خانه » همه » مذهبی » من و دوچرخه برقی

من و دوچرخه برقی

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - من و دوچرخه برقی
قبل از صحبت درباره تجربه شخصی و این فروشگاه، نگاهی گذرا به دوچرخه‌های برقی و جایگاه آن‌ها در زندگی شهری داشته باشیم. بعد از شیوع همه‌گیری کرونا و لزوم حفظ فاصله فیزیکی، فروش دوچرخه برقی به عنوان بهترین گزینه جایگزین برای تردد روزانه چند برابر شد و در همین یک سال و اندی، چندین مدل مختلف به بازار آمد. کشورهای توسعه‌یافته در قالب برنامه‌های خود برای کمک به بهبود وضعیت اقتصادی و سلامت جامعه، یارانه‌های مختلفی برای خرید دوچرخه برقی ارائه دادند. 
در حالت کلی، دوچرخه برقی یک موتور، صفحه نمایش و کنترل‌کننده‌ها و یک باتری لیتیومی حجیم و چند قطعه دیگر دارد. موتور دوچرخه برقی در چرخ جلو یا عقب و یا در وسط بدنه نصب می‌شود که مدل دوم، به دلیل پیچیدگی بیشتر ساخت و لزوم تغییر شکل بدنه، معمولا قیمت بیشتری دارد، البته تجربه دوچرخه سواری بهتری هم دارد، زیرا سنسور موتور عملکرد بهتری داشته و پدال زدن، طبیعی‌تر است. 
قدرت این موتور در دوچرخه برقی‌های امروزی معمولا ۲۵۰ وات است که برای دوچرخه‌های سنگین‌وزن، باری و تفریحی ممکن است موتور قدرت‌مندتری نصب شده باشد. در اروپا، دوچرخه برقی معمولی باید حتما ۲۵۰ وات قدرت داشته و بدون رکاب زدن، به فرد کمک نکند. هم‌چنین بیش از سرعت ۲۵ کیلومتر در ساعت، کمک موتور به رکاب زدن، قطع شود. این وسیله نقلیه، مانند دوچرخه‌های معمولی در نظر گرفته شده و می‌تواند از زیرساخت‌های موجود در شهرهای اروپایی، مانند مسیر دوچرخه، پارکینگ دوچرخه و غیره استفاده کند. 
اما در آمریکا، نیوزلند و کشورهای دیگر لزوما این طور نیست و بسیاری از دوچرخه‌های این بازار، اهرم گاز دارند و از موتورهای قدرت‌مندتری استفاده می‌کنند. باتری نیز ممکن است مانند مدلی که من خریدم، قابل جدا شدن و یا داخل بدنه باشد که در این صورت فقط روی دوچرخه می‌توان آن را شارژ کرد. همچنین زمانی که دوچرخه را رها می‌کنیم، می‌توان باتری را به همراه برد و ممکن است دزد کمتری سراغش بیاید.

شرکت‌های مختلفی از جمله بوش (آلمانی)، بروز (آلمانی)، شیمانو (ژاپنی)، بافنگ (چینی)،‌ یاماها (ژاپنی) موتور دوچرخه برقی تولید می‌کنند و بسیاری از شرکت‌های دوچرخه‌سواری، موتور خود را طراحی و استفاده می‌کنند. موتور دوچرخه برقی نسبتا استهلاک کمی دارد و کمتر پیش می‌آید که نیاز به تعویض داشته باشد، اما ظرفیت باتری، مانند گوشی‌های هوشمند، بعد از تعداد مشخصی شارژ شدن، کاهش می‌یابد و باید تعویض شود. 
برخی سازندگان نیز موتور را به اپلیکیشن مخصوص خود متصل می‌کنند تا اطلاعات و اختیارات بیشتر و حتی به‌روزرسانی ارائه دهند. قیمت دوچرخه‌های برقی بین ۵۰۰ تا چند ده‌هزار یورو متفاوت است، که مدل‌های زیر هزار یورو، از سازندگان غیرمطرح بوده و یا موتوری ضعیف داشته و مسافت محدودی را طی می‌کنند.

البته ما در ایران، مانند تمام حوزه‌های دیگر، انتخاب محدودی داریم. حتی اگر توان مالی بالایی داشته باشیم تا دوچرخه خوبی وارد کنیم، ممکن است بعدها مشکل خدمات پس از فروش و قطعات داشته باشیم. پس بهتر است از گزینه‌های موجود در بازار استفاده کنیم. شرکت ای‌ویتیک، آن طور که متوجه شدم، از فارغ التحصیلان دانشگاه شریف هستند که پس از تست موفق موتورسیکلت برقی و اقدام برای تولید انبوه، متوجه می‌شوند که گرفتن مجوز و رقابت در بازار کار ساده‌ای نیست و شاید دوچرخه برقی فعلا گزینه بهتری برای فعالیت در حوزه حمل و نقل الکترونیک باشد. به گفته سازندگان، ای‌ویتک تنها تولید کننده دانش‌بنیان دوچرخه برقی در کشور است. 
غیر از خریداران سازمانی غیردولتی، تا به حال وزیر ارتباطات از این مجموعه دیدن کرده و برای ناوگان پست کشور، تعدادی دوچرخه برقی از آنان خریداری کرده است. تنها شرکتی که از نظر تبلیغات توان رقابت با آنان دارد، احتمالا شرکت دنرو باشد که مدعی است تمام مدل‌ها وارداتی است و کار خاصی روی دوچرخه انجام نداده است.

از نوجوانی دوچرخه برایم وسیله حمل و نقل درونی شهری نیز بوده است، اما به دلیل مسافت طولانی رفت و آمد روزانه، هر روز از دوچرخه استفاده نمی‌کردم. از زمانی که کارمند شدم و لباس رسمی پوشیدم، دیگر در رفت و آمد روزانه از دوچرخه استفاده نکردم، اما دوچرخه برقی این امکان را به من داد که کمتر از خودرو استفاده کنم. دوچرخه‌ای که خریدم بدنه‌ای خیلی معمولی دارد که کیتی با موتور حداکثر ۵۰۰ وات، گشتاور حداکثر ۵۰ نیوتن متر و گم‌نام و باتری ۵۰۰ وات‌ساعت روی آن نصب شده است. روزی که به فروشگاه مراجعه کردم و برای اولین بار با دوچرخه برقی رکاب زدم، لبخند از لبم نمی‌رفت. 
حس عجیبی بود که چگونه موتوری به این کوچکی می‌تواند مرا به جلو براند. موتور به حدی قوی بود که حتی مدل هزار واتی را امتحان نکردم. مدل آلفا ترمز دیسکی مکانیکی داشته که نسبت به ترمز هیدرولیکی، قدرت توقف کمتری دارد اما برای من کافی بود. اما بعد از چند ماه استفاده فکر می‌کنم شاید ترمز هیدرولیکی برای تهران لازم باشد. باتری روی تنه دوچرخه نصب شده و با کلید قفل می‌شود تا حین حرکت، تکان نخورده و حین پارک کردن، دزدیده نشود. البته بهتر بود کلید، برق را هم قطع می‌کرد تا زمانی که پارک است کسی دوچرخه را روشن نکند. 
دوچرخه را می‌توان در سه حالت استفاده کرد؛ موتور خاموش، کمک به پدال زدن در ۵ سطح و پیشروی تنها با موتور. بعد از روشن کردن، دوچرخه در سطح یک است که با رکاب زدن، موتور به شما کمک می‌کند تا به جلو بروید. دسته‌های فرمان، عوض شده و دسته راست، مانند موتورسیکلت با چرخاندن با تمام توان موتور، دوچرخه را به جلو می‌برد. این حالت برای فرار از موقعیت‌های خطرناک در ترافیک تهران، که کم هم نیستند، کارآمد است. البته این گزینه برای بعضی وسوسه‌انگیز است تا اصلا رکاب نزنند و مثل موتورسیکلت فقط گاز دهند. 
مسافتی که با هر بار شارژ کامل باتری می‌توان طی کرد به چند عامل بستگی دارد؛ وزن بار، شیب مسیر، سطح کمک موتور به رکاب زدن و وزش باد، اندازه باد چرخ و غیره. با توجه به این عوامل، با هر بار شارژ، از ۴۰ تا ۹۰ کیلومتر مسافت را می‌توان طی کرد. این دوچرخه چراغ جلوی نه‌چندان پرنوری روی چرخ جلو دارد که به باتری اصلی متصل بوده و نیاز نیست باتری چراغ را عوض و یا شارژ کنیم. این چراغ روی خود بوق هم دارد که البته صدایی شبیه زنگ دوچرخه نمی‌دهد.

لوازم جانبی‌ای که برای رفت و آمد روزانه خریدم، ترک عقب، چراغ عقب و یک خورجین ایرانی است. البته یک قفل برای تنه و یک قفل برای چرخ عقب، ترک و خورجین هم تهیه کردم که باز و بسته کردن آن‌ها چند دقیقه طول می‌کشد. دستکش، قاب گوشی همراه، زنگ، کیف روی میله وسط و کلاه را از دوچرخه قبلی داشتم. معمولا در مسیر رفت، با سطح کمکی ۱ و در مسیر برگشت ترکیبی از ۱ و ۲ را استفاده می‌کنم و بالاتر از آن نیازم نشده؛ البته هنوز مسیرم به شیب‌های تند بالاشهر تهران نخورده است. با هر بار شارژ دو بار مسیر ۳۰ کیلومتری رفت و برگشت را رکاب زده‌ام و هنوز هم دو خط شارژ داشتم اما سعی کردم حداقل یک روز در میان باتری را شارژ کنم. موتور دوچرخه صدای کمی می‌دهد، به حدی کم که در ترافیک تهران احتمالا اصلا متوجه آن نشوید. البته در سطح کمکی ۳ به بالا لرزش موتور را حس خواهید کرد.

البته این دوچرخه بدون نقص نیز نیست. دسته‌های دوچرخه برای اضافه شدن اهرم گاز عوض شده و نرم و ارگونومیک نیست و برای دست‌های کوچک من، زیادی ضخیم است. دکمه‌های صفحه نمایش کیفیت بسیار پایینی دارند و بهتر بود لااقل دو دکمه کم و زیاد کردن سطح کمک، جداگانه و بزرگ بودند تا نیاز نباشد برای تغییر آن، حتی برای زمان کوتاهی، دستم را از روی فرمان بردارم. 
نشانگر شارژ باطری، تنها ۵ خط است که گاهی این خط‌ها کم و زیاد شده و موجب سردرگمی می‌شود. با وجود باتری حجیم روی بدنه، جای خالی خروجی روی نمایشگر برای شارژ موبایل یا وسایل دیگر خالی است. هم‌چنین بهتر بود مانند چراغ جلو، چراغی برای عقب دوچرخه نصب می‌شد تا نیازی به تعویض باتری و شارژ آن نباشد.

لازم نیست هر روز با دوچرخه به محل کار بروم؛ احتمالا در روز بارانی یا خیلی گرم (بالای ۴۰ درجه) از آن استفاده نخواهم کرد. اما روزهایی که با دوچرخه برقی تردد می‌کنم حتما حال بهتری دارم. هر چند راننده‌های زیادی هستند که معتقدند جای دوچرخه در خیابان نیست و گاهی با نزدیک شدن و بستن راه و غیره ما را آزار می‌دهند، اما امیدوارم مردم بیشتر به این وسیله نقلیه علاقه نشان دهند تا شهر از حالت پارکینگ خودروها خارج شده و دولت یا شهرداری نیز به گسترش فرهنگ دوچرخه‌ سواری و تردد سبز کمک کنند تا شهر پاک‌تری داشته باشیم.

منصور کیایی

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد