خانه » همه » مذهبی » من در دنیا چه کار کنم که خدا دوست داشته باشد. و مرا از گروه بنده گان خاص خودش قرار دهد

من در دنیا چه کار کنم که خدا دوست داشته باشد. و مرا از گروه بنده گان خاص خودش قرار دهد

برای رسیدن به محبت خدا بهترین کار خودسازی دینی است. هدف دین و سلوک دینی تربیت انسان های با کمال و خوب از طریق بندگی خدا است. انسان کامل هم یعنی کسی بنده واقعی خدای متعال شده و از این طریق به مقامات بلند عرفانی رسیده است. انسان در ابتدا از اهمیت و ضرورت بندگی خدا غافل است و نمی داند که به هر جایی بخواهد برسد باید از طریق بندگی خالصانه و عبودیت باشد و وقتی از این خواب بیدار شود سلوک اش آغاز می شود.بعد از یقظه و بیداری انسان نسبت به روح و قلب خود حساس می شود و به این نتیجه می رسد که در دنیا مسئولیتی جز بندگی خدا و سلامت و تعالی دادن به قلب خود ندارد و در آخرت از سلامت قلب سوال می شود. اگر واقعا بیدار شده و می خواهید خودسازی کنید و بنده خوب خدا شوید سعی کنید هر چی خوبی هست به خود جلب نمایید و از بدی ها تخلیه شوید. این خوبی ها و بدی ها در همه حوزه های معرفتی و اخلاقی و عملی فردی و اجتماعی وجود دارد

. راه رشد و رسیدن به مقام بندگی و کمال انسانی نیز به روی همگان باز است و اختصاص به کسی ندارد، اما روندگان آن در اقلیت اند. علت آن هم عدم آگاهی و غفلت است و لذا تا انسان آگاه و بیدار نشود، در مسیر سلوک الی الله قرار نمی گیرد و عمرش هدر می رود. برای خودسازی به نکات زیر توجه نمایید :باید توجه داشت که رسیدن به معنویات و قرب خداوند، امرى تدریجى است و محتاج صبر و حوصله فراوان است. انسان باید مانند کوهنوردى باشد که گاهى به قله کوه بلندى که قصد صعود به آن را دارد نگاه مى کند و احساس مى کند هنوز تا قله کوه راه زیادى مانده و از طرفى به دامنه کوه نگاه مى کندو مى بیند از آن فاصله گرفته و این حالت بین ترس و امید را چنان چه در قرآن کریم و روایات معصومین(ع) آمده، همواره در زندگى خود حفظ کند.رسیدن به معنویات یک عمل دفعی نیست و هرگز کسی نمی تواند به صورت ناگهانی به معنویات برسد ،

زیرا کشش گناهان بسیار زیاد است و ما با جاذبه های نفسانی و شیطانی و دنیوی فراوانی روبرو هستیم که اگر بخواهیم به معنویات برسیم باید ابتدا برای خلاصی از این جاذبه ها تدبیری بیاندیشیم و به صورت تدریجی و برنامه ریزی شده، ریدن به معنویات را در خویش فراهم آوریم.برای رسیدن به معنویات رعایت مسائل زیر مهم است .توجه داشته باشید که انسان با سیر و سلوک معنوی به خدا نزدیک می شود و به کمال می رسد و این سلوک مراحل گوناگونی دارد چرا که ابعاد انسان گوناگون است و تمامی این ابعاد نیاز به رشد و شکوفایی دارد. یک بعد انسان بعد روحی و معنوی است که با ارتباط و انس با خدا و عبادت رشد می کند و بعد دیگر انسان اخلاق است که با ارتباط با دیگران و معاشرت و دوستی و حضور اجتماعی رشد می کند، بنابراین برای اینکه انسان به کمال برسد لازم است تمامی ابعاد انسان و مراحل سلوک در نظر گرفته شود.
راه رسیدن به کمال مطلوب انسانی، بندگی خدا است. اگر کسی به مقام بندگی رسید و خدای متعال از او راضی شد به مقام قرب الهی و محبت الهی هم خواهد رسید و از بندگان مقرب خداوند خواهد شد. اگر می خواهید در همه زمینه ها بهترین باشید باید دیدگاه و حکم دین را در همه زمینه ها بدانید و عمل کنید و این نیازمند جهاد علمی و عملی است که در قالب خودسازی و سلوک ارایه می شود.
گام های خودسازی و سلوک دینی:
1. شناخت راه: در گام اول لازم است سالک با خودسازی دینی و روش دین برای کمال انسان و بیان عرصه ها، شرایط و موانع، روش برنامه ریزی سلوکی و آثار و نتایج آن آشنا شود تا بداند در چه مسیری و چگونه باید حرکت کند. کتاب هایی که درباره خودسازی نگاشته شده برای شناخت راه مفید هستند.
2. یقظه و بیداری: در گام دوم سالک راه خدا، با غفلت زدایی و بیدار سازی معنوی خود، هدف زندگی را می یابد و برای حرکت در مسیر کمال و قرب الهی آماده می شود.
3. آگاهی و معرفت افزایی: در این گام سالک با سلوک نظری و معرفت افزایی به منظور دست یابی به حقیقت و شناخت معارف و اعتقادات و آموزه های دینی، سعی می کند افکار و عقاید خود را بر اساس حقیقت بنا کند و با شناخت حق و باطل در حوزه های مختلف علوم عقلی و دینی و اخلاقی به حکمت برسد و عقلانیت خود را با اندیشه و حکمت دینی محکم بنا نماید و افکار باطل را از ذهن خویش تخلیه کند.
این کار همان جستجوی حقیقت است که با علم آموزی و مطالعه و تحقیق و تفکر و پژوهش و پاسخ یابی سوالات اساسی زندگی انجام می شود. سالک با کسب آگاهی، زمینه ایمان یقینی را فراهم آورده و خود را برای حرکت عملی در مسیر سلوک دینی آماده می نماید.
4. ایمان: در این گام بعد از سلوک نظری و رسیدن به آگاهی و بصیرت دینی، لازم است سالک به عقاید و باورهایی که از طریق سلوک نظری به آن رسیده، ایمان و باور عمیق داشته باشد، موضوعاتی مانند یقین، نیت، طلب و اراده از لوازم ایمان است و سالک را برای ورود به مرحله عملی سلوک آماده می نماید.
با ایمان و سلوک قلبی، سالک قلب خود را باید برای سلوک عملی آماده سازد و به این باور می رسد که راه حق و صراط مستقیم الهی که همان راه توحید و بندگی خدا است، از حقانیت یقینی برخوردار است و تضمین کننده سعادت دنیا و آخرت او است و راه های باطل و شرک آلود، چیزی جز گمراهی و سوء عاقبت برای انسان به ارمغان نمی آورد.
5. خودشناسی: در این گام لازم است سالک، استعداد، توانایی، شخصیت و نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی نماید تا در مراحل عملی خودسازی به رفع نقایص و تقویت نقاط قوت خود بپردازد.
6. تزکیه: سپس در این گام لازم است سالک خود را از نماید تا راه برای بندگی خداوند باز شود.
در این گام سالک باید خود را از بند بندگی هر چه غیر خدا است مانند حب دنیا و خودپرستی و رزایل اخلاقی و حجاب ها و موانع سلوک کاملا تخلیه و آزاد سازد و به صفت حریت و آزادگی برسد. سالک در این مقام سعی می کند با تزکیه نفس و مراقبه، خود را از قید و بندهای مادی و دنیوی و عادت های نفسانی را برهاند و تمام خدایان دروغین و باطل بیرونی و درونی خود را بشکند و خانه دل را برای بندگی خالصانه خداوند پاک و آماده سازد.
7. اطاعت: گام بعدی، سلوک عبادی واجب است که تحت عنوان اطاعت مطرح می شود، در این گام سالک با توبه و ترک گناهان و محرمات و جبران گذشته، خود را تسلیم فرمان الهی و انجام وظایف واجب دینی، می کند و به خدای متعال نزدیک می شود.
هدف سالک در این گام، کسب رضایت و قرب الهی است و سالک می کوشد تا با انجام وظایف عبادی و ترک گناهان، خدای متعال را از خوش راضی سازد و به قرب فرایض دست یابد.
8. عبادت: در این گام سالک با سلوک عبادی مستحب، و انجام عبادات و نوافل و ترک مکروهات هر چه بیشتر خود را به خدای متعال نزدیک می کند.
9. توسل: سلوک دینی بدون توسل به ائمه اطهار و اولیای الهی، که راهنمایان و وسایل و واسطه های فیض الهی هستند، امکان پذیر نیست، در این مرحله سالک با روش وسیله قرار دادن اولیای معصومین (ع) آشنا می شود و آنان را وسیله و واسطه خود برای تقرب به خداوند و وصول به نهایت کمال قرار می دهد.
10. زندگی: در این گام سالک به اصلاح رذایل و فضایل اخلاق فردی و جنبه های ظاهری زندگی انسان در این دنیا می پردازد و عمده ترین هدف آن تامین سلامت و نشاط روحی و بدنی انسان است. در این مرحله موانعی وجود دارد که باید مرتفع شود و نیازهایی که تامین گردد تا سالک در مراحل دیگر سلوک به موفقیت برسد. همچنین داشتن سبک زندگی اسلامی از لوازم قطعی سلوک و خودسازی دینی است، لذا سالک در این گام لازم است سبک زندگی خود را تغییر و اصلاح نماید تا بستر مناسبی برای زیست دینی و حرکت کمالی فراهم آورد.
11. مشارکت اجتماعی: در این گام سالک با مشارکت در امر تعاون و همکاری های اجتماعی و کمک رسانی و امداد و نجات و داشتن روحیه انقلابی و ولایت محوری، سعی دارد تا در جامعه حضور فعال داشته باشد، عدالت طلبی را در دستور کار خود قرار دهد و با ظلم و ستم بی امان بستیزد و در این مبارزه و مجاهده کاملا پیرو رهبری و امام به حق جامعه باشد و او را یاری نماید و در نتیجه آن، مهارت های تاثیرگذار اجتماعی خود را تقویت نموده، به عنصری مفید و دلسوز و تاثیرگذار در جامعه تبدیل شود و در سلوک اجتماعی خود نیز به نهایت رشد برسد.
10. معاشرت و گفتگو: داشتن اخلاق اجتماعی و دانستن آداب معاشرت و دوستی و گفتگو با سایر انسان ها، از لوازم سلوک دینی است، لذا در این گام لازم است سالک روابط خود را با دیگر انسان ها بر اساس آموزه های اخلاق اسلامی تنظیم و ملکات شخصیتی خود را اصلاح نماید. تمرین مداوم حسن معاشرت و دوستی با بندگان خدا و اخوت دینی سالک را به صفات و ملکات اخلاقی نیک می آراید و از صفات و ملکات بد تخلیه می کند.
11. ریاضت عرفانی: در نهایت پس از طی کردن منازل سلوک عقلانی که تاکنون در مقام بیان آن بودیم، کم کم آتش عشق در جان سالک شعله ور می شود و راه وارد به سلوک عرفانی برای او هموار می گردد، سالک کوی دوست و محبوب حقیقی عالم در این مسیر با تقویت رابطه آگاهانه و عاشقانه خود با خدای متعال و اولیای معصومین (ع) با هدف وصول به معرفت شهودی حقیقت و مقام توحید و فناء فی الله که نهایت مقامات و منازل سلوک دینی است، به ریاضت و مجاهده پی گیر می پردازد.
برنامه و دستورالعمل خودسازی و سلوک دینی:
1 . تقویت شناخت
2 . حرکت عملى( انجام کارهاى شایسته)
1 . تقویت شناخت و سلوک نظری
شناخت خویش (معرفت نفس ) ، سودمندترین معرفت هاست . از رسول خدا ( ص ) پرسیدند که : « چه راهى براى شناخت پروردگار وجود دارد ؟ فرمود : معرفت نفس . »
« اگر کسى به مقام معرفت نفس که مفتاح معرفت رب است ، نائل آید ، حجاب هاى ظلمانى را در نور دیده و به عوالمى سرشار از لذت هاى معنوى و بهجت و انبساط وارد مى شود و حقایقى را مى بیند که هیچ چشمى ندیده و هیچ گوشى نشنیده و به خاطر احدى خطور نکرده است » .
روشن است که راه هاى کسب علم از درون انسان شروع مى شود . از طرق زیر این مهم دست یافتنی است :
1.1 . تفکر و اندیشه در کتاب تکوین (طبیعت و جهان آفرینش) . تفکر پیرامون آیات و نشانه های خداوند در گستره هستی: توجه به این نشانه ها، یاد خدا را در دل ها زنده می کند و لطف و رحمت او را به ما یادآور می شود و در نهایت بر دوستی و محبت ما به خدا می افزاید. (ر.ک: سوره یس، آیات 23 تا 40).
2. 1 . تفکر و تدبر در خلقت خود انسان(مبدأشناسى).
3. 1 . تفکر و تأمل در پایان زندگى انسان (معادشناسى).
4. 1 . مراجعه به کتاب تشریع (قرآن و سیره اهل بیت علیهم السلام)
5. 1 . مطالعه تاریخ اسلام و تحلیل آن در تقویت ایمان تاثیری بسیار عمیق خواهد داشت.
6 . 1 . لزوم سیر مطالعاتی
لازم است انسان با ایمان در حد توان خود به مطالعه و تحقیق بپردازد و با رجوع به کتاب هایى که در این زمینه نوشته شده، پاسخ سؤالات خود را دریابد و یا با سؤال کردن از عالمان دینى، ابهامات و شبهاتى که در ذهنش مطرح مى شود بازگو کند تا با روشن شدن ابهامات، اعتقادات خود را راسخ کند.علم و ایمان رابطه ى طرفینى ندارند و این طور نیست که پس از کسب علم ایمان نیز حاصل بشود، چون متعلّق علم و ایمان جداى از هم است، علم به مغز و ایمان به دل تعلّق دارد (چه بسا انسان علمى را کسب کند، ولى بر آن ملتزم نشود) علّت این امر نیز آن است علم دین اگر براى کسى حاصل شد، حال نوبت دل مى رسد که با اختیار و قدرت تصمیم گیرى آن را به صورت ایمان در خود بپذیرد.تا زمانى که تمایلات حیوانى بر قلب ما تسلط دارد، جایى براى انگیزه هاى متعالى باقى نمى ماند.
برای تقویت این بخش لازم است سیر مطالعاتی داشته باشید، زیرا در این راستا به آگاهی های فراوانی نیاز دارید. ابتدا توصیه می کنیم کتاب انسان و ایمان شهید مطهری را مطالعه کنید و سیری در کتاب های آن شهید بزرگوار داشته باشید و از این طریق اطلاعات دینی خود را توسعه دهید، سپس سعی کنید با خودسازی و عمل به آموزه های دینی صفت ایمان را در خویش تقویت نمایید. یکى از بهترین شیوه هاى این برنامه که امروزه مورد توجّه قرار گرفته، سیر مطالعاتى «آسان به مشکل» است. ما سعى نموده ایم ضمن دسته بندى آثار شهید مطهرى قدس سره به چند بخش، شیوه فوق را نیز رعایت نموده باشیم:الف) بخش سیره معصومین و بزرگان ( شامل کتابهاى: 1- داستان راستان، 2- سیرى در سیره نبوى(ص)، 3- سیرى در سیره ائمّه اطهار علیهم السلام، 4- جاذبه و دافعه على علیه السلام، 5- حماسه حسینى، 6- سیرى در نهج البلاغه،7- پیامبر امّى)ب) بخش گفتارها ( شامل کتابهاى 8- ده گفتار، 9- پانزده گفتار، 10- بیست گفتار، 11- حکمت ها و اندرزها)پ) بخش انسان شناسى ( شامل کتابهاى 12- ولاءها و ولایت ها، 13- امدادهاى غیبى در زندگى بشر، 14- تکامل اجتماعى انسان، 15- نبرد حقّ و باطل، 16- فطرت) بخش اخلاقى تربیتى ( شامل کتابهاى 17- آزادى معنوى، 18- تعلیم و تربیت در اسلام، 19- انسان کامل، 20- عرفان حافظ، 21- فلسفه اخلاق)ث) بخش زنان (شامل کتابهاى 22- نظام حقوق زن در اسلام، 23- مسأله حجاب، 24- پاسخهاى استاد، 25- اخلاق جنسی)ج) بخش سیاسى اجتماعى (شامل کتابهاى 26- اسلام و نیازهاى زمان، 27- احیاى تفکر اسلامى، 28- جهاد، 29- قیام و انقلاب مهدى علیه السلام، 30- پیرامون جمهورى اسلامى، 31- پیرامون انقلاب اسلامی)چ) بخش تاریخ (شامل 32 کتابهاى – نهضتهاى اسلامى در صد ساله اخیر، 33- خدمات متقابل اسلام و ایران، 34- فلسفه تاریخ)ح) بخش جهان بینى (35- شامل 6 جلد مقدمه اى بر جهان بینى اسلامى که مقام معظم رهبرى (دام ظله) در مورد آنها فرموده اند: اعتقاد من این است که طلاّب باید کتابهاى جهان بینى شهید مطهرى را مباحثه کنند)خ) بخش اصول عقاید (شامل کتابهاى 36- توحید، 37- عدل الهى، 38- نبوت، 39- ختم نبوت، 40- خاتمیت، 41- امامت و رهبرى، 42- انسان و سرنوشت، 43- معاد، 44- علل گرایش به مادیگری)د) بخش تفسیر (45- شامل دوره 14 جلدى آشنایى با قرآن)ذ) بخش اقتصاد (شامل کتابهاى 46- مسأله ربا و بانک، 47- مسأله بیمه، 48- نظرى به نظام اقتصادى اسلام)ر) بخش آشنایى با علوم اسلامى (شامل کلیات 49- منطق و فلسفه، 50- فقه و اصول فقه، 51- کلام، عرفان و حکمت عملی)ز) بخش فلسفه (شامل کتابهاى 52- اصول فلسفه و روش رئالیسم، 53- شرح منظومه، 54- مقالات فلسفى، 55- درسهاى اسفار، 56- مسأله شناخت، 57- نقدى بر مارکسیسم)ب)
ب ) حرکت عملى( انجام کارهاى شایسته)
برای حرکت عملی ابتدا ایمان لازم است، زیرا ایمان مقتضى عمل صالح است، این واقعیت را در آیه آیه قرآن شریف مى توانیم به دست آوریم: «والّذین آمنوا و عمِلوا الصّالحاتِ سنُدخِلِهُم جنّاتٍ…» (نساء، آیه ى 57 و 122)ایمان و عمل در دیدگاه قرآن دو جزء جدانشدنى از هم هستند، در واقع ایمان، شخص را به انجام عمل شایسته وا مى دارد، امّا در همین جا یک نکته دقیقى وجود دارد و آن این که ایمان، در صورتى مى تواند منشأ عمل صالح (تقوا) بشود که زنده و فعّال باشد. به عبارتى آگاهى و تنبه همواره باید زنده باشد تا منشأ اثر شود. توصیه شده در این مرحله براى تشخیص کار «خوب» از کار «بد» تا آن چه که عقل مى فهمد از عقل، و آن چه را نمى فهمد از شرع دریافت کنیم و بدانیم چه کارى را باید انجام دهیم و چه کارى را باید ترک کنیم. لذا موضوع انجام واجبات و ترک محرّمات مطرح مى شود.نکته ى دیگر در سیر عملى آن است که مؤمن پیوسته به عمل صالح و کردار شایسته اهتمام بورزد، هر عمل شایسته، در تقویت ایمان و تقوا نقشى اساسى دارد و متقابلاً ایمان به دست آمده خود منشأ عمل شایسته تر مى شود و این ارتباط ایمان و عمل صالح به صورت صعودى تحقق مى یابد. «والذین اهتَدوا زادهُم هُدى» کسانى که هدایت الهى را بپذیرند خداوند هدایت آن ها را زیادتر مى کند (محمد، آیه ى 17)نکته بعد این که مى بایست مؤمن ارتباطى تنگاتنگ با عالمان دینى داشته باشد تا با استفاده از سیره علمى و عملى ایشان بیش از پیش در مسیر هدایت قرار گیرد و از آسیب ها و شبهات برکنار و مصون باشد.
ب) جهاد با نفس
خودسازى و تقویت معنویت ، یک نوع جهاد است و جهاد با نفس ، نیازمند تزکیه ، تقوا و ریاضت هاى شرعى است و البته آنان که با تلاش و توکل در این راه گام بردارند ، خداوند راه هاى هدایت را به روى آنان مى گشاید : « وَالَّذینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنَا . »
باید به یارى خدا قواى حیوانى را تحت الشعاع قواى روحانى و ایمانى قرار داد . وقتى جنبه حیوانى ، تضعیف ، و جنبه انسانى و روحانى ، تقویت شود ، چشم بصیرت آدمى باز مى شود و آدمى آن چه را نادیدنى است و با چشم سر نمى تواند ببیند ، با چشم سرّ و درون از طریق کشف و شهود مى بیند . پیامبراکرم ( ص ) فرمود : « هر کسى داراى دو چشم باطنى است که با آنها غیب را مى بیند و چون خداوند بخواهد به بنده اى خیر دهد چشم هاى باطن او را مى گشاید . » مرحوم فیض کاشانى در تفسیر صافى در ذیل آیه شریفه « فَإِنَّهَا لَاتَعمَىَ الاَبصَار وَلَکِن تَعمَى القُلُوبَ الَّتِى فِى الصُّدُورِ » 1 « چرا که چشم هاى ظاهر نابینا نمى شود ، بلکه دل هایى که در سینه هاست کور مى شود » .
از امام سجاد ( ع ) نقل مى کند که فرمود : « عبد ، چهار چشم دارد . با دو چشم امر دین و دنیاى خود را مى بیند و با دو چشم ، امر آخرت خود را . وقتى خدا اراده کند که به بنده اى خیر دهد ، دو چشمى که در قلب اوست ، مى گشاید . پس به آن دو چشم ، غیب را مى بیند . . . . »
چار چشم از برون و از درون
بر رخ زیباى عشق ذوفنون
عشق هر دم جلوه اى دیگر کند
عاشقان بر روى خوبش ناظرون
ج ) اطاعت از خدا و شریعت مدارى
براى تقویت معنویت ، باید گام در جاده شریعت نهاده و تمام حرکات و سکنات و سخنان خود را با میزان شریعت محمدى ( ص ) سنجید . براى تقرب به حق و دستیابى به کمال و سعادت ، جز التزام عملى به شریعت و آئین محمدى ( ص ) و مکتب اهل بیت رسالت ( ع ) ، راهى دیگر وجود ندارد . بر اساس ذوق خود یا دیگران ، عمل کردن ، ورود به کژ راهه هاست و حاصلى جز دور شدن از حق و حقیقت ندارد . عرفان هاى صوفیانه و عرفان هاى سکولار و وارداتى ج‌با همه فریبندگى ظاهرى – جز سراب را به ارمغان نمى آورد . التزام به مسائلى که برخى از نحله هاى عرفانى بر آن تکیه و تأکید مى کنند از قبیل نزدن سبیل ، نخوردن گوشت و حتى اذکار و اوراد که از سوى ائمه هدى ( ع ) نرسیده است ، جز دورى از حضرت احدیت نتیجه اى در بر ندارند .
د ) ترک معصیت
آن چه از عقل و نقل یعنى آیات قرآن و روایات معصومان ( ع ) استفاده مى شود ، مهمترین عامل تقویت معنویت ، ترک معصیت است . بدون ترک معاصى ، حتى ذکر و فکر هم در قلب انسان ، تأثیر مطلوب را نمى گذارند .
در روایات آمده است که کوشش براى خودسازى ، در صورتى که با ورع و ترک محرمات ، همراه نباشد ، سودى ندارد و انجام واجبات و طاعات ، بدون ترک محرمات ، خسته کردن خویشتن است . آن چه ایمان را در قلب عبد ، ثابت و استوار مى سازد ، ورع ( یعنى ترک محرمات و ایستادن در برابر شبهات ) است .
کسى که بدون ترک گناهان و کارهاى حرام ، به انجام واجبات و مستحبات و سیر و سلوک مى پردازد و مى خواهد به خدا نزدیک شود ، چون کسى است که مى خواهد با بردن هدیه ، به شخصیت درجه اول یک کشور نزدیک شود و مورد لطف او قرار گیرد ، اما از سوى دیگر با اوامر او مخالفت مى کند و با او در مقام عصیان و انکار است یا چون بیمارى است که مى خواهد سلامت خود را بازیابد . از این رو به خوردن غذاهاى مقوى رو مى آورد ، اما از آن چه براى او ضرر دارد ، پرهیز نمى کند .
عارف بلند آوازه شیعه و فقیه فرزانه ، آیت حق ، ملا حسینقلى همدانى ( ره ) در یکى از نامه هاى اخلاقى – عرفانى خود تأکید مى کند : « إنَّ تَرکَ المَعصِیهِ أوَّلُ الدِّینِ وَ آخِرُهُ ، ظَاهِرُهُ وَ بَاطِنُهُ » « ترک معصیت ، اول و آخر دین و ظاهر و باطن آن است » .
حضرت آیت الله العظمى بهجت ( رض ) نیز همواره بر ترک معصیت و عمل به آن چه انسان مى داند ، تأکید مى کنند و به جاى دستورالعمل هاى ویژه سیر و سلوک ، به قرائت کتاب هایى چون « أَلمحَجَهُ البَیضَاءِ فِى تهذیب الاَحیاءِ » – که تحت عنوان راه روشن ترجمه شده است – و بخش جهاد با نفس کتاب وسائل الشیعه ، و تأمل در آنها و عمل به واضحات آنها توصیه مى فرمایند .
حال که ترک معصیت ، تا این اندازه در تقرب حق ، نقش دارد ، پس باید با جدیت تمام بکوشیم که از ما معصیت و نافرمانى سر نزد زیرا محبت و معصیت با یکدیگر سازش ندارند . شگفتا چگونه کسى که ادعاى محبت مى کند ، در برابر محبوب ، معصیت مى کند . اگر راست مى گویى که محب اویى ، پس چرا از او اطاعت نمى کنى . مگر زبان عاشق ، این نیست که « از تو به یک اشارت ، از من به سر دویدن . »
ه ) ترک عادات و رسوم و تعارفات بازدارنده
از شرایط طى طریق آن است که انسان باید در حد اعتدال در میان مردم زندگى کند و از غرق شدن در آداب و رسوم اجتماعى و رفت و آمدهاى زیانبارى که صرفا بر اساس عادت و حفظ آبروى ظاهرى و اعتبارى صورت مى پذیرد ، بپرهیزد و براى حفظ حاشیه زندگى ، از متن آن دور نماند و عمر خود را بر اساس معیارهاى مورد پسند عوام مردمان ، ضایع نسازد و امواج سهمگین آداب و رسوم دست و پاگیر اجتماعى ، کشتى وجود او را دستخوش تلاطم نکند . کسى که در صدد خودسازى و تقویت بعد معنوى خویش است ، باید در مورد آداب و عادات اجتماعى ، جانب اعتدال را رعایت کند و از افراط و تفریط بپرهیزد . بدین معنى که نه مانند برخى که در برابر اجتماع ، از خود اراده اى ندارند و تابع محض مى باشند ، عمل کند و نه مثل بعضى که از جامعه به کلى کناره مى گیرند و کنج خلوت و گوشه عزلت مى گزینند بلکه باید خط مشى معتدلى را در پیش بگیرد و معاشرت با مردم را به قدر ضرورت ، رعایت کند و در رعایت شیوه اعتدال ، از ملامت ملامتگران نهراسد : « وَ لَایَخَافُونَ فِى اللَّهِ لَومَهَ لَائِم » . 13 نهراسیدن از سرزنش سرزنشگران ، یکى از نشانه هاى برجسته عاشقان حق و حقیقت است . متأسفانه یکى از عوامل انحراف برخى از جاده حق و حقیقت ، و روى آوردن به کارهاى خلاف ، ترس از ملامت دیگران است . در صراط مستقیم معنویت ، از سرزنش هاى خار مغیلان نباید بیمى به دل راه داد .
و ) رعایت اعتدال در عبادت
انسان در آغاز این سفر معنوى ، شور و شوق فراوان دارد و هر چه پیشتر مى رود و از بارقه هاى غیبى و تجلیات الهى برخوردار مى شود ، این شور و عشق ، رو به فزونى مى نهد و آدمى به اعمال فراوان عبادى رو مى آورد و همه اوقات خود را صرف عبادت مى کند و از خور و خواب و پرداختن به ضروریات زندگى باز مى ماند و مى خواهد از انواع اغذیه معنوى لقمه اى برگیرد . این شیوه ، عدول از جاده اعتدال است و ممکن است به فرجامى ناخوشایند بینجامد . در روایات اهل بیت عصمت و طهارت ( ع ) از حالت افراط در عبادت به « شِرَّه » تعبیر شده و مورد نکوهش قرار گرفته است چنان که حالت « فتور » و سستى و بى رغبتى به عبادت نیز نکوهیده است . از دیدگاه اسلام ، هر دو حالت ، خطرناک است . رغبت افراطى ( شِرّه ) ممکن است آدمى را به بدعتگذارى در دین بکشاند و اعمالى را که در حوزه تعالیم دین نیست وارد دین کند یا برخى از چیزهایى را که در دین آمده است ، از حوزه دین ، خارج سازد . تفریط در عبادت و پرستش نیز به قساوت و احیانا به کفر و شقاوت مى انجامد .
فشار بیش از حد بر نفس و تحمیل اعمال سنگین و فوق طاقت بر آن و در نظر نگرفتن ظرفیت و اقبال و ادبار آن ممکن است واکنش منفى در پى داشته باشد و او را از ادامه مسیر باز دارد . رعایت اعتدال و رفق و مدارا در امور معنوى و عبادى ، باید همواره مدنظر باشد .
رهرو آن نیست که گهى تند و گهى خسته رود
رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود
اگر ذوق و شوق موقتى ، معیار عمل قرار گیرد ، آدمى دچار افراط و تند روى مى شود و چون آن ذوق و شوق موقتى به پایان آمد یا شعله هاى سرکش آن ، فروکش کرد ، در آن هنگام نفس از تحمل بارگران عبادت به ستوه مى آید و از زیر بار آن ، شانه خالى مى کند و بار سفر را در آغاز یا نیمه راه بر زمین مى نهد . از این رو باید سالک راه خدا ظرفیت و آمادگى روحى و موقعیت خود را در نظر بگیرد و به برنامه عبادى و عملى که مى تواند آن را به طور مستمر انجام دهد ، روى آورد و از زیاده روى بپرهیزد . البته انجام واجبات و ترک محرمات باید جزء برنامه قطعى و همیشگى او باشد .
مسأله مدارا و رفق ، مورد تأکید اولیاى دین است . امام صادق ( ع ) به عبدالعزیز قراطیسى فرمودند : « اى عبدالعزیز ! ایمان همانند نردبان داراى 10 پله است که پله پله از آن بالا مى روند . . . و هرگاه کسى را که یک پله از تو پائین تر است ، ببینى ، او را به رفق و مدارا به سوى خود بالا ببر ، ولى نباید برنامه اى را که فوق طاقت و توان اوست بر او تحمیل کنى و در نتیجه او را درهم بشکنى . »
و نیز از همان بزرگوار نقل شده است که فرمودند : « عبادت را بر خودتان تحمیل نکنید . »
ز ) ثبات و دوام
کسى که در صدد تقویت معنویت خویش است ، باید با مداومت بر انجام اعمال صالح یعنى انجام واجبات و مستحبات ، وترک محرمات و مکروهات به صورت مستمر و پیوسته ، از « حال » به مقام « ملکه » ارتقا یابد تا صورت ملکوتى و مجردى در نفس او تثبیت شود . و در این راستا به اعمالى که مطابق استعداد اوست بپردازد و به آن تا دسیابى به نتیجه ادامه دهد وگرنه با پیامدهاى سوء و عکس العمل حقیقت آن عمل مواجه خواهد شد و از آثار و ویژگى هاى آن بى بهره خواهد شد و چون نورانیت آن عمل بر اثر ترک آن ، از نفس آدمى ، رخت بر بندد ، ظلمت و تیرگى جایگزین آن خواهد گردید .
ح ) رعایت ادب
ادب ، عبارت است از این که آدمى همواره خویشتن را بپاید که مبادا از حریم خارج شود . سالک طریق تقویت معنویت ، باید در همه حال ، خود را در محضر حضرت حق ، حاضر بداند .
از خدا خواهیم توفیق ادب
بى ادب محروم گشت از لطف رب
ط ) دوام طهارت
و آن عبارت است از دوام وضو و انجام غسل هایى که بر او واجب مى شود و غسل جمعه و دیگر غسل هاى مستحب در صورت امکان .
ی ) تضرع و زارى در پیشگاه حضرت بارى – جلّ و علا – و توسل به پیامبر ( ص ) و اهل بیت ( ع )
کتابهایی که می تواند در این زمینه مفید باشد :
1- معراج السعاده، ملا احمد نراقی. 2 . اخلاق اسلامى (ترجمه جامع السعادات)،دکتر مجتبوى 3 . رساله لقاءاللَّه،میرزا جواد ملکى تبریزى 3 . چهل حدیث،امام خمینى (قدس سره) 4 . خودشناسی، برای خود سازی، مصباح یزدی
ی ) دستورالعمل سلوکی:
مهمترین اموری که یک سالک در طی مراحل بندگی و سلوک لازم است نسبت به رعایت آنها اهتمام داشته باشد و مراقبت نماید عبارت است از:
1: نمازهای پنج گانه را کامل بجا آورید.
2: در مورد نماز جمعه و عیدید و نماز آیات اهتمام لازم را داشته باشید.
3: سعی کنید در حد امکان نمازهای نافله یومیه را بجا آورید.
4: نسبت به انجام کامل روزه ماه رمضان اهتمام جدی داشته باشید.
5: تا می توانید روزه مستحبی بگیرید.
6: خمس و زکات مال خود را به موقع پرداخت نمایید.
7: مقدار مشخصی را تحت عنوان انفاق و دستگیری از فقرا در مال خود قرار دهید و مرتب پرداخت نمایید.
8: اگر به شما حج واجب شده است، حتما برای انجام آن اقدام نمایید.
9: برای زیارت مستمر معصومین (ع) و امام زادگان برنامه ریزی کنید.
10: نسبت به خدمت به خلق و انجام حقوق برادران و نزدیکان و رفع نیازهای ایشان اهتمام داشته باشید.
11: برای جبران حقوق و وظایفی که قبلا از شما فوت شده است برنامه ریزی کنید.
12: صفات و رزایل اخلاقی را از خود دور و فضیلت های اخلاقی را جایگزین آن نمایید.
13: گناهان را به کلی ترک کنید و اگر احیانا از روی غفلت گناهی مرتکب شدید فورا استغفار و توبه نمایید و با انابه آنرا تدارک نمایید.
14: تا می توانید در چیزی که شک و شبهه دارید وارد نشوید چون باعث وقوع در محرمات می شود.
15: هر کار بیهوده ای که بدرد دنیا و آخرت شما نمی خورد ترک کنید. زیرا لهو و لغو باعث قساوت و خسران می شود.
16: تا گرسنه نشدید نخورید و هنگام خوردن غذا مراقب باشید که اولا حلال باشد و ثانیا از پرخوری پرهیز شود و به قدر نیاز غذا بخورید.
17: تا خواب بر شما غلبه نکند نخوابید و به گونه ای عمل کنید که به قدر ضرورت بخوابید و تنها برای رفع خستگی بخوابید نه برای لذت.
18: بیشتر سکوت کنید و کم گفتن را شعار خود سازید که در نورانیت قلب شما بسیار موثر است و تنها در صورت نیاز برای سخت گفتن اقدام نمایید و مراقب گناهان زبانی باشید.
19: هر روز حداقل پنجاه آیه با تدبر و تامل و خضوع قرآن مجید را تلاوت کنید.
20: بعد از نماز تعقیبات بخوانید و برخی اذکار را مانند صلوات و استغفار تکرار کنید و دعا کردن بعد از هر نماز را فراموش نکنید.
21: نسبت به علم آموزی و مصاحبت با علما و سوال از ایشان سعی وافر نمایید و هر قدر که امکان دارد با مطالعه و تحقیق و تفکر بر اطلاعات و علم خویش بیافزایید.
22: با مردم مهربان باشید و مهرورزی را در روابط اجتماعی خود فراموش نکنید و شخصیت دوست داشتنی داشته باشید.
23: همواره راست بگویید و در اقوال و افعال خود صادق باشید.
24: اداره امور زندگی خود را به خدا بسپارید و تنها به وظایف بندگی خدای متعال فکر کنید و در سختی ها به خدا توکل کنید و نسبت به نتیجه ای که حاصل می شود راضی باشید.
25: نسبت به سختی های زندگی و بندگی خدا صبور باشید و نسبت به آزار دیگران بردباری کنید.
26: نسبت به گناهانی که سایر مومنان انجام می دهند بی تفاوت نباشید و به وظیفه امر به معروف و نهی از منکر به قدر وسع عمل کنید.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد