۱۳۹۸/۰۴/۱۰
–
۹۶۹ بازدید
لطفا مورد موسی مبرقع و قبر منتسب به ایشان در قم توضیح دهید؟
سید موسی مبرقع، دومین فرزند امام جواد(ع)، در زمرۀ امام زادگانی است که از کوفه به قم آمد. ایشان از مادری به نام «سمانه مغربیه» است و در سال 214 ق در روستای «صریا» از توابع مدینۀ النبی(ص) دیده به جهان گشود و در بیت امامت به شکوفایی رسید. در سال 220 ق که امام نهم به بغداد فرا خوانده شد و سپس توسط همسر اولش، ام الفضل شهید گردید، موسی مبرقع شش ساله بود که بعد از شهادت پدر، تحت نظارت برادرش امام هادی(ع) به رشد فکری و معنوی رسید، و خالصانه مطیع برادرش گردید و علما و سؤال کنندگان را به ایشان ارجاع می داد. علما و محدثان شیعه، وثاقت، دیانت و انصاف موسی مبرقع را مورد تأیید قرار داده اند و شیخ کلینی، شیخ طوسی و شیخ مفید(ره) از او روایاتی نقل نموده اند. موسی مبرقع در سال 256 ق به قم آمد و مورد توجه اصحاب ائمه، رؤسای شیعه و اقشار گوناگون قرار گرفت. او در سال 296ق، رحلت نمود و در خانه اش دفن گردید. آرامگاه او و عده ای از افراد خاندانش در مجموعۀ «چهل اختران» قم می باشد. عوامل متعددی در هجرت امامزادگان به ایران نقش داشته است؛ از جمله:1- سیاست سرکوب علویان در دوران بـنی امیه و بنی عباس؛2- علاقه، آگاهی و معرفت شیعیان ایران نسبت به ایشان؛
3- ایجاد شـرایطی بهتر برای جذب نـیرو عـلیه حاکمان وقت؛
4- هجرت امام رضا(ع) به خراسان در سال 200 ق؛
5- رحلت و دفن پیکر مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) در قم؛
6- قناعت در زندگی و عدم وابستگی به سرزمینی خاص در جهت تبلیغ دین از سوی امامزادگان؛
7- وجود افرادی در دسـتگاههای حکومتی و نیز اعراب مهاجر به ایران که شرایط را برای برنامه های ترویجی و تبلیغی و نیز مسائل مبارزاتی امام زادگان هموار می ساختند.[1]بوستانی معطر در قم
شهر قم محل اجتماع یاوران مهدی موعود(عج) نامیده شـده اسـت.[2] رسول اکرم(ص) و ائمه هدی(ع)، فضیلت قم را ستوده اند و به پیروان خود سفارش کرده اند به آنجا بروند؛ چرا که بلاها از آن دور شده است و اگر متجاوز یا ستمگری قصد تعرّض به آن را داشته باشد، شـکست مـی خورد.[3]قم غیر از این ویژگیها به لحاظ آب و هوا و شرایط جغرافیایی برای ساکنان حجاز و عراق محیط مناسبی بود و با روحیۀ آنان سازگاری داشت و نیز از نظر موقعیت ارتباطی، دور از مرکز خلافت عباسیان قـرار داشـت و مـی توانست برای سادات، محل امن تری بـاشد.[4]مـردم ایـن دیار از اوایل فتح این شهر به دست مسلمانان، در زمرۀ علاقه مندان خاندان پیامبر (ص) به شمار آمده اند و همواره با کارگزاران اموی مبارزه مـی کردند.
مـادری بـا فضیلت
امام جواد(ع) با کنیزی نیکو سرشت بـه نـام «سمانه» از اهالی مغرب«مرا کش کنونی» واقع در شمال آفریقا، ازدواج کرد.[5]اگر چه سمانه کنیزی بیش نبود؛ ولی این شایستگی و تـوفیق را داشـت کـه در بیت امامت، دارای فرزندانی گردد که یکی از آنان به مقام بـا عظمت ولایت و امامت برسد.
پی نوشت ها:
[1] تاریخ تشیع، محمد حسین مظفر، صص287-285؛ امامزادگان ری، محمد مهدی فقیه بحرالعلوم، صص113-112.
[2] انوارالمشعشعین، محمد علی کچولی اردستانی، ج1، ص96.
[3] سفینۀ البحار، محدث قمی، ج4، صص136-129؛ مجالس المؤمنین، قاضی نورالله شوشتری، ج1، ص83؛ بحارالانوار، عـلامه مـجلسی، ج60، ص218-215.
[4] تاریخ مذهبی قم، علی اصغر فقیهی، ص77.
[5] بحارالانوار، عـلامه مـجلسی، ج50، صـص116-115.
3- ایجاد شـرایطی بهتر برای جذب نـیرو عـلیه حاکمان وقت؛
4- هجرت امام رضا(ع) به خراسان در سال 200 ق؛
5- رحلت و دفن پیکر مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) در قم؛
6- قناعت در زندگی و عدم وابستگی به سرزمینی خاص در جهت تبلیغ دین از سوی امامزادگان؛
7- وجود افرادی در دسـتگاههای حکومتی و نیز اعراب مهاجر به ایران که شرایط را برای برنامه های ترویجی و تبلیغی و نیز مسائل مبارزاتی امام زادگان هموار می ساختند.[1]بوستانی معطر در قم
شهر قم محل اجتماع یاوران مهدی موعود(عج) نامیده شـده اسـت.[2] رسول اکرم(ص) و ائمه هدی(ع)، فضیلت قم را ستوده اند و به پیروان خود سفارش کرده اند به آنجا بروند؛ چرا که بلاها از آن دور شده است و اگر متجاوز یا ستمگری قصد تعرّض به آن را داشته باشد، شـکست مـی خورد.[3]قم غیر از این ویژگیها به لحاظ آب و هوا و شرایط جغرافیایی برای ساکنان حجاز و عراق محیط مناسبی بود و با روحیۀ آنان سازگاری داشت و نیز از نظر موقعیت ارتباطی، دور از مرکز خلافت عباسیان قـرار داشـت و مـی توانست برای سادات، محل امن تری بـاشد.[4]مـردم ایـن دیار از اوایل فتح این شهر به دست مسلمانان، در زمرۀ علاقه مندان خاندان پیامبر (ص) به شمار آمده اند و همواره با کارگزاران اموی مبارزه مـی کردند.
مـادری بـا فضیلت
امام جواد(ع) با کنیزی نیکو سرشت بـه نـام «سمانه» از اهالی مغرب«مرا کش کنونی» واقع در شمال آفریقا، ازدواج کرد.[5]اگر چه سمانه کنیزی بیش نبود؛ ولی این شایستگی و تـوفیق را داشـت کـه در بیت امامت، دارای فرزندانی گردد که یکی از آنان به مقام بـا عظمت ولایت و امامت برسد.
پی نوشت ها:
[1] تاریخ تشیع، محمد حسین مظفر، صص287-285؛ امامزادگان ری، محمد مهدی فقیه بحرالعلوم، صص113-112.
[2] انوارالمشعشعین، محمد علی کچولی اردستانی، ج1، ص96.
[3] سفینۀ البحار، محدث قمی، ج4، صص136-129؛ مجالس المؤمنین، قاضی نورالله شوشتری، ج1، ص83؛ بحارالانوار، عـلامه مـجلسی، ج60، ص218-215.
[4] تاریخ مذهبی قم، علی اصغر فقیهی، ص77.
[5] بحارالانوار، عـلامه مـجلسی، ج50، صـص116-115.