مهمترین خواست آمریکا از بررسی ‘ابعاد احتمالینظامی’ ایران (PMD) چیست؟
۱۳۹۳/۰۲/۳۰
–
۹۰ بازدید
آنچه از مذاکرات کارشناسی «نیوریورک» و مذاکرات سیاسی جاری «وین ۴» شنیده شد، این بود که یکی از موضوعات چالشی بین مذاکره کنندگان ایران و ۵+۱؛ بررسی موضوع “PMD” یا “ابعاد احتمالی نظامی” ایران است.
PMD یا آنچه که ایران بارها آن را “مطالعات ادعایی” نامیده، مجموعه ای از اتهامات کشورهای غربی و عمدتاً آمریکا، نسبت به وجوه تسلیحاتی برنامه اتمی «جمهوری اسلامی» است که برای اولین بار؛ طبق ادعای آمریکایی ها از کامپیوتر شخصی یکی از کارمندان فراری سابق ایران بدست آمد. آژانس، طی گزارش معروف خود در نوامبر ۲۰۱۱ م.، تمامی این ادعاها را در یک گزارش جمع آوری نمود.
PMD یا آنچه که ایران بارها آن را “مطالعات ادعایی” نامیده، مجموعه ای از اتهامات کشورهای غربی و عمدتاً آمریکا، نسبت به وجوه تسلیحاتی برنامه اتمی «جمهوری اسلامی» است که برای اولین بار؛ طبق ادعای آمریکایی ها از کامپیوتر شخصی یکی از کارمندان فراری سابق ایران بدست آمد. آژانس، طی گزارش معروف خود در نوامبر 2011 م.، تمامی این ادعاها را در یک گزارش جمع آوری نمود.
نکته اصلی در مورد این مجموعه از ادعاهای اثبات نشده، این است که آمریکایی ها، این مجموعه را بین برخی از اعضای آژانس توزیع کردند و آنها از آژانس خواستند؛ درباره این مجموعه، از ایران سئوال کند. همچنین آژانس تا بحال، هیچگاه اسناد معتبری در برابر این سئوالات که نشان دهنده صحت و سقم این ادعاها باشد؛ به ایران ارائه نداده، چون اصلاً آمریکا و دیگر کشورهای مدعی، هیچ سند معتبری به آژانس نداده بودند. با این وجود، ایران برای رسیدن به نتیجه درباره PMD، همکاری هایی را با آژانس در قالب “مدالیته” انجام داده بود که در نهایت، از سوی آژانس به شکست کشیده شد.
چندی پیش و در 20 فروردین ماه 1393 ه.ش، یک مقام بلندپایه آمریکا (احتمالاً: وندی شرمن)، حل و فصل راضی کننده PMD بین ایران و آژانس را پیش شرط امضای توافقنامه جامع دانسته و به خبرنگاران گفته بود: «رسیدگی به ابعاد نظامی احتمالی این برنامه، وظیفه اصلی «آژانس بین المللی انرژی اتمی» است … ما میخواهیم از آژانس و تلاشهایش در این زمینه، حمایت کنیم. ما ایران را تشویق می کنیم، هرکاری که می تواند؛ انجام دهد تا پیشرفت چشمگیری در کارهایی انجام شود که درباره آن با آژانس می کند. همانطور که گفتم، اگر به این مسائل رسیدگی نشود ما قادر نخواهیم بود؛ به توافق نهایی برسیم»[1].
«مرکز بلفر برای علوم و امور بین الملل» تحلیلی به قلم «جوفی جوزف» – مذاکره کننده پیشین آمریکایی در 5+1 و مدیرکل منع اشاعه هسته ای در شورای امنیت ملی کاخ سفید- را منتشر نمود که در آن؛ پیشنهادهایی در رابطه با چگونگی بررسی موضوع PMD داده شده بود.
با توجه به اهمیت و جایگاه این اندیشکده آمریکایی «دانشگاه هاروارد» و شخص «جوزف» در حوزه تخصصی برنامه هسته ای ایران، تجزیه و تحلیل این نوشته، اهمیت فوق العاده ای دارد؛ چرا که ممکن است، راهی را نشان دهد که احیاناً توسط تصمیم گیران در آمریکا انتخاب شده یا انتخاب شود.
«جوزف»، در این متن با اشاره به اینکه مهمترین خواست غرب از پیش کشیدن موضوع PMD و تأکید بر آن، لزوم گفتگوی کارشناسان غربی با «محسن فخری زاده» است؛ بار دیگر درخواستی را مطرح کرده که بارها از سوی ایران و بدلیل دغدغه های حافظتی رد شده بود. البته کارشناسان اذعان می کنند که منظور غربی ها از گفتگو، دسترسی به هویت و بازجویی از دانشمندان هسته ای ایران است.
پیش از این، یک پایگاه اطلاع رسانی داخلی درباره نقط چالشی بین ایران و آژانس در مورد PMD نوشته بود: «آژانس، خواهان آن است که طبق “مدالیته” جدید به تأسیسات، اطلاعات و افراد جدیدی، دسترسی پیدا کند که کاملاً نظامی و دارای طبقه بندی بالا محسوب می شود. ایران از یکسو، اطلاعات آژانس را معتبر نمی داند و از سوی دیگر، به هیچ وجه مطمئن نیست که آژانس؛ توان حفاظت از اطلاعات محرمانه آن را داشته باشد. برخی کارشناسان می گویند: برخلاف آنچه تصور می شود، چالش برانگیز ترین جنبه مسئله، دسترسی به پارچین نیست بلکه دسترسی به دانشمندان دفاعی ایران است»[2].
همچنین، «جوزف» اشاره می کند که لازم نیست، آمریکا و دیگر کشورهای غربی با اتلاف وقت، امضای توافقنامه جامع را به بررسی تمام ادعاهای PMD منوط کنند؛ بلکه کافیست با تهیه یک ساختار مدون در متن توافق، بصورت مرحله بندی شده ایران و آژانس را ملزم به بررسی مطالعات ادعایی کنند و در مقابل؛ در ازای عمل راضی کننده ایران در هر مرحله، بخشی از تحریم ها بطور مرحله ای حذف شوند. وی این پیشنهاد را کارا تر می داند، چون از نظر وی، ایران نیز مشوق های بیشتری برای اعمال خواسته های آمریکا در این حوزه را خواهد داشت (بخوانید: بیشتر اثر “چماق تحریم ها” را حس خواهد نمود).
این گزارش «بلفر»، همچنین نشان دهنده این موضوع است که دولت آمریکا نیز بلحاظ سیاسی، بسیار نیازمند به نتیجه رسیدن توافقنامه جامع است و سعی می کند با ایجاد راه های میانبر؛ هم خطوط قرمز خود را رعایت کند و هم سطح فشار را آنقدر بالا نبرد که طرف ایرانی؛ مجبور به ترک میز مذاکره شود. «پایگاه خبری- تحلیلی مشرق»، برای اولین بار متن کامل این گزارش «بلفر» را بدون رد یا پذیرش مفاد آن، منتشر می نماید:
***
افشاگری از “ابعاد احتمالی نظامی” ایران: چه انتظاری هست؟[3]
«جوفی جوزف»
23 آوریل 2014 م.
(مقدمه مرکز بلفر:) «جوفی جوزف»، پیشرفت مذاکرات میان ایران و آژانس بینالمللی را در مورد تحقیقات آژانس در باب فعالیتهای گذشته ایران برای ساخت تسلیحات هستهای، پیگیری میکند. وی مینویسد که ایران تا کنون همکاری کرده است اما بسیار مهم است که در مورد نتیجه تحقیقات و اینکه چگونه این پیامد؛ بر مذاکرات جاری در مورد آینده برنامه هستهای ایران تأثیر میگذارد، واقعگرا باشیم:
در اوایل هفته جاری، «سازمان انرژی اتمی ایران» اعلان کرد که دولت این کشور، در حال تنظیم گزارشی «جامع» در مورد فعالیتهای هستهای ایران است. هر چند که وی جزئیات بیشتری را افشاء نکرد، بسیاری این خبر را تلاشی از سوی تهران میدانند تا زمینه را برای بر طرف ساختن نگرانهای طولانی مدت بینالمللی در مورد احتمال فعالیتهای مرتبط با برنامه تسلیحات هستهای، آماده سازد؛ جدای از تلاشهای اعلامی ایران برای ایجاد ظرفیت تولید مواد شکافت پذیر. سخنگو ضمناً اعلان کرد که یک گزارش نهایی، ظرف مدت هشت ماه آماده خواهد شد؛ یعنی اندکی پس از پایان یافتن قرارداد موقت شش ماهه در ماه جولای؛ منتشر میشود.
هر چند که نباید در مورد اهمیت این قبیل گزارشها مبالغه کرد اما چنین تغییر و تحولی را میتوان، امیدوار کننده دانست که نشان میدهد؛ دولت ایران در حال آماده سازی جناحهای داخلی است تا در صورت لزوم، سازش کنند و توافقنامه جامع و دائمی برنامه هستهای را در اواخر سال جاری، به امضا برساند.
گفتگو در مورد فعالیتهای تسلیحاتی، همزمان با مذاکرات بر سر تولید اورانیوم غنی شده و پلوتونیم که میتواند بعنوان مواد شکافت پذیر مورد استفاده قرار گیرد، انجام شده است. در حالیکه، مذاکرات مورد دوم میان ایران و گروه 1+5 انجام شده است، مذاکرات مورد اول بیشتر میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی انجام شده است. با این حال، همه اطراف درگیر در این ماجرا، درک کردهاند که این دو جریان مذاکراتی، در نهایت ذیل توافقنامه جامع پوشش داده خواهد شد؛ توافقنامهای که همه محدودیتهای مربوط به برنامه هستهای ایران را برای مدت مشخصی، بطور جزئی تعیین کرده و در برابر آن تحریمهای بینالمللی را بر میدارد.
دلیل نهفته در پس این ماجرا ساده است ـ اگر آمریکا و شرکای بینالمللی اش، همچنان فاقد تصویر کاملی از تلاشهای ایران برای ساخت کلاهک هستهای که با استفاده از موشک بالستیک قابل پرتاب است باشند؛ توافق ایشان با توافقنامه جامع، دشوار خواهد بود. این امر نیز بنا به دلایل عینی و سیاسی، صادق است. بدون داشتن درک از اینکه ایران تا چه حد در ساخت کلاهک هستهای پیش رفته، این مسئله که محدود ساختن تولید مواد شکافت پذیر در ایران؛ حرکت آن را به سمت میانبر زدن و ساخت بمب هستهای به قدر کافی به تأخیر میاندازد یا خیر، همچنان بدون پاسخ و در هالهای از ابهام باقی میماند.
در صورتیکه ایران، چنین تصور کند که اجازه یافته، بخش قابل توجهی از فعالیتهای هستهای خود را مخفی کند؛ از منظر سیاسی، دولت «اوباما» برای جلب حمایت اسرائیل و متحدین خود در خلیج فارس با دشواری فراوان مواجه خواهد بود، جدای از اینکه باید حمایت کنگره در داخل را نیز جلب کند.
بنا به این دلایل، کاملاً مشخص است که ایران نیازمند تهیه گزارشی از فعالیتهای تسلیحاتی گذشته خود است. مقامات آمریکایی، هرگز اعلان نکردهاند که در اینباره تا چه حد از ایران انتظار همکاری دارند، اما به طور کلی؛ تأکید میکنند که ایران باید سایتها، اسناد و پرسنلی را که آژانس معین میکند، فراهم آورد تا “حل و فصل نگرانیهای گذشته و حال حاضر در مورد برنامه هستهای ایران، تسهیل شود”.
با توجه به پیشرفت مذاکرات در ماههای آتی، باید به تجزیه و تحلیل دقیق ماجرا نشسته و ملزومات حیاتی که ایران باید محقق کند؛ مشخص سازیم و مطالبات زیادهخواهانه را که تنها، منجر به تخریب فرایند دیپلماتیک میشود؛ کنار بگذاریم. بر این اساس، موارد کلیدی زیر را باید در خاطر داشته باشیم:
گزارش “نوامبر 2011 آژانس بینالمللی انرژی اتمی”، نقشه راه مناسبی را به دست میدهد: در 2011 میلادی، شماری از اعضای آژانس، «آمانو» و کادر او را تشویق کردند تا گزارشی را از نگرانیهای آژانس، در مورد فعالیتهای تسلیحاتی مخفی ایران ارائه کرده و حوزههای کلیدی این نگرانی جدی را مشخص سازند. در پاسخ، «دبیرکل» ضمیمهای را به گزارش معمول خود در مورد برنامه هستهای ایران، در نشست عمومی نوامبر، اضافه کرد که پیشینه تحقیقات آژانس در ایران؛ برای شناسایی “وجوه احتمالی نظامی” (PMD) برنامه هستهای ایران را تشریح میکند.
این ضمیمه، نگرانیهای اصلی آژانس را طبقه بندی میکند؛ از تولید احتمالی چاشنی و محرک نوترونی گرفته تا تلاشهای ایران برای کسب آمادگی برای آزمایش انفجار هستهای و سوار کردن یک کلاهک هستهای روی یک موشک بالستیک. متعاقباً، «دبیر کل»، اطلاعات جدیدی را که آژانس کسب میکرد، ارائه مینمود اما نگرانیهای عمده؛ همان مواردی بود که در گزارش “نوامبر 2011” منتشر شد. به هر میزان که ایران این نگرانیها را بر طرف کند، چه از طریق ارائه اطلاعات مربوطه در مورد گستره، محتوا و نتایج نهایی پروژههای مذکور یا اطلاعات مبرا کننده، این کشور میتواند؛ نگرانیهای آژانس را برطرف کند.
ایران در برابر ارائه اطلاعاتِ بیشتر از آنکه حداقل نیاز را برطرف میکند، مقاومت خواهد کرد: تهران سالهاست که مشروعیت تحقیقات «آژانس بینالمللی انرژی اتمی» در مورد فعالیتهای تسلیحاتی احتمالی را زیر سؤال برده و تأکید میکند که آژانس؛ تنها اجازه تحقیق در تأسیسات و یا فعالیتهایی را دارد که مربوط به موارد شکافت پذیر است و خاطر نشان میسازد که درخواست آژانس، برای بازرسی از تأسیساتی همچون «پارچین»، نامعقول است؛ چرا که این سایتها، ماهیتاً نظامی بوده و لذا خارج از صلاحیت بینالمللی هستند. یک چنین رفتاری به احتمال بسیار، همچنان ادامه مییابد حتی اگر امروز دولت ایران، برای همکاری با آژانس بینالمللی نگاه مثبتتری داشته باشد.
آژانس که رایزنیهای نزدیک و پیوستهای با مذاکره کنندگان 1+5 دارد، باید رویکرد شفاف سازی متناسبی را در پیش گیرد که از ایران بخواهد؛ در مورد مسائل کلیدی، شفاف سازی کامل کند و همزمان، نگرانیهای ایران در مورد حق حاکمیت را مرتفع ساخته و آشکارا برای کسب اطلاعات جانبی به ایران فشار وارد نکند. در حالت حداقلی، پرسنل آژانس باید بتوانند، بدون دخالت دولت با «محسن فخری زاده» – مغز متفکر فعالیتهای تسلیحاتی ایران- و دیگر چهرههای کلیدی، گفتگو کنند.
نباید اجازه دهیم که رویکرد ایده آل خواهانه (نتیجه کامل) به دشمنی برای “نتیجه خوب” تبدیل شود: در حالت ایدهآل، ایران برای آژانس یک گزارش کامل از همه پروژههایی تهیه میکند که در طول بیست و پنج سال گذشته؛ در پیش گرفته است. مهم نیست که اندازه این پروژه، چقدر بوده و ماهیت نظری آن نیز اهمیتی ندارد، بلکه مهم آن است که ارتباطی با فعالیتهای تسلیحاتی ایران داشته است یا خیر.
در دنیای واقعی، این اتفاق نمیافتد اما محقق نشدن این امر نیز، به معنای آن نیست که ایران؛ همکاری نمیکند. آنچه که بیش از هر چیز برای جامعه بینالمللی اهمیت دارد، این است که این اطمینان بوجود آید که هر فعالیت مهمی که ایران در گذشته درگیر آن بوده؛ اکنون بطور کامل متوقف شده و ایران، شفافیت کامل در مورد فعالیتهای پیشینی خود بوجود آورد تا این اطمینان را بوجود آورد که هرگونه فعالیتی که ممکن است؛ برنامه تسلیحاتی ایران را در آینده مجدداً راه اندازی کند، به طریقه زمان بندی شده، حذف میشود. در نتیجه، اگر ما متوجه شدیم که ایران 15 سال پیش از این، مطالعه دانشگاهی را به انجام رسانده که به برنامه تسلیحاتی آن کمک میکند، ما نباید بلافاصله ایران را خاطی اعلان کنیم. مهم محتوای آن است.
سخن نهایی در مورد زمان بندی: اینکه ایران در زمان امضای توافقنامه جامع، که تا ماه جولای ممکن است، میسر شود؛ یک گزارش کامل از فعالیتهای تسلیحاتی گذشته و حال خود ارائه کند، حیاتی نیست. همکاری واقعی میان ایران و بازرسان آژانس برای رسیدن به نتیجه، زمان میبرد و ما نباید در این فرایند؛ برای تأکید بر ضربالعجلهای ساختگی خود، عجله کنیم.
در عوض 1+5 و ایران، میتوانند یک توافق فراگیر را ساختار بدهند که بموجب آن، به ازای پیشرفت های اساسی [مرحله به مرحله] در پرونده PMD که باید توسط دبیرخانه آژانس تأیید شود؛ بطور مرحلهای، تسکین برخی از تحریمهای کنونی علیه ایران آغاز شود. این میتواند، انگیزه دیگری نیز برای ایران ایجاد کند تا در بر طرف ساختن نگرانیهای مربوط به فعالیتهای تسلیحاتی؛ همکاریهای لازم را انجام دهد، حتی اگر اجرای توافقنامه جامع آغاز شده باشد.
——————————————————————————–
[1] «آمریکا: اگر موضوع “PMD” حل نشود، توافق جامع حاصل نمی شود»- «پایگاه برآورد راهبردی ایران هسته ای»- 23/1/1393 [2] «دسترسی به دانشمندان نظامی ایران، مهمترین چالش “مدالیته دوم”»- «پایگاه برآورد راهبردی ایران هسته ای»- 22/9/1392 [3] «Iran’s “possible military dimensions” disclosures: What to expect»- By Jofi Joseph- « Belfer Center for Science and International Affairs»- 23Apr, 2014منبع:
مشرق نیوز۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳