پشت بام را ببینی. این نه به این معناست که وقتی پشت بام را دیدی بگویی نردبان چیست؟ زیرا با تکیه به این نردبان پشت بام را می بینی. عارف اگر به مقام یقین می رسد چون به عبادت متکی است و اگر به جایی رسید که یقین پیدا کرد و عبادت را ترک کرد، ترک عبادت ملازم با سقوط است. ممکن نیست انسان در مرحله ای بی نیاز از عبادت باشد.بندگی برای بنده ذاتی است؛ در دنیا یا آخرت. منتها در آخرتْ عبودیّت به نحوه دیگری ظهور می کند. در دنیا به صورت نماز و روزه است ولی در قیامت به ایشان می گویند: «إقرء وارقه»؛ (کافی2/601/ح12). آنجا دیگر جای عمل نیست بلکه جای ظهور نتایج اعمال است. آنچه که در دنیا از آیات خوانده ای یکی پس از دیگری در قیامت ظهور می کند و یکی پس از دیگری بالا می روی.«إقرء وارقه» به معنای این نیست که در قیامت قرائت کن و بالا برو؛ زیرا اولاً در دنیا به ما می گویند بخوان، چه اینکه آیات قرآن خزاین الهی است؛ پس بخوانید و بالا بروید و هر درجه ای که گرفتید، پله ای باشد که شما را بالاتر ببرد و شما را متحرک کند؛ نه اینکه همان جا بایستید.ثانیاً در قیامت هم گفته می شود این درجاتی که می بینید، محصول کارهای دنیایی شما است. ظهور کارهای دنیا در قیامت به این است که هر چه در اینجا خوانده اید، در قیامت به صورت ترقی نصیب شما می شود. بنابراین، عبادت نردبان است.
آیة الله جوادی آملی، حکمت عبادات
آیة الله جوادی آملی، حکمت عبادات