پاسخ اجمالی:
عبادت، تفسیر قرآن و تربیت شاگردانی مانند عبدالله بن عباس به عنوان سرآمدترین مفسر قرآن در میان اصحاب، پاسخگویی به سؤالات مسیحیان و یهودیان و دفع خطر شبهات آنان از جامعه اسلامی، بیان احکام شرعی پدیده های نوظهور، تلاش برای تأمین زندگی نیازمندان و بی نوایان، مشورت دادن به خلفای وقت برای رفع کردن مشکلات سیاسی روز، از جمله فعالیت های امام علی(ع) در دوران خلفا می باشد.
توضیحات بیشتر:
از جمله مهمترین فعالیت های امام علی(ع) در دوران خلفا عبارتند از :
۱- عبادت و بندگى خدا
خلوتگزینی، عبادت و بندگی به صورتى که در شان شخصیتى مانند على بود، تا آنجا که امام سجاد(علیه السلام) عبادت و تهجد عجیب خود را در برابر عبادت هاى جد بزرگوار خود، ناچیز مىداند. 2. جلوگیری از تفرقه بین مسلمانان بعد از پیامبر(ص)
امیرالمؤمنین در راستای انجام وظایف الهی خود، حفظ دین، ارکان و اصول اسلام را به همه امور مقدم میدانست. امام از اختلاف و تفرقه بین مسلمانان جلوگیری کرده و برای حفظ اسلام که اساسیترین آرمان نبوی است، هزینه سنگینی را متحمل شد چنانکه خودش این دوره را تلخترین دوره حیاتش نامید.[۱] 3. مشورت دادن به خلفا
هنگامى که دستگاه خلافت در مسائل سیاسى و پاره اى از مشکلات با بن بست روبرو مى شد، امام یگانه مشاور مورد اعتمادى بود که با واقع بینى خاصى مشکلات را از سر راه برمى داشت و مسیر کار را معین مى کرد، و برخى از این مشاوره ها در نهج البلاغه و نیز کتاب هاى تاریخ وارد شده است. در واقع امام(ع) بعد از غصب خلافت توسط خلفا، از آنها روی برنگرداند و دوری نکرد، برای پیشبرد اهداف اسلام، کم و بیش در کنار خلفا بوده و به ایشان در مسائل فقهی، قضائی، اجتماعی و سیاسی مشورت می داد، تا حتیالامکان تحریفی در دین خدا صورت نگیرد، در منابع تاریخ شیعه و اهل سنت، به نمونه های زیادی از مشاورههای امام(ع) به خلفا اشاره شده است. 4. تبیین صحیح احکام اسلام و مقابله با انحرافات
در راستای امامت، امام به تبیین احکام درست اسلام با عمل و نظر پرداخت و هرگز در این مسیر الهی کوتاهی نکرد. دعا، مناجاتها و عبادتهای مأثور از ایشان، نمونهای از این فعالیتهاست.[۲]بیان حکم شرعى و رویدادهاى نوظهور که در اسلام سابقه نداشت و یا قضیه چنان پیچیده بود که قضات از داروى درباره آن ناتوان بودند. این نقطه از نقاط حساس زندگى امام است و اگر در میان صحابه شخصیتى مانند على(علیه السلام) نبود که به تصدیق پیامبر گرامى داناترین امت و آشناترین آنها به موازین قضا و داورى به شمار مى رفت)؛ بسیارى از مسائل در صدر اسلام به صورت عقده لاینحل و گره کورى باقى مى ماند.
مردی در زمان خلافت ابوبکر شراب خورد، و ابوبکر پس از اطلاع از این موضوع، خواست بر او حد شرعی جاری کند، مرد شراب خوار مدعی شد که به حرمت شراب آگاهی نداشته است. ابوبکر در حکم این مسئله گیر کرد که اقامه حدود نماید یا ترک کند. به برخی از مشاوران خود گفت از علی(ع) حکم را سؤال کنید، از امام سؤال کردند و ایشان فرمود اگر دو شاهد از مهاجر و انصار که مورد اطمینان هستند، به حضورش در میان مسلمانان شهادت بدهند حد را درباره او جاری کن در غیر این صورت از او بخواه توبه کند، ابوبکر بر اساس حکم امام(ع) مرد را پس از عدم شهادت توبه داد و آزاد کرد.[۳]همین حوادث نوظهور ایجاب مى کرد که پس از رحلت پیامبر گرامى، امام آگاه و معصومى بسان پیامبر که بر تمام اصول و فروع اسلام تسلط کافى داشت، در میان مردم باشد و علم وسیع و گسترده او، امت را از گرایش هاى نامطلوب و عمل به قیاس و گمان باز دارد و این موهبت بزرگ به تصدیق تمام یاران رسول خدا(صلی الله علیه وآله) جز امیر المومنین(علیه السلام) در کسى نبود.
قسمتى از داوری هاى امام و استفاده ابتکارى و جالب وى از آیات قرآن در کتاب هاى حدیث و تاریخ منعکس است و بعضى از دانشمندان قسمتى از آنها را در کتاب مستقل گردآورده اند 5. دفاع از اسلام در مقابل اهل کتاب
پاسخ به پرسش هاى دانشمندان ملل جهان، بالاخص یهود و مسیحیان که پس از در گذشت پیامبر براى تحقیق و پژوهش درباره آیین وى، رهسپار مدینه مى شدند و سئوالاتى را مطرح مى نمودند و پاسخگویى جز على(علیه السلام)، که تسلط او بر تورات و انجیل از خلال سخنانش روشن بود، پیدا نمى کردند و اگر این خلا به وسیله امام پر نمى شد جامعه اسلامى در سرشکستگى شدیدى فرو مى رفت، و هنگامى که امام به کلیه سئوالات آنها پاسخ هاى دندان شکن مى داد، شادمانى و شکفتگى عظیمى در چهره خلفا که بر جاى پیامبر نشسته بودند، پدیدار مى شد.
در روایتی نقل شده، بعضی از بزرگان و علمای یهود، نزد ابوبکر آمدند و از او پرسیدند آیا تو جانشین پیامبری در بین این امت؟ جواب داد، بلی! گفتند ما در تورات خواندهایم جانشینان انبیاء دانشمندترین و داناترین مردمان روزگار خود هستند؛ چند سؤال از تو داریم، آنها را پاسخ بده! آیا خداوند در آسمان است یا زمین، ابوبکر پاسخ داد خداوند در آسمان بر کرسی (تخت) است؛ عالم یهود جواب داد، پس زمین از خداوند خالی است و در برخی از مکانها خدا هست و در بعضی نیست! ابوبکر از این سخن و نتیجه کلام خود که او گرفته بود به خشم آمده و گفت این سخن زنادقه است از من دور شو و گرنه میکشمت؛ روحانی یهودی با تعجب برگشت در حالی که دین اسلام را مسخره میکرد، امیرالمؤمنین با او مواجه شده و فرمود ای یهودی به سؤال تو آگاه شدم که بدون پاسخ برگشتی، پاسخ ما به سؤال شما این است که خداوند منزه از مکان است، در هر جا وجود دارد او به وجود آورنده مکان هاست، بزرگتر از این است که در مکان قرار گیرد اکنون من برای شما از تورات به گفتارم دلیل میآورم. موسی(ع) نشسته بود، ملکی از مشرق آمد، موسی پرسید از کجا آمدی، جواب داد از پیش خداوند سپس ملکی از مغرب آمد؛ موسی پرسید از کجا آمدی، پاسخ داد از جانب خداوند، ملکی دیگر آمد، گفت از آسمان هفتم از پیش خداوند آمدم، ملکی آمد و گفت از زمین هفتم از پیش خدا آمدم، سپس موسی فرمود: منزه است پروردگاری که هیچ مکانی از وجودش خالی نیست یهودی گفت. شهادت میدهم که این سخنت حق است و تو سزاوارتری به مقام جانشینی پیامبرت از کسی که بر آن تکیه زده است.[۴] 6. تفسیر قران ، آموزش علوم و تربیت شاگرد
تفسیر قرآن و حل مشکلات بسیارى از آیات، و تربیت شاگردانى مانند «عبدالله بن عباس» که بزرگترین مفسر اسلام، و نیز در عرصههای مختلف دیگر نخبگانی تربیت کرد تا دین خدا و سیره نبوی از بین نرفته و استمرار یابد. تربیت و پرورش گروهى که ضمیر پاک و روح آماده اى براى سیر و سلوک داشتند تا در پرتو رهبرى و نفوذ معنوى امام بتوانند قله هاى کمالات معنوى را فتح کنند و آنچه را که با دیده ظاهرى نمى بینند با دیده دل و چشم باطنى ببینند، افرادی چون مالک ابن تیهان، خزیمه بن ثابت، حبیب بن مظاهر، صعصعه بن سوحان،[۵] محمد بن ابی بکر و… برخی از تربیت یافتگان امام علی(ع) بودهاند. 7. کار و کوشش
براى تامین زندگى بسیارى از بینوایان و درماندگان، تا آنجا که امام با دست خود باغ احداث مى کردند و قنات حفر مى نمود و آن را در راه خدا وقف مى کرد. پینوشت:
1. شیخ مفید، الارشاد، قم، آل البیت، ۱۴۱۳ق، ص۲۸۷؛ شیخ مفید، الجمل، گنگره بزرگداشت، ۱۴۱۳ق، ص۱۷۱–۱۷۲.
2. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، دعای کمیل، سید بن طاووس اقبال الاعمال، مناجات عشر.
3. علامه حلی، کشف الیقین، مؤسسه چاپ و انتشارات، ۱۴۱۱ق، ص۶۸.
4. شیخ مفید، همان، ج۱، ص۲۰۲؛ طبرسی، الاحتجاج، مشهد، مرتضی، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۲۰۹.
5. ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق، ج۲۴، ص۷۹. منابع جهت مطالعه بیشتر:
– کتب تاریخی درباره زندگی مولا علی(ع).
– دانشنامه امام علی(ع).