توجه

  1. توجه توجه : متاسفانه تا اطلاع ثانوی درگاه پرداخت زرین پال از دسترس خارج شده

توجه توجه : متاسفانه تا اطلاع ثانوی درگاه پرداخت زرین پال از دسترس خارج شده

خانه » همه » مذهبی » منظور از محبتي كه خدا در قلب هاي مومنان قرار مي دهد، چيست؟

منظور از محبتي كه خدا در قلب هاي مومنان قرار مي دهد، چيست؟

سوره مريم، آيه 96: («إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَاتِ سَيَجْعَلُ لهَُمُ الرَّحْمَانُ وُدًّا»): مسلّماً كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده ‏اند، خداوند رحمان محبّتى براى آنان در دلها قرار مى ‏دهد!
كلمه “ود” به معناي محبت به چيزي و آرزو كردن آن است. كه گاهي در يكي از اين دو معنا و گاهي در هر دو معنا بكار مي رود.[1] كلمه مودت نيز از همين ريشه است كه به معناي محبت است، كه در آيه « قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى»[2] بكار رفته است.
خداوند در اين آيه وعده زيبايي داده كه براي كساني كه ايمان آورده و عمل صالح انجام مي دهند، محبتي در دلها قرار مي دهد. اما معين نكرده كه در كدام دلها، دلهاي خودشان يا دلهاي ديگران؟ در دنيا يا در آخرت؟ بنابراين لزومي ندارد حتما آيه را مقيد به دنيا يا آخرت يا موارد ديگر بكنيم.[3] در اينكه منظور از اين محبت چه محبتي است، مفسران پاسخ هاي گوناگوني دادند:
برخي گفته اند منظور اين است كه خداوند محبت مومنان را در دلهاي مردم مي افكند.
بعضى آن را اشاره به دوستى مؤمنان نسبت به يكديگر در آخرت دانسته اند.
بعضى گفته‏ اند منظور اين است كه خداوند محبت آنان را در دلهاى دشمنانشان مى‏ افكند، و اين محبت رشته ‏اى مى‏ شود در گردنشان كه آنها را به سوى ايمان مى‏ كشاند.
اما نكته اصلى در اين آيه اين است كه ايمان و عمل صالح جاذبه و كشش فوق العاده ‏اى دارد، اعتقاد به يگانگى خدا و دعوت پيامبران كه بازتابش در روح و فكر و گفتار و كردار انسان به صورت اخلاق عاليه انسانى، تقوا و پاكى و درستى و امانت و شجاعت و ايثار و گذشت، تجلى كند، همچون نيروهاى عظيم مغناطيس كشنده و رباينده است.[4] چنانچه در حديثى از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله مى‏ خوانيم:
«ان اللَّه اذا احب عبدا دعا جبرئيل، فقال يا جبرئيل انى احب فلانا فاحبه، قال فيحبه جبرئيل ثم ينادى فى اهل السماء ان اللَّه يحب فلانا فاحبوه، قال فيحبه اهل السماء ثم يوضع له القبول فى الارض! و ان اللَّه اذا ابغض عبدا دعا جبرئيل، فقال يا جبرئيل انى ابغض فلانا فابغضه، قال فيبغضه جبرئيل، ثم ينادى فى اهل السماء ان اللَّه يبغض فلانا فابغضوه، قال فيبغضه اهل السماء ثم يوضع له البغضاء فى الارض»
« هنگامى كه خداوند كسى از بندگانش را دوست دارد به فرشته بزرگش جبرئيل مى‏ گويد من فلان كس را دوست دارم او را دوست بدار، جبرئيل او را دوست خواهد داشت، سپس در آسمانها ندا مى‏ دهد كه اى اهل آسمان! خداوند فلان كس را دوست دارد او را دوست داريد، و به دنبال آن همه اهل آسمان او را دوست مى ‏دارند، سپس پذيرش اين محبت در زمين منعكس مى ‏شود.
و هنگامى كه خداوند كسى را دشمن بدارد به جبرئيل مى‏ گويد من از او متنفرم، او را دشمن بدار، جبرئيل او را دشمن مى‏ دارد، سپس در ميان اهل آسمانها ندا مى ‏دهد كه خداوند از او متنفر است او را دشمن داريد، همه اهل آسمانها از او متنفر مى‏ شوند، سپس انعكاس اين تنفر در زمين خواهد بود.»[5] اما بسياري از مفسران اين آيه را درباره اميرالمومنين علي عليه السلام دانسته اند و روايات بسياري نيز در اين زمينه وارد شده است كه تاييد كننده اين ديدگاه است. از امام صادق (ع) درباره همين آيه سوال شد، ايشان فرمودند: «يعنى خدا براى مومنان محبت و ولايت امير المؤمنين را قرار مى‏ دهد، و اين همان ودى است كه خدا در اين آيه وعده داده است.» در واقع اين روايات به مصداق اتم و درجه عالي محبت اشاره كرده اند كه همان محبت علي عليه السلام است. هم چنين در الدر المنثور كه كتاب تفسير روايي اهل سنت است، آمده: پيامبر اكرم(ص) به علي عليه السلام فرمود بگو: «اللهم اجعل لى عندك عهدا، و اجعل لى عندك ودا، و اجعل لى فى صدور المؤمنين مودة». بعد از اين جريان، خداى تعالى اين آيه را فرستاد: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا»، و در همين كتاب آمده كه آيه درباره حضرت علي عليه السلام نازل شده است.[6] بنابراين مي توان گفت اين آيه از محبتي سخن مي گويد كه خداوند براي مومنان در دل مردم مي افكند و مصداق بارز و اتم چنين محبتي، حب امير المومنين عليه السلام است كه خداوند آنرا در دل مومنان قرار مي دهد.

پي نوشت:
[1] . لسان العرب، دار صادر،بيروت،1414ق، ج‏3، ص: 454؛  المفردات في غريب القرآن، دارالعلم الدار الشامية،دمشق،1412ق، ص: 860
[2] .شوري،23
[3] . الميزان في تفسير القرآن، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ مدرسين حوزه علميه قم،1417ق، ج‏14، ص: 113
[4] . تفسير نمونه، دار الكتب الإسلامية، تهران،1374، ج‏13، ص: 145-144
[5] . تفسير نمونه، ج‏13، ص: 146-145
[6] . الدر المنثور في تفسير المأثور، سيوطى جلال الدين، كتابخانه آية الله مرعشى نجفى، قم،1404، ج‏4، ص: 287

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد