۱۳۹۸/۰۱/۲۶
–
۳۷۸۲ بازدید
با عرض سلام آیا موسیقی جزء گناهان کبیره است؟
پرسشگر گرامی به مطالب زیر توجه نمایید :
* پاسخ مختصر
هر نوع آواز و آهنگى، حرام شمرده نمى شود؛ بلکه تنها آهنگ هاى مناسب با مجالس لهو و فساد، مشمول حرمت است و گوش دادن به آهنگ هایى که از این مشخصه عارى بوده و یا مشکوک به نظر مى رسد، اشکال ندارد.
بنابراین موسیقی که که حالت غنا ، لهو و طرب داشته باشد حرام و گناه است و دیگر این که گناه کبیره نیست ، اما باید توجه داشت که بعضی چیزها ( اصرار بر صغیره ، کوچک شمردن گناه ، اظهار خوشحالى هنگام گناه و … ) موجب می شود که گناه صغیره به گناه کبیره تبدیل شود ، بنابراین باید احتیاط کرده و مواظب باشیم که به هیچ وجه گناه انجام ندهیم و اگر خدای نکرده گناه صغیره انجام دادیم ، کاری نگنیم که به گناه کبیره تبدیل شود .
** جواب تفصیلی
الف ) چند نکته در مورد غنا و موسیقی
در زمینه غنا و موسیقى توجه به چند نکته بایسته است:
1 . هر نوع آواز و آهنگى، حرام شمرده نمى شود؛ بلکه تنها آهنگ هاى مناسب با مجالس لهو و فساد، مشمول حرمت است و گوش دادن به آهنگ هایى که از این مشخصه عارى بوده و یا مشکوک به نظر مى رسد، اشکال ندارد.
2 . طرب و لهو، دو واژه کلیدى است که در باب غنا و موسیقى به کار مى رود. «طرب» به حالت سبک وزنى و سبک عقلى گفته مى شود که در اثر شنیدن آواز یا آهنگ، در روان و نفس آدمى پدید مى آید و او را از حد اعتدال خارج مى کند.
این امر تنها به حالت شادى اختصاص نمى یابد؛ بلکه ممکن است از آهنگ هاى غم و حزن آور نیز به دست آید.(المکاسب المحرمه، ج 1، باب الغناء. )
«لهو» سازگارى و هم نوایى آواز و آهنگ نواخته شده با مجالس فساد و خوش گذرانى است؛ بدین معنا که ممکن است نغمه اى طرب انگیز نباشد؛ ولى از نغمه هایى باشد که فقط در جلسات فاسقان و هواپرستان رایج باشد. به این آهنگ لهوى مى گویند و اگر از هر دو مشخصه (طرب و لهو) برخوردار باشد،به آن مطرب لهوى مى گویند.
تمامى مراجع تقلید، «لهوى بودن» را جزء و قید موسیقى حرام مى دانند؛ ولى در قید «طرب انگیزى» اختلاف نظر دارند.آیات عظام آیت الله سیستانى، آیت الله تبریزى، آیت الله وحید و آیت الله مکارم، موسیقى لهوى را حرام مى دانند؛ اگرچه طرب انگیز نباشد.
3 . آلات موسیقى دو قسم است: آلات مختص حرام و آلات مشترک.
«آلات مختص» به آلاتى از موسیقى گفته مى شود که نوعاً در لهو و لعب به کار مى رود و منفعت حلالى در بر ندارد. «آلات مشترک» به آلاتى از موسیقى گفته مى شود که هم براى منافع مشروع و حلال به کار مى رود و هم براى منافع نامشروع و حرام.
استفاده از آلات مختص به هیچ وجه جایز نیست؛ ولى آلات مشترک بستگى به کیفیت نواختن آن دارد. بیشتر مراجع تقلیدآیةاللّه آیت الله بهجت و آیةاللّه آیت الله صافى، استفاده از هر نوع آلات موسیقى را حرام مى دانند. استفاده از آلات مشترک را به طور مطلق حرام نکرده اند؛ بلکه براساس کیفیت نواختن آن فتوا داده اند.
ب ) مفهوم گناه
«گناه» عملی است که با اراده و رضایت الهی در تضاد بوده ، با ایجاد نوعی “ تاریکی معنوی در نفس انسان، آدمى را از خدای متعال که نور آسمانها و زمین است، دور مى سازد و به عبارت دیگر، موجب بازماندن وى از کمال و قرب به خدا مى گردد. تعیین این که چه چیزی گناه است و چه چیزی ثواب از طریق کتاب و سنت مقدور است، زیرا در بسیاری از موارد، گناه بودن عملی قابل تشخیص عقلانی نیست و خدای متعال است که این موارد را به اقتضای علم و حکمت مطلق خود، از طریق وحی و دین، برای بشر بیان نموده است.
ج ) اقسام گناه
عالمان اسلامی گناهان را بر دو گونه تقسیم نموده اند: گناهان کبیره (بزرگ) و گناهان صغیره (کوچک).. این تقسیم بندى از قرآن و روایات سرچشمه گرفته است ؛ در قرآن چنین مى خوانیم: اگر از گناهان کبیره اى که از آن نهى شده اید، اجتناب کنید، گناهان کوچک شما را مى پوشانیم وشما را در جایگاه خوبى وارد مى سازیم . (نساء، 31) 1 و در جاى دیگر آمده است: و کتاب (نامه اعمال ) در آنجا گذارده شود، گنهکاران را مى بینى که از آنچه در آن است ، ترسان و هراسناک اند، و مى گویند: اى واى بر ما، این چه کتابى است که هیچ عمل کوچک و بزرگى نیست مگر اینکه آن را شماره کرده است ؟ (کهف، 49) 2 و درباره ى بهشتیان مى خوانیم: مواهب آخرت ، جاودانه است براى آنانکه از گناهان بزرگ و کارهاى زشت پرهیز مى کنند. (شوری، 38) 3 از این آیات به روشنى استفاده مى شود، که گناهان ، دو گونه اند: کبیره و صغیره و همچنین استفاده مى شود بعضى از گناهان ، بدون توبه حقیقى بخشودنى نیست، ولى بعضى از آنها بخشودنى است . امام على علیه السلام در گفتارى فرمود: گناهان بر سه گونه اند: گناه بخشودنى و گناه نابخشودنى و گناهى که براى صاحبش، هم امید بخشش داریم و هم ترس از کیفر.
سپس فرمود: اما گناهى که بخشیده است ، گناه بنده اى است که خداوند او را در دنیا کیفر مى کند و در آخرت کیفر ندارد. در این صورت خداوند حکیم تر و بزرگوارتر از آن است که بنده اش را دو بار کیفر کند. اما گناهى که نابخشودنى است ، حق الناس است یعنى ظلم بندگان نسبت به همدیگر که بدون رضایت مظلوم بخشیده نمى شود. و اما نوع سوم ، گناهى است که خداوند آن را بر بنده اش پوشانده ، توبه را نصیب او نموده است ، و در نتیجه آن بنده هم از گناهش هراسان است و هم امید به آمرزش پروردگارش دارد، ما نیز درباره ى چنین بنده اى ، هم امیدواریم و هم ترسان. (بحار الانوار، ج6، ص29) 4
د ) ملاک کبیره (بزرگ) بودن گناه
در قرآن مجید و کلام معصومین (ع) کلیه اعمالى که گناه محسوب مى شود، بیان گردیده است ، منتهی کبیره بودن گناه، پیرو ملاک هایی است. در کتاب تحریر الوسیله امام خمینى قدس سره پیرامون معیار گناهان کبیره ، چنین آمده است :
1- گناهانى که در مورد آنها در قرآن یا روایات اسلامى وعده ى آتش دوزخ ، داده شده باشد.
2- از طرف شرع ، به شدت ، از آن نهى شده است .
3- دلایلی وجود دارد که معلوم می شود آن گناه ، بزرگتر از بعضى از گناهان کبیره است .
4- عقل ، حکم کند که فلان گناه، کبیره است .
5- در ذهن مسلمینِ پاى بند به دستورات الهى ، چنین تثبیت شده که فلان گناه ، از گناهان بزرگ است .
6- از طرف معصومین علیهم السلام در خصوص گناهى تصریح شده که از گناهان کبیره است.
و ) موارد تبدیل گناه صغیره به کبیره
از آیات و روایات استفاده مى شود که در چند مورد، گناه صغیره ، تبدیل به کبیره شده و حکم گناهان کبیره را پیدا مى کند از جمله: 1 . اصرار بر صغیره
تکرار گناه صغیره ، آن را تبدیل به گناه کبیره مى کند، و اگر انسان حتى یک گناه کند، ولى استغفار نکند، و در فکر توبه هم نباشد، اصرار به حساب مى آید. صغیره همچون نخ نازک و باریکى است که اگر تکرار شود، طناب و ریسمان ضخیمی مى گردد که در این صورت پاره کردنش مشکل است . قرآن درباره ى پرهیزکاران مى فرماید: آنان آگاهانه بر گناهانشان ، اصرار نورزند. (آل عمران، 135)
امام باقر علیه السلام در شرح این آیه فرمود: اصرار، عبارت از این است که کسى گناهى کند و از خدا آمرزش نخواهد و در فکر توبه نباشد.
امیرمؤ منان على علیه السلام فرمود: از اصرار بر گناه بپرهیز، چرا که از بزرگترین جرایم است. (مستدرک الوسایل،موسسه آل البیت، ج11، ص368) 26 از گناهان کوچک غافل نشویم: امام صادق علیه السلام فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) همراه یاران (در سفرى ) در سرزمین بى آب و علفى فرود آمد، به یارانش فرمود: ائتوابحطب ، هیزم بیاورید که از آن آتش روشن کنیم تا غذا بپزیم . یاران عرض کردند: اینجا سرزمین خشکى است و هیچگونه هیزم در آن نیست !. رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) فرمود: بروید هر کدام هر مقدار مى توانید جمع کنید آنها رفتند و هر یک مختصرى هیزم یا چوب خشکیده اى با خود آورد و همه را در پیش روى پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله) روى هم ریختند، پیامبر صلّى اللّه علیه و آله فرمود: این گونه گناهان ، روى هم انباشته مى شوند. سپس فرمود: ایّاکم و الُمحقّرات من الذّنوب از گناهان کوچک بپرهیزید که همه آنها جمع و ثبت مى گردد. …( اصول کافی، ج2، ص 288 ) امام صادق علیه السلام فرمود: لا صَغیرة مع الاِصرار در صورت اصرار، گناه صغیره اى نباشد. ( بحار الانوار، ج 8، ص 352)
2 . کوچک شمردن گناه
کوچک شمردن گناه ، آن را به گناه بزرگ تبدیل مى کند، براى روشن شدن موضوع ، به این مثال توجه کنید: اگر کسى سنگى به سوى ما پرتاب کند، ولى بعداً پشیمان شده و عذرخواهى کند، ممکن است او را ببخشیم ، ولى اگر سنگ ریزه اى به ما بزند، و در مقابلِ اعتراض بگوید: این که چیزى نیست ، بى خیالش . او را نمى بخشیم ، زیرا این کار، از روح استکبارى او پرده برمى دارد و بیانگر آن است که او گناهش را کوچک مى شمرد. به این روایات توجه کنید: امام حسن عسکرى (علیه السلام) فرمود: از گناهان نابخشودنى این است که انسان بگوید: کاش مرا به غیر از این گناه مجازات نکنند؛ یعنى آن گناهِ مورد اشاره را کوچک بشمرد. ( بحارالانوار، ج50، ص250) 27 امیرمؤ منان على (علیه السلام) مى فرماید: بدترین گناهان ، آن است که صاحبش آن را کوچک بشمرد. ( کلمة التقوی، ج2، ص294) 28 امام صادق (علیه السلام) فرمود: از گناه حقیر و ریز، بپرهیز (سبک مشمار) که آمرزیده نشود. عرض کردم : گناهان حقیر چیست !؟ فرمود آن است که : کسى گناه کند و بگوید خوشا به حال من اگر غیر از این گناه نداشتم . (مشکوة الانوار، ص273)
3 . اظهار خوشحالى هنگام گناه
لذت بردن از گناه و شادمانى هنگام انجام گناه ، از امورى است که گناه را بزرگ مى کند و موجب کیفر بیشتر مى شود. در اینجا به چند روایت توجه کنید: امیرمؤ منان على (علیه السلام) فرمود: بدترین بدها کسى است که به انجام بدى خوشحال گردد. ( عیون الحکم و المواعظ، ص294) 30 و نیز فرمود: کسى که از انجام گناه ، لذت ببرد خداوند ذلّت را به جاى آن لذّت به او مى رساند.
(عیون الحکم والمواعظ، ص436) 31 امام سجاد (علیه السلام) فرمود: از شاد شدن هنگام گناه بپرهیز، که این شادى بزرگتر از انجام خود گناه است . ( بحارالانوار، ج75، ص159) 32 و نیز فرمود: عذاب دردناک گناه شیرینى آن را تباه مى سازد.
4 . گناه از روى طغیان
یکى دیگر از امورى که موجب تبدیل گناه کوچک به گناه بزرگ مى شود، طغیان و سرکشى در انجام گناه است ؛در قرآن کریم می خوانیم: و اما آنها که طغیان کردند و زندگى دنیا را مقدم شمردند، بى گمان جایگاهشان دوزخ است.
5. مغرور شدن به مهلت الهى
دیگر از امورى که گناه کوچک را به گناه بزرگ تبدیل مى کند، آن است که گنهکار مهلت خدا و مجازات نکردن سریع او را دلیل رضایت خدا بداند و یا خود را محبوب خدا بداند. گناهکاران در دل مى گویند: چرا خدواند مارا به خاطر گناهانمان عذاب نمى کند؟ جهنم براى آنها کافى است ، وارد آن مى شوند و بد جایگاهى است . وعده عذاب جهنم براى چنین افرادى ، دلیل آن است که گناه افرادى که مغرور به عدم مجازات سریع خداوند هستند، گناه کبیره است . (مجادله، 8)
6 . تجاهر به گناه
آشکار نمودن گناه نیز، گناه صغیره را تبدیل به گناه کبیره مى کند، شاید از این نظر که آشکار نمودن گناه حاکى از تجرّى و بى باکى بیشتر گنهکار است ، و موجب آلوده کردن جامعه ، و عادى نمودن گناه مى گردد.
امیرمؤ منان على (علیه السلام) فرمود: از آشکار نمودن گناهان بپرهیز، که آن از سخت ترین گناهان است. (عیون الحکم والمواعظ، ص95) 36 و حضرت رضا (علیه السلام) فرمود: پاداش پنهان کننده کردار نیک ، معادل هفتار کار نیک است ، و آشکار کننده گناه ، خوار مى باشد. (بحارالانوار، ج67، ص251)
7 . گناه شخصیت ها
گناه آنان که در جامعه ، داراى موقعیت خاص هستند، با گناه دیگران یکسان نیست ، و چه بسا گناه صغیره آنها، حکم گناه کبیره را داشته باشد، زیرا گناه آنها داراى دو بعد است : بعد فردى و بعد اجتماعى . گناه شخصیت ها و بزرگان از نظر بعد اجتماعى مى تواند زمینه ى اغوا و انحراف جامعه و موجب سستى دین مردم شود. بر همین اساس ، حساب خداوند با بزرگان و شخصیت ها، غیر از حساب او با دیگران است . گناه بزرگان از دیدگاه قرآن: در سوره حاقهّ در باره عالمان بدعت گذار مى خوانیم و اگر او (پیامبر) سخن دروغ بر ما مى بست ، ما او را با قدرت مى گرفتیم ، سپس شاهرگش را قطع مى کردیم ، و احدى از شما نمى توانست مانع شود و از او حمایت کند. (حاقهّ، 44 تا 48)
38. در قرآن افراد بدعت گذار و تحریف گر بسیارى مطرح شده اند اما خدا درباره ى هیچکدام از آنها این گونه سخن نگفت که : رگ گردنت را مى زنیم ، ولى به پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله) به خاطر عصمت و مقام علم و آگاهیش چنین مى فرماید، زیرا او شخص بزرگى است که گناهش نیز بسیار بزرگ است .
بنابراین آنان که داراى شخصیت علمى و دینى هستند و انتسابشان به دستگاه دین بیشتر است ، مسئولیت بیشترى دارند. گناه بزرگان از دیدگاه روایات: 1 امام صادق علیه السلام در ضمن گفتارى فرمود: هفتاد گناه از جاهل ، بخشیده مى شود قبل از آنکه یک گناه از عالم ، بخشیده گردد. (بحارالانوار،ج75، ص193) 39 رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله در ضمن گفتارى فرمود: اگر عالمان دین و زمامداران ، فاسد شدند، مردم نیز فاسد مى شوند. و در سخن دیگر فرمود: عوام امت من اصلاح نمى شوند مگر با اصلاح خواص امت من ! شخصى پرسید: خواص امت چه کسانى هستند؟. فرمود: خواص امت من چهار دسته اند: 1 -زمامداران . 2 -دانشمندان . 3 – عابدان. 4- تاجران . 40 شخصى دیگر پرسید: چگونه ؟ پیامبر صلّى اللّه علیه و آله فرمود: زمامداران چوپانان مردمند، وقتى چوپان گرگ شود، گوسفندان چگونه بچرند؟
پاورقی:
1- ان تجتنبوا کبائر ماتنهون عنه نکفر عنکم سیئاتکم و ندخلکم مدخلا کریماً .
2- و وضعَ الکِتاب فَترىَ الُمجرمینَ مُشفِقینَ ممّا فیهِ و یقُولونَ یا ویلتنا ما لِهذا الکِتاب لایُغادِر صغیرة وَلا کَبیرةً الا اَحصاها.
3- و الَّذینَ یَجتَنِبُون کبائِر الاِثمِ و الْفَواحِش.
4- ان الذنوب ثلاثة … فذنب مغفور و ذنب غیر مغفور و ذنب نرجو لصاحبه و نخاف علیه .
5- الذینّ یجتنبون کبائر الاثم و الفواحش.
6- وَ من یُشرک بِاللّه فَقد حَرّم اللّه عَلَیهِ الجنّة.
7- انّه لایَیاءس مِن روحِ اللّه الاّ القَوم الکافِرون.
8- فلا یامن من مکر اللهّ الاّ القوم الخاسرون .
9- و برّاً بِوالدَتى و لَم یَجعَلنى جَبّاراً شقیّاً.
10- و مَن یَقتُل مؤ مِنا مُتعَمّدا فَجزاؤ ه جهَنّم خالِدا فیها و غَضبَ اللّه عَلیه وَ لَعنَه وَ اعدّ لَه عَذابا عَظیما.
11- انّ الّذینَ یَرمُونَ الُمحصِناتِ الغافِلات المُؤ مِنات لُعِنُوا فى الدّنیا و الاخرة وَ لَهم عَذاب عَظیم.
12- انّ الّذینَ یَاءکلون اَموال الیَتامى انماّ یاکلون فى بطونهم نارا وسیصلون سعیرا.
13- وَ مَن یُولّهم یَومئذٍ دُبُره الاّ مُتِحرّفا لِقتال او مُتحیّزا الى فِئَة باَّء بِغَضب مِن اللّه وَ مَاءواه جَهنّم و بئس المصیر.
14- اَلّذینَ یَاکُلونَ الرِّبا لایَقُومُون اِلاّ کَما یَقوم الّذى یَتخبَّطهُ الشّیطان مِن المسّ .
15- وَ لَقَد عَلمُوا لِمَن اشتَراهُ مالَه فِى الاخِرة مِن خلاق.
16- وَ مَن یَفعَل ذلکَ یَلقَ اَثاما یُضاعف لَه العَذاب یَومَ القیامَة وَ یَخلُد فیهِ مُهانا.
17- اَلّذینَ یَشتَرونَ بِعَهدِ اللّه و ایمانِهم ثَمَنا قَلیلا اُولئِک لا خلاقَ لَهم فِى الاخِرة.
18- وَ مَن یَغلُل یَاتِ بِما غَلّ یَوم القِیامَة.
19- یَومَ یُحمى عَلَیها فى نارِ جَهنَّم فَتُکوى بِها جِباهُهُم و جُنوبهم و ظُهورهم.
20- وَ مَن یَکتُمها فَاِنّه آثِم قَلبَه.
21- یا ایّها الَّذین آمَنوا اِنّما الخَمر و المَیسر و الاَنصابُ و الاَزلام رِجسٌ من عَمل الشَّیطان فَاجتَنبوه لعّلکم تُفلِحون.
22- من ترک الصّلاة متعمّدا فقد بَرى من ذمّة اللّه و ذمّة رسول اللّه
23- اُولئِک لَهمُ اللَعنَة وَ لَهم سُوء الدّار. (رعد، 25)
24- هلک من قال براءیه و نازعکم فى الفضل و العلم.
25- ولم یصروا على ما فعلوا و هم یعلمون.
26- ایاک و الاصرار فانه من اکبر الکبائر و اعظم الجرائم.
27- من الذّنوب التّى لا یغفر لیتنى لا اءُؤ اخَذُ الاّ بهذا
28- اءشدّ الذّنوب ما استَهان به صاحبه
29- الرّجل یَذنب فیَقول طُوبى لى لو لم یَکن لى غیر ذلک
30- شر الاشرار من تبهّج بالشر
31- مَن تَلذّذ بمعاصِى الله ذُل
32- إ یّاک و ابتهاج الذّنب فانّه اءعظم من رکوبه
33- حلاوة المعصیة یفسدها الیم العقوبة
34- امّا مَن طَغى وَ اثَر الحَیاة الدّنیا فَاِنّ الجَحِیمَ هِىَ المَاءوى.
35- و یقولون فى انفسهم لولا یعذّبنا اللّه بما نقول حسبهم جهنّم یصلونها فَبِئسَ المَصیر.
36- ایّاک و المجاهرة بالفُجور فانّه من اشدّ المآثم
37- المستتر بالحسنة یعدل سبعین حسنة و المذیع بالسیّئة مخذول
38- و لو تَقَوّلَ علینا بعض الاَقاویل . لاَخَذنا منِه بِالَیمین . ثمّ لَقطعنا مِنه الوَتین .
فَما مِنکم مِن اَحد حاجِزین.
39- یغفر للجاهل سبعون ذنباً قبل ان یغفر للعالم ذنب واحد
40- خواص امتى اربعة : الملوک و العلماء و العباد و التجار
* پاسخ مختصر
هر نوع آواز و آهنگى، حرام شمرده نمى شود؛ بلکه تنها آهنگ هاى مناسب با مجالس لهو و فساد، مشمول حرمت است و گوش دادن به آهنگ هایى که از این مشخصه عارى بوده و یا مشکوک به نظر مى رسد، اشکال ندارد.
بنابراین موسیقی که که حالت غنا ، لهو و طرب داشته باشد حرام و گناه است و دیگر این که گناه کبیره نیست ، اما باید توجه داشت که بعضی چیزها ( اصرار بر صغیره ، کوچک شمردن گناه ، اظهار خوشحالى هنگام گناه و … ) موجب می شود که گناه صغیره به گناه کبیره تبدیل شود ، بنابراین باید احتیاط کرده و مواظب باشیم که به هیچ وجه گناه انجام ندهیم و اگر خدای نکرده گناه صغیره انجام دادیم ، کاری نگنیم که به گناه کبیره تبدیل شود .
** جواب تفصیلی
الف ) چند نکته در مورد غنا و موسیقی
در زمینه غنا و موسیقى توجه به چند نکته بایسته است:
1 . هر نوع آواز و آهنگى، حرام شمرده نمى شود؛ بلکه تنها آهنگ هاى مناسب با مجالس لهو و فساد، مشمول حرمت است و گوش دادن به آهنگ هایى که از این مشخصه عارى بوده و یا مشکوک به نظر مى رسد، اشکال ندارد.
2 . طرب و لهو، دو واژه کلیدى است که در باب غنا و موسیقى به کار مى رود. «طرب» به حالت سبک وزنى و سبک عقلى گفته مى شود که در اثر شنیدن آواز یا آهنگ، در روان و نفس آدمى پدید مى آید و او را از حد اعتدال خارج مى کند.
این امر تنها به حالت شادى اختصاص نمى یابد؛ بلکه ممکن است از آهنگ هاى غم و حزن آور نیز به دست آید.(المکاسب المحرمه، ج 1، باب الغناء. )
«لهو» سازگارى و هم نوایى آواز و آهنگ نواخته شده با مجالس فساد و خوش گذرانى است؛ بدین معنا که ممکن است نغمه اى طرب انگیز نباشد؛ ولى از نغمه هایى باشد که فقط در جلسات فاسقان و هواپرستان رایج باشد. به این آهنگ لهوى مى گویند و اگر از هر دو مشخصه (طرب و لهو) برخوردار باشد،به آن مطرب لهوى مى گویند.
تمامى مراجع تقلید، «لهوى بودن» را جزء و قید موسیقى حرام مى دانند؛ ولى در قید «طرب انگیزى» اختلاف نظر دارند.آیات عظام آیت الله سیستانى، آیت الله تبریزى، آیت الله وحید و آیت الله مکارم، موسیقى لهوى را حرام مى دانند؛ اگرچه طرب انگیز نباشد.
3 . آلات موسیقى دو قسم است: آلات مختص حرام و آلات مشترک.
«آلات مختص» به آلاتى از موسیقى گفته مى شود که نوعاً در لهو و لعب به کار مى رود و منفعت حلالى در بر ندارد. «آلات مشترک» به آلاتى از موسیقى گفته مى شود که هم براى منافع مشروع و حلال به کار مى رود و هم براى منافع نامشروع و حرام.
استفاده از آلات مختص به هیچ وجه جایز نیست؛ ولى آلات مشترک بستگى به کیفیت نواختن آن دارد. بیشتر مراجع تقلیدآیةاللّه آیت الله بهجت و آیةاللّه آیت الله صافى، استفاده از هر نوع آلات موسیقى را حرام مى دانند. استفاده از آلات مشترک را به طور مطلق حرام نکرده اند؛ بلکه براساس کیفیت نواختن آن فتوا داده اند.
ب ) مفهوم گناه
«گناه» عملی است که با اراده و رضایت الهی در تضاد بوده ، با ایجاد نوعی “ تاریکی معنوی در نفس انسان، آدمى را از خدای متعال که نور آسمانها و زمین است، دور مى سازد و به عبارت دیگر، موجب بازماندن وى از کمال و قرب به خدا مى گردد. تعیین این که چه چیزی گناه است و چه چیزی ثواب از طریق کتاب و سنت مقدور است، زیرا در بسیاری از موارد، گناه بودن عملی قابل تشخیص عقلانی نیست و خدای متعال است که این موارد را به اقتضای علم و حکمت مطلق خود، از طریق وحی و دین، برای بشر بیان نموده است.
ج ) اقسام گناه
عالمان اسلامی گناهان را بر دو گونه تقسیم نموده اند: گناهان کبیره (بزرگ) و گناهان صغیره (کوچک).. این تقسیم بندى از قرآن و روایات سرچشمه گرفته است ؛ در قرآن چنین مى خوانیم: اگر از گناهان کبیره اى که از آن نهى شده اید، اجتناب کنید، گناهان کوچک شما را مى پوشانیم وشما را در جایگاه خوبى وارد مى سازیم . (نساء، 31) 1 و در جاى دیگر آمده است: و کتاب (نامه اعمال ) در آنجا گذارده شود، گنهکاران را مى بینى که از آنچه در آن است ، ترسان و هراسناک اند، و مى گویند: اى واى بر ما، این چه کتابى است که هیچ عمل کوچک و بزرگى نیست مگر اینکه آن را شماره کرده است ؟ (کهف، 49) 2 و درباره ى بهشتیان مى خوانیم: مواهب آخرت ، جاودانه است براى آنانکه از گناهان بزرگ و کارهاى زشت پرهیز مى کنند. (شوری، 38) 3 از این آیات به روشنى استفاده مى شود، که گناهان ، دو گونه اند: کبیره و صغیره و همچنین استفاده مى شود بعضى از گناهان ، بدون توبه حقیقى بخشودنى نیست، ولى بعضى از آنها بخشودنى است . امام على علیه السلام در گفتارى فرمود: گناهان بر سه گونه اند: گناه بخشودنى و گناه نابخشودنى و گناهى که براى صاحبش، هم امید بخشش داریم و هم ترس از کیفر.
سپس فرمود: اما گناهى که بخشیده است ، گناه بنده اى است که خداوند او را در دنیا کیفر مى کند و در آخرت کیفر ندارد. در این صورت خداوند حکیم تر و بزرگوارتر از آن است که بنده اش را دو بار کیفر کند. اما گناهى که نابخشودنى است ، حق الناس است یعنى ظلم بندگان نسبت به همدیگر که بدون رضایت مظلوم بخشیده نمى شود. و اما نوع سوم ، گناهى است که خداوند آن را بر بنده اش پوشانده ، توبه را نصیب او نموده است ، و در نتیجه آن بنده هم از گناهش هراسان است و هم امید به آمرزش پروردگارش دارد، ما نیز درباره ى چنین بنده اى ، هم امیدواریم و هم ترسان. (بحار الانوار، ج6، ص29) 4
د ) ملاک کبیره (بزرگ) بودن گناه
در قرآن مجید و کلام معصومین (ع) کلیه اعمالى که گناه محسوب مى شود، بیان گردیده است ، منتهی کبیره بودن گناه، پیرو ملاک هایی است. در کتاب تحریر الوسیله امام خمینى قدس سره پیرامون معیار گناهان کبیره ، چنین آمده است :
1- گناهانى که در مورد آنها در قرآن یا روایات اسلامى وعده ى آتش دوزخ ، داده شده باشد.
2- از طرف شرع ، به شدت ، از آن نهى شده است .
3- دلایلی وجود دارد که معلوم می شود آن گناه ، بزرگتر از بعضى از گناهان کبیره است .
4- عقل ، حکم کند که فلان گناه، کبیره است .
5- در ذهن مسلمینِ پاى بند به دستورات الهى ، چنین تثبیت شده که فلان گناه ، از گناهان بزرگ است .
6- از طرف معصومین علیهم السلام در خصوص گناهى تصریح شده که از گناهان کبیره است.
و ) موارد تبدیل گناه صغیره به کبیره
از آیات و روایات استفاده مى شود که در چند مورد، گناه صغیره ، تبدیل به کبیره شده و حکم گناهان کبیره را پیدا مى کند از جمله: 1 . اصرار بر صغیره
تکرار گناه صغیره ، آن را تبدیل به گناه کبیره مى کند، و اگر انسان حتى یک گناه کند، ولى استغفار نکند، و در فکر توبه هم نباشد، اصرار به حساب مى آید. صغیره همچون نخ نازک و باریکى است که اگر تکرار شود، طناب و ریسمان ضخیمی مى گردد که در این صورت پاره کردنش مشکل است . قرآن درباره ى پرهیزکاران مى فرماید: آنان آگاهانه بر گناهانشان ، اصرار نورزند. (آل عمران، 135)
امام باقر علیه السلام در شرح این آیه فرمود: اصرار، عبارت از این است که کسى گناهى کند و از خدا آمرزش نخواهد و در فکر توبه نباشد.
امیرمؤ منان على علیه السلام فرمود: از اصرار بر گناه بپرهیز، چرا که از بزرگترین جرایم است. (مستدرک الوسایل،موسسه آل البیت، ج11، ص368) 26 از گناهان کوچک غافل نشویم: امام صادق علیه السلام فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) همراه یاران (در سفرى ) در سرزمین بى آب و علفى فرود آمد، به یارانش فرمود: ائتوابحطب ، هیزم بیاورید که از آن آتش روشن کنیم تا غذا بپزیم . یاران عرض کردند: اینجا سرزمین خشکى است و هیچگونه هیزم در آن نیست !. رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) فرمود: بروید هر کدام هر مقدار مى توانید جمع کنید آنها رفتند و هر یک مختصرى هیزم یا چوب خشکیده اى با خود آورد و همه را در پیش روى پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله) روى هم ریختند، پیامبر صلّى اللّه علیه و آله فرمود: این گونه گناهان ، روى هم انباشته مى شوند. سپس فرمود: ایّاکم و الُمحقّرات من الذّنوب از گناهان کوچک بپرهیزید که همه آنها جمع و ثبت مى گردد. …( اصول کافی، ج2، ص 288 ) امام صادق علیه السلام فرمود: لا صَغیرة مع الاِصرار در صورت اصرار، گناه صغیره اى نباشد. ( بحار الانوار، ج 8، ص 352)
2 . کوچک شمردن گناه
کوچک شمردن گناه ، آن را به گناه بزرگ تبدیل مى کند، براى روشن شدن موضوع ، به این مثال توجه کنید: اگر کسى سنگى به سوى ما پرتاب کند، ولى بعداً پشیمان شده و عذرخواهى کند، ممکن است او را ببخشیم ، ولى اگر سنگ ریزه اى به ما بزند، و در مقابلِ اعتراض بگوید: این که چیزى نیست ، بى خیالش . او را نمى بخشیم ، زیرا این کار، از روح استکبارى او پرده برمى دارد و بیانگر آن است که او گناهش را کوچک مى شمرد. به این روایات توجه کنید: امام حسن عسکرى (علیه السلام) فرمود: از گناهان نابخشودنى این است که انسان بگوید: کاش مرا به غیر از این گناه مجازات نکنند؛ یعنى آن گناهِ مورد اشاره را کوچک بشمرد. ( بحارالانوار، ج50، ص250) 27 امیرمؤ منان على (علیه السلام) مى فرماید: بدترین گناهان ، آن است که صاحبش آن را کوچک بشمرد. ( کلمة التقوی، ج2، ص294) 28 امام صادق (علیه السلام) فرمود: از گناه حقیر و ریز، بپرهیز (سبک مشمار) که آمرزیده نشود. عرض کردم : گناهان حقیر چیست !؟ فرمود آن است که : کسى گناه کند و بگوید خوشا به حال من اگر غیر از این گناه نداشتم . (مشکوة الانوار، ص273)
3 . اظهار خوشحالى هنگام گناه
لذت بردن از گناه و شادمانى هنگام انجام گناه ، از امورى است که گناه را بزرگ مى کند و موجب کیفر بیشتر مى شود. در اینجا به چند روایت توجه کنید: امیرمؤ منان على (علیه السلام) فرمود: بدترین بدها کسى است که به انجام بدى خوشحال گردد. ( عیون الحکم و المواعظ، ص294) 30 و نیز فرمود: کسى که از انجام گناه ، لذت ببرد خداوند ذلّت را به جاى آن لذّت به او مى رساند.
(عیون الحکم والمواعظ، ص436) 31 امام سجاد (علیه السلام) فرمود: از شاد شدن هنگام گناه بپرهیز، که این شادى بزرگتر از انجام خود گناه است . ( بحارالانوار، ج75، ص159) 32 و نیز فرمود: عذاب دردناک گناه شیرینى آن را تباه مى سازد.
4 . گناه از روى طغیان
یکى دیگر از امورى که موجب تبدیل گناه کوچک به گناه بزرگ مى شود، طغیان و سرکشى در انجام گناه است ؛در قرآن کریم می خوانیم: و اما آنها که طغیان کردند و زندگى دنیا را مقدم شمردند، بى گمان جایگاهشان دوزخ است.
5. مغرور شدن به مهلت الهى
دیگر از امورى که گناه کوچک را به گناه بزرگ تبدیل مى کند، آن است که گنهکار مهلت خدا و مجازات نکردن سریع او را دلیل رضایت خدا بداند و یا خود را محبوب خدا بداند. گناهکاران در دل مى گویند: چرا خدواند مارا به خاطر گناهانمان عذاب نمى کند؟ جهنم براى آنها کافى است ، وارد آن مى شوند و بد جایگاهى است . وعده عذاب جهنم براى چنین افرادى ، دلیل آن است که گناه افرادى که مغرور به عدم مجازات سریع خداوند هستند، گناه کبیره است . (مجادله، 8)
6 . تجاهر به گناه
آشکار نمودن گناه نیز، گناه صغیره را تبدیل به گناه کبیره مى کند، شاید از این نظر که آشکار نمودن گناه حاکى از تجرّى و بى باکى بیشتر گنهکار است ، و موجب آلوده کردن جامعه ، و عادى نمودن گناه مى گردد.
امیرمؤ منان على (علیه السلام) فرمود: از آشکار نمودن گناهان بپرهیز، که آن از سخت ترین گناهان است. (عیون الحکم والمواعظ، ص95) 36 و حضرت رضا (علیه السلام) فرمود: پاداش پنهان کننده کردار نیک ، معادل هفتار کار نیک است ، و آشکار کننده گناه ، خوار مى باشد. (بحارالانوار، ج67، ص251)
7 . گناه شخصیت ها
گناه آنان که در جامعه ، داراى موقعیت خاص هستند، با گناه دیگران یکسان نیست ، و چه بسا گناه صغیره آنها، حکم گناه کبیره را داشته باشد، زیرا گناه آنها داراى دو بعد است : بعد فردى و بعد اجتماعى . گناه شخصیت ها و بزرگان از نظر بعد اجتماعى مى تواند زمینه ى اغوا و انحراف جامعه و موجب سستى دین مردم شود. بر همین اساس ، حساب خداوند با بزرگان و شخصیت ها، غیر از حساب او با دیگران است . گناه بزرگان از دیدگاه قرآن: در سوره حاقهّ در باره عالمان بدعت گذار مى خوانیم و اگر او (پیامبر) سخن دروغ بر ما مى بست ، ما او را با قدرت مى گرفتیم ، سپس شاهرگش را قطع مى کردیم ، و احدى از شما نمى توانست مانع شود و از او حمایت کند. (حاقهّ، 44 تا 48)
38. در قرآن افراد بدعت گذار و تحریف گر بسیارى مطرح شده اند اما خدا درباره ى هیچکدام از آنها این گونه سخن نگفت که : رگ گردنت را مى زنیم ، ولى به پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله) به خاطر عصمت و مقام علم و آگاهیش چنین مى فرماید، زیرا او شخص بزرگى است که گناهش نیز بسیار بزرگ است .
بنابراین آنان که داراى شخصیت علمى و دینى هستند و انتسابشان به دستگاه دین بیشتر است ، مسئولیت بیشترى دارند. گناه بزرگان از دیدگاه روایات: 1 امام صادق علیه السلام در ضمن گفتارى فرمود: هفتاد گناه از جاهل ، بخشیده مى شود قبل از آنکه یک گناه از عالم ، بخشیده گردد. (بحارالانوار،ج75، ص193) 39 رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله در ضمن گفتارى فرمود: اگر عالمان دین و زمامداران ، فاسد شدند، مردم نیز فاسد مى شوند. و در سخن دیگر فرمود: عوام امت من اصلاح نمى شوند مگر با اصلاح خواص امت من ! شخصى پرسید: خواص امت چه کسانى هستند؟. فرمود: خواص امت من چهار دسته اند: 1 -زمامداران . 2 -دانشمندان . 3 – عابدان. 4- تاجران . 40 شخصى دیگر پرسید: چگونه ؟ پیامبر صلّى اللّه علیه و آله فرمود: زمامداران چوپانان مردمند، وقتى چوپان گرگ شود، گوسفندان چگونه بچرند؟
پاورقی:
1- ان تجتنبوا کبائر ماتنهون عنه نکفر عنکم سیئاتکم و ندخلکم مدخلا کریماً .
2- و وضعَ الکِتاب فَترىَ الُمجرمینَ مُشفِقینَ ممّا فیهِ و یقُولونَ یا ویلتنا ما لِهذا الکِتاب لایُغادِر صغیرة وَلا کَبیرةً الا اَحصاها.
3- و الَّذینَ یَجتَنِبُون کبائِر الاِثمِ و الْفَواحِش.
4- ان الذنوب ثلاثة … فذنب مغفور و ذنب غیر مغفور و ذنب نرجو لصاحبه و نخاف علیه .
5- الذینّ یجتنبون کبائر الاثم و الفواحش.
6- وَ من یُشرک بِاللّه فَقد حَرّم اللّه عَلَیهِ الجنّة.
7- انّه لایَیاءس مِن روحِ اللّه الاّ القَوم الکافِرون.
8- فلا یامن من مکر اللهّ الاّ القوم الخاسرون .
9- و برّاً بِوالدَتى و لَم یَجعَلنى جَبّاراً شقیّاً.
10- و مَن یَقتُل مؤ مِنا مُتعَمّدا فَجزاؤ ه جهَنّم خالِدا فیها و غَضبَ اللّه عَلیه وَ لَعنَه وَ اعدّ لَه عَذابا عَظیما.
11- انّ الّذینَ یَرمُونَ الُمحصِناتِ الغافِلات المُؤ مِنات لُعِنُوا فى الدّنیا و الاخرة وَ لَهم عَذاب عَظیم.
12- انّ الّذینَ یَاءکلون اَموال الیَتامى انماّ یاکلون فى بطونهم نارا وسیصلون سعیرا.
13- وَ مَن یُولّهم یَومئذٍ دُبُره الاّ مُتِحرّفا لِقتال او مُتحیّزا الى فِئَة باَّء بِغَضب مِن اللّه وَ مَاءواه جَهنّم و بئس المصیر.
14- اَلّذینَ یَاکُلونَ الرِّبا لایَقُومُون اِلاّ کَما یَقوم الّذى یَتخبَّطهُ الشّیطان مِن المسّ .
15- وَ لَقَد عَلمُوا لِمَن اشتَراهُ مالَه فِى الاخِرة مِن خلاق.
16- وَ مَن یَفعَل ذلکَ یَلقَ اَثاما یُضاعف لَه العَذاب یَومَ القیامَة وَ یَخلُد فیهِ مُهانا.
17- اَلّذینَ یَشتَرونَ بِعَهدِ اللّه و ایمانِهم ثَمَنا قَلیلا اُولئِک لا خلاقَ لَهم فِى الاخِرة.
18- وَ مَن یَغلُل یَاتِ بِما غَلّ یَوم القِیامَة.
19- یَومَ یُحمى عَلَیها فى نارِ جَهنَّم فَتُکوى بِها جِباهُهُم و جُنوبهم و ظُهورهم.
20- وَ مَن یَکتُمها فَاِنّه آثِم قَلبَه.
21- یا ایّها الَّذین آمَنوا اِنّما الخَمر و المَیسر و الاَنصابُ و الاَزلام رِجسٌ من عَمل الشَّیطان فَاجتَنبوه لعّلکم تُفلِحون.
22- من ترک الصّلاة متعمّدا فقد بَرى من ذمّة اللّه و ذمّة رسول اللّه
23- اُولئِک لَهمُ اللَعنَة وَ لَهم سُوء الدّار. (رعد، 25)
24- هلک من قال براءیه و نازعکم فى الفضل و العلم.
25- ولم یصروا على ما فعلوا و هم یعلمون.
26- ایاک و الاصرار فانه من اکبر الکبائر و اعظم الجرائم.
27- من الذّنوب التّى لا یغفر لیتنى لا اءُؤ اخَذُ الاّ بهذا
28- اءشدّ الذّنوب ما استَهان به صاحبه
29- الرّجل یَذنب فیَقول طُوبى لى لو لم یَکن لى غیر ذلک
30- شر الاشرار من تبهّج بالشر
31- مَن تَلذّذ بمعاصِى الله ذُل
32- إ یّاک و ابتهاج الذّنب فانّه اءعظم من رکوبه
33- حلاوة المعصیة یفسدها الیم العقوبة
34- امّا مَن طَغى وَ اثَر الحَیاة الدّنیا فَاِنّ الجَحِیمَ هِىَ المَاءوى.
35- و یقولون فى انفسهم لولا یعذّبنا اللّه بما نقول حسبهم جهنّم یصلونها فَبِئسَ المَصیر.
36- ایّاک و المجاهرة بالفُجور فانّه من اشدّ المآثم
37- المستتر بالحسنة یعدل سبعین حسنة و المذیع بالسیّئة مخذول
38- و لو تَقَوّلَ علینا بعض الاَقاویل . لاَخَذنا منِه بِالَیمین . ثمّ لَقطعنا مِنه الوَتین .
فَما مِنکم مِن اَحد حاجِزین.
39- یغفر للجاهل سبعون ذنباً قبل ان یغفر للعالم ذنب واحد
40- خواص امتى اربعة : الملوک و العلماء و العباد و التجار