خانه » همه » مذهبی » موعود جهانی از نگاه ملاصدرا؛زمین از حجت الهى خالى نمی ماند

موعود جهانی از نگاه ملاصدرا؛زمین از حجت الهى خالى نمی ماند


موعود جهانی از نگاه ملاصدرا؛زمین از حجت الهى خالى نمی ماند

۱۳۹۳/۱۱/۱۳


۵۸ بازدید

موعود جهانی از نگاه ملاصدرا؛

زمین از حجت الهى خالى نمی ماند

بحث درباره موعود آخرالزمان مسأله اى است که از دیرباز مورد توجه اندیشمندان ومتفکران دینى بوده است. وهر کس بسته به ذوق واستعداد خود به گوشه یا گوشه هایى از زوایاى مختلف آن توجه کرده است. در این نوشتار به بررسى دیدگاه عالم ربانى وحکیم الهى محمد بن ابراهیم، صدرالدین شیرازى (معروف به صدرالمتألهین و ملاصدرا) مى پردازیم.

موعود جهانی از نگاه ملاصدرا؛

زمین از حجت الهى خالى نمی ماند

بحث درباره موعود آخرالزمان مسأله اى است که از دیرباز مورد توجه اندیشمندان ومتفکران دینى بوده است. وهر کس بسته به ذوق واستعداد خود به گوشه یا گوشه هایى از زوایاى مختلف آن توجه کرده است. در این نوشتار به بررسى دیدگاه عالم ربانى وحکیم الهى محمد بن ابراهیم، صدرالدین شیرازى (معروف به صدرالمتألهین و ملاصدرا) مى پردازیم.

ملاصدرا معتقد است، بر پیامبر واجب است که براى بعد از خود جانشینانى قرار دهد، وباید به گونه اى درباره آنها تصریح کند که جایى براى شک وطعن باقى نماند، زیرا وجود مادى آنها براى همیشه باقى نیست، بناچار باید آشکارا به وجود امامى تصریح کند که امت بدان اقتدا نماید.(۱) همچنین باید دانست که زمین هیچ گاه از حجت الهى خالى نیست، وبا رفتن هر کدام، نوبت دیگرى مى رسد. ایشان براى این مدعا به این آیه استشهاد مى کنند:

و لقد أرسلنا نوحاً وإبراهیم و جعلنا فى ذریتهما النبوة والکتاب فمنهم مهتد وکثیر منهم فاسقون ثمّ قفّینا على آثارهم برسلنا، وقفّینا بعیسى بن مریم وآتیناه الإنجیل…(۲)

ما نوح وابراهیم را فرستادیم، ودر فرزندان آنها نبوت وکتاب را قرار دادیم، پس از آن بعضى از آنها هدایت یافتند وبسیاى از آنها فاسق شدند. سپس به دنبال آنها رسولان دیگر خود را فرستادیم، پس از آن عیسى بن مریم را مبعوث کردیم وبه او انجیل عطا کردیم.

بیان ملاصدرا در ذیل این آیه چنین است:

این آیه دلیل بر این است که زمان از کسى که قیام کند وحجت خدا بر خلقش باشد، خالى نیست، این سنت الهى از زمان نوح و آدم و آل ابراهیم تا زمان پیامبر ما جارى بوده وسنت الهى تبدیل نمى شود. با تمام شدن نبوت آن ولایتى که باطن نبوت است، تا روز قیامت باقى است. پس به ناچار بعد از سپرى شدن زمان رسالت، لازم است ولى و سرپرستى باشد که با کشف شهودى وبدون یادگیرى از خلق، خدا را عبادت کند، و نزد او منبع تمام دانشهاى دانشمندان ومجتهدان موجود است، و در امر دین ودنیاى مردم ریاست دارد، و از جانب خدا، مردم را به فطرتشان دعوت مى کند، چه مردم اطاعت کنند چه نکنند، و دعوت او را اجابت کنند یا او را انکار نمایند، و فرقى نمى کند آن ولى ظاهر باشد و دیگران او را ببینند، و یا همچون بسیارى از ائمه طاهرین از دیده ها پوشیده و پنهان باشد.(۳)

شاهد این مطلب فرمایش على(ع)، به کمیل است که پس از بیان فضیلت علم وارزش علما مى فرماید:

أللّهم بلى! لا تخلوا الأرض من قائم للّه بحجّة، ظاهراً ومشهوراً، أو مستتراً مغموراً لئلّا تبطل حجج اللّه وبیناته، کم ذا وأین أولئک؟ أولئک واللّه الأقلون عدداً، الأعظمون خطراً، بهم یحفظ اللّه حجته وبیناته حتى یودعوها نظرائهم، ویزرعوها فى قلوب أشباههم. هجم بهم العلم على حقیقةالبصیرة وباشروا روح الیقین، واستلانوا ما استوعره المترفون، وأنسوا بما استوحش منه الجاهلون، صحبوا الدنیا بأبدانٍ أرواحها معلّقة بالمحل الأعلى؛ أولئک خلفاءاللّه فى أرضه، والدعاة إلى دینه. آه! آه! شوقاً إلى رؤیتهم.

بار خدایا! آرى، زمین از قیام کننده براى خدا به وسیله حجت ودلیل، خالى نمى ماند، یا آشکار ومشهور است، یا پنهان ومجهول، تا اینکه حجتها ودلیلهاى خدا از بین نرود. اینها چند نفرند؟ وکجا هستند؟

سوگند به خدا که اینها از نظر شمارش اندک هستند و از نظر منزلت وبزرگى، بسیار بزرگوار وبلند مرتبه اند. به وسیله اینها حجت و دلیل هاى روشن خدا حفظ مى شود تا آن را به همانند آنها بسپارند، وآن را در قلب هاى همانند آنها کشت نمایند.

علم و دانش با بصیرت حقیقى به اینها روى آورده، و روح یقین را به کار بسته اند. آنچه را که اشخاص خوش گذران سخت مى گیرند، اینها آسان مى گیرند. و به آنچه که افراد نادان از آن وحشت دارند، انس گرفته اند به وسیله بدن هایى که ارواح آن به جاى بسیار بلندى آویخته، در دنیا زندگى مى کنند. اینها جانشینان خدا در زمینش هستند که به سوى دین او دعوت مى کنند. آه! آه! چه بسیار مشتاق دیدار آنها هستیم.(۴)

صدرالمتألهین پس از بیان على(ع)، نتایجى به شرح زیر مى گیرند:

اول: عالِم حقیقى ولایت و ریاست در دین دارد.

دوم: سلسله عرفان به خدا و ولایت مطلقه هیچگاه قطع نمى شود.

سوم: آبادى جهان وانسانها وسایر حیوانات وهمه موجودات به خاطر وجود آن عالم ربانى است.

چهارم: آن حجت الهى واجب نیست ظاهر باشد و چه بسا پنهان باشد.

پنجم: اولیاى خاص الهى، با الهام از خداوند، علوم و معارف را کسب مى کنند.

ششم: با این اوصاف شرافت حکمت الهى و منزلت صاحبان روشن مى شود که چگونه على(ع)، مشتاق لقاى آنهاست.(۵)

نویسنده : محمد فاطمی

پى نوشت ها:

(۱) صدرالدین الشیرازى، محمد بن ابراهیم، تفسیر القرآن الکریم، قم، انتشارات بیدار، الطبعة الثانیة، ۱۴۱۵، ج۴، ص۲۲۰.

(۲) سوره حدید (۵۷)، آیات ۲۶ و۲۷.

(۳) تفسیر القرآن الکریم، ج۶، ص۲۹۸.

(۴) نهج البلاغه (صبحى صالح)، کلمات قصار ۱۴۷.

(۵) تفسیر القرآن الکریم، ج۶، ص۲۹۹ – ۳۰۰ وشرح الاصول الکافى، ص۴۶۰.

پایان پیام/

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد